بروز و رشد روزافزون آسیبهای اجتماعی که ناشی از فقر و تنگدستی است، محصول دیگری از حاکمیت آخوندهاست که برمردم محروم ایران تحمیل شده است.
گسترش آسیبهای اجتماعی مختلف به حدی است که بنیانهای جامعه را نیز در معرض تهدید و فروپاشی قرار داده است.
فروش کودکان در تهران و سایر شهرهای میهنمان، بهعنوان یک پدیده شوم و ضدانسانی، از دردناکترین آسیبهای اجتماعی است که جامعه تحت حاکمیت آخوندهای خمینی صفت با آن روبهرو ست.
کودک فروشی توسط خانوادههای فقیر و آسیب دیده آنچنان شایع است که رسانههای حکومتی نیز ناگزیر به اعتراف به بخشی از این فاجعه دلخراش و جانکاه شدهاند.
رسانههای حکومتی اعتراف میکنند خانوادههای فقیر و آسیب دیده در جنوب تهران، کودکان را به قیمت 400هزارتومان میفروشند و خریداران کودکان، آنان در بازار قاچاق تا 9 میلیون تومان به فروش میرسانند.
فروش کودکان و کودک فروشی منحصر به تهران نیست، در بسیاری از شهرهای کشور از جمله در ساری و آمل دیده میشود.
پیشتر روزنامه حکومتی اعتماد در مورد خرید و فروش کودکان در مناطق جنوب تهران نوشته بود که کودکان از صدهزارتومان تا پنج میلیون تومان به فروش میرسند.
پدیده شوم خرید و فروش کودک که معلول فقر مردم است، آن روی سکه چپاول و دزدی سران و مهرههای رژیم است. وقتی ثروت مردم توسط سران و مهرههای این حکومت به غارت میرود، طبیعی است که جامعه به چنین وضعیتی برسد.
در مورد پدیده شوم کودک فروشی بعضی از گزارشها حاکی از این است که بعضی از زنان فقیر و نگون بخت بهدلیل نیازمندی حتی قبل از تولد بچه، بچه خود را به فروش میرسانند.
روزنامه حکومتی شهروند 23اردیبهشت 94 گزارشی از خرید و فروش کودکان در آمل و ساری منتشر کرده است و با کسانی گفتگو کرده است که اکثراً معتاد هستند و بهدلیل اعتیاد، مجبور به فروش کودکانشان شدهاند.
کارگزاران رژیم دلیل عمده خرید کودکان را برای استفاده از نیروی کار آنها میدانند. اما متأسفانه در اکثر موارد این اتفاق نمیافتد و سر از خیابان درآورده و مورد آزار و تعرض قرار میگیرند.
همچنین گزارشات متعددی وجود دارد که بخش قابل ملاحظهای از کودکان خریداری شده به خارج از کشور و بهخصوص کشور حاشیه خلیج فارس قاچاق میشوند.
در رژیم آخوندی هیچگاه آمار رسمی در مورد ابعاد فروش کودکان داده نمیشود، اما اعترافهای سربسته برخی از عوامل رژیم، بیانگر وجود این فاجعه در نقاط مختلف ایران است.
در اواخر اسفند 1392 محمدتقی حسینی، قائممقام وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی اعتراف کرد که: «اکثر کودکان خرید و فروش شده شناسنامه ندارند».
همچنین این کارگزار رژیم ضمن اعتراف خود به فروش کودکان گفت: «برخی از این کودکان بهمحض تولد بهدلیل اعتیاد والدین، ازدواج نامشروع یا ربوده شدن در زایشگاه فروخته میشوند و از سه سالگی به خیابان میآیند».
کاملاً قابل فهم است که این کودکان به فروش رفته با چه سرنوشت شومی روبهرو هستند و چه دامهای پلیدی پیش پای چنین کودکانی وجود دارد.
خرید و فروش کودک محصول بلافصل 36سال حاکمیت آخوندها است که چیزی جز سرکوب، چپاول، غارت، فقر و بیکاری و ایجاد آسیبهای مختلف اجتماعی نصیب مردم ایران نکرده است.
پدیده شوم خریدوفروش کودک همانند سایر آسیبهای اجتماعی با ریشه کن کردن این نظام فاسد و قرون وسطایی ریشهکن میشود و مردم فقرزده و کودکان ایران از شر سیه روزی و... خلاص میشوند.
گسترش آسیبهای اجتماعی مختلف به حدی است که بنیانهای جامعه را نیز در معرض تهدید و فروپاشی قرار داده است.
فروش کودکان در تهران و سایر شهرهای میهنمان، بهعنوان یک پدیده شوم و ضدانسانی، از دردناکترین آسیبهای اجتماعی است که جامعه تحت حاکمیت آخوندهای خمینی صفت با آن روبهرو ست.
کودک فروشی توسط خانوادههای فقیر و آسیب دیده آنچنان شایع است که رسانههای حکومتی نیز ناگزیر به اعتراف به بخشی از این فاجعه دلخراش و جانکاه شدهاند.
رسانههای حکومتی اعتراف میکنند خانوادههای فقیر و آسیب دیده در جنوب تهران، کودکان را به قیمت 400هزارتومان میفروشند و خریداران کودکان، آنان در بازار قاچاق تا 9 میلیون تومان به فروش میرسانند.
فروش کودکان و کودک فروشی منحصر به تهران نیست، در بسیاری از شهرهای کشور از جمله در ساری و آمل دیده میشود.
پیشتر روزنامه حکومتی اعتماد در مورد خرید و فروش کودکان در مناطق جنوب تهران نوشته بود که کودکان از صدهزارتومان تا پنج میلیون تومان به فروش میرسند.
پدیده شوم خرید و فروش کودک که معلول فقر مردم است، آن روی سکه چپاول و دزدی سران و مهرههای رژیم است. وقتی ثروت مردم توسط سران و مهرههای این حکومت به غارت میرود، طبیعی است که جامعه به چنین وضعیتی برسد.
در مورد پدیده شوم کودک فروشی بعضی از گزارشها حاکی از این است که بعضی از زنان فقیر و نگون بخت بهدلیل نیازمندی حتی قبل از تولد بچه، بچه خود را به فروش میرسانند.
روزنامه حکومتی شهروند 23اردیبهشت 94 گزارشی از خرید و فروش کودکان در آمل و ساری منتشر کرده است و با کسانی گفتگو کرده است که اکثراً معتاد هستند و بهدلیل اعتیاد، مجبور به فروش کودکانشان شدهاند.
کارگزاران رژیم دلیل عمده خرید کودکان را برای استفاده از نیروی کار آنها میدانند. اما متأسفانه در اکثر موارد این اتفاق نمیافتد و سر از خیابان درآورده و مورد آزار و تعرض قرار میگیرند.
همچنین گزارشات متعددی وجود دارد که بخش قابل ملاحظهای از کودکان خریداری شده به خارج از کشور و بهخصوص کشور حاشیه خلیج فارس قاچاق میشوند.
در رژیم آخوندی هیچگاه آمار رسمی در مورد ابعاد فروش کودکان داده نمیشود، اما اعترافهای سربسته برخی از عوامل رژیم، بیانگر وجود این فاجعه در نقاط مختلف ایران است.
در اواخر اسفند 1392 محمدتقی حسینی، قائممقام وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی اعتراف کرد که: «اکثر کودکان خرید و فروش شده شناسنامه ندارند».
همچنین این کارگزار رژیم ضمن اعتراف خود به فروش کودکان گفت: «برخی از این کودکان بهمحض تولد بهدلیل اعتیاد والدین، ازدواج نامشروع یا ربوده شدن در زایشگاه فروخته میشوند و از سه سالگی به خیابان میآیند».
کاملاً قابل فهم است که این کودکان به فروش رفته با چه سرنوشت شومی روبهرو هستند و چه دامهای پلیدی پیش پای چنین کودکانی وجود دارد.
خرید و فروش کودک محصول بلافصل 36سال حاکمیت آخوندها است که چیزی جز سرکوب، چپاول، غارت، فقر و بیکاری و ایجاد آسیبهای مختلف اجتماعی نصیب مردم ایران نکرده است.
پدیده شوم خریدوفروش کودک همانند سایر آسیبهای اجتماعی با ریشه کن کردن این نظام فاسد و قرون وسطایی ریشهکن میشود و مردم فقرزده و کودکان ایران از شر سیه روزی و... خلاص میشوند.