روز گذشته مجلس رژیم شاهد غوغایی در درون و خروشی در بیرون بود. فریادهای خشمگینانهٴ معترضان از بیرون و ابراز وحشت سردمداران از درون. این یکی از روشنترین نمودهای خطرناک شدن بیش از پیش اوضاع رژیم در شرایط پس از زهرخوران بود که در پیش چشم همه قرار گرفت.
حضور پرخشم صدها تن از مربیان پیش دبستانی همراه با باز نشستگان جان بهلب رسیده فولاد، آن قدر برای مجلسیان رژیم سنگین بود که مجبور شدند در صحن مجلس نسبت به آن ابراز وحشت کنند. فشار سنگین تظاهرات مقابل مجلس آنچنان بود که مجلسیان مجبور شدند آن را به زبان بیاورند. یکی از اعضای چپاولگر مجلس آخوندی بهنام مصری در این رابطه گفت:
«جوانهای ما مثل گل دارند در عنفوان جوانی پر پر میشوند هیچکس یک استراتژی اشتغال در کشور تعریف نمیکند، دولت نمیآید یک برنامه اشتغال بدهد، بگوید جوانی که بیست سال درس خواندی، سربازی رفتی، زحمت کشیدی، شب نخوابی کردی، منابع مالی زندگی پدر و مادرت را هدر دادی، فردا چه آیندهای برای تو در انتظار است؟ بگوییم 6ماه بیکارباش، بگوییم یکسال دیگر بیکار باش، بگوییم دو سال بیکار باش کدام مسئولان دولتی آمدند در تلویزیون بگویند استراتژی اشتغال ما این است، تا این زمان شما بیکارید، بعد از این شما جذب میشوید، هیچ آیندهای برای جوانان ما نیست، متأسفانه این بدتر از هزاران تحریم و هزاران مشکل است»...
این عضو مجلس رژیم مجبور شد بهعامل وحشتش که حضور مربیان پیشدبستانی در پشت در مجلس بود اعتراف کند. معترضان خشمگینی که بخش عمده آنها را جوانان تشکیل میدادند. مصری ادامه داد:
«الان این پیش دبستانیها چندین روزه در مجلساند، اپراتورهای برق از آنطرف، نه امنیت شغلی ایجاد میکنیم نه تکلیف را برای اینها روشن میکنیم»
این لحن بیان را میشود در دستگاه جنگ باندی تعبیر کرد، اما با کمی دقت میتوان نگرانی و وحشت را در آن خواند و فهمید که این چنین قیافة طرفداری از جوانان را گرفتن برای کسانی که دشمن جوانان هستند حتماً دلیل دیگری هم دارد، دلیلی که بیتردید، ترس از لشگر انبوه و بزرگ جوانها، وحشت از خیل عظیم بیکاران و نگرانی از صدای پای سپاه گرسنگان است.
یکی دیگر از نمایندگان وحشتزده مجلس رژیم بهنام زمانیان گفت: «چرا اینقدر به مردم استان چارمحال بختیاری ظلم میکنید؟ شغلی که ایجاد نکردهاید؟ چرا میخواهید سی هزار نفر را از نان خوردن بیندازید؟»
همچنین نماینده دیگری به نام ندیمی، ناله سرداد که «بیتردید بزرگترین مشکلی که امروز کشور را تهدید میکند، بیکاری است، 6 میلیون بیکار ایهاالناس 6 میلیون بیکار».
فلاحی نماینده دیگر مجلس رژیم گفت: «مشکلات عمدهای در کشور همه را نگران کرده است، فقر در جامعه شدت یافته و زندگی برای قشر وسیعی از مردم سخت گردیده است».
حالا اگرکسی بپرسد که مگر این همه فقر و بدبختی که اعضای مجلس آخوندها به این صراحت به آن اعتراف میکنند آیا مسأله جدیدی است که نمایندگان رژیم در مجلس یکباره به این شکل سر و صدا راه میاندازند؟
پاسخ این است که خیر، آنچه کم کم در حال ظاهر شدن و برای رژیم جدید است، آثار زهر است که نمودی از آغاز پایان رژیم میباشد
اگر به آنچه پشت در مجلس وحشت سردمداران را برانگیخته بود، خشم خروشان معترضان به حکم اعدام زندانی سیاسی محمدعلی طاهری را هم در پشت در بیدادگستری رژیم و یک نقطهٴ دیگر اضافه کنیم، به راستی به مجلسیها و منبریهای رژیم باید حق داد که این چنین بترسند و وحشت خود را با نالههای بلندتری بارز کنند. نالههایی که بیتردید از این به بعد کم نه تنها فروکش نخواهد کرد، بلکه روز به روز بیشتر میشود.
حضور پرخشم صدها تن از مربیان پیش دبستانی همراه با باز نشستگان جان بهلب رسیده فولاد، آن قدر برای مجلسیان رژیم سنگین بود که مجبور شدند در صحن مجلس نسبت به آن ابراز وحشت کنند. فشار سنگین تظاهرات مقابل مجلس آنچنان بود که مجلسیان مجبور شدند آن را به زبان بیاورند. یکی از اعضای چپاولگر مجلس آخوندی بهنام مصری در این رابطه گفت:
«جوانهای ما مثل گل دارند در عنفوان جوانی پر پر میشوند هیچکس یک استراتژی اشتغال در کشور تعریف نمیکند، دولت نمیآید یک برنامه اشتغال بدهد، بگوید جوانی که بیست سال درس خواندی، سربازی رفتی، زحمت کشیدی، شب نخوابی کردی، منابع مالی زندگی پدر و مادرت را هدر دادی، فردا چه آیندهای برای تو در انتظار است؟ بگوییم 6ماه بیکارباش، بگوییم یکسال دیگر بیکار باش، بگوییم دو سال بیکار باش کدام مسئولان دولتی آمدند در تلویزیون بگویند استراتژی اشتغال ما این است، تا این زمان شما بیکارید، بعد از این شما جذب میشوید، هیچ آیندهای برای جوانان ما نیست، متأسفانه این بدتر از هزاران تحریم و هزاران مشکل است»...
این عضو مجلس رژیم مجبور شد بهعامل وحشتش که حضور مربیان پیشدبستانی در پشت در مجلس بود اعتراف کند. معترضان خشمگینی که بخش عمده آنها را جوانان تشکیل میدادند. مصری ادامه داد:
«الان این پیش دبستانیها چندین روزه در مجلساند، اپراتورهای برق از آنطرف، نه امنیت شغلی ایجاد میکنیم نه تکلیف را برای اینها روشن میکنیم»
این لحن بیان را میشود در دستگاه جنگ باندی تعبیر کرد، اما با کمی دقت میتوان نگرانی و وحشت را در آن خواند و فهمید که این چنین قیافة طرفداری از جوانان را گرفتن برای کسانی که دشمن جوانان هستند حتماً دلیل دیگری هم دارد، دلیلی که بیتردید، ترس از لشگر انبوه و بزرگ جوانها، وحشت از خیل عظیم بیکاران و نگرانی از صدای پای سپاه گرسنگان است.
یکی دیگر از نمایندگان وحشتزده مجلس رژیم بهنام زمانیان گفت: «چرا اینقدر به مردم استان چارمحال بختیاری ظلم میکنید؟ شغلی که ایجاد نکردهاید؟ چرا میخواهید سی هزار نفر را از نان خوردن بیندازید؟»
همچنین نماینده دیگری به نام ندیمی، ناله سرداد که «بیتردید بزرگترین مشکلی که امروز کشور را تهدید میکند، بیکاری است، 6 میلیون بیکار ایهاالناس 6 میلیون بیکار».
فلاحی نماینده دیگر مجلس رژیم گفت: «مشکلات عمدهای در کشور همه را نگران کرده است، فقر در جامعه شدت یافته و زندگی برای قشر وسیعی از مردم سخت گردیده است».
حالا اگرکسی بپرسد که مگر این همه فقر و بدبختی که اعضای مجلس آخوندها به این صراحت به آن اعتراف میکنند آیا مسأله جدیدی است که نمایندگان رژیم در مجلس یکباره به این شکل سر و صدا راه میاندازند؟
پاسخ این است که خیر، آنچه کم کم در حال ظاهر شدن و برای رژیم جدید است، آثار زهر است که نمودی از آغاز پایان رژیم میباشد
اگر به آنچه پشت در مجلس وحشت سردمداران را برانگیخته بود، خشم خروشان معترضان به حکم اعدام زندانی سیاسی محمدعلی طاهری را هم در پشت در بیدادگستری رژیم و یک نقطهٴ دیگر اضافه کنیم، به راستی به مجلسیها و منبریهای رژیم باید حق داد که این چنین بترسند و وحشت خود را با نالههای بلندتری بارز کنند. نالههایی که بیتردید از این به بعد کم نه تنها فروکش نخواهد کرد، بلکه روز به روز بیشتر میشود.