سرنوشت طرح موسوم به «الزام دولت به حفظ دستاوردهای هستهیی» از اول تا آخر یک افتضاح تماشایی بود که در جریان آن تشتت و از هم گسیختگی رژیم در معرض دید همگان قرار گرفت؛ از مطرح شدنش توسط دلواپسان تا مثله کردن و بهاصطلاح تصحیحش به دستور مقام عظمای ولایت، تا تصویب زورکی آن با کارگردانی علی لاریجانی و ساکت کردن مخالفان با چماق حکم حکومتی…
حالا دستگاه تبلیغاتی رژیم درصدد مالهکشی این رسوایی برآمده است. برای رفع و رجوع این موضوع، شبکه 2 تلویزیون رژیم شب دوم تیر دو تن از اعضای مجلس رژیم، احمد توکلی و علی مطهری را در یک برنامه تلویزیونی به صحنه آورد. تلاش مذبوحانهٴ آنها برای جمعوجور کردن این فضاحت و فایدهتراشی برای این طرح ناکام، خندهدار و در عینحال رقتآور است. همه چیز این مصاحبه، یک سرهمبندی ناشیانه و عجولانه بود، از سؤال مجری که بیشتر بیانیه بود تا سؤال… تا جوابهای بیسر و ته مهمانهای برنامه. ملاحظه کنید:
ابتدا مجری تلویزیون رژیم مطرح کرد: ”معمولاً در مجلس کمتر پیش میآید که بر سر یک طرح این طور اجماع بشود. تعداد زیاد 213رأی آن را نشان میدهد. با توجه به حساسیت این موضوع، به نظر شما این طرح چه پیامهای داخلی و خارجی دارد؟ مخصوصاً در عرصه داخلی و خارجی چطور آن را رصد میکنند؟“
توکلی در پاسخ اهداف این طرح را چنین شمرد: ”برای اینکه هم تحریمهای ظالمانه لغو شود و هم (صنعت هستهیی) که دستاورد بچههای خود این کشور هست حفظ بشود و تا آنجا که ممکن هست اعتبار ما را هم حفظ کند، بهویژه که این یک پشتیبانی عملی است برای دولتی که 18ماه است در این عرصه دست و پنجه نرم میکند“.
اگر این حرفها را باور کنیم، ظاهراً میخواستهاند بار سیاسی در اندازه یک تریلی را، روی گاری شکستهٴ این طرح بگذارند!
مجری سپس این سؤال را مطرح کرد که: ”این طرح آیا قدرت چانهزنی ما را در مقابل طرفهای خارجی، بالاتر میبرد؟ و کلاً پیام این 213 امضا، بیشتر داخلی است یا خارجی یا هر دو؟“
علی مطهری جواب میدهد: ”قدرت چانهزنی تیم مذاکره هستهیی را بالاتر میبرد، چون کلاً یک صدا از کل نظام بیرون میآید. فکر میکنم پیام خارجیاش بیشتر باشد تا داخلی؛ بهخاطر اینکه مجلس همان چارچوبهایی را که قبلاً توسط رهبری تعیین شده بود، در قالب یک قانون درمیآورد و ضمانت اجرایی بیشتری پیدا میکند“.
معنی «یک صدا» از رژیم را هم فهمیدیم! بیچاره به چه مخمصهیی افتاده! بهزور دنبال کلماتی میگردد یک طوری این فضیحت را رفع و رجوع کند و در نتیجه مشتی پرت و پلای خندهدار تحویل میدهد از جمله اینکه مجلس این طرح را داده تا دستورات رهبری ضمانت اجرایی پیدا کند! میدانستیم طلسم ولیفقیه شکسته، اما این قدرش را نمیدانستیم که مجلسی که خودش دستنشاندهٴ ولیفقیه است، باید بیاید ضامن اجرای دستورات او بشود! فیثاغورث نظام در ادامه مهملبافیهایش میگوید:
”ضمن اینکه دست دولت را باز میگذارد که اگر احیاناً و بهفرض نزدیک به محال، توافق بدی صورت گرفت، یک ابزار و یک بهانهیی داشته باشد که بتواند آن را لغو کند، کاری که در خیلی از مجالس دنیا انجام میشود که برای احتیاط و اینکه باز بتوانند یک نه بگویند، این را قرار میدهند“.
پس معلوم میشود که هدف از این همه آوردن و بردن طرح و آبروریزی، گیر آوردن «یک ابزار» و «یک بهانه» برای دبه درآوردن بوده است. مجری که میبیند این نوابغ نظام به مطالبی که قرار بود گفته شود، نزدیک نشدهاند، ناچار سؤال صریحی مطرح میکند:
”بعضیها معتقدند با توجه به تغییراتی که در طرح اولیه به وجود آمده، این طرح رقیق شده و اثرگذاریاش کاسته شده. نظر شما چیست؟“
علی مطهری جواب میدهد: ”بستگی به این دارد که ما اثرگذاری را به چه معنی بگیریم. اگر ما میخواستیم دست مذاکرهکنندگان را ببندیم و این مذاکرات به بنبست برسد، اصلاحاتی که انجام شد خیلی مفید نبود. ولی اگر بخواهیم واقعاً همراهی کنیم تا اینکه یک توافق خوب به دست بیاید، آن اصلاحات لازم بود. در آن طرح قبلی، بعضی بندها آمده بود که دست مذاکرهکنندگان را میبست… مجلس خواسته که یک راهی برای یک مورد خیلی خاص - اگر پیش بیاید و شورای امنیت ملی صلاح بداند- باشد که بتواند اجازه یک دسترسی ویژه را بدهد و دست مذاکرهکنندگان برای اینکه یک بازرسی و دسترسی مدیریت شدهای انجام شود، کاملاً بسته نباشد. فکر میکنم اصلاحاتی که بعداً روی طرح اولیه انجام شد اصلاحات درستی بود“.
بالاخره معلوم نشد که هدف این مصوبه که دلواپسان آورده بودند، بستن دست مذاکرهکنندگان بوده یا باز کردن دست آنها؟ همچنین روشن نشد که این طرح بالاخره مفید بود یا نبود؟ یا اصلاحاتی که در آن انجام شد، ضروری بود یا نبود؟ … این فیثاغورث نظام احتمالاً خودش هم درست نمیدانست که چه میخواهد بگوید، اما به هر حال این را رساند که این طرح با تصحیحاتی که در آن صورت گرفت، خاصیتش این است که اگر ولیفقیه ناچار شد در مراکز نظامی خود را به روی بازرسان بینالمللی باز کند، توجیه و دستاویزی داشته باشد.
حالا دستگاه تبلیغاتی رژیم درصدد مالهکشی این رسوایی برآمده است. برای رفع و رجوع این موضوع، شبکه 2 تلویزیون رژیم شب دوم تیر دو تن از اعضای مجلس رژیم، احمد توکلی و علی مطهری را در یک برنامه تلویزیونی به صحنه آورد. تلاش مذبوحانهٴ آنها برای جمعوجور کردن این فضاحت و فایدهتراشی برای این طرح ناکام، خندهدار و در عینحال رقتآور است. همه چیز این مصاحبه، یک سرهمبندی ناشیانه و عجولانه بود، از سؤال مجری که بیشتر بیانیه بود تا سؤال… تا جوابهای بیسر و ته مهمانهای برنامه. ملاحظه کنید:
ابتدا مجری تلویزیون رژیم مطرح کرد: ”معمولاً در مجلس کمتر پیش میآید که بر سر یک طرح این طور اجماع بشود. تعداد زیاد 213رأی آن را نشان میدهد. با توجه به حساسیت این موضوع، به نظر شما این طرح چه پیامهای داخلی و خارجی دارد؟ مخصوصاً در عرصه داخلی و خارجی چطور آن را رصد میکنند؟“
توکلی در پاسخ اهداف این طرح را چنین شمرد: ”برای اینکه هم تحریمهای ظالمانه لغو شود و هم (صنعت هستهیی) که دستاورد بچههای خود این کشور هست حفظ بشود و تا آنجا که ممکن هست اعتبار ما را هم حفظ کند، بهویژه که این یک پشتیبانی عملی است برای دولتی که 18ماه است در این عرصه دست و پنجه نرم میکند“.
اگر این حرفها را باور کنیم، ظاهراً میخواستهاند بار سیاسی در اندازه یک تریلی را، روی گاری شکستهٴ این طرح بگذارند!
مجری سپس این سؤال را مطرح کرد که: ”این طرح آیا قدرت چانهزنی ما را در مقابل طرفهای خارجی، بالاتر میبرد؟ و کلاً پیام این 213 امضا، بیشتر داخلی است یا خارجی یا هر دو؟“
علی مطهری جواب میدهد: ”قدرت چانهزنی تیم مذاکره هستهیی را بالاتر میبرد، چون کلاً یک صدا از کل نظام بیرون میآید. فکر میکنم پیام خارجیاش بیشتر باشد تا داخلی؛ بهخاطر اینکه مجلس همان چارچوبهایی را که قبلاً توسط رهبری تعیین شده بود، در قالب یک قانون درمیآورد و ضمانت اجرایی بیشتری پیدا میکند“.
معنی «یک صدا» از رژیم را هم فهمیدیم! بیچاره به چه مخمصهیی افتاده! بهزور دنبال کلماتی میگردد یک طوری این فضیحت را رفع و رجوع کند و در نتیجه مشتی پرت و پلای خندهدار تحویل میدهد از جمله اینکه مجلس این طرح را داده تا دستورات رهبری ضمانت اجرایی پیدا کند! میدانستیم طلسم ولیفقیه شکسته، اما این قدرش را نمیدانستیم که مجلسی که خودش دستنشاندهٴ ولیفقیه است، باید بیاید ضامن اجرای دستورات او بشود! فیثاغورث نظام در ادامه مهملبافیهایش میگوید:
”ضمن اینکه دست دولت را باز میگذارد که اگر احیاناً و بهفرض نزدیک به محال، توافق بدی صورت گرفت، یک ابزار و یک بهانهیی داشته باشد که بتواند آن را لغو کند، کاری که در خیلی از مجالس دنیا انجام میشود که برای احتیاط و اینکه باز بتوانند یک نه بگویند، این را قرار میدهند“.
پس معلوم میشود که هدف از این همه آوردن و بردن طرح و آبروریزی، گیر آوردن «یک ابزار» و «یک بهانه» برای دبه درآوردن بوده است. مجری که میبیند این نوابغ نظام به مطالبی که قرار بود گفته شود، نزدیک نشدهاند، ناچار سؤال صریحی مطرح میکند:
”بعضیها معتقدند با توجه به تغییراتی که در طرح اولیه به وجود آمده، این طرح رقیق شده و اثرگذاریاش کاسته شده. نظر شما چیست؟“
علی مطهری جواب میدهد: ”بستگی به این دارد که ما اثرگذاری را به چه معنی بگیریم. اگر ما میخواستیم دست مذاکرهکنندگان را ببندیم و این مذاکرات به بنبست برسد، اصلاحاتی که انجام شد خیلی مفید نبود. ولی اگر بخواهیم واقعاً همراهی کنیم تا اینکه یک توافق خوب به دست بیاید، آن اصلاحات لازم بود. در آن طرح قبلی، بعضی بندها آمده بود که دست مذاکرهکنندگان را میبست… مجلس خواسته که یک راهی برای یک مورد خیلی خاص - اگر پیش بیاید و شورای امنیت ملی صلاح بداند- باشد که بتواند اجازه یک دسترسی ویژه را بدهد و دست مذاکرهکنندگان برای اینکه یک بازرسی و دسترسی مدیریت شدهای انجام شود، کاملاً بسته نباشد. فکر میکنم اصلاحاتی که بعداً روی طرح اولیه انجام شد اصلاحات درستی بود“.
بالاخره معلوم نشد که هدف این مصوبه که دلواپسان آورده بودند، بستن دست مذاکرهکنندگان بوده یا باز کردن دست آنها؟ همچنین روشن نشد که این طرح بالاخره مفید بود یا نبود؟ یا اصلاحاتی که در آن انجام شد، ضروری بود یا نبود؟ … این فیثاغورث نظام احتمالاً خودش هم درست نمیدانست که چه میخواهد بگوید، اما به هر حال این را رساند که این طرح با تصحیحاتی که در آن صورت گرفت، خاصیتش این است که اگر ولیفقیه ناچار شد در مراکز نظامی خود را به روی بازرسان بینالمللی باز کند، توجیه و دستاویزی داشته باشد.