در چند سال اخیر متأسفانه پدیدهای به نام شکنجه سفید در زندانها مشاهده و در بین فعالان حقوقبشری و سیاسی چالش اساسی بوده است٬ اما واقعیت این شکنجه از کجا هدایت میشود و سازماندهی آن چگونه است و آیا میشود بهعنوان یک پدیده جدید برای سرکوب و تهدید در بین اقشار جامعه و فعالین سیاسی از آن نام برد و یا اینکه تمام آنچه که در زندانها اتفاق میافتد خود طبق قانون بوده و نیازی به وارسی ندارد؟
بعد از جریانهای ۸۸ مرگهای مشکوک زیادی رخ داد خصوصاً در سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج که ابتدا و انتهای آن قابل تصور برای هیچ یک از زندانیان سیاسی و خانوادههای آنها نبوده است ضمن اینکه اشارههای فراوانی از سوی زندانیان سیاسی به بیرون انتشار داده شده ولی متأسفانه بعضی از این بهاصطلاح سازمانهای حقوقبشری و رسانهها در قبال این پدیده غیرانسانی و غیرقانونی نه فقط سکوت کرده بلکه سعی در بایکوت خبری این جور خبرها داشتهاند که در آینده این سازمانها و این رسانهها طی یک بیانیه به مردم معرفی خواهند شد.
۱- بعد از انتقال زندانیان سیاسی به بند ۱۲ برای جلوگیری از انتشار وضعیت زندانها و زندانیان تلفن تمام زندانیان توسط نهادهای امنیتی ٬ پلیسی با هماهنگی دادستانی تهران قطع گردید زندانیان حتی امکان تماس با خانوادهها، وکیل و یا حتی تماس با حامیان حقوقبشر واقعی را از دست دادند. در این بین نیز تعدادی از این بهاصطلاح نهادهای حقوقبشری و رسانهها از خلأ به وجود آمده استفاده و با هماهنگی سرویسهای اطلاعاتی راهاندازی شدند.
۲- مرگهای مشکوک در زندان٬ علیرضا کرمی خیر آبادی ٬ افشین اسانلو ٬ محسن دگمهچی٬ امیر ساران٬ منصور رادپور٬ شاهرخ زمانی٬ عبدالرضا رجبی٬ و تعداد زیادی در دیگر زندانها.
۳- جلوگیری از انتشار اخبار زندانیان سیاسی و تماسهای مشکوک تعدادی از این رسانهها با خانوادههای زندانیان که بیشتر سعی در جلوگیری از انتشار اخبار را داشتند و بهعنوان سوپاپ اطمینان برای حکومت بازی میکردند.
۴- جلوگیری از ملاقاتهای زندانیان سیاسی٬ جلوگیری از مکاتبات زندانیان سیاسی و جلوگیری از استفاده زندانیان سیاسی از کتابخانه مرکزی٬ ورزشگاه و دیگر مراکز فرهنگی زندان و به نوعی ایزوله کردن زندانیان سیاسی در سالن٬ خود گواه همین شکنجههای سفید است.
۵- پروندهسازی برای زندانیان سیاسی پدیده شوم و یکی از بارزترین نوع این شکنجههاست چون زندانی نه تنها امنیت فیزیکی خود را از دست داده بلکه به نوعی امنیت روانیش هم مورد هدف قرار میگیرد٬ از جمله این زندانیان میشود به پروندهسازی برای مرحوم شاهرخ زمانی نام برد ٬ رسول بداقی ٬ پیروز منصوری ٬ میثاق یزدان نژاد ٬ صالح کهندل ٬ دکتر محمد سیف زاده و برای خود من نیز چندین پرونده در طول دوران زندان توسط نیروهای امنیتی و شکنجهگران ساخته شده است این تعداد کثیر دیگر نیز در این لیست بلند بالا قرار دارند.
۶- جلوگیری از درمان زندانی و یا زمان اعزام به بیمارستان از زندانیان خواسته میشود که پول درمان و یا حتی پول مأموران نگهداری در بیمارستان از قبیل خورد و خوراک و هزینه ایاب و ذهاب را خود زندانی پرداخت کند در صورتیکه زندانی میبایست تحت بیمه خدمات درمانی زندان باشد.
۷- زدن پابند و دستبند به زندانیان سیاسی در بیمارستانها و مراکز درمانی حتی زندانیانی که در کما بودهاند. (کریم معروف و ماشاالله حائری)
۸- تحت فشار قرار دادن زندانیان سیاسی تا جاییکه میبینیم بعضی از زندانیان بر اثر فشار و شکنجه دست به خودکشی زدند که نمونه آخر آن شهرام پور منصوری در تاریخ ۲۳ آبان ۱۳۹۴ است و شب ۲۴ آبان نیز در انفرادی با دستبند و پابند بهصورت لخت و عور در سرمای پاییزی دیده شده که خود گواه ادامه شکنجههاست ٬ بیش از ۳۰ تن از زندانیان سیاسی در بند از قرصهای تحت نظر روانپزشک استفاده میکنند.
۹- تهدید به مرگ و حذف فیزیکی از دیگر شکنجههای سفید است. در آخرین مکالمات با زندانی کارگر شاهرخ زمانی و حتی در نوشتههایی که این زندانی به بیرون داده است این موضوع کاملاً مطرح شده است و شاهرخ به صراحت گفته است که من را تهدید به حذف فیزیکی کردهاند و گفته بودند یا ساکت باش یا تو را خواهیم کشت. البته این تهدید فقط برای او نبوده منصور رادپور نیز چنین ادعایی را مطرح کرده بود٬ و در سال ۸۵ نیز اکبر محمدی در بند ۳۵۰ اوین نیز چنین موضوعی را لحظاتی قبل از مرگ اعلام کرده بود.
من نیز چندین بار توسط نیروهای امنیتی و زندانبانان تهدید شدهام چه بهصورت مستقیم چه بهصورت غیرمستقیم اما مشاهده میکنیم متأسفانه این رسانهها و این سازمانهای بهاصطلاح حقوقبشری هیچ موضعی در این ارتباط نگرفته و نمیگیرند و حتی در نهادهای جهانی که در زیر نظر سازمان ملل است، مثل دفتر احمد شهید و سازمان عفو بینالملل و نهادها و NGO های کشورهای دیگر خلل ایجاد میکنند تا صدای مظلومیت زندانیان سیاسی به گوش جهانیان نرسد.
و در آخر این را اعلام میکنم که حتی اگر شاهرخ زمانی بهصورت مباشر و مستقیم به قتل نرسیده باشد که از نظر ما به قتل رسیده است، میبایست پدیده شکنجه سفید کاملاً بررسی شود و مصادیق شکنجه سفید باید کاملاً آنالیز شده و به کشورهایی که تحت نظر سازمان ملل هستند معرفی شوند به نظر من زندانی حق دارد با خانواده و وکیل خود هر لحظه که بخواهد در تماس باشد، زندانی حق دارد با هر سازمانی که زیر نظر سازمان ملل باشد در تماس باشد و وضعیت خود را به آنها گزارش دهد.
زندانی حق دارد از غذای سالم ٬ و از امنیت روحی - روانی و فیزیکی برخوردار باشد و جلوگیری از این حقوق خود مستلزم پیگیری قضایی بینالملل است.
زندانی سیاسی خالد حردانی
۲۵ آبان ۱۳۹۴
زندان رجایی شهر کرج ’ گوهر دشت’
رو نوشت:
۱- دفتر احمد شهید
۲- سازمان عفو بینالملل
۳- دفتر سازمان ملل
4-رسانههای مستقل.
بعد از جریانهای ۸۸ مرگهای مشکوک زیادی رخ داد خصوصاً در سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج که ابتدا و انتهای آن قابل تصور برای هیچ یک از زندانیان سیاسی و خانوادههای آنها نبوده است ضمن اینکه اشارههای فراوانی از سوی زندانیان سیاسی به بیرون انتشار داده شده ولی متأسفانه بعضی از این بهاصطلاح سازمانهای حقوقبشری و رسانهها در قبال این پدیده غیرانسانی و غیرقانونی نه فقط سکوت کرده بلکه سعی در بایکوت خبری این جور خبرها داشتهاند که در آینده این سازمانها و این رسانهها طی یک بیانیه به مردم معرفی خواهند شد.
۱- بعد از انتقال زندانیان سیاسی به بند ۱۲ برای جلوگیری از انتشار وضعیت زندانها و زندانیان تلفن تمام زندانیان توسط نهادهای امنیتی ٬ پلیسی با هماهنگی دادستانی تهران قطع گردید زندانیان حتی امکان تماس با خانوادهها، وکیل و یا حتی تماس با حامیان حقوقبشر واقعی را از دست دادند. در این بین نیز تعدادی از این بهاصطلاح نهادهای حقوقبشری و رسانهها از خلأ به وجود آمده استفاده و با هماهنگی سرویسهای اطلاعاتی راهاندازی شدند.
۲- مرگهای مشکوک در زندان٬ علیرضا کرمی خیر آبادی ٬ افشین اسانلو ٬ محسن دگمهچی٬ امیر ساران٬ منصور رادپور٬ شاهرخ زمانی٬ عبدالرضا رجبی٬ و تعداد زیادی در دیگر زندانها.
۳- جلوگیری از انتشار اخبار زندانیان سیاسی و تماسهای مشکوک تعدادی از این رسانهها با خانوادههای زندانیان که بیشتر سعی در جلوگیری از انتشار اخبار را داشتند و بهعنوان سوپاپ اطمینان برای حکومت بازی میکردند.
۴- جلوگیری از ملاقاتهای زندانیان سیاسی٬ جلوگیری از مکاتبات زندانیان سیاسی و جلوگیری از استفاده زندانیان سیاسی از کتابخانه مرکزی٬ ورزشگاه و دیگر مراکز فرهنگی زندان و به نوعی ایزوله کردن زندانیان سیاسی در سالن٬ خود گواه همین شکنجههای سفید است.
۵- پروندهسازی برای زندانیان سیاسی پدیده شوم و یکی از بارزترین نوع این شکنجههاست چون زندانی نه تنها امنیت فیزیکی خود را از دست داده بلکه به نوعی امنیت روانیش هم مورد هدف قرار میگیرد٬ از جمله این زندانیان میشود به پروندهسازی برای مرحوم شاهرخ زمانی نام برد ٬ رسول بداقی ٬ پیروز منصوری ٬ میثاق یزدان نژاد ٬ صالح کهندل ٬ دکتر محمد سیف زاده و برای خود من نیز چندین پرونده در طول دوران زندان توسط نیروهای امنیتی و شکنجهگران ساخته شده است این تعداد کثیر دیگر نیز در این لیست بلند بالا قرار دارند.
۶- جلوگیری از درمان زندانی و یا زمان اعزام به بیمارستان از زندانیان خواسته میشود که پول درمان و یا حتی پول مأموران نگهداری در بیمارستان از قبیل خورد و خوراک و هزینه ایاب و ذهاب را خود زندانی پرداخت کند در صورتیکه زندانی میبایست تحت بیمه خدمات درمانی زندان باشد.
۷- زدن پابند و دستبند به زندانیان سیاسی در بیمارستانها و مراکز درمانی حتی زندانیانی که در کما بودهاند. (کریم معروف و ماشاالله حائری)
۸- تحت فشار قرار دادن زندانیان سیاسی تا جاییکه میبینیم بعضی از زندانیان بر اثر فشار و شکنجه دست به خودکشی زدند که نمونه آخر آن شهرام پور منصوری در تاریخ ۲۳ آبان ۱۳۹۴ است و شب ۲۴ آبان نیز در انفرادی با دستبند و پابند بهصورت لخت و عور در سرمای پاییزی دیده شده که خود گواه ادامه شکنجههاست ٬ بیش از ۳۰ تن از زندانیان سیاسی در بند از قرصهای تحت نظر روانپزشک استفاده میکنند.
۹- تهدید به مرگ و حذف فیزیکی از دیگر شکنجههای سفید است. در آخرین مکالمات با زندانی کارگر شاهرخ زمانی و حتی در نوشتههایی که این زندانی به بیرون داده است این موضوع کاملاً مطرح شده است و شاهرخ به صراحت گفته است که من را تهدید به حذف فیزیکی کردهاند و گفته بودند یا ساکت باش یا تو را خواهیم کشت. البته این تهدید فقط برای او نبوده منصور رادپور نیز چنین ادعایی را مطرح کرده بود٬ و در سال ۸۵ نیز اکبر محمدی در بند ۳۵۰ اوین نیز چنین موضوعی را لحظاتی قبل از مرگ اعلام کرده بود.
من نیز چندین بار توسط نیروهای امنیتی و زندانبانان تهدید شدهام چه بهصورت مستقیم چه بهصورت غیرمستقیم اما مشاهده میکنیم متأسفانه این رسانهها و این سازمانهای بهاصطلاح حقوقبشری هیچ موضعی در این ارتباط نگرفته و نمیگیرند و حتی در نهادهای جهانی که در زیر نظر سازمان ملل است، مثل دفتر احمد شهید و سازمان عفو بینالملل و نهادها و NGO های کشورهای دیگر خلل ایجاد میکنند تا صدای مظلومیت زندانیان سیاسی به گوش جهانیان نرسد.
و در آخر این را اعلام میکنم که حتی اگر شاهرخ زمانی بهصورت مباشر و مستقیم به قتل نرسیده باشد که از نظر ما به قتل رسیده است، میبایست پدیده شکنجه سفید کاملاً بررسی شود و مصادیق شکنجه سفید باید کاملاً آنالیز شده و به کشورهایی که تحت نظر سازمان ملل هستند معرفی شوند به نظر من زندانی حق دارد با خانواده و وکیل خود هر لحظه که بخواهد در تماس باشد، زندانی حق دارد با هر سازمانی که زیر نظر سازمان ملل باشد در تماس باشد و وضعیت خود را به آنها گزارش دهد.
زندانی حق دارد از غذای سالم ٬ و از امنیت روحی - روانی و فیزیکی برخوردار باشد و جلوگیری از این حقوق خود مستلزم پیگیری قضایی بینالملل است.
زندانی سیاسی خالد حردانی
۲۵ آبان ۱۳۹۴
زندان رجایی شهر کرج ’ گوهر دشت’
رو نوشت:
۱- دفتر احمد شهید
۲- سازمان عفو بینالملل
۳- دفتر سازمان ملل
4-رسانههای مستقل.