از روز روی کارآمدن رژیم جهل و جنایت آخوندی، منحنی بیسوادی، بنا بر آمار و ارقام ارگانهای همین رژیم، بهطور وقفهناپذیری در حال افزایش و صعود است. دیکتاتوری ولایتفقیه که ضد سواد و دشمن روشنایی مردم ایران است، درطول سالیان، جوانان هر چه بیشتری را به کام بیسوادی کشانده است.
سال58 رژیم غارتگر آخوندی در قانون اساسی خود تأکید کرد: «دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد». (اصل30 قانون اساسی رژیم)
اکنون 36سال از آن تاریخ میگذرد. اما نه تنها آموزش و پروش رایگان نشد، بلکه سیاستهای ضدمردمی این رژیم قرونوسطایی در زمینه آموزش و تحصیل، بیش از پیش باعث محرومیت کودکان، نوجوانان و جوانان این میهن از آموزش و سوادآموزی شد. اتخاذ سیاستهایی با هدف غارت هرچه بیشتر مردم، از طریق وضع شهریههای نجومی و کمرشکن در سیر بالاروندهی بیسوادی تعیینکننده بود. واقعیت این است که آموزش و پروش برای کارگزاران رژیم فاسد آخوندی، محلی است برای چپاول هرچه بیشتر مردم. به چند نمونه توجه کنید:
«… با اینکه سال ۷۵، سال پایان بیسوادی در کشور اعلام شده بود، اما بعد از گذشت 10سال، یعنی در سال ۸۵ آمارها نشان میدادند که حدود ۱۰ میلیون بیسواد در کشور وجود دارد و امروز نیز بعد از حدود 20سال از آن روزی که اعلام شده بود دیگر بیسواد نداریم، معاون وزیر آموزش و پرورش، علی باقرزاده، از وجود حدود 9 میلیون بیسواد در ایران خبر میدهد… بر اساس گزارشهای موجود، دولت برای انجام سوادآموزی سالانه 250میلیارد تومان اختصاص داده است، ولی این بودجه بدون کمترین بازدهی فقط خرج میشود و روز از نو روزی از نو… مسئولان نهضت سواد آموزی بهراحتی از وجود میلیونها بیسواد در کشور خبر میدهند اما کسی نمیگوید پس طی این همه سال چه کاری صورت گرفته و بر اساس چه برنامهای پیش رفتهاند که همچنان 9 میلیون ایرانی از آموزش و تحصیل بازماندهاند؟ (روزنامهی حکومتی جوان- 16 دی 94)
یک عضو مجلس ارتجاع به نام محمود شکری، در جریان جنگ گرگها در مجلس رژیم گفت: «در وزارت آموزش و پرورش فاصله طبقاتی ایجاد کردید و شهریههای 25 میلیون تومانی گرفتید. (مباحث مجلس- 3تیر 94)
مدیرکل نوسازی مدارس استان تهران: «از شروع فصل سرما چیزی بهعنوان بخاری گازی در مدارس دولتی نخواهیم داشت…، ما با کمبود فضای آموزشی روبهرو هستیم…، در سطح استان تهران بیش از هزار واحد آموزشی وجود دارد که عمر بیش از ۴۰ سال دارند و برای تخریب و بازسازی مدارس به 3هزار میلیارد تومان نیاز است». (روزنامه حکومتی جوان-9شهریور 94)
رئیس سازمان نهضت سوادآموزی رژیم: بیسوادی از مناطق روستایی به حاشیه شهرها و شهرها کشیده شده است و این مسألهی پیچیدهیی شده است. (روزنامه حکومتی مردمسالاری- 3آذر 94)
محمد مهدیزاده، معاون آموزشی نهضت (به اصطلاح) سوادآموزی رژیم: 11 میلیون کمسواد در سطح کشور وجود دارند. (خبرگزاری ایسنا- 6 دی 94)
به این ترتیب 9 میلیون بیسواد بهعلاوه 11 میلیون کم سواد، در مجموع 20 میلیون بیسواد و کم سواد، حاصل 36سال حکومت سراسر جهل آخوندی است.
اینها همه مشتی از خروار است. منحنی بیسوادی هر روز بالا و بالاتر میرود. رژیم سراسر جهل و غارت آخوندی نزدیک به 4 دهه است که در مسیر ویرانی این میهن بزرگ گام برمیدارد و از روز اول حاکمیت ننگین خود، اقدام به نابودی همه پایههای زندگی کرده است. اگرچه در اثر این خیانت بزرگ، منحنی بیسوادی بالا میرود، اما یک منحنی دیگر هم هست که با وجود تمامی توطئهها و مکر و نیرنگهای آخوندی، همچنان رو به پیش و رو به صعود است؛ و آن، منحنی بالاروندهی اعتراضات همین جوانانی است که یا بهدلیل چپاول قادر به پرداخت شهریههای آنچنانی نبوده و از تحصیل کامل بازماندهاند و یا اگر هم از این خوانها گذشتهاند در بحران رکود اقتصادی راهی برای آینده خود نمیبینند.
سال58 رژیم غارتگر آخوندی در قانون اساسی خود تأکید کرد: «دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد». (اصل30 قانون اساسی رژیم)
اکنون 36سال از آن تاریخ میگذرد. اما نه تنها آموزش و پروش رایگان نشد، بلکه سیاستهای ضدمردمی این رژیم قرونوسطایی در زمینه آموزش و تحصیل، بیش از پیش باعث محرومیت کودکان، نوجوانان و جوانان این میهن از آموزش و سوادآموزی شد. اتخاذ سیاستهایی با هدف غارت هرچه بیشتر مردم، از طریق وضع شهریههای نجومی و کمرشکن در سیر بالاروندهی بیسوادی تعیینکننده بود. واقعیت این است که آموزش و پروش برای کارگزاران رژیم فاسد آخوندی، محلی است برای چپاول هرچه بیشتر مردم. به چند نمونه توجه کنید:
«… با اینکه سال ۷۵، سال پایان بیسوادی در کشور اعلام شده بود، اما بعد از گذشت 10سال، یعنی در سال ۸۵ آمارها نشان میدادند که حدود ۱۰ میلیون بیسواد در کشور وجود دارد و امروز نیز بعد از حدود 20سال از آن روزی که اعلام شده بود دیگر بیسواد نداریم، معاون وزیر آموزش و پرورش، علی باقرزاده، از وجود حدود 9 میلیون بیسواد در ایران خبر میدهد… بر اساس گزارشهای موجود، دولت برای انجام سوادآموزی سالانه 250میلیارد تومان اختصاص داده است، ولی این بودجه بدون کمترین بازدهی فقط خرج میشود و روز از نو روزی از نو… مسئولان نهضت سواد آموزی بهراحتی از وجود میلیونها بیسواد در کشور خبر میدهند اما کسی نمیگوید پس طی این همه سال چه کاری صورت گرفته و بر اساس چه برنامهای پیش رفتهاند که همچنان 9 میلیون ایرانی از آموزش و تحصیل بازماندهاند؟ (روزنامهی حکومتی جوان- 16 دی 94)
یک عضو مجلس ارتجاع به نام محمود شکری، در جریان جنگ گرگها در مجلس رژیم گفت: «در وزارت آموزش و پرورش فاصله طبقاتی ایجاد کردید و شهریههای 25 میلیون تومانی گرفتید. (مباحث مجلس- 3تیر 94)
مدیرکل نوسازی مدارس استان تهران: «از شروع فصل سرما چیزی بهعنوان بخاری گازی در مدارس دولتی نخواهیم داشت…، ما با کمبود فضای آموزشی روبهرو هستیم…، در سطح استان تهران بیش از هزار واحد آموزشی وجود دارد که عمر بیش از ۴۰ سال دارند و برای تخریب و بازسازی مدارس به 3هزار میلیارد تومان نیاز است». (روزنامه حکومتی جوان-9شهریور 94)
رئیس سازمان نهضت سوادآموزی رژیم: بیسوادی از مناطق روستایی به حاشیه شهرها و شهرها کشیده شده است و این مسألهی پیچیدهیی شده است. (روزنامه حکومتی مردمسالاری- 3آذر 94)
محمد مهدیزاده، معاون آموزشی نهضت (به اصطلاح) سوادآموزی رژیم: 11 میلیون کمسواد در سطح کشور وجود دارند. (خبرگزاری ایسنا- 6 دی 94)
به این ترتیب 9 میلیون بیسواد بهعلاوه 11 میلیون کم سواد، در مجموع 20 میلیون بیسواد و کم سواد، حاصل 36سال حکومت سراسر جهل آخوندی است.
اینها همه مشتی از خروار است. منحنی بیسوادی هر روز بالا و بالاتر میرود. رژیم سراسر جهل و غارت آخوندی نزدیک به 4 دهه است که در مسیر ویرانی این میهن بزرگ گام برمیدارد و از روز اول حاکمیت ننگین خود، اقدام به نابودی همه پایههای زندگی کرده است. اگرچه در اثر این خیانت بزرگ، منحنی بیسوادی بالا میرود، اما یک منحنی دیگر هم هست که با وجود تمامی توطئهها و مکر و نیرنگهای آخوندی، همچنان رو به پیش و رو به صعود است؛ و آن، منحنی بالاروندهی اعتراضات همین جوانانی است که یا بهدلیل چپاول قادر به پرداخت شهریههای آنچنانی نبوده و از تحصیل کامل بازماندهاند و یا اگر هم از این خوانها گذشتهاند در بحران رکود اقتصادی راهی برای آینده خود نمیبینند.