مجاهد خلق جلال عابدینی، پس از سه دهه مجاهدت در صفوف مجاهدین و ارتش آزادی، روز 28فروردین 94به عهد خود با خدا و خلق وفا کرد.
او بیست وپنجمین شهید محاصره ضدانسانی پزشکی علیه مجاهدان اشرفی است که از مدتها پیش، در لیستهای بیماران اعزامی از لیبرتی به فنلاند و انگلیس و همچنین در لیستهای ارسالی برای خانم جین لوت نماینده دبیرکل برای ساکنان لیبرتی بود، اما هیچ‌یک جواب مثبت ندادند.
جلال که از فرزندان مردم تهران و دانشجوی سال آخر مهندسی برق و الکترونیک در انگلستان بود، پس از یک جراحی 6ساعته در بیمارستانی در بغداد، به‌دلیل محاصره ضدانسانی پزشکی و عدم دسترسی آزادانه به بیمارستان و خدمات درمانی و تأخیر در معالجه و جراحی جان باخت و به همرزمان شهیدش در سالهای پایداری در اشرف و لیبرتی و کهکشان جاودانه فروغها پیوست.
رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت، خانم مریم رجوی، با درود به پایداری و مقاومت تحسین برانگیز مجاهد قهرمان جلال عابدینی و با تسلیت به همرزمانش در لیبرتی، این مجاهد سرفراز اشرفی را گوهر بی‌بدیل دیگری از گنجینه و نقدینه بزرگ آزادی در مقاومت سازمان‌یافته مردم ایران، و در عین حال، سند گویای دیگری از جنایت علیه بشریت و نقض عهد و خیانت در حق رشیدترین فرزندان مردم ایران توصیف کرد و گفت: شکی نیست که نسل فدا و ایمان جای خالی او را با نبرد صد برابر پر خواهند کرد، اما فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران و عوامل گوش به فرمان و طرفهای بند و بست با این دشمن بشریت، در مقابل قانون و عدالت، پاسخگوی تاریخ و مردم ایران خواهند بود.
خانم رجوی با یادآوری تعهدات مکتوب و مکرر دولت آمریکا و ملل‌متحد نسبت به امنیت و سلامت ساکنان لیبرتی، به اقدام فوری برای پایان دادن به این محاصره جنایتکارانه لیبرتی فراخواند.
سالها در رزم و رنج و انقلاب
طی نمودم با خروش و با شتاب
عشق آزادی مرا پرواز داد
تا بتابد بر وطن آن آفتاب
او بیست وپنجمین شهید محاصره ضدانسانی پزشکی علیه مجاهدان اشرفی است که از مدتها پیش، در لیستهای بیماران اعزامی از لیبرتی به فنلاند و انگلیس و همچنین در لیستهای ارسالی برای خانم جین لوت نماینده دبیرکل برای ساکنان لیبرتی بود، اما هیچ‌یک جواب مثبت ندادند.
جلال که از فرزندان مردم تهران و دانشجوی سال آخر مهندسی برق و الکترونیک در انگلستان بود، پس از یک جراحی 6ساعته در بیمارستانی در بغداد، به‌دلیل محاصره ضدانسانی پزشکی و عدم دسترسی آزادانه به بیمارستان و خدمات درمانی و تأخیر در معالجه و جراحی جان باخت و به همرزمان شهیدش در سالهای پایداری در اشرف و لیبرتی و کهکشان جاودانه فروغها پیوست.
رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت، خانم مریم رجوی، با درود به پایداری و مقاومت تحسین برانگیز مجاهد قهرمان جلال عابدینی و با تسلیت به همرزمانش در لیبرتی، این مجاهد سرفراز اشرفی را گوهر بی‌بدیل دیگری از گنجینه و نقدینه بزرگ آزادی در مقاومت سازمان‌یافته مردم ایران، و در عین حال، سند گویای دیگری از جنایت علیه بشریت و نقض عهد و خیانت در حق رشیدترین فرزندان مردم ایران توصیف کرد و گفت: شکی نیست که نسل فدا و ایمان جای خالی او را با نبرد صد برابر پر خواهند کرد، اما فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران و عوامل گوش به فرمان و طرفهای بند و بست با این دشمن بشریت، در مقابل قانون و عدالت، پاسخگوی تاریخ و مردم ایران خواهند بود.
خانم رجوی با یادآوری تعهدات مکتوب و مکرر دولت آمریکا و ملل‌متحد نسبت به امنیت و سلامت ساکنان لیبرتی، به اقدام فوری برای پایان دادن به این محاصره جنایتکارانه لیبرتی فراخواند.
سالها در رزم و رنج و انقلاب
طی نمودم با خروش و با شتاب
عشق آزادی مرا پرواز داد
تا بتابد بر وطن آن آفتاب
مجاهد صدیق جلال عابدینی پس از خاتمه تحصیلات ابتدایی و متوسطه در تهران، برای تحصیلات عالی در رشته مهندسی برق و الکترونیک عازم انگلستان شد. شور انقلاب
رهاییبخش او را سوی مجاهدین کشاند و در فعالیتهای دانشجویی به افشای ارتجاع و دیکتاتوری سارقان انقلاب ایران و ترویج آرمانهای مجاهدین که به آن عشق می‌ورزید، روی آورد.
جلال که در سالهای گذشته کلیه چپش را از دست داده بود، در جریان کارزار سنگین اعتصاب‌غذای جهانی در اعتراض علیه معامله ننگین دولت شیراک در فرانسه با رژیم آخوندی و اخراج شماری از پناهندگان مقاومت ایران به کشور گابن، بینایی خود را به میزان قابل توجهی از دست داد.
اما هیچ‌کدام از این عوامل، مانع اعتلای مبارزاتی و پیوستن او به قرارگاههای نیروهای آزادیبخش و سپس یکانهای ارتش آزادی نشد.
در سالهای پایداری در اشرف و لیبرتی او که در تمامی کارزارها روحیه‌یی رزمنده داشت در مقابل محاصره ضدانسانی پزشکی نیز استقامتی ستایش‌انگیز داشت.
به خاطر محروم ماندن از درمان و معالجه پزشکی بارها به مقامات ملل‌متحد و یونامی برای انجام تعهداتشان نامه نوشت و از جمله در4فروردین94 (24مارس) در نامه‌یی ضمن اعتراض به استمرار این محاصره وحشیانه و کارشکنیهای نیروهای عراقی در مراجعه بیماران به بیمارستان، نوشت: «در روز 23مارس 2015ساعت 0830 در خروجی کمپ حاضر به رفتن بودیم. اما عوامل استخبارات تا ساعت 1015 اجازه خروج به ما ندادند. وقتی به بیمارستان رسیدیم پزشک متخصصی که با او قرار داشتیم نتوانسته بود منتظر بماند و به‌دلیل دیر کرد ما محل را ترک کرده بود. وقتی از نیروهای امنیتی خواستیم که به مرکز درمانی دیگری که در همان نزدیکی بود برویم وی بعد از تماس با عوامل استخبارات در کمپ گفت: که اجازه این کار را نمی‌تواند به ما بدهد - به این ترتیب ما بدون نتیجه به کمپ برگشتیم - بدین وسیله اعتراض و شکایت خود را از عدم دسترسی آزادانه به مراکز درمانی و ایجاد محدودیتها از طرف استخبارات اعلام می‌کنیم»
همرزمان جلال همیشه تحت تأثیر ویژگیهای بارز انقلابی جلال و صبر و استقامت و روحیه جنگنده و به‌ویژه عشق و عواطف انقلابیش به همرزمان و فداکاری بی‌چشمداشت او نسبت به دیگران بودند. ویژگیهایی که البته از ایمان او به یگانگی و پاکبازی در راه خدا وخلق سرچشمه می‌گرفت و سیرآب می‌شد. در این باره در نقشه مسیر خود در 11آبان1393 نوشت: «با استعانت از پیام سرور شهیدان که شرف و آزادگی و هیهات مناالذله در جنگ و ستیز با خلیفه ارتجاع است، همانا بالاترین شرف و افتخارم مجاهد ماندن و مجاهد مردن و رستگاری در رکاب پیروان صدیق و راستین حسینی، راهبران پاکبازم مسعود و مریم است-سید جلال عابدینی۱۱/۸/۹۳»
در ماه مبارک رمضان همانسال نیز، در شب قدر نوشت:
«پروردگارا، در پیوند با ماه مبارک تقوا که همانا آزمایش ارادهٴ انسان برای رهایی از ستم جباران و هیولای ارتجاع ولایت سفیانی به مثابه دشمنان خدا و خلق که خلق ایران و دیگر خلقهای آزادیخواه در منطقه را اسیر و چپاول و کشتار می‌کند، در مقصد نهایی و رویارویی سرنوشت‌ساز آخرین ایمان قلبی و اراده و توان ما را منبعث از انقلاب و خالق و منادی آن مریم پاک رهایی بساز تا با همان استواری و اراده بجنگم و دین خود را ادا کنم».
سلام بر قهرمان شهید ارتش آزادی، مجاهد صدیق جلال عابدینی، روزی که پا در مسیر مجاهدت برای سرنگونی خلیفه ارتجاع و آزادی مردم ایران نهاد و روزی که با استقامت و استواری به عهد خود وفا کرد.
رهاییبخش او را سوی مجاهدین کشاند و در فعالیتهای دانشجویی به افشای ارتجاع و دیکتاتوری سارقان انقلاب ایران و ترویج آرمانهای مجاهدین که به آن عشق می‌ورزید، روی آورد.
جلال که در سالهای گذشته کلیه چپش را از دست داده بود، در جریان کارزار سنگین اعتصاب‌غذای جهانی در اعتراض علیه معامله ننگین دولت شیراک در فرانسه با رژیم آخوندی و اخراج شماری از پناهندگان مقاومت ایران به کشور گابن، بینایی خود را به میزان قابل توجهی از دست داد.
اما هیچ‌کدام از این عوامل، مانع اعتلای مبارزاتی و پیوستن او به قرارگاههای نیروهای آزادیبخش و سپس یکانهای ارتش آزادی نشد.
در سالهای پایداری در اشرف و لیبرتی او که در تمامی کارزارها روحیه‌یی رزمنده داشت در مقابل محاصره ضدانسانی پزشکی نیز استقامتی ستایش‌انگیز داشت.
به خاطر محروم ماندن از درمان و معالجه پزشکی بارها به مقامات ملل‌متحد و یونامی برای انجام تعهداتشان نامه نوشت و از جمله در4فروردین94 (24مارس) در نامه‌یی ضمن اعتراض به استمرار این محاصره وحشیانه و کارشکنیهای نیروهای عراقی در مراجعه بیماران به بیمارستان، نوشت: «در روز 23مارس 2015ساعت 0830 در خروجی کمپ حاضر به رفتن بودیم. اما عوامل استخبارات تا ساعت 1015 اجازه خروج به ما ندادند. وقتی به بیمارستان رسیدیم پزشک متخصصی که با او قرار داشتیم نتوانسته بود منتظر بماند و به‌دلیل دیر کرد ما محل را ترک کرده بود. وقتی از نیروهای امنیتی خواستیم که به مرکز درمانی دیگری که در همان نزدیکی بود برویم وی بعد از تماس با عوامل استخبارات در کمپ گفت: که اجازه این کار را نمی‌تواند به ما بدهد - به این ترتیب ما بدون نتیجه به کمپ برگشتیم - بدین وسیله اعتراض و شکایت خود را از عدم دسترسی آزادانه به مراکز درمانی و ایجاد محدودیتها از طرف استخبارات اعلام می‌کنیم»
همرزمان جلال همیشه تحت تأثیر ویژگیهای بارز انقلابی جلال و صبر و استقامت و روحیه جنگنده و به‌ویژه عشق و عواطف انقلابیش به همرزمان و فداکاری بی‌چشمداشت او نسبت به دیگران بودند. ویژگیهایی که البته از ایمان او به یگانگی و پاکبازی در راه خدا وخلق سرچشمه می‌گرفت و سیرآب می‌شد. در این باره در نقشه مسیر خود در 11آبان1393 نوشت: «با استعانت از پیام سرور شهیدان که شرف و آزادگی و هیهات مناالذله در جنگ و ستیز با خلیفه ارتجاع است، همانا بالاترین شرف و افتخارم مجاهد ماندن و مجاهد مردن و رستگاری در رکاب پیروان صدیق و راستین حسینی، راهبران پاکبازم مسعود و مریم است-سید جلال عابدینی۱۱/۸/۹۳»
در ماه مبارک رمضان همانسال نیز، در شب قدر نوشت:
«پروردگارا، در پیوند با ماه مبارک تقوا که همانا آزمایش ارادهٴ انسان برای رهایی از ستم جباران و هیولای ارتجاع ولایت سفیانی به مثابه دشمنان خدا و خلق که خلق ایران و دیگر خلقهای آزادیخواه در منطقه را اسیر و چپاول و کشتار می‌کند، در مقصد نهایی و رویارویی سرنوشت‌ساز آخرین ایمان قلبی و اراده و توان ما را منبعث از انقلاب و خالق و منادی آن مریم پاک رهایی بساز تا با همان استواری و اراده بجنگم و دین خود را ادا کنم».
سلام بر قهرمان شهید ارتش آزادی، مجاهد صدیق جلال عابدینی، روزی که پا در مسیر مجاهدت برای سرنگونی خلیفه ارتجاع و آزادی مردم ایران نهاد و روزی که با استقامت و استواری به عهد خود وفا کرد.
