در آستانهٴ رأیگیری روی لایحه تأیید توافق اتمی با رژیم، کنفرانسی در سنای آمریکا در روز 6می 2015 تحت عنوان ”بعد از چهارچوب توافق، قدم بعدی چیست؟ “با حضور و سخنرانی سناتورها، متخصصان ارشد اتمی و شخصیتهای برجستهٴ آمریکایی، نمایندگان دیپلوماتیک از سفارتخانههای شماری از کشورها و نمایندگان رسانههای آمریکایی و بینالمللی برگزار شد.
سفیر رابرت جوزف - معاون پیشین وزارتخارجه آمریکا
مارک از شما متشکرم و همچنین از سازماندهندگان و اسپانسرهای سنا الآن 12سالست که مذاکرات در حال انجام است. و اگر شما فکر میکنید که ما میتوانیم جامعه بینالمللی را در مورد تحریمات و سایر موضوعات بسیج کنیم بهخصوص روسیه و چینیها را که چینیها نیز در پشت روسها مخفی شدهاند، موفق باشید. علاوه بر این ما حتی نمیدانیم که خط شروع کجا است. رژیم ایران در 12 موضوع که دارای ابعاد بالقوه فعالیتهای نظامی است برای ما کارشکنی کرده و چوب لای چرخ گذاشته است. اینها فعالیتهایی است که شامل طراحی کلاهکهای هستهیی است. آنها بهطور مرتب ظاهراً قول میدهند، ولی به آن پایبند نبودهاند و هیچ دلیلی وجود ندارد که به آن عمل کنند، بهخصوص اگر فشارها برداشته شود. و حتی ظاهراً یک توافق اساسی راجع به غنیسازی 20 درصدی اورانیوم که در حالت اکسیدی است و در حال حاضر در اراک در حال انجام است نیز وجود ندارد. پروتکل الحاقی به اضافهٴ سایر اقداماتی که در بیانیه مطبوعاتی کاخ سفید ذکر شده مثبت است. بهتر است که شفافیت بیشتری وجود داشته باشد. این خوب است که (رژیم) ایران متعهد به التزاماتش باشند، ولی حتی اگر به تعهداتش پایبند هم باشد، بدون قبول اینکه در هر زمان و هر مکان بازرسان دسترسی به تأسیسات و تهیهٴ اسناد و مشاهدات داشته باشند، ما قادر نخواهیم شد تأیید را انجام دهیم.
طنز مسأله این است که این قرارداد بهنام منع تکثیر هستهای دارد انجام میگیرد در صورتیکه عملکردی ضد آن دارد. همچنین از نظر من امضای این قرارداد باعث افزایش بیثباتی در منطقه خواهد شد. همچنانکه میبینیم منطقه صلحآمیزی در اطراف ایران نداریم. بنگرید که رژیم ایران دارد چه کار میکند چه در سوریه چه در لبنان و چه در عراق، چه در یمن... ..
این باعث جریتر شدن ملاها در تهران میشود و همچنین به ملاها اطمینان میدهد که آنها قادر خواهند بود که بیشتر هم سرکوب کنند، بهصورت فوقالعادهای سرکوبگر شده است و ترسی نداشته باشد که دخالت خارجی هم بکند. این درسی بود که ملاها از لیبی گرفتند. قذافی از برنامه هستهای خودش صرفنظر کرد. سرنگون شد و کشته شد. . آنها همان اشتباه را تکرار نخواهند کرد. . این آن چیزی است که خودشان میگویند. و بنابراین بهدلیل همه آن دلایل من فکر میکنم وقتی ما از جزئیات موافقتنامه صحبت میکنیم اینکه آیا قابل تأیید باشد و یا اینکه ما مانیتورینگ را در بعضی از موارد مشخص داشته باشیم باید یک تصویر کامل استراتژیک در ذهن داشته باشید و مایلم که در زمانی درباره آن صحبت کنم. متشکرم
دکتر اولی هاینونن معاون پیشین مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی
از همه متشکرم. الآن بعدازظهر است و لذا بعدازظهر همهٴ شما بهخیر. بله این (بازرسیها) چالش بزرگی برای آژانس بینالمللی انرژی اتمی است و در واقع همهٴ موضوع حول پول نیست. معمولاً آژانسها وقتی درخواست میکنند، دنبال منابع مالی هستند یا دنبال پرسنل بیشتر میگردند. اما اینجا آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیاز به ابزار دارد، زیرا فکر کنید که آژانس برای تصدیق راستیآزمایی به چه چیزهایی نیاز دارد؟ آنها به سه چیز نیاز دارند. یک عامل شناسایی، یک عامل بازدارنده و یک اعمال قرارداد برای اطمینان از میزان پیروی. هر سه اینها به یکدیگر وصل است. اینها چیزهایی است که باید بهخاطر داشته باشیم.
از لحاظ کشف و شناسایی، آژانس ابزار بسیار خوبی دارد، توافقنامههای تضمینی یعنی پروتکل و حالا هم ما قول اعمال پروتکل الحاقی تقویتشده را داریم که هنوز باید تعریف شود.
بگذارید به موضوع شناسایی برگردیم. اول از همه، باید به چهارچوبهای زمانی مختلف نگاه کنیم. زیرا مقررات با زمان تغییر مییابد. نیمه سال اول در رابطه با شکل دادن پایهها خواهد بود و برای این کار باید از طرف (رژیم) ایران بیانیهیی در دست باشد تا موقعیت اولیهٴ آنها معلوم شود که (رژیم) ایران دقیقاً چه چیزهایی دارد و یا اینکه آنها مدعی هستند که چه چیزهایی دارند؟ و در این راستا، پروتکل الحاقی تقویت شده همچنین بایستی تبدیل به یک روند رسمی اعلامشده بشود.
حال بعد از اینکه ما بیانیه اولیه رژیم ایران را در اختیار داشتیم، آنگاه آژانس باید یک راستیآزمایی کامل انجام دهد و از نظر من یکی از مهمترین موضوعات تعداد سانتریفوژهایی است که رژیم ایران در حال حاضر دارد. ما میدانیم که تقریباً 19هزار در نطنز و فردو جمعاً وجود دارد. اما سؤال این است که آیا این تعداد همهٴ سانتریفوژهایی است که آنها دارند یا خیر؟ زیرا این موضوع رابطه مستقیم با زمانبندی نقطهٴ گریز دارد که همه راجع به آن صحبت میکنند. زیرا این نقطهٴ گریز یکساله بر اساس یک محاسبه ریاضی بر پایه تعداد اعلام شده سانتریفیوژها است که در نظنز و فردو است، اما اگر تعداد دیگری از سانتریفوژهای پیشرفتهتر در نقاط دیگر وجود داشته باشد، موضوع فرق میکند و قطعاً روی زمان نقطهٴ گریز تأثیر جدی میگذارد.
بنا بر توافقنامه جامع امنیتی و پروتکل الحاقی، دسترسی آژانس به سایتها مقداری محدود است و اینجا جایی است که پروتکل الحاقی تقویتشده ضروری میشود. و برای انجام صحیح این کار، آژانس باید حق دسترسیهای بیشتری داشته باشد. این پروتکل الحاقی تقویتشده باید بهنحوی تنظیم شود که بازرسی سر زده باشد. بازرسیها نباید به این نحو باشد که شما مجبور باشید از یک روند طولانی عبور کنید و بخواهید به طرف مقابل بگویید، من میخواهم به این محل به این و آن دلیل برای بازدید بروم. لذا باید دسترسی آزادانه به اطلاعات، سایتها، ابزار، افراد و مواد وجود داشته باشد. بدون این دسترسی، موفقیتی در کار نخواهد بود. این نکات باید در مذاکرات مورد توافق قرار بگیرند و رژیم ایران نیز باید این حقوق را رسماً اعلام کند.
برای اینکه همهٴ مسیرها به دستیابی به قابلیت سلاح هستهیی بسته شود، فکر میکنم ما سادهانگار خواهیم بود اگر بگوییم که این مسیر فقط از طریق رآکتور اراک است، فقط فردو، فقط نطنز یا فقط مسیر مخفی است. در واقع میتواند مخلوطی از آنها باشد. قطعاً اورانیوم و پلوتونیوم از یکدیگر جدا هستند. لذا نظام بازرسی باید طوری تنظیم شود که (رژیم) ایران را از این راهها باز دارد بهنحوی که متوجه شوند، اگر این کار را بکنند ریسک عظیمی وجود دارد و اگر این اقدامات را انجام دهند و دستشان رو شود، عواقبی در پی خواهد داشت.
و در اینجا درس دومی وجود دارد و آن در رابطه با تبعیت از طرح اقدام مشترک است. وقتی آنرا میخوانید، آنطور که من آنرا میخوانم، میبینید که رژیم ایران بهطور کامل از آن تبعیت نکرده است. در واقع رژیم ایران در تمام این مدت یک سال و نیم همواره میزان اورانیوم هگزافلورایدش را مافوق حد مجاز نگه داشته است. قرار بود تقریباً هفتونیم تن باشد، اما هشت تن است و در واقع میزانی که مازاد بر قرارداد نگه داشته (۵۰۰ کیلو) بیشتر از آن حدی است که نهایتاً بایستی داشته باشد، یعنی ۳۰۰ کیلو. و این درسی است که از گذشته بهدست میآید، همهٴ خطوطی که طی 12سال گذشته از آن عبور شده است. پس وقتی این قرارداد امضا شود، هیچ بحثی روی پارامترها نباید باشد. بلکه بایستی هر چیزی که در قرارداد آمده است، دقیقاً همانها اعمال شوند.
نکته آخر در رابطه با اراک خواهد بود، از آنجایی که رآکتور اراک سوخت اورانیوم دارد، قانون فیزیک میگوید که این رآکتور، تولید پلوتونیوم خواهد کرد، چه بخواهید چه نخواهید. پس فکر میکنم مهمترین نکته این است که مشکل پلوتونیوم تنها به عقب خواهد افتاد، زیرا بعد از سال پانزدهم هیچ محدودیتی برای رآکتورهای آبسنگین نیست و به همین خاطر است که رژیم ایران سعی میکند، مسیر رآکتور آب سنگین اراک را باز نگه دارد. در همینجا صحبتهایم را به پایان میبرم. متشکرم.
سفیر جوزف دیترانی- مشاور ارشد پیشین مدیر اطلاعات ملی آمریکا
سناتور تیلیس، با تشکر از شما که اینجا حضور دارید و همهٴ کارهایی که در این رابطه انجام میدهید، همکاران من در این پنل، با تشکر که اینجا حضور دارید. اجازه بدهید بگویم که ما از مذاکرات با کره شمالی نکات خیلی زیادی یاد گرفتیم. آنها به پیشرفتهای هستهیی خود برای مدت طولانی ادامه دادند، اما به این معنی نیست که نمیتوان بهصورت معنیداری دوباره وارد گفتگوها شد. بهشرط اینکه یک تعهد واقعی از جانب طرف مقابل وجود داشته باشد تا کاری را که میگویند بهطور واقع انجام دهند. این مسأله کلیدی است. نظارت و راستیآزمایی. روشن است که موضوع کلیدی نظام نظارتی و راستیآزمایی است. آیا دسترسی نامحدود داریم؟ در مورد مسألهٴ حاکمیت که رژیم ایران میگوید نمیتوانید به آن دسترسی داشته باشید، در این رابطه چه کار داریم میکنیم؟ به این موضوع چهطور میپردازیم؟ دکتر هاینونن، شما به این اشاره کردید و سفیر جوزف شما هم همینطور، بنابراین اینها موضوعات کلیدی هستند. نظارت و راستیآزمایی. نه تنها دسترسی به تأسیسات، این بهمعنی دسترسی به افراد، دانشمندان و دسترسی به اسناد است. در کره شمالی، از نظر من، این موضوع بسیار سادهتر از ایران است. در ایران صحبت از 18 سایت در 9 مکان مختلف است که ما از آن اطلاع داریم و اعلام شدهاند. بنابراین، آژانس باید مستمراً در صحنه باشد.
باید به تحریمها هم اشاره کنم. نباید تحریمها را رها کرد. این یک برگ کلیدی است، این یک اهرم کلیدی است. اگر فوراً این را رها کنید، چیز زیادی برای معامله با آن در اختیار ندارید.
به اقدامات منطقهیی آنها نگاه کنید. به روابط آنها در منطقه نگاه کنید. این مهم است. باید به نیات آنها نگاه کنید. وقتی مسائلی در یمن، عراق، سوریه و شما به حزبالله اشاره کردید، وقتی به سپاه پاسداران و تلاش برای سوءقصد علیه سفیر عربستان در آمریکا نگاه میکنید که توسط نیروی قدس سپاه پاسداران برنامهریزی شده بود، ما با چه چیزی در اینجا مواجهیم؟
همچنین به گزارش اخیر مدیرکل آژانس به شورای حکام در ژانویهٴ 2015 اشاره کنم. وقتی به این گزارش نگاه میکنید و همچنین به گزارش قبلی نگاه میکنید، خیلی قوی است که بشنویم، بازرسان آژانس میگویند، ما دسترسی نداریم. آنها به ما دسترسی نمیدهند. آنها دارند از زبانی استفاده میکنند که غیرقابل باور است. نگاه کنید: «آژانس همچنان نسبت به احتمال وجود فعالیتهای اعلام نشده هستهیی در سازمانهای نظامی رژیم ایران، از جمله در مورد توسعهٴ یک کلاهک نظامی برای یک موشک نگران است». این همینطور ادامه دارد. افراد دارند در این رابطه صحبت میکنند و من شنیدهام گزارشی از انگلستان است که در مورد راههای تأمین مواد است که این هم بسیار مهم است. به گفته سفیر جوزف و دکتر هاینونن، رژیم ایران اکنون میتواند سانتریفوژهای بسیار پیچیده را تولید کند و میتواند به سطح بسیار بالایی برود و سرعت بسیار بالایی داشته باشد، اما هنوز نیاز به آن راههای تأمین مواد دارد. این به ما چه میگوید؟ این نیات آنها را بهطور کاملاً واضح نشان میدهد. حتی الآن در میان مذاکرات آنها بهطور آشکار در حال انجام این کار هستند. یعنی بهدنبال موادی هستند که سانتریفوژهای پیشرفتهتر تولید کنند.
سفیر مارک گینزبرگ
با تشکر. در پایان میخواهم با اجازهٴ شما خودم نکاتی را بگویم، من 40سال پیش بهعنوان وکیل و دیپلومات شروع به مذاکره حول توافقهای مختلف کردم. وقتی برای اولین بار در ارتباط با جامعه ایرانیان مقیم آمریکا قرار گرفتم، افتخار این را داشتم که با خانم رجوی دیدار کنم. بهیاد داشته باشید که به میراث حزب دموکرات و نقش خود در اینجا بهعنوان یک مشاور سیاست خارجی افتخار میکنم. این یک مسیر دو حزبی بوده که بالأخره خواسته اصیل مردم ایران را برای تغییر رژیم درک کنیم.
رژیم ایران یک تهدید جدی برای مردم خود و همچنین متحدان و مردم آمریکا است. این کنگره بود، نه دولت ما، که تحریمها را اعمال کرد که رژیم ایران را پای میز مذاکره آورد. این کار جامعه ایرانیان مقیم آمریکا بود که کنگره را بیدار کرد.
این یک جلسه بسیار عالی بود. متخصصان بسیار زیادی اینجا بودند. من که امروز خیلی چیزها آموختم. امیدوارم که برای شما هم اینطور بوده باشد و از شما تشکر میکنیم که حضور پیدا کردید.
سفیر رابرت جوزف - معاون پیشین وزارتخارجه آمریکا
مارک از شما متشکرم و همچنین از سازماندهندگان و اسپانسرهای سنا الآن 12سالست که مذاکرات در حال انجام است. و اگر شما فکر میکنید که ما میتوانیم جامعه بینالمللی را در مورد تحریمات و سایر موضوعات بسیج کنیم بهخصوص روسیه و چینیها را که چینیها نیز در پشت روسها مخفی شدهاند، موفق باشید. علاوه بر این ما حتی نمیدانیم که خط شروع کجا است. رژیم ایران در 12 موضوع که دارای ابعاد بالقوه فعالیتهای نظامی است برای ما کارشکنی کرده و چوب لای چرخ گذاشته است. اینها فعالیتهایی است که شامل طراحی کلاهکهای هستهیی است. آنها بهطور مرتب ظاهراً قول میدهند، ولی به آن پایبند نبودهاند و هیچ دلیلی وجود ندارد که به آن عمل کنند، بهخصوص اگر فشارها برداشته شود. و حتی ظاهراً یک توافق اساسی راجع به غنیسازی 20 درصدی اورانیوم که در حالت اکسیدی است و در حال حاضر در اراک در حال انجام است نیز وجود ندارد. پروتکل الحاقی به اضافهٴ سایر اقداماتی که در بیانیه مطبوعاتی کاخ سفید ذکر شده مثبت است. بهتر است که شفافیت بیشتری وجود داشته باشد. این خوب است که (رژیم) ایران متعهد به التزاماتش باشند، ولی حتی اگر به تعهداتش پایبند هم باشد، بدون قبول اینکه در هر زمان و هر مکان بازرسان دسترسی به تأسیسات و تهیهٴ اسناد و مشاهدات داشته باشند، ما قادر نخواهیم شد تأیید را انجام دهیم.
طنز مسأله این است که این قرارداد بهنام منع تکثیر هستهای دارد انجام میگیرد در صورتیکه عملکردی ضد آن دارد. همچنین از نظر من امضای این قرارداد باعث افزایش بیثباتی در منطقه خواهد شد. همچنانکه میبینیم منطقه صلحآمیزی در اطراف ایران نداریم. بنگرید که رژیم ایران دارد چه کار میکند چه در سوریه چه در لبنان و چه در عراق، چه در یمن... ..
این باعث جریتر شدن ملاها در تهران میشود و همچنین به ملاها اطمینان میدهد که آنها قادر خواهند بود که بیشتر هم سرکوب کنند، بهصورت فوقالعادهای سرکوبگر شده است و ترسی نداشته باشد که دخالت خارجی هم بکند. این درسی بود که ملاها از لیبی گرفتند. قذافی از برنامه هستهای خودش صرفنظر کرد. سرنگون شد و کشته شد. . آنها همان اشتباه را تکرار نخواهند کرد. . این آن چیزی است که خودشان میگویند. و بنابراین بهدلیل همه آن دلایل من فکر میکنم وقتی ما از جزئیات موافقتنامه صحبت میکنیم اینکه آیا قابل تأیید باشد و یا اینکه ما مانیتورینگ را در بعضی از موارد مشخص داشته باشیم باید یک تصویر کامل استراتژیک در ذهن داشته باشید و مایلم که در زمانی درباره آن صحبت کنم. متشکرم
دکتر اولی هاینونن معاون پیشین مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی
از همه متشکرم. الآن بعدازظهر است و لذا بعدازظهر همهٴ شما بهخیر. بله این (بازرسیها) چالش بزرگی برای آژانس بینالمللی انرژی اتمی است و در واقع همهٴ موضوع حول پول نیست. معمولاً آژانسها وقتی درخواست میکنند، دنبال منابع مالی هستند یا دنبال پرسنل بیشتر میگردند. اما اینجا آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیاز به ابزار دارد، زیرا فکر کنید که آژانس برای تصدیق راستیآزمایی به چه چیزهایی نیاز دارد؟ آنها به سه چیز نیاز دارند. یک عامل شناسایی، یک عامل بازدارنده و یک اعمال قرارداد برای اطمینان از میزان پیروی. هر سه اینها به یکدیگر وصل است. اینها چیزهایی است که باید بهخاطر داشته باشیم.
از لحاظ کشف و شناسایی، آژانس ابزار بسیار خوبی دارد، توافقنامههای تضمینی یعنی پروتکل و حالا هم ما قول اعمال پروتکل الحاقی تقویتشده را داریم که هنوز باید تعریف شود.
بگذارید به موضوع شناسایی برگردیم. اول از همه، باید به چهارچوبهای زمانی مختلف نگاه کنیم. زیرا مقررات با زمان تغییر مییابد. نیمه سال اول در رابطه با شکل دادن پایهها خواهد بود و برای این کار باید از طرف (رژیم) ایران بیانیهیی در دست باشد تا موقعیت اولیهٴ آنها معلوم شود که (رژیم) ایران دقیقاً چه چیزهایی دارد و یا اینکه آنها مدعی هستند که چه چیزهایی دارند؟ و در این راستا، پروتکل الحاقی تقویت شده همچنین بایستی تبدیل به یک روند رسمی اعلامشده بشود.
حال بعد از اینکه ما بیانیه اولیه رژیم ایران را در اختیار داشتیم، آنگاه آژانس باید یک راستیآزمایی کامل انجام دهد و از نظر من یکی از مهمترین موضوعات تعداد سانتریفوژهایی است که رژیم ایران در حال حاضر دارد. ما میدانیم که تقریباً 19هزار در نطنز و فردو جمعاً وجود دارد. اما سؤال این است که آیا این تعداد همهٴ سانتریفوژهایی است که آنها دارند یا خیر؟ زیرا این موضوع رابطه مستقیم با زمانبندی نقطهٴ گریز دارد که همه راجع به آن صحبت میکنند. زیرا این نقطهٴ گریز یکساله بر اساس یک محاسبه ریاضی بر پایه تعداد اعلام شده سانتریفیوژها است که در نظنز و فردو است، اما اگر تعداد دیگری از سانتریفوژهای پیشرفتهتر در نقاط دیگر وجود داشته باشد، موضوع فرق میکند و قطعاً روی زمان نقطهٴ گریز تأثیر جدی میگذارد.
بنا بر توافقنامه جامع امنیتی و پروتکل الحاقی، دسترسی آژانس به سایتها مقداری محدود است و اینجا جایی است که پروتکل الحاقی تقویتشده ضروری میشود. و برای انجام صحیح این کار، آژانس باید حق دسترسیهای بیشتری داشته باشد. این پروتکل الحاقی تقویتشده باید بهنحوی تنظیم شود که بازرسی سر زده باشد. بازرسیها نباید به این نحو باشد که شما مجبور باشید از یک روند طولانی عبور کنید و بخواهید به طرف مقابل بگویید، من میخواهم به این محل به این و آن دلیل برای بازدید بروم. لذا باید دسترسی آزادانه به اطلاعات، سایتها، ابزار، افراد و مواد وجود داشته باشد. بدون این دسترسی، موفقیتی در کار نخواهد بود. این نکات باید در مذاکرات مورد توافق قرار بگیرند و رژیم ایران نیز باید این حقوق را رسماً اعلام کند.
برای اینکه همهٴ مسیرها به دستیابی به قابلیت سلاح هستهیی بسته شود، فکر میکنم ما سادهانگار خواهیم بود اگر بگوییم که این مسیر فقط از طریق رآکتور اراک است، فقط فردو، فقط نطنز یا فقط مسیر مخفی است. در واقع میتواند مخلوطی از آنها باشد. قطعاً اورانیوم و پلوتونیوم از یکدیگر جدا هستند. لذا نظام بازرسی باید طوری تنظیم شود که (رژیم) ایران را از این راهها باز دارد بهنحوی که متوجه شوند، اگر این کار را بکنند ریسک عظیمی وجود دارد و اگر این اقدامات را انجام دهند و دستشان رو شود، عواقبی در پی خواهد داشت.
و در اینجا درس دومی وجود دارد و آن در رابطه با تبعیت از طرح اقدام مشترک است. وقتی آنرا میخوانید، آنطور که من آنرا میخوانم، میبینید که رژیم ایران بهطور کامل از آن تبعیت نکرده است. در واقع رژیم ایران در تمام این مدت یک سال و نیم همواره میزان اورانیوم هگزافلورایدش را مافوق حد مجاز نگه داشته است. قرار بود تقریباً هفتونیم تن باشد، اما هشت تن است و در واقع میزانی که مازاد بر قرارداد نگه داشته (۵۰۰ کیلو) بیشتر از آن حدی است که نهایتاً بایستی داشته باشد، یعنی ۳۰۰ کیلو. و این درسی است که از گذشته بهدست میآید، همهٴ خطوطی که طی 12سال گذشته از آن عبور شده است. پس وقتی این قرارداد امضا شود، هیچ بحثی روی پارامترها نباید باشد. بلکه بایستی هر چیزی که در قرارداد آمده است، دقیقاً همانها اعمال شوند.
نکته آخر در رابطه با اراک خواهد بود، از آنجایی که رآکتور اراک سوخت اورانیوم دارد، قانون فیزیک میگوید که این رآکتور، تولید پلوتونیوم خواهد کرد، چه بخواهید چه نخواهید. پس فکر میکنم مهمترین نکته این است که مشکل پلوتونیوم تنها به عقب خواهد افتاد، زیرا بعد از سال پانزدهم هیچ محدودیتی برای رآکتورهای آبسنگین نیست و به همین خاطر است که رژیم ایران سعی میکند، مسیر رآکتور آب سنگین اراک را باز نگه دارد. در همینجا صحبتهایم را به پایان میبرم. متشکرم.
سفیر جوزف دیترانی- مشاور ارشد پیشین مدیر اطلاعات ملی آمریکا
سناتور تیلیس، با تشکر از شما که اینجا حضور دارید و همهٴ کارهایی که در این رابطه انجام میدهید، همکاران من در این پنل، با تشکر که اینجا حضور دارید. اجازه بدهید بگویم که ما از مذاکرات با کره شمالی نکات خیلی زیادی یاد گرفتیم. آنها به پیشرفتهای هستهیی خود برای مدت طولانی ادامه دادند، اما به این معنی نیست که نمیتوان بهصورت معنیداری دوباره وارد گفتگوها شد. بهشرط اینکه یک تعهد واقعی از جانب طرف مقابل وجود داشته باشد تا کاری را که میگویند بهطور واقع انجام دهند. این مسأله کلیدی است. نظارت و راستیآزمایی. روشن است که موضوع کلیدی نظام نظارتی و راستیآزمایی است. آیا دسترسی نامحدود داریم؟ در مورد مسألهٴ حاکمیت که رژیم ایران میگوید نمیتوانید به آن دسترسی داشته باشید، در این رابطه چه کار داریم میکنیم؟ به این موضوع چهطور میپردازیم؟ دکتر هاینونن، شما به این اشاره کردید و سفیر جوزف شما هم همینطور، بنابراین اینها موضوعات کلیدی هستند. نظارت و راستیآزمایی. نه تنها دسترسی به تأسیسات، این بهمعنی دسترسی به افراد، دانشمندان و دسترسی به اسناد است. در کره شمالی، از نظر من، این موضوع بسیار سادهتر از ایران است. در ایران صحبت از 18 سایت در 9 مکان مختلف است که ما از آن اطلاع داریم و اعلام شدهاند. بنابراین، آژانس باید مستمراً در صحنه باشد.
باید به تحریمها هم اشاره کنم. نباید تحریمها را رها کرد. این یک برگ کلیدی است، این یک اهرم کلیدی است. اگر فوراً این را رها کنید، چیز زیادی برای معامله با آن در اختیار ندارید.
به اقدامات منطقهیی آنها نگاه کنید. به روابط آنها در منطقه نگاه کنید. این مهم است. باید به نیات آنها نگاه کنید. وقتی مسائلی در یمن، عراق، سوریه و شما به حزبالله اشاره کردید، وقتی به سپاه پاسداران و تلاش برای سوءقصد علیه سفیر عربستان در آمریکا نگاه میکنید که توسط نیروی قدس سپاه پاسداران برنامهریزی شده بود، ما با چه چیزی در اینجا مواجهیم؟
همچنین به گزارش اخیر مدیرکل آژانس به شورای حکام در ژانویهٴ 2015 اشاره کنم. وقتی به این گزارش نگاه میکنید و همچنین به گزارش قبلی نگاه میکنید، خیلی قوی است که بشنویم، بازرسان آژانس میگویند، ما دسترسی نداریم. آنها به ما دسترسی نمیدهند. آنها دارند از زبانی استفاده میکنند که غیرقابل باور است. نگاه کنید: «آژانس همچنان نسبت به احتمال وجود فعالیتهای اعلام نشده هستهیی در سازمانهای نظامی رژیم ایران، از جمله در مورد توسعهٴ یک کلاهک نظامی برای یک موشک نگران است». این همینطور ادامه دارد. افراد دارند در این رابطه صحبت میکنند و من شنیدهام گزارشی از انگلستان است که در مورد راههای تأمین مواد است که این هم بسیار مهم است. به گفته سفیر جوزف و دکتر هاینونن، رژیم ایران اکنون میتواند سانتریفوژهای بسیار پیچیده را تولید کند و میتواند به سطح بسیار بالایی برود و سرعت بسیار بالایی داشته باشد، اما هنوز نیاز به آن راههای تأمین مواد دارد. این به ما چه میگوید؟ این نیات آنها را بهطور کاملاً واضح نشان میدهد. حتی الآن در میان مذاکرات آنها بهطور آشکار در حال انجام این کار هستند. یعنی بهدنبال موادی هستند که سانتریفوژهای پیشرفتهتر تولید کنند.
سفیر مارک گینزبرگ
با تشکر. در پایان میخواهم با اجازهٴ شما خودم نکاتی را بگویم، من 40سال پیش بهعنوان وکیل و دیپلومات شروع به مذاکره حول توافقهای مختلف کردم. وقتی برای اولین بار در ارتباط با جامعه ایرانیان مقیم آمریکا قرار گرفتم، افتخار این را داشتم که با خانم رجوی دیدار کنم. بهیاد داشته باشید که به میراث حزب دموکرات و نقش خود در اینجا بهعنوان یک مشاور سیاست خارجی افتخار میکنم. این یک مسیر دو حزبی بوده که بالأخره خواسته اصیل مردم ایران را برای تغییر رژیم درک کنیم.
رژیم ایران یک تهدید جدی برای مردم خود و همچنین متحدان و مردم آمریکا است. این کنگره بود، نه دولت ما، که تحریمها را اعمال کرد که رژیم ایران را پای میز مذاکره آورد. این کار جامعه ایرانیان مقیم آمریکا بود که کنگره را بیدار کرد.
این یک جلسه بسیار عالی بود. متخصصان بسیار زیادی اینجا بودند. من که امروز خیلی چیزها آموختم. امیدوارم که برای شما هم اینطور بوده باشد و از شما تشکر میکنیم که حضور پیدا کردید.