سایت حکومتی صراط (وابسته به دلواپسان باند خامنهای ـ 6بهمن 94: «در شبکههای اجتماعی شایعه عجیب کنارهگیری اکبر هاشمی رفسنجانی و محمدرضا عارف از کاندیداتوری در انتخابات خبرگان و مجلس دست به دست میشود. شواهد نشان میدهد شایعه مذکور از سوی خود اصلاحطلبان برای گرم کردن تنور این جریان سیاسی منتشر شده است».
همه قرائن حکم میکند که این «شایعه» را بایستی بسیار جدی تلقی کرد. چرا؟ برای پاسخ به این سؤال، نخست بایستی به این سؤال جواب داد که شایعه انصراف رفسنجانی از کجا آب میخورد؟ این شایعه را آیا دلواپسان درست کردهاند، یا اینکه خود رفسنجانی آن را سر داده و نقشهیی دارد؟
هر دو تابلو متصور است، چون از یک طرف سایتها و رسانههای دلواپسان این شایعه را مطرح کردهاند و به آن دامن میزنند، لابد میخواهند به این وسیله رفسنجانی را هل بدهند تا خود داوطلبانه انصراف دهد تا به خیال خودشان این مسابقه و این کشتی بهدلیل انصراف حریف، با نتیجه ضربه فنی به سود ولیفقیه به پایان برسد؛ اگر چنین فرضی واقعیت داشته باشد، دلواپسان مرتکب حماقت بزرگی شدهاند یا در دامی که رفسنجانی پهن کرده افتادهاند. در حالی که به نظر میرسد نقشهٴ خامنهای در بدو امر این نیست؛ برای خامنهای، یک رفسنجانی تضعیف شده، حسن از دست داده و تو سری خورده در خبرگان، چندان مایه نگرانی نیست. اما انصراف رفسنجانی (در حمایت از حسن خمینی) در این نقطه برای خامنهای میتواند یک کابوس باشد؛ به دلایل زیر:
اولاً به فرض اگر منشأ این «شایعه» خود رفسنجانی نباشد، او آن را بل گرفته و با عدم تکذیب، آن را بهمثابه یک اهرم قوی و یا همچون شمشیر داموکلس، بالای سر خامنهای نگهداشته است. خبرهای جسته گریخته نیز گویای آن است که رف و آمدها، دید و بازدیدها و چانهزنیهای پشت پرده بین بیت خامنهای از یک سو و رفسنجانی و حسن خمینی و حامیانشان، از سوی دیگر، در جریان است که محور اصلی آن تأیید صلاحیت حسن خمینی و باز گرداندن اوست. نگاهی به بخشی از اظهارنظرها که حاکی از قیل و قال پشت پرده است، میتواند روشنگر باشد:
سیداحمد خمینی (پسر حسن خمینی) که بهصورت سخنگوی پدرش ظاهر شده است، در صفحهی اینستاگرام خود نوشت:
«دیشب دیگر قطعی شد که شورای نگهبان نتوانسته صلاحیت علمی بابا را احراز کند و نتوانستند از شهادت دهها مرجع و عالم و فقیه به اجتهاد پی ببرند. به نظرم برای همگان علت عدم احراز، احراز شده است، مخصوصاً که برخی دیگر هم بدون امتحان، اجتهادشان احراز شده است».
سایت تازه نیوز ـ 7بهمن «برخی علمای قم که قبلاً به سید حسن خمینی اجازه اجتهاد داده بودند نسبت به این رد صلاحیت اعتراض کردهاند».
سایت حکومتی صدای ایران (وابسته به باند رفسنجانی) ـ 7بهمن: «بعد از ثبتنام نیز مراجع و بزرگان حوزه علمیه قم آیات عظام وحید خراسانی، شبیری زنجانی، جوادی آملی، موسوی اردبیلی، محفوظی به همراه دهها تن از علمای صاحبنام بر درجه اجتهاد مراتب علمی ایشان صحه گذاشتندسؤال اینجاست که اگر سیدحسن خمینی با همین میزان دانش اجتهادی و حوزوی و با همین پرونده و رفتار سیاسی در سالهای اخیر سکوت کرده بود و به آیتا. هاشمی نزدیک نشده بود، باز هم نگاه به او اینچنین بود؟ پاسخ به این سؤال بسیار روشن استهمه باید مراقب باشیم میان بیت امام و نظام فاصله ایجاد نشود».… … …
سایت حکومتی روز نو (وابسته به باند رفسنجانی) ـ 7بهمن: «آیتالله امجد در تماس تلفنی خطاب به سید حسن خمینی گفت: «الحمدلله امروز حضرتعالی توسط قاطبه ملت قدرشناس ایران احراز صلاحیت شدید».
پیام به خامنهای روشن است: با حذف حسن خمینی، نظام «مشروعیت» خود را از دست میدهد؛ چرا که نظام مذهبی «ولایت فقیه» و خود ولیفقیه «مشروعیت» خود را در وهله اول از نهادهای شرعی و از حوزه و مرجعیت میگیرد نه از نهادهای بهاصطلاح وضعی و قانونی مانند شورای نگهبان. کمااین که «فقهای» شورای نگهبان به موجب «اجازه» و تأیید همین مراجع بر این کرسی تکیه زدهاند.
اکنون فرض کنیم مذاکرات پشت پرده و فشارهای حامیان سید حسن مؤثر واقع نگردد و خامنهای حاضر نشود سید حسن را با حکم حکومتی یا هر شیوه دیگری تأیید صلاحیت کند، آن وقت رفسنجانی ممکن است چه تصمیمی بگیرد؟ آیا بر حسب این «شایعه» اعلام انصراف میکند یا نه؟ و در هر حالت، تصمیم او چه معنایی دارد و به چه نتیجهیی راه میبرد؟
رفسنجانی در آن صورت دو راه پیش رو دارد: یا تمکین و سر خم کردن؛ یا انصراف؟ تمکین و عدم انصراف، بدترین شق برای رفسنجانی و بهترین شق برای خامنهای است؛ چون در آن صورت، رفسنجانی از یک طرف، متهم میشود که خودش سید حسن را به صحنه آورده و بعد به او نارو زده و رهایش کرده است؛ در این صورت بهشدت تضعیف میشود، تا آنجا که در قدم بعد و در نمایش انتخابات و رأیگیری، خامنهای با یک رفسنجانی که دیگر سکة یک پول شده طرف است و چندان فرقی نمیکند که در انتخابات و رأیگیری او را حذف کند یا بگذارد بهعنوان یک جنازه سیاسی در خبرگان حضور یابد، در هر حال رفسنجانی یک شکست و خفت برای خود و یک پیروزی مفت و مجانی را برای خامنهای خریده است. این بازی از رفسنجانی که گرگ باران دیده است، بسیار بعید مینماید.
اما در صورتیکه مذاکرات پشت پرده به نتیجه نرسد، یعنی خامنهای بهای بازگرداندن سید حسن را نپردازد؛ شق محتملتر آن است که رفسنجانی انصراف میدهد؛ در این صورت اولاً مهر عدم «مشروعیت» به شورای نگهبان، به خبرگان و ولیفقیه میکوبد؛ آن هم در شرایطی که هیچکس در نظام نمیتواند او را به جفا به نظام و تخریب پایههای آن متهم کند؛ حتی دلواپسان که خودشان با بلاهت همین را از او خواستهاند. چون او بدون هیچ اقدام ظاهراً تهاجمی، تنها انصراف داده و لابد مثل دفعه قبل نتیجه را به خدا واگذار میکند. اما البته چندان پوشیده نیست که این انصراف یک تیشه اساسی به خامنهای و موقعیت اوست. چرا که:
اولاً، نمایش انتخابات خامنهای بسیار بیریخت میشود و به قول رفسنجانی به جای مسابقه اسبدوانی تبدیل به مسابقه قاطرها میشود که در آن هر قاطر لنگی هم میتواند به آخر خط برسد!
ثانیاً و مهمتر اینکه یک قطب قوی مخالف با ترکیب رفسنجانی، روحانی و حسن خمینی همراه با شماری از مراجع و آخوندهای تراز اول و کاندیداهای رد صلاحیت شده شکل میگیرد و شقه در رأس نظام، به بلوغ خود میرسد.
به این ترتیب خامنهای در موقعیت بسیار بغرنجی قرار گرفته است، چرا که اگر در گریز از شق فوق، تسلیم شود و سید حسن را برگرداند، با هر ظاهرسازی و واسطه شدن این و آن، ولی بالاخره همه میفهمند که از فرط لاعلاجی و شاخ شکستگی به این امر تن داده و باز هم به دست خودش یک اپوزیسیون قدرتمند را این بار در داخل حاکمیت، همچون خاری در گلو و خنجری در پهلو، ناچار است تحمل کند.
بنابراین شاید کمهزینهترین راه این باشد که در همین یکی دو روزی که حسن خمینی گفته فعلاً سکوت میکند (تا لابد نتیجه مذاکرات پشت پرده روشن شود) خامنهای با یک شیوه حفظ ظاهر و آبرو، صلاحیت حسن خمینی را تأیید کند و او را از فیلتر عبور دهد. در هر حال به نظر میرسد که این جنگ دارد به همان جایی که مردم ایران سالهاست انتظارش را میکشند، نزدیک میشود.