20دیماه 94- شکوفه آذرمنش دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی بینالملل با نام مستعار پریسا آزادی در تاریخ ١٨ خرداد ماه ١٣٩۴ ساعت ١١ شب با یورش مأموران وزارت بدنام اطلاعات در منزل مسکونیاش واقع در رودهن دستگیرشد. بعد از6ماه که از بازداشت او میگذارد وی همچنان در زندان بهسر میبرد.
شکوفه آذرمنش با نوشتن نامهیی در بند 209زندان اوین وضعیت بازجویی و محاکمه ناعادلانه و 6ماه بلاتکلیفیاش را چنین گزارش کرده است:
اینجانب شکوفه آذرمنش ماسوله با نام مستعار پریسا آزادی، دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی بینالملل با رتبه سه رقمی در کارشناسی ارشد، در تاریخ 18خرداد 94 و دقیقاً در شب امتحان پایان ترم، توسط مأموران وزارت اطلاعات، بدون حکم قانونی و بدون ذکر دلائل بازداشت، ارائه حکم بازداشت و تفتیش منزل و بدون اطلاع به اقوام بازداشت و به بند ۲۰۹ اوین منتقل شدم.
بیش از دو هفته در بند ۲۰۹ اوین تحت فشار بازجویی قرار گرفتم و بعد از آن به بند نسوان زندان اوین منتقل گردیدم و تا ۶۹ روز بعد حتی تفهیم اتهام با ذکر دلایل اتهامی نشدم که این روند طبق اصل ۳۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، قوانین بینالمللی و قوانین حقوقبشری، غیرقانونی است. (در صورت بازداشت موضوع اتهام باید با ذکر دلائل بلافاصله کتباً به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثر مدت ۲۴ ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضایی ارسال و مقدمات محاکمه در اسرع وقت فراهم گردد.)
در تاریخ 24مرداد 94 در شعبه ۶ دادسرای شهید مقدس تفهیم اتهام شدم و عنوان فعالیت تبلیغی علیه نظام در پروندهام درج شد. همچنین بازپرس عنوان مجرمانه اقدام علیه امنیت ملی از طریق تجمع و تبانی و شرکت در تجمعات غیرقانونی را نیز به موارد اتهامی اضافه نمود. وی برای من وثیقه ۷۰۰ میلیون ریالی تعیین نمود که بعداً تبدیل به کفالت یک میلیارد ریالی شد.
در طی این مدت یعنی تا مدت شش ماه پس از تاریخ بازداشت بهدلیل از دست دادن خانواده درجه یک (فوت پدر و مادر و تک فرزند بودن) از ملاقات محروم بوده و حتی اجازه تماس تلفنی مستمر با اقوام برای پیگیری روند پرونده و مشاوره با وکیل و تماس تلفنی با وکیل را نیز نداشتهام. نهایتاً هر دو ماه یکبار تماس تلفنی با اقوام بعد از نامهنگاریهای اداری متعدد به مسئولان بند نسوان، اجرای احکام و انجام میگرفته است. و این یعنی عملاً مدت ۶ ماه است که تقریباً هیچگونه تماسی با خارج از زندان ندارم. این در حالیست که تا کنون چندین بار طبق نامههای متعدد به مسئولان زندان درخواست ملاقات با وکیل و تعیین تکلیف وضعیت ام را نمودهام که هیچگونه اقدام موثری در این خصوص حتی اجازه تماس دورهای با خانواده و یا وکیل بهدلیل نداشتن ملاقات انجام نشده است.
در تاریخ 7آذر 94 جهت برگزاری محاکمه به دادگاه اعزام شدم. برخی از اتهامات مطروحه به این شرح است:
1. اخلال و آشوب و شرکت در تجمعات غیرقانونی
۲- فعالیت تبلیغی علیه نظام و غیره
این در حالی است که از داشتن وکیل در دادگاه محروم بودم و بدون مطالعه پرونده پیش از برگزاری جلسه دادگاه در این محاکمه شرکت کردهام که بهدلیل انتساب اتهامات ناروا و بیاساس که حتی در بازجویی و بازپرسی و در سایر مراحل تحقیقات مقدماتی عنوان نشده بود و عدم حضور وکیل، از حق دفاع مشروع و قانونی از خود محروم شدم.
اینجانب بعد از دیدن کیفرخواست بحدی شوکه شدم که از همان شب در بند نسوان به بهداری فرستاده شدم که پرونده آن نیز موجود است. مجدداً در تاریخ 25آذر 91 به دادگاه انقلاب شعبه ۲۶ اعزام شدم و بهدلیل نداشتن وکیل اعلام نمودم که از خود دفاعی نخواهم کرد و باید با وکیل معرفی شده از سوی اینجانب قبل از دادگاه ملاقات داشته باشم که تا کنون این امر محقق نشده است. با توجه به این مسأله که این اتهامات را کاملاً تکذیب میکنم و به همین دلیل نیز هیچگونه دفاعیهای در جلسه دادگاه تا زمان حضور وکیل که حداقل شرط دادرسی عادلانه است ارائه نخواهم کرد.
سال گذشته و در روزهای ماه آذر مشغول آماده کردن خود برای امتحانات میان ترم ارشد و ارائه موضوع دفاعیه پایان نامه کارشناسی ارشد و برنامهریزی برای سالهای آینده و ادامه تحصیل و رویاپردازی برای آزمون دکترا بودم و امسال با ناباوری با کیفرخواست کاملاً ناعادلانه و بند نسوان و آینده نامشخص تحصیلی و شغلیام مینگرم.
من با ده سال سابقه کار در شرکتی خصوصی و معتبر با سمت مدیر تضمین کیفیت قطعات خودرو وابسته به سایپا، پارس خودرو و زامیاد و بعد از سالها تلاش برای قبولی در کنکور کارشناسی ارشد و با میانگین نمرات در سطح عالی در طول ترم و بدون هیچگونه سابقه کیفری تا کنون، امروز دو ترم دانشگاه را از دست داده و متهم به شرکت در تجمعات غیرقانونی هستم. عملی که با توجه به اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی فعالیتی کاملاً قانونی، مدنی و اجتماعی محسوب میشود.
اینجانب در اعتراض به اتهامات مطرح شده در کیفرخواست و نداشتن وکیل تا کنون در تمامی مراحل دادرسی حتی در جلسه رسیدگی به اتهامات که در واقع به نوعی توهین و تحقیر تلقی میشود و هیچگونه ادله قانونی برای آن وجود ندارد و همچنین روند ناعادلانه و قطع هر گونه ارتباط با خارج از زندان به مدت بیش از شش ماه بلاتکلیفی برای احقاق حقوق خود ناگزیر به استفاده از سایر طرق اعتراض و دادخواهی خواهم شد که تا کنون نه تنها از این طرق استفاده نکردهام بلکه هیچگونه اعتراض علنی و شفاف سازی در ارتباط با شرایطم نداشتهام و این عادلانه نخواهد بود.
شکوفه آذرمنش با نوشتن نامهیی در بند 209زندان اوین وضعیت بازجویی و محاکمه ناعادلانه و 6ماه بلاتکلیفیاش را چنین گزارش کرده است:
اینجانب شکوفه آذرمنش ماسوله با نام مستعار پریسا آزادی، دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی بینالملل با رتبه سه رقمی در کارشناسی ارشد، در تاریخ 18خرداد 94 و دقیقاً در شب امتحان پایان ترم، توسط مأموران وزارت اطلاعات، بدون حکم قانونی و بدون ذکر دلائل بازداشت، ارائه حکم بازداشت و تفتیش منزل و بدون اطلاع به اقوام بازداشت و به بند ۲۰۹ اوین منتقل شدم.
بیش از دو هفته در بند ۲۰۹ اوین تحت فشار بازجویی قرار گرفتم و بعد از آن به بند نسوان زندان اوین منتقل گردیدم و تا ۶۹ روز بعد حتی تفهیم اتهام با ذکر دلایل اتهامی نشدم که این روند طبق اصل ۳۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، قوانین بینالمللی و قوانین حقوقبشری، غیرقانونی است. (در صورت بازداشت موضوع اتهام باید با ذکر دلائل بلافاصله کتباً به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثر مدت ۲۴ ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضایی ارسال و مقدمات محاکمه در اسرع وقت فراهم گردد.)
در تاریخ 24مرداد 94 در شعبه ۶ دادسرای شهید مقدس تفهیم اتهام شدم و عنوان فعالیت تبلیغی علیه نظام در پروندهام درج شد. همچنین بازپرس عنوان مجرمانه اقدام علیه امنیت ملی از طریق تجمع و تبانی و شرکت در تجمعات غیرقانونی را نیز به موارد اتهامی اضافه نمود. وی برای من وثیقه ۷۰۰ میلیون ریالی تعیین نمود که بعداً تبدیل به کفالت یک میلیارد ریالی شد.
در طی این مدت یعنی تا مدت شش ماه پس از تاریخ بازداشت بهدلیل از دست دادن خانواده درجه یک (فوت پدر و مادر و تک فرزند بودن) از ملاقات محروم بوده و حتی اجازه تماس تلفنی مستمر با اقوام برای پیگیری روند پرونده و مشاوره با وکیل و تماس تلفنی با وکیل را نیز نداشتهام. نهایتاً هر دو ماه یکبار تماس تلفنی با اقوام بعد از نامهنگاریهای اداری متعدد به مسئولان بند نسوان، اجرای احکام و انجام میگرفته است. و این یعنی عملاً مدت ۶ ماه است که تقریباً هیچگونه تماسی با خارج از زندان ندارم. این در حالیست که تا کنون چندین بار طبق نامههای متعدد به مسئولان زندان درخواست ملاقات با وکیل و تعیین تکلیف وضعیت ام را نمودهام که هیچگونه اقدام موثری در این خصوص حتی اجازه تماس دورهای با خانواده و یا وکیل بهدلیل نداشتن ملاقات انجام نشده است.
در تاریخ 7آذر 94 جهت برگزاری محاکمه به دادگاه اعزام شدم. برخی از اتهامات مطروحه به این شرح است:
1. اخلال و آشوب و شرکت در تجمعات غیرقانونی
۲- فعالیت تبلیغی علیه نظام و غیره
این در حالی است که از داشتن وکیل در دادگاه محروم بودم و بدون مطالعه پرونده پیش از برگزاری جلسه دادگاه در این محاکمه شرکت کردهام که بهدلیل انتساب اتهامات ناروا و بیاساس که حتی در بازجویی و بازپرسی و در سایر مراحل تحقیقات مقدماتی عنوان نشده بود و عدم حضور وکیل، از حق دفاع مشروع و قانونی از خود محروم شدم.
اینجانب بعد از دیدن کیفرخواست بحدی شوکه شدم که از همان شب در بند نسوان به بهداری فرستاده شدم که پرونده آن نیز موجود است. مجدداً در تاریخ 25آذر 91 به دادگاه انقلاب شعبه ۲۶ اعزام شدم و بهدلیل نداشتن وکیل اعلام نمودم که از خود دفاعی نخواهم کرد و باید با وکیل معرفی شده از سوی اینجانب قبل از دادگاه ملاقات داشته باشم که تا کنون این امر محقق نشده است. با توجه به این مسأله که این اتهامات را کاملاً تکذیب میکنم و به همین دلیل نیز هیچگونه دفاعیهای در جلسه دادگاه تا زمان حضور وکیل که حداقل شرط دادرسی عادلانه است ارائه نخواهم کرد.
سال گذشته و در روزهای ماه آذر مشغول آماده کردن خود برای امتحانات میان ترم ارشد و ارائه موضوع دفاعیه پایان نامه کارشناسی ارشد و برنامهریزی برای سالهای آینده و ادامه تحصیل و رویاپردازی برای آزمون دکترا بودم و امسال با ناباوری با کیفرخواست کاملاً ناعادلانه و بند نسوان و آینده نامشخص تحصیلی و شغلیام مینگرم.
من با ده سال سابقه کار در شرکتی خصوصی و معتبر با سمت مدیر تضمین کیفیت قطعات خودرو وابسته به سایپا، پارس خودرو و زامیاد و بعد از سالها تلاش برای قبولی در کنکور کارشناسی ارشد و با میانگین نمرات در سطح عالی در طول ترم و بدون هیچگونه سابقه کیفری تا کنون، امروز دو ترم دانشگاه را از دست داده و متهم به شرکت در تجمعات غیرقانونی هستم. عملی که با توجه به اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی فعالیتی کاملاً قانونی، مدنی و اجتماعی محسوب میشود.
اینجانب در اعتراض به اتهامات مطرح شده در کیفرخواست و نداشتن وکیل تا کنون در تمامی مراحل دادرسی حتی در جلسه رسیدگی به اتهامات که در واقع به نوعی توهین و تحقیر تلقی میشود و هیچگونه ادله قانونی برای آن وجود ندارد و همچنین روند ناعادلانه و قطع هر گونه ارتباط با خارج از زندان به مدت بیش از شش ماه بلاتکلیفی برای احقاق حقوق خود ناگزیر به استفاده از سایر طرق اعتراض و دادخواهی خواهم شد که تا کنون نه تنها از این طرق استفاده نکردهام بلکه هیچگونه اعتراض علنی و شفاف سازی در ارتباط با شرایطم نداشتهام و این عادلانه نخواهد بود.