728 x 90

روز جهانى كارگر,

کارگران و ترکیدن بادکنک دجالگریهای خامنه‌ای و روحانی

-

خلیفه ارتجاع
خلیفه ارتجاع
در آستانهٴ روز کارگر، خلیفة ارتجاع روز چهارشنبه 8اردیبهشت به صحنه آمد و برای گروهی از نیروهای خودش که با عنوان کارگر نزد او رفته بودند، سخنرانی کرد. علی خامنه‌ای با روضه‌خوانی و کلی‌بافیهای مسخره، به هیچ‌یک از مسائل و مصیبتهای کارگران اشاره نکرد و آنها را دور زد. چرا که هیچ حرف جدی و حتی وعده برای گفتن نداشت! علی خامنه‌ای نه می‌توانست بگوید که وضعیت کارگران در حکومت ما بهتر شده و نه توان انکار حقایق را داشت. در نتیجه از فرط استیصال و خالی بودن چنته‌اش، به مزخرفات فراموش نشدنی خمینی دجال در اولین روز کارگر بعد از انقلاب ضدسلطنتی (در 11اردیبهشت 1358) تأسی کرد. خمینی برای لوث کردن روز کارگر و شأن کارگر، گفته بود: «همه کارگرند، خدا هم کارگر است، مورچه هم کارگر است…» خامنه‌ای هم گفت: «هر کس در جامعه به کاری مشغول است، یکی کارگر است، یکی مدیر، یکی استاد دانشگاه و... همه کارگرند… کار، هم سازنده انسان است، هم جامعه. ما باید کار را گسترش دهیم، کیفیت کار را بالا ببریم».

علی خامنه‌ای به‌رغم این‌که می‌دانست که این مزخرف خمینی مانند بسیاری از مزخرفات دیگر او اسباب جوک و مسخرهٴ تاریخ شده، اما از فرط خالی بودن دستش و به‌دلیل سیاه و ننگین بودن کارنامه ‌این رژیم در رابطه با کارگران، به ناچار مشابه همان اباطیل را بر زبان راند!

علی ربیعی وزیر کار دولت حسن روحانی هم، به ترفند دیگری در رابطه با موضوع کارگران متوسل شد و به عذرخواهی از فرزندان کارگران پرداخت. علی ربیعی در توجیه عذرخواهی‌اش گفت: «قصد من از نامه‌یی که خطاب به فرزندان کارگران نوشتم این بود که در آن نامه ارزش کار پدرانشان را برای بچه‌های کارگر تشریح کنم… در ثانی احساس می‌کنم که خیلی کارهای بیشتری را باید برای جامعه کارگری بکنیم، جامعه‌یی که تلاش می‌کنند، جان خودشان را مایه می‌گذارند و در مجموع سهم کمتری از تولید را برداشت می‌کنند» (تلویزیون رژیم – 6اردیبهشت 95).

ژست معذرتخواهی و اظهار دلسوزی و همدردی ربیعی مسخره‌تر از آن است که بتواند کارگران را فریب دهد و آنها را از مطالبهٴ حقوق به یغما رفته‌شان، باز دارد، یا حتی خشم و نفرت آنها را کاهش بدهد. این معذرتخواهی اگر‌چه شیادانه، اما معنی مشخصش این است که وضعیت معیشتی کارگران به‌اندازه‌یی خراب است که ربیعی که اولین مقام مسئول وضعیت کارگران است، قادر نیست آن را کتمان کند و در نتیجه به این شیادیها و اشک تمساح ریختن متوسل می‌شود. علی ربیعی در ادامه حرفهایش گفت: «روزگاری، هم خودم کارگر بودم و هم پدرم کارگر بود…»، اما اشاره‌یی به سابقه خودش که سالها با نام مستعار «عباد» معاون وزارت اطلاعات و مسئول مستقیم بسیاری از جنایتها و آدمکشی‌ها بوده است، نکرد. این عنصر جنایتکار، در واقع این بار نیز با این حرفها به وظیفه امنیتی خودش که آب ریختن روی آتش خشم و کینهٴ کارگران غارت شده است، عمل می‌کرد؛ کمااین‌که همین ربیعی در یک مصاحبه دیگر به صراحت به نقش امنیتی خود در ارتباط با کارگران اذعان کرد و گفت:“من هنوز به روایتی و از زاویه دیگری هم کار امنیتی می‌کنم. همین جا که نشسته‌ام باید با بحران کار و بحران اجتماعی مقابله کنم. فکر می‌کنید جلوگیری از این بحرانها کار ساده‌ای است؟» (روزنامه حکومتی اعتماد 26اسفند 94).

علت مطرح شدن مسائل و شرایط کارگران در روزهای اخیر و تبدیل شدن آن به یکی از موضوعات جنگ و کشمکش باندهای متخاصم حاکم، این است که هر دو باند سعی می‌کنند از هر عاملی و از هر چیزی علیه همدیگر استفاده بکنند. طبعاً در این روزها هم که مسألهٴ کارگران مطرح است، آن را وسیله‌ای در همین راستا می‌کنند. اما باید توجه داشت که دو باند رژیم در سرکوب و غارت کارگران هیچ تضادی با یکدیگر ندارند و با هم همدستند. آنها تنها در تصاحب حاصل کار و دسترنج کارگران است که با هم دعوا دارند و از آنجا هم که وضعیت کارگران و مردم محروم به‌خصوص در رابطه با افشای حسن روحانی و دار و دسته‌ا‌ش خیلی برجسته است، باند رقیب نمی‌خواهد این فرصت را از دست بدهد.

سایت حکومتی مشرق (8اردیبهشت 95) وابسته به باند علی خامنه‌ای نوشت: «در حقیقت شادمان‌ترین طیف‌ها از تحریم‌ها، همانهایی هستند که از فشار دشمن برای فریب افکار عمومی و موج‌سواریهای سیاسی و انتخاباتی بهره بردند و این در حالی بود که اگر این دستاویز نبود، هیچ کارنامه قابل ارائه‌ای به مردم جز اشرافیگری نداشتند. هم‌چنان که بعد از 3سال نیز کارنامه‌ای جز ایراد خسارتهای سنگین به کشور و گستاخ کردن آمریکا ندارند».

فراموش نکرده‌ایم که روحانی، بارها حل همهٴ مسائل اقتصادی و اجتماعی و مشخصاً حل مسأله بیکاری و اشتغال را در گرو برجام می‌دانست. اکنون، بعد از گذشت نزدیک به 10ماه از توافق هسته‌یی و 4ماه از اجرایی شدن برجام، در هیچ قشر و طبقه‌یی مثل کارگران، پوچ بودن این ادعاها این قدر بارز نیست. چرا که با عدد و رقم مشخص است که حداقل حقوق کارگران کمتر از یک سوم خط فقر است و این دستمزد فقط هزینهٴ 10روز از ماه یک کارگر را تأمین می‌کند. غلامرضا عباسی نمایندهٴ فرمایشی کارگران در اظهاراتی که از تلویزیون رژیم (6اردیبهشت 95) پخش شد اعتراف کرد: «امسال حداقل مزد کارگران 812هزار تومان شده است، سال گذشته 712هزار تومان بود؛ یعنی 100هزار تومان افزایش پیدا کرده، ولی سبد هزینهٴ زندگی کارگری 3میلیون و 200هزار تومان است. بالغ بر 60، 70درصد کارگران دو شغله هستند؛ آنها مجبور می‌شوند رانندگی یا بارکشی کنند». البته این وضعیت، تازه مربوط به کارگران شاغل است و نه کارگران بیکار که معلوم نیست چگونه زندگی خود را سپری می‌کنند.

به این ترتیب روز کارگر امسال، روز ترکیدن بادکنک حسن روحانی یعنی برجام است! ضمن این‌که علی خامنه‌ای هم به‌عنوان شخص اول این نظام پلید و ضدکارگری هم از خشم کارگران در امان نیست و باید جواب بدهد که چرا وقتی نوبت به کارگران می‌رسد، روضه نداریم! نداریم! می‌خوانند؛ اما همین‌ها، به گفته خودشان 7 و نیم میلیارد د‌لار اوراق قرضه از آمریکا می‌خرند که عجالتاً 2میلیارد دلارش بابت غرامت به قربانیان عملیات تروریستی رژیم در بیروت مصادره شده است. این مبالغ، همان پولهایی است که رژیم از صندوق تأمین اجتماعی کارگران و از صندوق بازنشستگان به یغما برده است. کارگران ایران همهٴ این واقعیتها را می‌بینند و پاسخ شایستهٴ خود را به این رژیم فاسد و ضدکارگر، به‌زودی خواهند داد.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/fd673a6a-ec28-4974-8e67-08b2a8fbc61b"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات