بهرغم تهدیدها و دستگیری برخی معلمان معترض توسط ارگانهای سرکوب رژیم، جنبش اعتراضی معلمان به یک حرکت گسترده اجتماعی، سراسری و پیروزمند تبدیل شده است که در سالهای اخیر بیمانند بوده و رژیم آخوندی از طریق ارعاب و سرکوب نتوانسته است مانع این گسترش شود.
گسترش حرکات اعتراضی معلمان و ویژگی سراسری آن بیانگر اشراف این قشر نسبت به حقوق پایمال شده مردم ایران از جمله حقوق خودشان توسط نظام آخوندی است.
معلمان تنها راه رسیدن به اهداف خود را همبستگی سراسری و گسترش مقاومت علیه رژیم آخوندی دانسته، و لذا دیگر حربه زنگزده سرکوب نتوانسته است علیه معلمان کارگر باشد و رژیم تا کنون نتوانسته است در صحنه اعتراض معلمان اقدام عملی آنچنانی بکند، و از اینرو سران دولت آخوند حسن روحانی از جمله خودش برای فرونشاندن خشم و خروش معلمان آگاه و در راستای تضییع حقوق آنها، به وعدههای فریبکارانه و پوشالی متوسل شدهاند.
آخوند حسن روحانی در سخنانی بهمناسبت روز معلم، پز دفاع از معلمان و دانش آموزان را گرفته و با بافتن مشتی پوشال هیچ صحبتی از تضییع حقوق معلمان نمیکند.
روحانی در سخنانش اندر باب رسالت معلمان و نورافشانی آنان در دل فرزندان و ادعای افزایش بودجه آموزش پرورش سخن گفته است و مدعی شده است بهدنبال تحصیل نوجوانان و جوانان با هزینه کمتر اما با کیفیت بالاتر است.
وعده پوشال دیگری که روحانی به معلمان داده است، وعده سرخرمن بهرسمیت شناختن حق اعتراض برای آنها است.
آخوند روحانی بهعنوان یک فرد امنیتی نظام که در دوران ریاستش اعدام و سرکوب ابعاد کم سابقهیی پیدا کرده است، به خوبی میداند اگر روزی فرا برسد که حکومت حق اعتراض را برای حتی یک قشر از اقشار جامعه بهرسمیت بشناسد و دست به سرکوب وحشیانه جنبشهای اجتماعی نزند، «نه از تاک نشان میماند نه از تاکنشان».
آخوند روحانی هیچ صحبتی از وضعیت معیشتی معلمان که خواسته بالفعل آنان است به میان نیاورد و هیچ قول قابل اجرایی برای رفع دغدغه معیشتی کارگران نداد، در حالی که معیشت دغدغه اصلی معلمان در سال گذشته خصوصاً در روزهای پایانی سال بوده است.
روحانی همچنین از کیسه معلمان و دانشآموزان خرج کرد و به جیب گشاد خود ریخت و به گزاف مدعی شد هر استانی که میرود ”مردم و از جمله آموزش و پرورشیها، معلمان و دانش آموزان“ را با نشاط میبیند.
پوشالبافی روحانی در حالی است که معلمان در جریان خیزشها و اعتراضاتشان خواهان حقوق خود بودند؛ از جمله: حق تشکلهای مستقل کارگران و معلمان، حق تجمع، اعتصاب و آزادی بیان، لغو کلیه احکام زندان، شلاق، تبعید و... علیه فعالان معلم، توقف اخراج و بیکارسازیها، لغو کلیه قراردادهای موقت و...
همچنین معلمین در جریان اعتراضات گسترده و سراسری اعلام کردهاند دولت بهاصطلاح تدبیر و امید آخوند حسن روحانی برای فرهنگیان و معلمین هیچ ارمغانی نیاورده است و بر حقوق سیاسی و صنفی خود پافشاری میکردند، اما آخوند روحانی در بهاصطلاح روز بزرگداشت معلم هیچ اشارهیی به این خواستهای معلمان و هیچ قول عملی برای برآورده کردن این خواستها نکرد.
در جریان روز معلم فقط آخوند حسن روحانی نبود که به معلمان وعدههای پوچ داد؛ فانی وزیر آموزش و پرورش دولت او هم در یک گفتگوی تلویزیونی با تلویزیون شبکه یک رژیم در 12اردیبهشت 94 اندر خدمات وزارت آموزش وپرورش رژیم برای معلمان و دانش آموزان کشور داستانسرایی کرد که: ”نقش دستگاه بزرگ آموزش و پرورش که بهطور مستقیم در حال حاضر بیش از سیزده و نیم میلیون دانشآموز رو تحت پوشش قرار میده این سیزده و نیم میلیون دانشآموز حدود 27 میلیون پدر و مادر جمعاً میشه حدوداً 40 میلیون نفر برادر و خواهر و عرض کنم اطرافیان یعنی همه جامعه، در یک جمله میتونیم بگیم که بزرگترین فصلمشترک حاکمیت و ملت رو آموزش و پرورش تشکیل میده برای همین هست که کوچکترین تصمیمات در وزارت آموزش و پرورش همه جامعه رو متأثر میکنه“.
در حالی که وزیر آموزش وپرورش رژیم دجالگرانه پدرها و مادرهای دانشآموزان و برادران و خواهران آنان را نیز جزو متنعمین نظام آموزش و پرورشی رژیم آخوندی میداند، اما قدمت تبعیض علیه معلمان را قدمتی 70ساله یعنی زمانی که رژیم آخوندی بر ایران حاکم نبوده میداند که تلاش نظام و ”دولت یازدهم در این بوده که بهتدریج این تبعیضها و این فاصلهها کم بشه و یقینا همکاران عزیز ما انتظار هم ندارند که در یک مدت کوتاهی با توجه به محدودیتهای اعتباری و بودجهیی که دولت باهاش مواجه است این تبعیضها برداشته بشه“.
وزیر آموزش وپرورش دولت روحانی درس دجالگری را در مکتب آخوندی خوب یاد گرفته است که اولاً ریشه مشکلات معلمان و فرهنگیان را به 70سال پیش برمیگرداند.
ثانیا به ”همکاران عزیزش“ (معلمان) میرساند که همچنان این تبعیضها در دوران دولت آخوند روحانی باقی است و انتظار آنها برای رفع این تبعیضها واهی است و حتی نباید امید داشته باشند که ”این تبعیضها برداشته بشه“.
این است پاسخ دولت روحانی به خروش معلمان در اسفند ماه گذشته و خروش آنان در روز 26فروردین که در27 استان از31 استان کشور از جمله در تهران به خیابانها آمدند که پاسخی تماماً عوامفریبانه و دجالگرانه است.
البته معلمان آزاده تا کنون با خروش سراسری خود این واقعیت را به اثبات رساندهاند که فریب دجالگری آخوند روحانی و دولت او را نمیخورند.
آنان به این واقعیت واقف هستند که فقر، بیکاری، تورم، گرانی و مشکلات اخص معلمان، محصول حاکمیت جهل و جنایت آخوندی است که دامنگیر همه اقشار جامعه و از جمله معلمان کشور شده است، و طبعاً زمانی این مشکلات برطرف میشود که این رژیم ضدبشری در تمامیتش سرنگون شود که در این صورت تمامی دردهای مردم ایران از جمله معلمان در یک دموکراسی واقعی و مردمی درمان خواهد شد.
گسترش حرکات اعتراضی معلمان و ویژگی سراسری آن بیانگر اشراف این قشر نسبت به حقوق پایمال شده مردم ایران از جمله حقوق خودشان توسط نظام آخوندی است.
معلمان تنها راه رسیدن به اهداف خود را همبستگی سراسری و گسترش مقاومت علیه رژیم آخوندی دانسته، و لذا دیگر حربه زنگزده سرکوب نتوانسته است علیه معلمان کارگر باشد و رژیم تا کنون نتوانسته است در صحنه اعتراض معلمان اقدام عملی آنچنانی بکند، و از اینرو سران دولت آخوند حسن روحانی از جمله خودش برای فرونشاندن خشم و خروش معلمان آگاه و در راستای تضییع حقوق آنها، به وعدههای فریبکارانه و پوشالی متوسل شدهاند.
آخوند حسن روحانی در سخنانی بهمناسبت روز معلم، پز دفاع از معلمان و دانش آموزان را گرفته و با بافتن مشتی پوشال هیچ صحبتی از تضییع حقوق معلمان نمیکند.
روحانی در سخنانش اندر باب رسالت معلمان و نورافشانی آنان در دل فرزندان و ادعای افزایش بودجه آموزش پرورش سخن گفته است و مدعی شده است بهدنبال تحصیل نوجوانان و جوانان با هزینه کمتر اما با کیفیت بالاتر است.
وعده پوشال دیگری که روحانی به معلمان داده است، وعده سرخرمن بهرسمیت شناختن حق اعتراض برای آنها است.
آخوند روحانی بهعنوان یک فرد امنیتی نظام که در دوران ریاستش اعدام و سرکوب ابعاد کم سابقهیی پیدا کرده است، به خوبی میداند اگر روزی فرا برسد که حکومت حق اعتراض را برای حتی یک قشر از اقشار جامعه بهرسمیت بشناسد و دست به سرکوب وحشیانه جنبشهای اجتماعی نزند، «نه از تاک نشان میماند نه از تاکنشان».
آخوند روحانی هیچ صحبتی از وضعیت معیشتی معلمان که خواسته بالفعل آنان است به میان نیاورد و هیچ قول قابل اجرایی برای رفع دغدغه معیشتی کارگران نداد، در حالی که معیشت دغدغه اصلی معلمان در سال گذشته خصوصاً در روزهای پایانی سال بوده است.
روحانی همچنین از کیسه معلمان و دانشآموزان خرج کرد و به جیب گشاد خود ریخت و به گزاف مدعی شد هر استانی که میرود ”مردم و از جمله آموزش و پرورشیها، معلمان و دانش آموزان“ را با نشاط میبیند.
پوشالبافی روحانی در حالی است که معلمان در جریان خیزشها و اعتراضاتشان خواهان حقوق خود بودند؛ از جمله: حق تشکلهای مستقل کارگران و معلمان، حق تجمع، اعتصاب و آزادی بیان، لغو کلیه احکام زندان، شلاق، تبعید و... علیه فعالان معلم، توقف اخراج و بیکارسازیها، لغو کلیه قراردادهای موقت و...
همچنین معلمین در جریان اعتراضات گسترده و سراسری اعلام کردهاند دولت بهاصطلاح تدبیر و امید آخوند حسن روحانی برای فرهنگیان و معلمین هیچ ارمغانی نیاورده است و بر حقوق سیاسی و صنفی خود پافشاری میکردند، اما آخوند روحانی در بهاصطلاح روز بزرگداشت معلم هیچ اشارهیی به این خواستهای معلمان و هیچ قول عملی برای برآورده کردن این خواستها نکرد.
در جریان روز معلم فقط آخوند حسن روحانی نبود که به معلمان وعدههای پوچ داد؛ فانی وزیر آموزش و پرورش دولت او هم در یک گفتگوی تلویزیونی با تلویزیون شبکه یک رژیم در 12اردیبهشت 94 اندر خدمات وزارت آموزش وپرورش رژیم برای معلمان و دانش آموزان کشور داستانسرایی کرد که: ”نقش دستگاه بزرگ آموزش و پرورش که بهطور مستقیم در حال حاضر بیش از سیزده و نیم میلیون دانشآموز رو تحت پوشش قرار میده این سیزده و نیم میلیون دانشآموز حدود 27 میلیون پدر و مادر جمعاً میشه حدوداً 40 میلیون نفر برادر و خواهر و عرض کنم اطرافیان یعنی همه جامعه، در یک جمله میتونیم بگیم که بزرگترین فصلمشترک حاکمیت و ملت رو آموزش و پرورش تشکیل میده برای همین هست که کوچکترین تصمیمات در وزارت آموزش و پرورش همه جامعه رو متأثر میکنه“.
در حالی که وزیر آموزش وپرورش رژیم دجالگرانه پدرها و مادرهای دانشآموزان و برادران و خواهران آنان را نیز جزو متنعمین نظام آموزش و پرورشی رژیم آخوندی میداند، اما قدمت تبعیض علیه معلمان را قدمتی 70ساله یعنی زمانی که رژیم آخوندی بر ایران حاکم نبوده میداند که تلاش نظام و ”دولت یازدهم در این بوده که بهتدریج این تبعیضها و این فاصلهها کم بشه و یقینا همکاران عزیز ما انتظار هم ندارند که در یک مدت کوتاهی با توجه به محدودیتهای اعتباری و بودجهیی که دولت باهاش مواجه است این تبعیضها برداشته بشه“.
وزیر آموزش وپرورش دولت روحانی درس دجالگری را در مکتب آخوندی خوب یاد گرفته است که اولاً ریشه مشکلات معلمان و فرهنگیان را به 70سال پیش برمیگرداند.
ثانیا به ”همکاران عزیزش“ (معلمان) میرساند که همچنان این تبعیضها در دوران دولت آخوند روحانی باقی است و انتظار آنها برای رفع این تبعیضها واهی است و حتی نباید امید داشته باشند که ”این تبعیضها برداشته بشه“.
این است پاسخ دولت روحانی به خروش معلمان در اسفند ماه گذشته و خروش آنان در روز 26فروردین که در27 استان از31 استان کشور از جمله در تهران به خیابانها آمدند که پاسخی تماماً عوامفریبانه و دجالگرانه است.
البته معلمان آزاده تا کنون با خروش سراسری خود این واقعیت را به اثبات رساندهاند که فریب دجالگری آخوند روحانی و دولت او را نمیخورند.
آنان به این واقعیت واقف هستند که فقر، بیکاری، تورم، گرانی و مشکلات اخص معلمان، محصول حاکمیت جهل و جنایت آخوندی است که دامنگیر همه اقشار جامعه و از جمله معلمان کشور شده است، و طبعاً زمانی این مشکلات برطرف میشود که این رژیم ضدبشری در تمامیتش سرنگون شود که در این صورت تمامی دردهای مردم ایران از جمله معلمان در یک دموکراسی واقعی و مردمی درمان خواهد شد.