728 x 90

-

شلاق بر پیکر چه کسی؟ !

-

مجازات ضد انسانی شلاق زدن
مجازات ضد انسانی شلاق زدن
شلاق زدن توسط دستگاه سرکوب رژیم، امر تازه‌یی نیست و از همان ابتدای حاکمیت خمینی وجود داشته، اما علت این‌که شلاق زدن دانشجویان دانشگاه قزوین و کارگران محروم معادن آق درة تکاپ، سر و صدای زیادی ایجاد کرد و با محکومیت و منفوریت داخلی و بین‌المللی گسترده‌یی روبه‌رو شد، چیست؟

واقعیت این است که سرکوب و از جمله شلاق به‌عنوان یکی از پایه‌های اصلی بقای نظام ولایت‌فقیه، از روز اول روی کار آمدن این رژیم، وجود داشته است. اما در این اقدام، رژیم شلاق زدن ر ا به‌عنوان یک طرح جدید سرکوب به بخشهای مختلف جامعه گسترش داده و شروع کرده به این‌که به‌عنوان یک روش سیستماتیک استفاده کند. یعنی شلاق زدن کارگران زحمتکش، و دستگیری و شلاق‌زدن پیاپی جوانان، دانشجویان و زنان.

درست است که این مجازات قرون‌وسطایی قبلاً هم وجود داشته، اما در حال حاضر به‌صورت یک جریان در آمده است به‌نحوی که در یک بازة زمانی کوتاه، شاهد مواردی از شلاق زدن جمعی در این دستگاه بوده‌ایم؛ برای مثال:
3خرداد دستگیری 70نفر از جوانان در نیشابور، به بهانهٴ شرکت در جشن.

5خرداد شلاق زدن 17 کارگر محروم معدن طلای «آق‌دره» .

7خرداد دستگیری و 99 ضربه شلاق بیش از 30 جوان در قزوین.

11خرداد دستگیری 62 جوون در بندرعباس به بهانهٴ شرکت در جشن. یعنی در فاصلهٴ 10روز 4 مورد.

پس می‌شود نتیجه گرفت که این اقدامات، شیوه جدید پیشبرد خط سرکوب و طراحی شده رژیم است. طبیعی است که وقتی این روش جنایتکارانه سیستماتیک می‌شود، البته واکنشهای گسترده خواهد داشت به‌ویژه که رژیم به‌شدت ضعیف هم هست و هدف فشارهای بین‌المللی و انزوا هم قرار دارد.

البته همه نکاتی که گفته شد برای رژیم قابل محاسبه است و اصلاً بی‌گدار به آب نمی‌زند،

برای نمونه، اژه‌ای 12خرداد در دفاع از حکم جنایتکارانه شلاق 35 جوون در قزوین گفت: «حکم صادره در این رابطه منطبق با آیین دادرسی بوده است» . حالا این سؤال پیش می‌آید که پس چگونه است که رژیم پیامدهای منفی چنین اقداماتی را می‌پذیرد و منافع خودش را در نظر نمی‌گیرد؟

واقعیت این است که سرکوب برای رژیم معنای بود و نبود دارد و اگر از آن دست بردارد، به‌معنای سرنگون شدنش خواهد بود

اما در مورد همین سرکوب که شیشهٴ عمر رژیم است، آخوندها با یک بن‌بست مواجهند چرا که هر گامی بر می‌دارند با شکست مواجه می‌شود و حالا در حال آزمایش شلاق هستند. همان وضعیت بن‌بست باعث می‌شود که این‌طور از درون و بیرون دچار لرزه‌های جدی بشوند. برای نمونه امروز یک سایت رژیم نوشت: «در این برهه از زمان مصلحت نیست این قبیل حکم‌ها صادر شود» . همان‌طور که می‌دانید حدود 5/1ماه پیش بود که رژیم طرح «پلیس نامحسوس» را آورد تا نیروهایش از گوشمالی مستمر توسط مردم در امان باشند. اما همین طرح چنان واکنش اجتماعی در پی داشت و تضادهای درونی رژیم را بالا برد، که خود رژیم رسماً اعلام کرد این طرح منتفی است. بنابراین رژیم مجبور است که خودش را به هر در و دیواری بزند و هر طرح و شیوه جدیدی را آزمایش کند. اما همان‌طور که گفته شد به‌دلیل این‌که در وضعیت بن‌بست قرار دارد، این اقدامات نمی‌تواند به نتیجه مورد نظرش منتهی شود. برای نمونه، همین امروز یک عضو مجلس ارتجاع به‌خاطر ترس از پیامدهای اجتماعی این موضوع گفت: «استفاده از شلاق آن هم به شیوه‌ای که در ملأعام باشد، به دوران جاهلیت بر می‌گردد» . یعنی تنها نتیجه این‌گونه اقدامات برای رژیم، خشم اجتماعی، انزوای جهانی و تشدید تضادهای درونی است.

از آنجا که سرکوب با عمر رژیم گره خورده است و کنار گذاشتن سرکوب یعنی پایان عمر رژیم، بنابراین تا روز آخر از سرکوب دست برنخواهد داشت، اما مهم این است که به‌دلیل زهر خوردگی و ضعف جدی رژیم، این سرکوب پیامدهای جدی برایش دارد. به همین دلیل مجبور است که مرتب روی روشهای مختلف سرکوب مانور کند و جلو و عقب برود و مرتب خطر انفجار اجتماعی را پیش چشمش داشته باشد. چند روز پیش آخوند مکارم شیرازی گفت: «ما باید این را بپذیریم که خطر مهمی در کمین است».
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/273edb5b-dbb4-4a2b-aefb-00433040b41c"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات