ویکتور گلوتا فرشتهیی دیگر از فرشتگان حامی مجاهدین و مقاومت ایران از میان ما رخت برکشید. ویکتور، از بهترین یاران در بدترین روزگاران بود. روزگارانی که گوهر وجودی هر کس محک میخورد و سره از ناسره متمایز میگردد. در آن روز سیاه 17ژوئن 2003، ارتجاع سیاه حاکم بر ایران در همدستی ننگین با دلالان و تاجران خون و سرمایه به مقاومت ایران تاخت. آنها بر آن بودند تا به خیال خود در یورشی بس سازمانیافته و وحشیانهیی که در تمام دهههای پس از جنگ دوم جهانی، در فرانسه بیمانند بود، کار مقاومت ایران را با دستگیری و زندانی کردن رئیسجمهور برگزیده مقاومت، خانم مریم رجوی، همراه با بسیاری از فعالان و هواداران مجاهدین یکسره کنند. اما به حکم سنت خدشهناپذیر تکامل، در همین بحبوحهٴ خطر و فاجعه، وجدانهای انسانی پاکی همچون آبه پیر، ژینت لوفو، ویکتور گلوتا و… دهها فرانسوی آزاده و شریف دیگر، علیه این ستم و بیعدالتی برانگیخته شدند و با عواطف شعلهور انسانی به یاری مقاومت ایران و سمبل و پرچمدار آن مریم رجوی شتافتند.
اما 17ژوئن برای ژینت، ویکتور و دیگر همسایگان شریف و بزرگوار اور، تنها یک نقطه آغاز بود. آنها که دنیای انسانی نوینی را در کنار مجاهدین و مقاومت ایران شناخته و تجربه کرده بودند، تمام وقت و نیروی خود را به تبلیغ و حمایت این مقاومت اختصاص دادند و در این مسیر، ویکتور نیز همراه با همسرش دومینیک و تنی چند از همسایگان اور، برای دیدار با مجاهدین اشرفی، از خطر سفر به عراق در بدترین و خطرناکترین روزهای این کشور جنگزده پروا نکردند. پس از دیدار اشرف و اشرفنشانها، نزدیکی و پیوندی بسا عمیقتر میان آنها و مقاومت ایران برقرار شد و آنان به راستی جزیی از خانوادهٴ بزرگ مجاهدین و مقاومت ایران شدند.
بنابراین سخن گفتن از ویکتور گلوتا، صرفاً بزرگداشت یک فرد نیست. این، بزرگداشت انسانیت و ارزشهای مقدس انسانی است. چرا که انسانهای بزرگ و بزرگواری همچون ژینت لوفو، ویکتور گلوتا، مولود آئونیت و صدها زن و مرد شریف و آزادهیی که در کشورهای مختلف جهان، فارغ از مرزهای جغرافیایی و تفاوتهای نژادی، ملی، مذهبی و فرهنگی، به حمایت از مقاومت ایران در برابر فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران برخاستهاند؛ در حقیقت گوهر ناب انسانی را پاس میدارند. آنها گواهان فطرت پاک انسانی و مبشران پیروزی نهایی انسان بر قوای اهریمنی ارتجاع و استعمار هستند.
مقاومت ایران، نام ویکتور گلوتا را فراموش نخواهد کرد و این نام همواره در تاریخچهٴ سرخفام مقاومت ایران خواهد درخشید و ایمان به همبستگی عمیق انسانی را به نسلهای آینده یادآوری خواهد کرد.
اما 17ژوئن برای ژینت، ویکتور و دیگر همسایگان شریف و بزرگوار اور، تنها یک نقطه آغاز بود. آنها که دنیای انسانی نوینی را در کنار مجاهدین و مقاومت ایران شناخته و تجربه کرده بودند، تمام وقت و نیروی خود را به تبلیغ و حمایت این مقاومت اختصاص دادند و در این مسیر، ویکتور نیز همراه با همسرش دومینیک و تنی چند از همسایگان اور، برای دیدار با مجاهدین اشرفی، از خطر سفر به عراق در بدترین و خطرناکترین روزهای این کشور جنگزده پروا نکردند. پس از دیدار اشرف و اشرفنشانها، نزدیکی و پیوندی بسا عمیقتر میان آنها و مقاومت ایران برقرار شد و آنان به راستی جزیی از خانوادهٴ بزرگ مجاهدین و مقاومت ایران شدند.
بنابراین سخن گفتن از ویکتور گلوتا، صرفاً بزرگداشت یک فرد نیست. این، بزرگداشت انسانیت و ارزشهای مقدس انسانی است. چرا که انسانهای بزرگ و بزرگواری همچون ژینت لوفو، ویکتور گلوتا، مولود آئونیت و صدها زن و مرد شریف و آزادهیی که در کشورهای مختلف جهان، فارغ از مرزهای جغرافیایی و تفاوتهای نژادی، ملی، مذهبی و فرهنگی، به حمایت از مقاومت ایران در برابر فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران برخاستهاند؛ در حقیقت گوهر ناب انسانی را پاس میدارند. آنها گواهان فطرت پاک انسانی و مبشران پیروزی نهایی انسان بر قوای اهریمنی ارتجاع و استعمار هستند.
مقاومت ایران، نام ویکتور گلوتا را فراموش نخواهد کرد و این نام همواره در تاریخچهٴ سرخفام مقاومت ایران خواهد درخشید و ایمان به همبستگی عمیق انسانی را به نسلهای آینده یادآوری خواهد کرد.