در سالگرد خیمهشب بازی انتخابات ریاستجمهوری رژیم در خرداد92 و دو ساله شدن دولت آخوند روحانی، عناصر و مهرههایی از باند رفسنجانی- روحانی عملکرد دو ساله او و دولتش را در زمینه سیاست داخلی و خارجی زیر علامت سؤال برده و روشن ساختهاند که دولت روحانی از حل بسیاری از مشکلات عاجز و ناتوان بوده است.
یکی از عناصر حامی دولت روحانی در روزنامه اعتماد 23خرداد 94 مینویسد: ”در بخش سیاست داخلی دولت با چالشهای جدی روبهرو است اما رفتار و عملکرد دولت در قبال این چالشها مناسب و کافی نبوده است“.
این مهره حامی دولت روحانی در زمینه تضادهای داخلی رژیم ضمن اشاره به کارشکنیهای و چوب لای چرخ گذاشتنهای باند خامنهای، به درماندگی دولت روحانی اشاره میکند و میگوید: ”اما در آن سوی ماجرا دولت هیچگونه برخورد جدی با این جریان نمیکند و حتی تلاش نمیکند تا از ظرفیتهای خود در این راستا بهره بگیرد. همین امر سبب شده تا دولت نتواند به اهدافش در سیاست داخلی برسد“
یکی دیگر از حامیان دولت روحانی در مطلبی تحت عنوان ”کارنامه غیر مثبت دولت“ در زمینه سیاست داخلی دولت روحانی مینویسد: ”دولت نتوانسته به شعارها و وعدههایش در این حوزه جامع عمل بپوشاند“.
مهره دیگری از همین باند و در همین روزنامه حکومتی با عنوان ”دولت کارنامه مشخصی در سیاست داخلی ندارد“، ضمن برشمردن شاخصههای موفقیت یک دولت در عرصه سیاست داخلی اعتراف میکند که دولت روحانی ”در این حوزه هیچ کارنامه مشخص و تلاشی از سوی دولت دیده نمیشود“.
مهره دیگری از این باند وضعیت موجود کارنامه دولت روحانی را در انجماد میداند، زیرا کارنامه و عملکرد دولت او متناسب با برنامههایش منطق نبوده است و ابهامات جدی هم در حوزه برنامهریزی و هم در حوزه عملکرد وجود دارد بنابراین ”انتقادات وارد به دولت.. روحانی بیش و پیش از هر چیز دیگر به برنامهها یا بهتر بگوییم نبود برنامه برمیگردد“.
حشمت الله فلاحتپیشه نماینده سابق مجلس رژیم و از حامیان دولت روحانی عملکرد و کارنامه دو ساله دولت روحانی در زمینه سیاست منطقهیی و مذاکرات هستهیی را مورد انتقاد قرارمیدهد و مینویسد: ”اما در حوزه دیگر و در دیپلوماسی رسمی اعتقاد بر این است که کشورمان در حوزههای منطقهیی و دوجانبه تحت الشعاع موضوع هستهیی قرار گرفته که باعث شد تعللی در این زمینه صورت بگیرد. اما مسألهای که گه گاه انتقاداتی را بر دستگاه دیپلوماسی وارد میسازد یک سری موضعگیریهایی است که حکایت از اعلام خوشبینی از روند مذاکرات هستهیی دارد که همین امر باعث جری شدن طرف غربیها شده است. دولت باید این حق را برای ما قابل شود که در زمینه دیپلوماسی رسمی کشور نیز تغییراتی را شکل دهد“.
اما مضحکتر از همه ادعاهای این آخوند شیاد در زمینه پیشرفتهای اقتصادی است. کسی که چند روز قبل آنچنان آه و ناله از تحریمها سر میداد و میگفت، آب خوردن مردم هم متأثر از تحریم است حالا در نشست خبری 23خرداد میگوید: ”پرداختی مردم در بیمارستان به جای 37 درصد به ۴.۵ درصد تقلیل یافته؛ 9 میلیون نفر بهعلاوه 200هزار نفر بیمه درمانی شدند؛ 10 میلیون نفر از حاشیه نشینهای شهرهای بزرگ تحت پوشش خدمات درمانی قرار گرفتند. 11 میلیون نفر تحت پوشش حمایت کالایی قرار گرفتند. ... در همه زمینهها، در زمینه صنعت، کشاورزی، دارای رشد مثبت در 93 هستیم. در برخی زمینهها مانند معدن رشد خیلی بالاست و ۱۰.۸ هست. صنعت بالای 5 و بازرگانی بالای 3 هست. در همه زمینههای تولید کشاورزی و در یک سال گذشته ما برای واردات کشاورزی و محصولات غذایی بیش از 8میلیارد دلار صرفهجویی کردیم. تولیدات داخلی ما رفت بالا در این زمینه. پس این دولت در زمان تحریم برنامهریزی و معضلات را حل کرده“.
این ادعاهای روحانی در حالی است که به اعتراف قالیباف شهردار رژیم در تهران هماکنون فقط در تهران 200هزار خانواده به نان شب محتاج هستند.
آمار ارتش بیکاران سرسامآور و تنها بیش از 5 میلیون فارغالتحصیل بیکار وجود دارد و به اعتراف مقامات دستاندرکار دولت او اکثر کارخانه و مؤسسات تولیدی یا از حیز انتفاع افتادهاند و یا با ظرفیتی کمتر از نصف به کار مشغول هستند.
روزنامه کیهان وابسته به خامنهیی در جنگ باندی این ادعاها را به سخره گرفته و پته ادعاهای روحانی را روی آب ریخته و درمطلبی تحت عنوان ”مبنای غلط محاسبه نوشته است ”: ”مدتهاست مقامات دولتی با استناد به آمار بانک مرکزی و مرکز آمار، اعلام میکنند که اسب سرکش تورم بهصورت معجزه آسایی کنترل و مهار شده و به عدد امیدوار کننده 15 درصد رسیده است... ... اما مقایسه قیمت برخی کالاها در آغاز کار دولت یازدهم با امروز، نشان از افزایشی به مراتب بیش از عدد 15 درصد اعلامی دارد! برای اثبات این سخن، کافی است سری به سایت بانک مرکزی بزنید و قیمت کالاها را مقایسه کنید تا معلوم شود مثلاً قیمت میوهها حدود صددرصد افزایش یافته است! یا حمل و نقل ریلی و موارد مشابه آن چند ده درصد افزایش قیمت داشته است و معلوم نیست نسبت آن با 15 درصد اعلامی چیست!؟ ”
همین روزنامه حکومتی در رابطه با صنایع کشور مینویسد: ”مدتهاست بخشهای مهمی ازصنایع کشور در رکود و تعطیلی نگرانکنندهای بهسر میبرد، بخش ساختمان با بیش از یکصدوبیست صنعت و ماده اولیه، در رکود و تعطیل بهسر میبرد. در چنین شرایطی بهدلیل توقف چرخ تولید، قیمت آهن و سیمان و شیشه و محصولات پتروشیمی و دهها و صدها کالای دیگر یا ثابت میماند و یا افزایش بسیار ناچیزی خواهند داشت. (دقت کنیم که این ثبات قیمتها نه ناشی از هنر مدیریت که ناشی از بلای ویرانگر رکود است و جای فخر که ندارد هیچ، باید خواب را از چشم مسئولان برباید) همزمان با ثبات قیمت کالاهای صنعتی (ناشی از رکود) قیمت کالاهای مصرفی مردم دائماً در حال افزایش است و مثلاً لبنیات در طول یکسال 4 یا 5 بار افزایش قیمت را تجربه میکند! حمل و نقل، مسافران را در جای خود میخکوب میکند، اجاره بها کمر مستاجر را خم میکند، میوه از مرز صددرصد هم عبور میکند و... پوشیده نیست که مردم جامعه قیمتها را با برخی امور خاص مثل حمل و نقل، مواد خوراکی، اجاره بها، پوشاک و نظایر آن درک میکند یعنی با آنچه که مستقیماً با «اقتصاد معیشت» آنها سر و کار دارد. حال معیشت آنها با کالاهای سرمایهیی که بهدلیل رکود ویرانگر در یک سبد مورد محاسبه و معدل گیری قرار میگیرد! در چنین شرایطی چه اتفاقی میافتد!؟ همان اتفاقی که امروز افتاده؛ یعنی تورم آماری 15 درصد است و تورم حقیقی در معیشت مردم چند برابر آن! “
واقعیت این است که وضعیت رژیم از هر نظر بهخصوص از نظر اقتصادی آنچنان وخیم و بحرانی است که زمان پوشاندن آن با این نوع شیادیها گذشته است. وضعیتی که از درون خود رژیم در جنگ قدرت باندها به سرعت برملا میشود.
یکی از عناصر حامی دولت روحانی در روزنامه اعتماد 23خرداد 94 مینویسد: ”در بخش سیاست داخلی دولت با چالشهای جدی روبهرو است اما رفتار و عملکرد دولت در قبال این چالشها مناسب و کافی نبوده است“.
این مهره حامی دولت روحانی در زمینه تضادهای داخلی رژیم ضمن اشاره به کارشکنیهای و چوب لای چرخ گذاشتنهای باند خامنهای، به درماندگی دولت روحانی اشاره میکند و میگوید: ”اما در آن سوی ماجرا دولت هیچگونه برخورد جدی با این جریان نمیکند و حتی تلاش نمیکند تا از ظرفیتهای خود در این راستا بهره بگیرد. همین امر سبب شده تا دولت نتواند به اهدافش در سیاست داخلی برسد“
یکی دیگر از حامیان دولت روحانی در مطلبی تحت عنوان ”کارنامه غیر مثبت دولت“ در زمینه سیاست داخلی دولت روحانی مینویسد: ”دولت نتوانسته به شعارها و وعدههایش در این حوزه جامع عمل بپوشاند“.
مهره دیگری از همین باند و در همین روزنامه حکومتی با عنوان ”دولت کارنامه مشخصی در سیاست داخلی ندارد“، ضمن برشمردن شاخصههای موفقیت یک دولت در عرصه سیاست داخلی اعتراف میکند که دولت روحانی ”در این حوزه هیچ کارنامه مشخص و تلاشی از سوی دولت دیده نمیشود“.
مهره دیگری از این باند وضعیت موجود کارنامه دولت روحانی را در انجماد میداند، زیرا کارنامه و عملکرد دولت او متناسب با برنامههایش منطق نبوده است و ابهامات جدی هم در حوزه برنامهریزی و هم در حوزه عملکرد وجود دارد بنابراین ”انتقادات وارد به دولت.. روحانی بیش و پیش از هر چیز دیگر به برنامهها یا بهتر بگوییم نبود برنامه برمیگردد“.
حشمت الله فلاحتپیشه نماینده سابق مجلس رژیم و از حامیان دولت روحانی عملکرد و کارنامه دو ساله دولت روحانی در زمینه سیاست منطقهیی و مذاکرات هستهیی را مورد انتقاد قرارمیدهد و مینویسد: ”اما در حوزه دیگر و در دیپلوماسی رسمی اعتقاد بر این است که کشورمان در حوزههای منطقهیی و دوجانبه تحت الشعاع موضوع هستهیی قرار گرفته که باعث شد تعللی در این زمینه صورت بگیرد. اما مسألهای که گه گاه انتقاداتی را بر دستگاه دیپلوماسی وارد میسازد یک سری موضعگیریهایی است که حکایت از اعلام خوشبینی از روند مذاکرات هستهیی دارد که همین امر باعث جری شدن طرف غربیها شده است. دولت باید این حق را برای ما قابل شود که در زمینه دیپلوماسی رسمی کشور نیز تغییراتی را شکل دهد“.
اما مضحکتر از همه ادعاهای این آخوند شیاد در زمینه پیشرفتهای اقتصادی است. کسی که چند روز قبل آنچنان آه و ناله از تحریمها سر میداد و میگفت، آب خوردن مردم هم متأثر از تحریم است حالا در نشست خبری 23خرداد میگوید: ”پرداختی مردم در بیمارستان به جای 37 درصد به ۴.۵ درصد تقلیل یافته؛ 9 میلیون نفر بهعلاوه 200هزار نفر بیمه درمانی شدند؛ 10 میلیون نفر از حاشیه نشینهای شهرهای بزرگ تحت پوشش خدمات درمانی قرار گرفتند. 11 میلیون نفر تحت پوشش حمایت کالایی قرار گرفتند. ... در همه زمینهها، در زمینه صنعت، کشاورزی، دارای رشد مثبت در 93 هستیم. در برخی زمینهها مانند معدن رشد خیلی بالاست و ۱۰.۸ هست. صنعت بالای 5 و بازرگانی بالای 3 هست. در همه زمینههای تولید کشاورزی و در یک سال گذشته ما برای واردات کشاورزی و محصولات غذایی بیش از 8میلیارد دلار صرفهجویی کردیم. تولیدات داخلی ما رفت بالا در این زمینه. پس این دولت در زمان تحریم برنامهریزی و معضلات را حل کرده“.
این ادعاهای روحانی در حالی است که به اعتراف قالیباف شهردار رژیم در تهران هماکنون فقط در تهران 200هزار خانواده به نان شب محتاج هستند.
آمار ارتش بیکاران سرسامآور و تنها بیش از 5 میلیون فارغالتحصیل بیکار وجود دارد و به اعتراف مقامات دستاندرکار دولت او اکثر کارخانه و مؤسسات تولیدی یا از حیز انتفاع افتادهاند و یا با ظرفیتی کمتر از نصف به کار مشغول هستند.
روزنامه کیهان وابسته به خامنهیی در جنگ باندی این ادعاها را به سخره گرفته و پته ادعاهای روحانی را روی آب ریخته و درمطلبی تحت عنوان ”مبنای غلط محاسبه نوشته است ”: ”مدتهاست مقامات دولتی با استناد به آمار بانک مرکزی و مرکز آمار، اعلام میکنند که اسب سرکش تورم بهصورت معجزه آسایی کنترل و مهار شده و به عدد امیدوار کننده 15 درصد رسیده است... ... اما مقایسه قیمت برخی کالاها در آغاز کار دولت یازدهم با امروز، نشان از افزایشی به مراتب بیش از عدد 15 درصد اعلامی دارد! برای اثبات این سخن، کافی است سری به سایت بانک مرکزی بزنید و قیمت کالاها را مقایسه کنید تا معلوم شود مثلاً قیمت میوهها حدود صددرصد افزایش یافته است! یا حمل و نقل ریلی و موارد مشابه آن چند ده درصد افزایش قیمت داشته است و معلوم نیست نسبت آن با 15 درصد اعلامی چیست!؟ ”
همین روزنامه حکومتی در رابطه با صنایع کشور مینویسد: ”مدتهاست بخشهای مهمی ازصنایع کشور در رکود و تعطیلی نگرانکنندهای بهسر میبرد، بخش ساختمان با بیش از یکصدوبیست صنعت و ماده اولیه، در رکود و تعطیل بهسر میبرد. در چنین شرایطی بهدلیل توقف چرخ تولید، قیمت آهن و سیمان و شیشه و محصولات پتروشیمی و دهها و صدها کالای دیگر یا ثابت میماند و یا افزایش بسیار ناچیزی خواهند داشت. (دقت کنیم که این ثبات قیمتها نه ناشی از هنر مدیریت که ناشی از بلای ویرانگر رکود است و جای فخر که ندارد هیچ، باید خواب را از چشم مسئولان برباید) همزمان با ثبات قیمت کالاهای صنعتی (ناشی از رکود) قیمت کالاهای مصرفی مردم دائماً در حال افزایش است و مثلاً لبنیات در طول یکسال 4 یا 5 بار افزایش قیمت را تجربه میکند! حمل و نقل، مسافران را در جای خود میخکوب میکند، اجاره بها کمر مستاجر را خم میکند، میوه از مرز صددرصد هم عبور میکند و... پوشیده نیست که مردم جامعه قیمتها را با برخی امور خاص مثل حمل و نقل، مواد خوراکی، اجاره بها، پوشاک و نظایر آن درک میکند یعنی با آنچه که مستقیماً با «اقتصاد معیشت» آنها سر و کار دارد. حال معیشت آنها با کالاهای سرمایهیی که بهدلیل رکود ویرانگر در یک سبد مورد محاسبه و معدل گیری قرار میگیرد! در چنین شرایطی چه اتفاقی میافتد!؟ همان اتفاقی که امروز افتاده؛ یعنی تورم آماری 15 درصد است و تورم حقیقی در معیشت مردم چند برابر آن! “
واقعیت این است که وضعیت رژیم از هر نظر بهخصوص از نظر اقتصادی آنچنان وخیم و بحرانی است که زمان پوشاندن آن با این نوع شیادیها گذشته است. وضعیتی که از درون خود رژیم در جنگ قدرت باندها به سرعت برملا میشود.