سفیر آدام ارلی ـ سخنگوی پیشین وزارتخارجه آمریکا
با تشکر از شما، پروفسور (شیهان). اجازه بدهید از انجمن ایرانیان مقیم آمریکا در ایالت میسوری برای میزبانی ما و اعضای مجلس سنای ایالات متحده برای فراهم کردن این مکان عالی تشکر کنم.
من سخنانم را کوتاه خواهم گفت، چرا که سخنرانان بسیاری هستند که چیزهای بسیار جالبتری از من برای گفتن دارند. من فقط یکی دو نکته میگویم
در هیچ مسألهای نقش و قدرت کنگره و نفوذ افکار عمومی آمریکا مهمتر و حیاتیتر از ایران نیست. ما در نقطهای که امروز در روابطمان با ایران هستیم عمدتاً بهدلیل کنگره و ایستادگی اعضای کنگره در هر دو مجلس سنا و نمایندگان، جمهوریخواه و دموکرات، در طول سالهای زیادی از سال 1979 بوده است. به صراحت بگویم، بهخاطر ثباتی که آنها نشان دادهاند، و آنها سر خود این کار را نکردهاند. منظورم این است که آنها اراده مردم آمریکا را منعکس کردهاند. و بهخاطر ایستادگی و تحریمها، بهخاطر تمایلی که سناتور پیترز گفت برای مقابله و جلوگیری از تجاوز جمهوری اسلامی وجود دارد، من فکر میکنم ما رژیم ایران را به موقعیتی که امروز هست آوردهایم، که یک حکومت منزوی شده، یک حکومت و ورشکسته و حکومتی که ایدئولوژیش متأسفانه با افراط گرایی که ما در منطقه میبینیم فرصت ادامه حیات بهدست آورده. اما قبل از بهار عربی فکر میکنم بهعنوان یک ایدئولوژی ورشکسته بهرسمیت شناخته شده بود و از همه مهمتر ما قادر به مهار برنامه هستهیی آنها از طریق تحریمهای شدید بودهایم.
اگر آنها مایل به مذاکره با حسننیت و بهطور جدی برای از بین بردن سلاح هستهیی خود، برنامه انرژی هستهیی خود، و برنامه سلاحهای خود باشند، عالی خواهد بود، اما اینطور نیست. بنابراین نکته ساده من این است اگر ما میخواهیم مهار رژیم ایران را ادامه دهیم، اگر ما قصد داریم حفاظت از منطقه را ادامه دهیم، و اگر میخواهیم به حفاظت از مردم در ایالات متحده ادامه دهیم، این مردم ایالات متحده آمریکا هستند که باید این را به کنگره، به بقیه مردم آمریکا، و به دولت ایالات متحده ارائه کنند.
و بودن شما در اینجا امروز و داشتن این رویداد بخشی از این پروسه است. بنابراین با تشکر از شما، ادامه دهید، شما همانطور که خود سناتور گفت یک تغییر باور نکردنی ایجاد میکنید. و واقعا، ما یک مسیر طولانی در پیش داریم. همانطور که همه شما میدانید این مشکلی نیست که یک شبه حل و فصل شود یا به سرعت کنار برود. این نیاز به تغییر اساسی در داخل ایران در امتداد خطوطی که سناتور پیترز پیشنهاد کرد دارد، اما سهم شما و نقش شما در این مبارزه کاملاً ضروری است. خیلی متشکرم.
ژنرال دیوید فیلیپس - فرمانده ارشد نیروهای حفاظت اشرف 2004 ـ 2005
من سخنانم را کوتاه خواهم گفت، چرا که سخنرانان بسیاری هستند که چیزهای بسیار جالبتری از من برای گفتن دارند. من فقط یکی دو نکته میگویم
در هیچ مسألهای نقش و قدرت کنگره و نفوذ افکار عمومی آمریکا مهمتر و حیاتیتر از ایران نیست. ما در نقطهای که امروز در روابطمان با ایران هستیم عمدتاً بهدلیل کنگره و ایستادگی اعضای کنگره در هر دو مجلس سنا و نمایندگان، جمهوریخواه و دموکرات، در طول سالهای زیادی از سال 1979 بوده است. به صراحت بگویم، بهخاطر ثباتی که آنها نشان دادهاند، و آنها سر خود این کار را نکردهاند. منظورم این است که آنها اراده مردم آمریکا را منعکس کردهاند. و بهخاطر ایستادگی و تحریمها، بهخاطر تمایلی که سناتور پیترز گفت برای مقابله و جلوگیری از تجاوز جمهوری اسلامی وجود دارد، من فکر میکنم ما رژیم ایران را به موقعیتی که امروز هست آوردهایم، که یک حکومت منزوی شده، یک حکومت و ورشکسته و حکومتی که ایدئولوژیش متأسفانه با افراط گرایی که ما در منطقه میبینیم فرصت ادامه حیات بهدست آورده. اما قبل از بهار عربی فکر میکنم بهعنوان یک ایدئولوژی ورشکسته بهرسمیت شناخته شده بود و از همه مهمتر ما قادر به مهار برنامه هستهیی آنها از طریق تحریمهای شدید بودهایم.
اگر آنها مایل به مذاکره با حسننیت و بهطور جدی برای از بین بردن سلاح هستهیی خود، برنامه انرژی هستهیی خود، و برنامه سلاحهای خود باشند، عالی خواهد بود، اما اینطور نیست. بنابراین نکته ساده من این است اگر ما میخواهیم مهار رژیم ایران را ادامه دهیم، اگر ما قصد داریم حفاظت از منطقه را ادامه دهیم، و اگر میخواهیم به حفاظت از مردم در ایالات متحده ادامه دهیم، این مردم ایالات متحده آمریکا هستند که باید این را به کنگره، به بقیه مردم آمریکا، و به دولت ایالات متحده ارائه کنند.
و بودن شما در اینجا امروز و داشتن این رویداد بخشی از این پروسه است. بنابراین با تشکر از شما، ادامه دهید، شما همانطور که خود سناتور گفت یک تغییر باور نکردنی ایجاد میکنید. و واقعا، ما یک مسیر طولانی در پیش داریم. همانطور که همه شما میدانید این مشکلی نیست که یک شبه حل و فصل شود یا به سرعت کنار برود. این نیاز به تغییر اساسی در داخل ایران در امتداد خطوطی که سناتور پیترز پیشنهاد کرد دارد، اما سهم شما و نقش شما در این مبارزه کاملاً ضروری است. خیلی متشکرم.
ژنرال دیوید فیلیپس - فرمانده ارشد نیروهای حفاظت اشرف 2004 ـ 2005
با سلام به میهمانان محترم، دوستان و مهمتر از همه، با سلام به کسانی که در حال حاضر در کمپ لیبرتی هستند، امیدوارم آنها فیلم این مراسم را ببینند.
من از 12سال پیش که افراد مقاومت ایران برای اولین بار تحت محافظت ما قرار گرفتند، آنها را میشناسم. متأسفانه بهخاطر عدم پایبند بودن به تعهداتی که کشور ما در مقولهٴ حفاظت و امنیت به یکایک آنان داده بود، بیش از صد تن از آنان دیگر در بین ما نیستند. آنها به ما اعتماد کردند. آنها اطمینان یافتند که از آنها در مقابل حملات حفاظت خواهیم کرد. ما به آنها قول دادیم که این کار را میکنیم.
بر خلاف رژیم بنیادگرایی که امروز بر ایران حاکم است، زندانیان کمپ لیبرتی به عدالت و آزادی اعتقاد دارند. آنها به دموکراسی اعتقاد دارند. با این وجود دولت ما هنوز سعی میکند تا با آخوندهای حاکم بر ایران مذاکره کند اتهامات زیادی به آنان زده شده است تا به شرایط بد کمپ لیبرتی که افراد مقاومت ایران در آنجا زندگی میکنند، مشروعیت ببخشند. شرایطی که در آن، آنها روز و شب زیر فشار نیروهای عراقی تحتامر عروسکهای دستنشاندهٴ رژیم ایران بهسر میبرند.
ما با جابهجایی افراد نیروهای مقاومت از کمپ اشرف، مکانی که برای سالیان در آن زندگی میکردند، به زندانی در غرب بغداد، به آنها خیانت کردیم. سفیر “دن فرید ”، نمایندهٴ وزارتخارجه آمریکا و “مارتین کوبلر ”از سازمان ملل متحد، متعهد شدند که افراد مقاومت فقط برای مدت کوتاه چند ماهه بهعنوان محل گذر به یک کشور امن در خارج از عراق، در کمپ لیبرتی خواهند ماند. من در یک کنفرانس تلفنی که چند تن از شخصیتهای برجسته نیز حضور داشتند شنیدم که آقای ”دن فرید“ گفت نماینده دائمی از طرف سفارت آمریکا در عراق در کمپ لیبرتی حضور خواهد داشت و در صورت وجود هر گونه خطری فوراً ساکنان را از کمپ خارج خواهند کرد. ولی هنوز هیچ حضوری از سفارت آمریکا در آنجا نیست. آنها در موقعیتهای بسیار نادری فقط 5 بار در طول دو سال گذشته به آنجا رفتهاند. این در حالی است که هر روز در مسیر ساختمان سفارت آمریکا به فرودگاه بینالمللی بغداد، از آنجا عبور میکنند. من فکر میکنم کارمندان سفارت ما اعتقاد دارند برای چیزی که دیده نمیشود، مسئولیتی وجود ندارد. در صورتیکه بهعنوان یک کشور ما مسئول شرایط سخت، رفتار بد و فشارهایی که به ساکنان کمپ لیبرتی، اعم از زن و مرد میآید، هستیم. ما آنها را به این بهانه که در کمپ اشرف در معرض خطر فوری قرار دادند، مجبور کردیم نقل مکان کنند.
من با آنها ملاقات کردهام. من در کمپ آنها زندگی کردهام. من با آنها غذا خوردهام. من در اوایل محاصرهشان، از آنها حفاظت کردهام. من در میان آنها بودهام، قدم زدهام و با آنها شخصاً برخورد داشتهام. آنها سکت نیستند. آنها یک گروه تروریستی نیستند و دشمن ایالات متحده آمریکا نیستند. آنها زنان و مردانی با سطح تحصیلات بسیار بالا هستند که زندگی خود را وقف مبارزه با رژیم وحشی حاکم بر ایران کردهاند.
من شخصاً متهم شدهام که مثل آنها شده و شستشوی مغزی شدهام و شرایط را خوب درک نمیکنم. نخیر، من مثل آنها نشدهام، مغزشویی هم نشدهام و خیلی هم شرایط استراتژیکی، تاکتیکی و عملیاتی کنونی را خوب درک میکنم. برای آرام کردن و معامله با آخوندهای حاکم بر ایران، ساکنان کمپ لیبرتی مورد تعرض قرار گرفته، تهمت زده شده و کشته شدهاند. آنها در واقع هماورد این مبارزه مرگ و زندگی در مقابل بنیادگرایان در ایران هستند.
ایالات متحده آمریکا میخواهد زندان گوانتانامو بی را ببندد. من آنجا بودهام. کمتر از 120 زندانی در آنجا وجود دارد. در همین حال دولت ما، کشور آمریکا در زندانی کردن 2500نفر زن و مرد از مقاومت ایران در شرایط غیرانسانی و بسیار دشوار در کمپ لیبرتی دسته داشته است. جالب اینجاست که این افراد در کمپ لیبرتی بهعلت مماشات با ملاهای ایرانی زیر فشار هستند و اینها کسانی هستند که به ایران بدون بمب اتم اعتقاد دارند.
در ژوئیه سال 2004، من یک فرمانده قدیمی آمریکایی را به کمپ اشرف بردم. ما این کار را خیلی بدون سر و صدا کردیم. او در اطراف چرخی زد و با چیزهایی که دیده بود شگفتزده شد. او از من پرسید: ”چرا ما اینها را تحت محاصره قرار دادهایم؟ برایم توضیح بده، من متوجه نمیشوم“. من پاسخ منطقی درستی برای این سؤال نداشتم. من پاسخی برای آن سؤال در سال 2004 نداشتم و پاسخی برای آن همین الآن هم ندارم. ما چرا آنان را در محاصره نگاه میداریم؟ چرا ما به تعهداتمان مبنی بر حفاظت از آنان، جامه عمل نمیپوشانیم؟ چرا نمیکنم؟ ما قادر به توجیه بیعملی خود در روزها، ماهها، و سالهای آینده نخواهیم بود، در حالی که میدانستیم که آنها در خطر هستند.
ما میدانیم که این افراد در خطر هستند، ما باید همین الآن دست به اقدام بزنیم. اگر ما از ساکنان کمپ لیبرتی حفاظت نمیکنیم، پس به آنها وسائل و موجبات حفاظت از خودشان را بدهیم.
متشکرم.
ولید فارس ـ محقق و متخصص در امور خاورمیانه
من از 12سال پیش که افراد مقاومت ایران برای اولین بار تحت محافظت ما قرار گرفتند، آنها را میشناسم. متأسفانه بهخاطر عدم پایبند بودن به تعهداتی که کشور ما در مقولهٴ حفاظت و امنیت به یکایک آنان داده بود، بیش از صد تن از آنان دیگر در بین ما نیستند. آنها به ما اعتماد کردند. آنها اطمینان یافتند که از آنها در مقابل حملات حفاظت خواهیم کرد. ما به آنها قول دادیم که این کار را میکنیم.
بر خلاف رژیم بنیادگرایی که امروز بر ایران حاکم است، زندانیان کمپ لیبرتی به عدالت و آزادی اعتقاد دارند. آنها به دموکراسی اعتقاد دارند. با این وجود دولت ما هنوز سعی میکند تا با آخوندهای حاکم بر ایران مذاکره کند اتهامات زیادی به آنان زده شده است تا به شرایط بد کمپ لیبرتی که افراد مقاومت ایران در آنجا زندگی میکنند، مشروعیت ببخشند. شرایطی که در آن، آنها روز و شب زیر فشار نیروهای عراقی تحتامر عروسکهای دستنشاندهٴ رژیم ایران بهسر میبرند.
ما با جابهجایی افراد نیروهای مقاومت از کمپ اشرف، مکانی که برای سالیان در آن زندگی میکردند، به زندانی در غرب بغداد، به آنها خیانت کردیم. سفیر “دن فرید ”، نمایندهٴ وزارتخارجه آمریکا و “مارتین کوبلر ”از سازمان ملل متحد، متعهد شدند که افراد مقاومت فقط برای مدت کوتاه چند ماهه بهعنوان محل گذر به یک کشور امن در خارج از عراق، در کمپ لیبرتی خواهند ماند. من در یک کنفرانس تلفنی که چند تن از شخصیتهای برجسته نیز حضور داشتند شنیدم که آقای ”دن فرید“ گفت نماینده دائمی از طرف سفارت آمریکا در عراق در کمپ لیبرتی حضور خواهد داشت و در صورت وجود هر گونه خطری فوراً ساکنان را از کمپ خارج خواهند کرد. ولی هنوز هیچ حضوری از سفارت آمریکا در آنجا نیست. آنها در موقعیتهای بسیار نادری فقط 5 بار در طول دو سال گذشته به آنجا رفتهاند. این در حالی است که هر روز در مسیر ساختمان سفارت آمریکا به فرودگاه بینالمللی بغداد، از آنجا عبور میکنند. من فکر میکنم کارمندان سفارت ما اعتقاد دارند برای چیزی که دیده نمیشود، مسئولیتی وجود ندارد. در صورتیکه بهعنوان یک کشور ما مسئول شرایط سخت، رفتار بد و فشارهایی که به ساکنان کمپ لیبرتی، اعم از زن و مرد میآید، هستیم. ما آنها را به این بهانه که در کمپ اشرف در معرض خطر فوری قرار دادند، مجبور کردیم نقل مکان کنند.
من با آنها ملاقات کردهام. من در کمپ آنها زندگی کردهام. من با آنها غذا خوردهام. من در اوایل محاصرهشان، از آنها حفاظت کردهام. من در میان آنها بودهام، قدم زدهام و با آنها شخصاً برخورد داشتهام. آنها سکت نیستند. آنها یک گروه تروریستی نیستند و دشمن ایالات متحده آمریکا نیستند. آنها زنان و مردانی با سطح تحصیلات بسیار بالا هستند که زندگی خود را وقف مبارزه با رژیم وحشی حاکم بر ایران کردهاند.
من شخصاً متهم شدهام که مثل آنها شده و شستشوی مغزی شدهام و شرایط را خوب درک نمیکنم. نخیر، من مثل آنها نشدهام، مغزشویی هم نشدهام و خیلی هم شرایط استراتژیکی، تاکتیکی و عملیاتی کنونی را خوب درک میکنم. برای آرام کردن و معامله با آخوندهای حاکم بر ایران، ساکنان کمپ لیبرتی مورد تعرض قرار گرفته، تهمت زده شده و کشته شدهاند. آنها در واقع هماورد این مبارزه مرگ و زندگی در مقابل بنیادگرایان در ایران هستند.
ایالات متحده آمریکا میخواهد زندان گوانتانامو بی را ببندد. من آنجا بودهام. کمتر از 120 زندانی در آنجا وجود دارد. در همین حال دولت ما، کشور آمریکا در زندانی کردن 2500نفر زن و مرد از مقاومت ایران در شرایط غیرانسانی و بسیار دشوار در کمپ لیبرتی دسته داشته است. جالب اینجاست که این افراد در کمپ لیبرتی بهعلت مماشات با ملاهای ایرانی زیر فشار هستند و اینها کسانی هستند که به ایران بدون بمب اتم اعتقاد دارند.
در ژوئیه سال 2004، من یک فرمانده قدیمی آمریکایی را به کمپ اشرف بردم. ما این کار را خیلی بدون سر و صدا کردیم. او در اطراف چرخی زد و با چیزهایی که دیده بود شگفتزده شد. او از من پرسید: ”چرا ما اینها را تحت محاصره قرار دادهایم؟ برایم توضیح بده، من متوجه نمیشوم“. من پاسخ منطقی درستی برای این سؤال نداشتم. من پاسخی برای آن سؤال در سال 2004 نداشتم و پاسخی برای آن همین الآن هم ندارم. ما چرا آنان را در محاصره نگاه میداریم؟ چرا ما به تعهداتمان مبنی بر حفاظت از آنان، جامه عمل نمیپوشانیم؟ چرا نمیکنم؟ ما قادر به توجیه بیعملی خود در روزها، ماهها، و سالهای آینده نخواهیم بود، در حالی که میدانستیم که آنها در خطر هستند.
ما میدانیم که این افراد در خطر هستند، ما باید همین الآن دست به اقدام بزنیم. اگر ما از ساکنان کمپ لیبرتی حفاظت نمیکنیم، پس به آنها وسائل و موجبات حفاظت از خودشان را بدهیم.
متشکرم.
ولید فارس ـ محقق و متخصص در امور خاورمیانه
نوروز به همه مبارک باشد، ما نیاز به یک شروع جدید داریم. در واقع یک شروع جدید برای بحث در مورد ایران و در مورد مذاکرات با رژیم ایران.
من میتوانم به شما بگویم که هر روز، من پرسشهای بسیاری دریافت میکنم. مردم نگران هستند. مردم شوکه شدهاند. مردم نه تنها با دیدن این واقعیت که ما در حال مذاکرهایم، بلکه در حال مذاکره با رژیمی هستیم که علامتهایی برای تغییر نشان نداده است، شگفت زدهاند.
گزارش شده است که خلبانان رژیم ایران، نه تنها عراق، بلکه یمن را هم بمباران میکنند. خلبانان فرستاده شده توسط رژیم ایران عدن را در آن فاصله دور از ایران و جنوب ایران بمباران کردند. این رژیمی نیست که در حال آماده شدن برای صلح باشد.
بنابراین با توجه به این صحبتها، ما درک میکنیم که رژیم در جهتی که مذاکرهکنندگان ما فکر میکنند، نمیرود و نخواهد رفت. علت اینکه رژیم در حال توسعه طلبی است، خیلی ساده، همانطور که بسیاری از سخنرانان برجسته، از جمله سناتور، ذکر کردهاند، این است که از مردم خودش میترسد. این است کلید معما.
هنگامی که یک رژیم نسبت به اعتماد مردم خود نگران است، هنگامی که یک رژیم میبیند در ماه ژوئن 2009 چه اتفاقی افتاد، میلیون ها نفر که 60٪ آنها زیر سن 20سال بودند و یک چهارم آنها در چند روز اول دختران و زنان بودند، به خیابانها ریخته بودند، هنگامی که رژیم در مورد این واقعیت خیلی نگران است که مقاومت ملی ایران میتواند ۱۰۰.۰۰۰نفر را در اروپا و در پاریس گردهم بیاورد و اینکه در واقع رهبر این مقاومت یک زن است و اینکه جنبش مقاومت ایران روز به روز حامیان بیشتر و بیشتری در داخل ایران، نه فقط در میان اکثریت قومی بلکه از اقلیتهای قومی بهدست میآورد، بدیهی است که از مردم خود میترسد.
بدیهی است، زمانی که تلاش میکنند اقداماتی برای گسترش در منطقه انجام دهند، زمانی که تلاش میکنند آنچه که در رابطه با بهدست آوردن بمب اتمی است انجام دهند، به این دلیل است که آنها از مردم خود میترسند. بمب هستهیی که آخوندها در تلاش برای ساختن آن هستند، برای محافظت از خود آنها در برابر مردم خودشان است.
بنابراین سؤال بزرگ این است که چه باید کرد؟ و به من اجازه بدهید در یکی دو دقیقه به سرعت چند پیشنهاد که کمی غیرمعمول و یا سنتی است بدهم.
کنگره و اکثریت دو حزبی، و من اصرار بر دو حزبی بودن میکنم، نیاز دارد تا با مردم ایران رابطه برقرار کند. باید به حرف مردم ایران گوش کند
اجازه بدهید اعلام کنیم که کمپ لیبرتی باید بهطور بینالمللی محافظت شود. ما یک تعهد بینالمللی، نه فقط یک تعهد آمریکایی داریم و هنگامی که ما پول مالیاتدهندگان و بودجه را برای حمایت از دولت عراق میفرستیم، زمانی که مربیان را میفرستیم، زمانی که ما در حال همکاری با دولت در بغداد هستیم، کمترین کاری که باید انجام دهیم، حداقل کاری که باید انجام دهیم این است که از این دولت بخواهیم که عقب بکشد، کمپ را ترک کند، آن را تحت حفاظت بینالمللی قرار دهد. ما نسبت به آنها تعهد داریم.
بنابراین من اینجا در پایان برای دور هم جمع شدن تمام مخالفان در خاورمیانه فراخوان میدهم تا نشان دهند که خاورمیانهٴ آینده میخواهد متفاوت از آنی باشد که در معرض تهدید آخوندها یا بنیادگرایان اسلامی است. از شما برای دعوت از من بسیار سپاسگزارم.
سونا صمصامی-نماینده شورای ملی مقاومت ایران در آمریکا
من میتوانم به شما بگویم که هر روز، من پرسشهای بسیاری دریافت میکنم. مردم نگران هستند. مردم شوکه شدهاند. مردم نه تنها با دیدن این واقعیت که ما در حال مذاکرهایم، بلکه در حال مذاکره با رژیمی هستیم که علامتهایی برای تغییر نشان نداده است، شگفت زدهاند.
گزارش شده است که خلبانان رژیم ایران، نه تنها عراق، بلکه یمن را هم بمباران میکنند. خلبانان فرستاده شده توسط رژیم ایران عدن را در آن فاصله دور از ایران و جنوب ایران بمباران کردند. این رژیمی نیست که در حال آماده شدن برای صلح باشد.
بنابراین با توجه به این صحبتها، ما درک میکنیم که رژیم در جهتی که مذاکرهکنندگان ما فکر میکنند، نمیرود و نخواهد رفت. علت اینکه رژیم در حال توسعه طلبی است، خیلی ساده، همانطور که بسیاری از سخنرانان برجسته، از جمله سناتور، ذکر کردهاند، این است که از مردم خودش میترسد. این است کلید معما.
هنگامی که یک رژیم نسبت به اعتماد مردم خود نگران است، هنگامی که یک رژیم میبیند در ماه ژوئن 2009 چه اتفاقی افتاد، میلیون ها نفر که 60٪ آنها زیر سن 20سال بودند و یک چهارم آنها در چند روز اول دختران و زنان بودند، به خیابانها ریخته بودند، هنگامی که رژیم در مورد این واقعیت خیلی نگران است که مقاومت ملی ایران میتواند ۱۰۰.۰۰۰نفر را در اروپا و در پاریس گردهم بیاورد و اینکه در واقع رهبر این مقاومت یک زن است و اینکه جنبش مقاومت ایران روز به روز حامیان بیشتر و بیشتری در داخل ایران، نه فقط در میان اکثریت قومی بلکه از اقلیتهای قومی بهدست میآورد، بدیهی است که از مردم خود میترسد.
بدیهی است، زمانی که تلاش میکنند اقداماتی برای گسترش در منطقه انجام دهند، زمانی که تلاش میکنند آنچه که در رابطه با بهدست آوردن بمب اتمی است انجام دهند، به این دلیل است که آنها از مردم خود میترسند. بمب هستهیی که آخوندها در تلاش برای ساختن آن هستند، برای محافظت از خود آنها در برابر مردم خودشان است.
بنابراین سؤال بزرگ این است که چه باید کرد؟ و به من اجازه بدهید در یکی دو دقیقه به سرعت چند پیشنهاد که کمی غیرمعمول و یا سنتی است بدهم.
کنگره و اکثریت دو حزبی، و من اصرار بر دو حزبی بودن میکنم، نیاز دارد تا با مردم ایران رابطه برقرار کند. باید به حرف مردم ایران گوش کند
اجازه بدهید اعلام کنیم که کمپ لیبرتی باید بهطور بینالمللی محافظت شود. ما یک تعهد بینالمللی، نه فقط یک تعهد آمریکایی داریم و هنگامی که ما پول مالیاتدهندگان و بودجه را برای حمایت از دولت عراق میفرستیم، زمانی که مربیان را میفرستیم، زمانی که ما در حال همکاری با دولت در بغداد هستیم، کمترین کاری که باید انجام دهیم، حداقل کاری که باید انجام دهیم این است که از این دولت بخواهیم که عقب بکشد، کمپ را ترک کند، آن را تحت حفاظت بینالمللی قرار دهد. ما نسبت به آنها تعهد داریم.
بنابراین من اینجا در پایان برای دور هم جمع شدن تمام مخالفان در خاورمیانه فراخوان میدهم تا نشان دهند که خاورمیانهٴ آینده میخواهد متفاوت از آنی باشد که در معرض تهدید آخوندها یا بنیادگرایان اسلامی است. از شما برای دعوت از من بسیار سپاسگزارم.
سونا صمصامی-نماینده شورای ملی مقاومت ایران در آمریکا
نوروز مبارک. سال نو به همه مبارک. سناتور لیبرمن، از شما بهخاطر آمدنتان بسیار سپاسگزارم و میهمانان محترم،
میدانید، امروز روز جشن است و گل و نور و همه نعمات برای سال جدید و برای همه چیزهای خوب برای آینده و من میخواهم از این فرصت استفاده کنم و به هر یک از شما در اینجا خوشآمد بگویم مایهٴ افتخار و خوشوقتی من است که حمایت مستمر شما را برای آرمان رهایی، آزادی و دموکراسی در ایران داریم. بگذارید به یاد مجاهدان لیبرتی باشیم و امیدواریم تکتک آنها سال بسیار خوبی داشته باشند و میخواهم اضافه کنم که آنها را در یک چنین روز زیبایی به یاد داشته باشیم و اجازه دهید به فداکاری که برادران و خواهرانمان در داخل ایران و مبارزان راه آزادی در کمپ لیبرتی کردهاند، ادای احترام کنیم و از شما بهخاطر بودن با ما بسیار سپاسگزارم.
با تشکر بسیار نوروز مبارک
پروفسور ساشا شیهان، مدیر دانشکده تعارضات و مذاکرات در دانشگاه بالتیمور
میدانید، امروز روز جشن است و گل و نور و همه نعمات برای سال جدید و برای همه چیزهای خوب برای آینده و من میخواهم از این فرصت استفاده کنم و به هر یک از شما در اینجا خوشآمد بگویم مایهٴ افتخار و خوشوقتی من است که حمایت مستمر شما را برای آرمان رهایی، آزادی و دموکراسی در ایران داریم. بگذارید به یاد مجاهدان لیبرتی باشیم و امیدواریم تکتک آنها سال بسیار خوبی داشته باشند و میخواهم اضافه کنم که آنها را در یک چنین روز زیبایی به یاد داشته باشیم و اجازه دهید به فداکاری که برادران و خواهرانمان در داخل ایران و مبارزان راه آزادی در کمپ لیبرتی کردهاند، ادای احترام کنیم و از شما بهخاطر بودن با ما بسیار سپاسگزارم.
با تشکر بسیار نوروز مبارک
پروفسور ساشا شیهان، مدیر دانشکده تعارضات و مذاکرات در دانشگاه بالتیمور
میخواهم این بعدازظهر را با تشکر از همه سخنرانان فوقالعاده ما برای به اشتراک گذاری افکار و تجزیه و تحلیل و نظراتشان با ما به پایان ببرم. به نظر من کنگره بهطور فزاینده از چشمانداز معامله در حال ظهور با رژیم ایران بهخاطر همه دلایلی که شما امروز شنیدید نگران و ناامید شده است. قانونگذاران هر دو حزب صدایشان را میرسانند و خواستار آن هستند که نوعی نقش نظارتی در دادن امتیازاتی که بهصورت منفی منافع ایالات متحده را تحتتاثیر قرار میدهد داشته باشند. اما حالا سیاست گذاران از سراسر طیف سیاسی باید اصرار کنند که دیپلوماسی آرایشی با شرکای متقلب نسخهای برای فاجعه است، یک شکست است. این ماده لازم برای صلح نیست. مماشات و امتیاز دادن فضای همکاری را پرورش نمیدهد، بلکه تنها رژیم ایران را جری میکند و در نهایت فضای خصمانهتر و خطرناکی در خاورمیانه ایجاد میکند. درست هفته گذشته نماینده کنگره رویس، رئیس کمیته امور خارجی همراه با 365 عضو دیگر مجلس، یک نامه دو حزبی منتشر کردند و نگرانیهای خود در رابطه با مسائل مهم و فوری که در اطراف بحث هستهیی در حال انجام بهوجود آمده را ابراز کردند. در پایان هفته، مدیر سابق اطلاعات مرکزی ژنرال دیوید پترائوس اظهار داشت که رژیم ایران بخشی از مشکل است نه راهحل. و امروز شما از مقامات برجسته سابق آمریکا و رهبران نظامی در مورد نگرانیها و احتیاطهای عمیق شنیدید.
... بنابراین من برای همه شما آرزوی نوروز مبارک میکنم، من از همه شما بهخاطر پیوستن به ما متشکرم، و مشتاقانه منتظر کار بسیار مهمی که در پیش رو داریم هستم. مجدداً از شما همه سخنرانان تشکر میکنم. این جلسه کنگره ما را به پایان میرساند.
... بنابراین من برای همه شما آرزوی نوروز مبارک میکنم، من از همه شما بهخاطر پیوستن به ما متشکرم، و مشتاقانه منتظر کار بسیار مهمی که در پیش رو داریم هستم. مجدداً از شما همه سخنرانان تشکر میکنم. این جلسه کنگره ما را به پایان میرساند.