728 x 90

حمايت جهاني از مقاومت ایران,

گردهمایی نوروزی در سنای ایالات متحده با حضور سناتورها و شخصیتهای برجستهٴ آمریکا - ۷فروردین ۹۴

-

 -
-
سناتور جوزف لیبرمن، کاندیدای پیشین معاون رئیس‌جمهور
سناتور چاک شومر، از رهبری حزب دموکرات در سنا، سناتور ارشد ایالت نیویورک از سال 2000 و نایب‌رئیس کمیته قوانین، از اعضای ارشد کمیته قضایی سنا
سناتور شومر از برجسته‌ترین اعضای دموکرات سنای آمریکا از سال 1998 تا کنون است و برای دو دوره ریاست کمیته کارزار سناتورهای دموکرات را که ارگان مسئول انتخاب سناتورهای این حزب است، برعهده داشته است.
سناتور شومر از سال 2006 توسط سناتور هری رید به‌عنوان رهبر اکثریت دموکرات در سنا به‌عنوان نایب‌رئیس کنفرانس دموکراتها که سومین موضع گروه رهبری‌کننده دموکراتها به‌شمار می‌رود منصوب شده است.
چاک شومر قبل از انتخاب به‌عنوان سناتور، از سال 1981 عضو کنگرهٴ آمریکا بوده است.
سناتور گری پیترز، دموکرات از ایالت میشیگان، عضو کمیته امنیت داخلی و امور دولتی سنا
سفیر ادم ارلی، سخنگوی پیشین وزارت‌خارجه و سفیر آمریکا در بحرین (2007-2011)
ژنرال دیوید فیلیپس، فرمانده ارشد نیروهای آمریکا در حفاظت از اشرف
دکتر ولید فارس دبیرکل پارلمانی گروه آتلانتیک در مبارزه با تروریسم
و پرفسور ساشا شیهان، مدیر دانشکدهٴ تعارضات و مذاکرات در دانشگاه بالتیمور

دکتر آزاده سامی
 
 
 
عصر همه به‌خیر. من آزاده سامی هستم. من دکتر متخصص اطفال در ویرجینیای شمالی و همچنین یکی از اعضای جوامع محلی ایرانی در آمریکا هستم. من می‌خواهم از طرف این جامعه که یک انجمن فرهنگی در میسوری و پشتیبان اصلی این برنامه می‌باشد، خوشآمد بگویم.
در این روزها، ما به‌معنای نوروز فکر می‌کنیم. نوروز به‌معنی پشت‌سرگذاشتن یک دورهٴ سرد، یک آغاز نو، باز شدن شکوفه‌ها، می‌باشد. همهٴ اینها ریشه‌های ژرفی در فرهنگ ایرانی ما دارند. این به‌هیچ‌وجه تصادفی نیست که نوروز در آغاز بهار، در هماهنگی با تولد دوبارهٴ طبیعت مصادف شده است. نوروز، به‌خصوص توسط مقاومت به‌عنوان نوید پایان یک دورهٴ سرد و تاریک آخوندها، جشن گرفته می‌شود. نوروز پیام امید را در مبارزه بین خوب و بد به‌ارمغان می‌آورد. نوروز نوید دهندهٴ پیروزی خورشید و نمادی برای پیروزیهای شکوهمندتری است که بعداً خواهند آمد.

پروفسور ساشا شیهان، مدیر دانشکده تعارضات و مذاکرات در دانشگاه بالتیمور
 
 
 
بعدازظهر همه به‌خیر و خوش آمدید به کنگره آمریکا و خوش آمدید به این مناسبت فرخنده و به تمام دوستان ایرانیم نوروز بسیار مبارک.
من به‌خصوص بسیار خوشوقتم که مناسبت نوروز را با شما جشن می‌گیرم چون نوروز نشانه سال جدید و جشن نو شدن و فرصتهاست. در واقع وقتی که ترجمه شود، به من گفته‌اند که نوروز به‌معنی " روز نو" است و به من گفته شده که بسیاری از ایرانیان معتقدند که آنچه در نوروز می‌کنند روی بقیه سال تأثیر می‌گذارد. شکی نیست که موضوعات مهمی که امروز در این اتاق مورد بحث قرار می‌گیرد پیامدهای چشمگیر و بسیار مهمی برای سال پیش رو و در واقع در دوران زندگی ما خواهد داشت. در واقع مسائلی که شما در طول یک ساعت آینده آن را خواهید شنید در بین مهم‌ترین چالشهای امنیتی این نسل است.
وزیر امور خارجه آمریکا جان کری خاطرنشان کرده است که هنوز شکاف قابل توجهی در میز مذاکره هسته‌یی وجود دارد، اما مقامات آمریکایی ضمنا ابراز امیدواری کردند که این شکافها می‌تواند بسته شود. اما من امروز این‌جا هستم تا به شما بگویم که سابقه طولانی‌مدت رژیم ایران در فریبکاری، موقعیت آنها به‌عنوان یک حکومت اصلی حامی تروریسم، سابقه نقض حقوق‌بشر آنها - این چیزها اطمینان بسیار کمی ایجاد می‌کند که رژیم تهران به آینده صلح‌آمیز متعهد باشد
اکنون یک لحظه حیاتی است، که این کنگره می‌تواند با یک صدای دو حزبی، یک صدای دو حزبی واحد، صحبت کند و به جهان بگوید که امتیازات غیرضروری و مماشات مواد تشکیل دهنده یک صلح پایدار نیستند. اگر ایالات متحده در مورد رویارویی با چالشهای مطرح شده توسط رژیم ایران جدی است، باید در مورد استراتژیش تجدیدنظر کند. و این موضوعی است که من توجه زیادی در ادبیات دانشگاهی در طول سال گذشته و در اماکن دانشگاهی در سراسر جهان به آن کرده‌ام. دوگانگی کاذب بین مذاکرات طولانی مدت، دیپلوماسی بی‌پایان از یک سو و حمله نظامی از سوی دیگر، یک دوگانگی کاذب است که باید رها شود. و گزینه تغییر رژیم در داخل کشور از طریق اپوزیسیون سازمان‌یافته ایران باید مستقیماً بر روی میز قرار داده شود.
رژیم ایران همواره از مخالفان داخلی بیش از تهدیدات خارجی می‌ترسد. بنابراین حالا زمان بالابردن نگرانیهای رژیم، به حرکت در آوردن نیروهایی است که می‌توانند تغییر معنی‌دار ایجاد کنند و اکنون زمان اذعان به این است که حکومت استبدادی آخوندها، یک امر دائمی در چشم‌انداز خاورمیانه نیست، بلکه می‌تواند برگردانده شود، نه با شعار، نه با قدرت خارجی، بلکه از طریق اقدامات مقاومت ایران.
اپوزیسیون اصلی در برابر حکومت مذهبی ایران، سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت، پاسخ به صدور ترور رژیم، نقض حقوق‌بشر، تعهد به بنیادگرایی، ایجاد مشکل در خاورمیانه، و سرکوب وحشیانه شهروندان خود هستند. آنها به تنهایی دارای ارزش فرهنگی، سیاسی، اجتماعی برای ایفای نقش تعدیل کننده هستند و آنها تنها اپوزیسیون سازمان‌یافته هستند که می‌توانند رژیم را به چالش بکشند. اما ایالات متحده هم باید فراتر از تمرکز منحصربه‌فرد در مورد مسأله هسته‌یی حرکت کند و استراتژیهای جامع تری برای کاهش صدور تروریسم رژیم ایران و سرکوب وحشیانه شهروندان خود ایجاد کند.
حالا به‌عنوان کسی که مقاومت را برای مدتی مورد مطالعه قرار داده، می‌توانم به شما بگویم، و فقط همین ابتدا این نکته را بگویم، سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت خواستار چکمه بر روی زمین (دخالت سرباز خارجی) نیستند. آنها درخواست کمک مالی نمی‌کنند. آنها درخواست حمایت سیاسی برای مقاومت دموکراتیک می‌کنند. و علایمی که آرمانهای مردم ایران به‌اندازه خواسته‌های حاکمان مذهبی رژیم مهم هستند. به‌عنوان یک محقق سیاست ایران، می‌توانم به شما اطمینان بدهم که هیچ گروهی با حمایت جهانی بیشتری وجود ندارد،

سناتور جوزف لیبرمن ـ کاندیدای معاون ریاست جمهوری
 
 

متشکرم. متشکرم پروفسور،
یکی از کارهایی که بعد از ترک سنا می‌خواستم واقعاً وقت بیشتری روی آن صرف کنم– از آنجا که مدت مدیدی است بر روی مسائل مربوط به ایران و خطرات آن متمرکز بوده‌ام – وضعیت این رژیم و موقعیت آن در جهان بود. می‌خواهم با شورای ملی مقاومت ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران بیشتر همکاری کنم. و بسیار خوشحالم که توان انجام این کار را دارم. منظور این نیست که دشمن دشمن من دوست من است. بلکه جامعه ایرانیان مقیم آمریکا و جامعه ایرانی در تبعید در تمام جهان که علیه رژیم تهران مبارزه می‌کنند دوستان ما هستند و خیلی خوشحالم که همهٴ شما امروز این‌جا حضور دارید. می‌خواهم بگویم چقدر خوشحالم که در کنار ایرانیان مقیم آمریکا هستم که در این‌جا حضور دارند و صادقانه بگویم، خوشحالم که حضور شماری از کارمندان سنا و شاید هم مجلس نمایندگان را می‌بینم. چیزی که من هیچ‌وقت در طول 24سالی که در سنا بودم نتوانستم ببینم، اما کارمندان در واقع بسیار مهم هستند و به سناتورها و نمایندگان مجلس کمک می‌کنند تا بسیاری از تصمیمات مهم را در رابطه با اولویتها اتخاذ کنند. بنابراین، این‌که شما این‌جا هستید بسیار مهم است.
نوروز همه مبارک. من حداقل صد بار یا شاید 200 بار در این سالن STG50 حضور داشته‌ام. و به شما خیلی راحت بگویم که هیچ‌وقت این سالن را به این زیبایی و قشنگی ندیدم. بنابراین، به هرکس که مسئول این برنامه بود تبریک می‌گویم. بسیار شگفتی‌آور است و همان‌طور که سایرین گفته‌اند، تاریخ و فرهنگ افتخارآمیز ایران را به ما یادآوری می‌کند و این‌که ایران کشور بزرگی است و مردم بزرگ، تحصیل کرده، و متمدن دارد که توسط یک رژیم استبدادی و دیکتاتوری زندانی شده‌اند.
از آنجا که جلوگیری از دستیابی این رژیم افراطی به تسلیحات اتمی مهم است، ما همه به‌طور طبیعی روی مذاکرات بین پنج به‌علاوه یک و رژیم ایران متمرکز شده‌ایم. رئیس‌جمهور اوباما گفته است، عدم توافق بهتر از یک توافق بد است و ما باید مطمئن شویم که کنگره توانایی آن‌را داشته باشد که یک قرارداد بد را از طریق لایحه ارائه‌ شده توسط سناتورها کورکر و منندز رد کند.
آنها با مهارت زیاد از آمریکا و سایر اعضای پنج به‌علاوه یک سوء‌استفاده کرده‌اند، تا جایی‌که من فکر می‌کنم رژیم ایران نتیجه گرفته است که آمریکا خیلی بیشتر از رژیم ایران به‌دنبال یک معامله است. و هرکس که در هر مذاکراتی دخیل بوده است می‌داند که این موقعیت خوبی برای یک طرف نیست.
چرا ما از این نگران هستیم که رژیم ایران به سلاح اتمی دست یابد؟ این چیزی است که من واقعاً می‌خواهم امروز بر روی آن تمرکز کنم. روشن است که صرف گسترش تسلیحات اتمی در دنیا بد است، اما من می‌خواهم از رژیمی صحبت کنم که وحشتناک‌ترین و تجاوزکارانه‌ترین موارد نقض حقوق‌بشر در خاورمیانه را به‌راه انداخته و جلوی دموکراسی را گرفته و سوخت جنگ فرقه‌ای را در سراسر منطقه تأمین می‌کند. و البته که منظورم رژیم ایران است.
اجازه بدهید اول در رابطه با مسأله حقوق‌بشر صحبت کنم. امروز حداقل 900 زندانی سیاسی در ایران وجود دارد. کسانی که بدون هیچ دلیلی و تنها به‌خاطر ابراز نظرات سیاسی خود زندانی شده‌اند. گزارش سازمان ملل گفت که حداقل 753نفر در سال 2014 توسط رژیم ایران اعدام شده‌اند. این بالاترین شمار اعدامی طی 12سال اخیر است. و همان‌طور که بسیاری از شما می‌دانید، سرعت اعدامها از زمانی که حسن روحانی که خودش را مدره معرفی می‌کند روی کار آمده بیشتر از سلف او احمدی‌نژاد است.
در مورد برابری جنسیتی چطور؟ خب، ولی‌فقیه علی خامنه‌ای گفته است که برابری زن و مرد «یکی از بزرگترین اشتباهات تفکر غربی است». فکر می‌کنم زیاد از شورای ملی مقاومت ایران یا مجاهدین خلق خشنود نیست زیرا اینها توسط یک زن بزرگ یعنی خانم رجوی رهبری می‌شوند. اما رژیم ایران با زنان به‌عنوان شهروندان درجه دو رفتار می‌کند. آنها نمی‌توانند وارد استادیومهای عمومی شوند. آنها باید از حجاب اجباری پیروی کنند. آنها از نظر شغلی محدود هستند. دختران در سنین کودکی به‌زور به ازدواج مردان در می‌آیند. این زنان به‌غایت با استعداد هستند اما از جامعه بیرون رانده شده‌اند. در یکی از نمونه‌های بدرفتاری وحشیانه که وسیعاً گزارش شد، رژیم ایران یک زن 26ساله را به‌خاطر قتل مردی که می‌خواست به او تجاوز کند بدار آویخت. این شیوه رفتار بسیار کهن است.
در مورد اینترنت چطور؟ اینترنت اصلاً بلوکه شده است. گوگل فیلتر شده، ویکیپیدیا فیلتر شده، آمازون فیلتر شده است. و الی آخر. یوتیوب. یک سازمان به‌نام گزارشگران بدون مرز که این نوع رفتار را مونیتور می‌کند گفته است که رژیم ایران دشمن اینترنت است. و در سال 2013 گفت که آنها بدترین کشور در جهان در زمینه آزادی اینترنت بوده‌اند.
چرا آنها این‌گونه رفتار می‌کنند؟ اینها اعمالی نیستند که از موضع قدرت یا امنیت رژیم باشند. اینها اعمالی هستند از موضع ضعف و آسیب‌پذیری توسط رژیمی که بر روی یک کشور بزرگ مثل ایران مسلط شده است. آنها از مردم ایران وحشت دارند و می‌ترسند که مردم با یکدیگر حرف بزنند. آنها از این می‌ترسند که مردم به اینترنت رجوع کنند و دریابند که در سایر نقاط جهان چه می‌گذرد.
چند نکته هم می‌گویم که شما خودتان می‌دانید اما خلاصه می‌گویم. روشن است که رژیم ایران بزرگترین حامی تروریسم در دنیا است و تروریسم بین‌المللی ابزار شماره یک آن برای قدرت‌نمایی بوده است. هژمونی واژه‌ای است که افراد دیگر دوست ندارند از آن استفاده کنند اما این رژیمی است که می‌خواهد یک امپراطوری، خلافت و قدرت برتر شود. رژیم ایران از حزب‌الله، سازمان تروریستی در لبنان، حمایت می‌کند که بیش از هر گروه دیگری بغیر از القاعده آمریکایی کشته است. در جریان جنگ عراق، رژیم ایران شبه‌نظامیان شیعه‌ای را در عراق آموزش، تسلیح و حمایت کرد که صدها تن از آمریکاییان را معمولاً توسط بمبهای کنار جاده‌ای ساخت رژیم ایران که بسیار کشنده‌تر از هر گونه بمب دست‌ساز شبه‌نظامیان بود می‌کشتند. اثر انگشتان رژیم ایران را می‌توان در جریان اعمال تروریستی در سراسر جهان یافت، همان‌طور که می‌دانید حتی در شهر واشینگتن، جاییکه قصد داشت در سال 2011 در همین کافه میلانو سفیر عربستان را ترور کند، جاییکه ما فکر می‌کردیم پناهگاه است اما ظاهراً این‌طور نبود. به‌رغم تفاوتهای ظاهری بین فقه شیعی و سنی، رژیم ایران از عناصر القاعده نیز حمایت کرده و به آنها پناه داده است. به قسمتی از گزارش کمیسیون 11سپتامبر گوش دهید که می‌گوید: «رابطه بین القاعده و رژیم ایران نشان داد که اختلافات بین سنی و شیعه الزاماً مانع صعب العبوری را برای همکاری در عملیاتهای تروریستی اعمال نکرده است».
و البته که دامنه نیات منطقه‌یی رژیم ایران گسترده‌تر از توطئه‌های تروریستی است. شما شاید یکی از بزرگترین فجایع و نسل کشیها را در سوریه از مارس 2011 مشاهده کرده‌اید، در حالیکه دنیا اساساً در قبال آن چشم‌پوشی می‌کند، و این فجایع در درجه اول از جانب رژیم ایران نشات می‌گیرد. ما داعش را می‌شناسیم، که برای رژیم ایران فرصت ایجاد می‌کند تا در آنجا برنامه خودش را پیاده کند. و در عراق و سایر مناطق. قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس، اخیراً در صحنه‌های جنگ به‌طور رسمی حضور داشته و نیروهایش را در سوریه و در عراق فرماندهی می‌کند. شگفت‌زده نشوید اگر به‌زودی سر و کله‌اش در یمن یا در افغانستان هم پیدا شود. در حال حاضر این شبه‌نظامیان طی جنگ در مناطق سنی نشین که تا چندی پیش به‌دست داعش افتاده بودند جنایت مرتکب شده‌اند. به همین خاطر ژنرال دیوید پترئوس گفته است که بزرگترین تهدید برای امنیت درازمدت عراق داعش نیست بلکه شبه‌نظامیان شیعه هستند که بسیاری از آنها یا از طرف رژیم ایران حمایت می‌شوند و یا مستقیماً توسط آن هدایت می‌شوند.
حال من می‌دانم که شما با من موافقید که این بیلان وحشتناکی از نقض حقوق‌بشر و کشتارهای تروریستی توسط رژیم ایران را به‌دست می‌دهد. چطور ما می‌توانیم با چشمان باز و در حالیکه می‌توانیم فکر خود را بکار بیاندازیم، فکر کنیم که می‌توانیم با این رژیم توافق قابل اتکایی امضا کنیم تا آنها را از دستیابی به تسلیحات اتمی متوقف کنیم؟ نگاه کنید با چه کسانی مذاکره می‌کنند. همین امروز آقای یوکیو آمانو، مدیرکل آژانس بین‌المللی اتمی، که بخشی از سازمان ملل است و بخشی از غرب یا آمریکا نیست، در روزنامه‌ها از او نقل‌قول شده بود که از میان 12 حوزه‌ای که قرار بود از رژیم ایران در زمینه تسلیحات اتمی سؤال بپرسد، رژیم تنها به یکی از آنها پاسخ داده است. و بنابراین او نمی‌تواند تصدیق یا تضمین کند و یا حتی نسبت به این نظر دلگرمی ‌دهد که رژیم ایران به توافقی که با آمریکا امضا می‌کند پایبند خواهد بود.
حال از نظر من یکی از رایج‌ترین استدلالها که اکنون به گوش می‌رسد این است که اگر توافقی در زمینه هسته‌یی با رژیم ایران بسته شود، زمینه‌ای خواهد بود برای این‌که رژیم تهران سمت‌گیری گسترده‌تر استراتژیک پیدا کند و در بهترین صورت از نیات هژمونی طلبانه خود در منطقه و همچنین اعمال تروریستی و نقض حقوق‌بشر دست بکشد. آیا کسی هست که این را باور کند؟ من اصلاً نمی‌توانم این سؤال را به‌طور جدی بپرسم.
در این‌جا می‌خواهم چند دقیقه هم در مورد کمپ لیبرتی صحبت کنم. از سال 1986 تا سال 2012 این سازمان در کمپ اشرف در عراق مستقر بود و در سال 2012 به یک بخش کوچک از کمپ لیبرتی که در شرق فرودگاه بین‌المللی بغداد است منتقل شدند. کمپ لیبرتی توسط ارتش آمریکا ساخته و نگهداری می‌شد تا وقتیکه اغلب نیروهای ما در سال 2011 آنجا را ترک کردند. مدت کوتاهی بعد از اشغال عراق توسط نیروهای ائتلاف در سال 2003، تمامی ساکنان اشرف، که مجدداً بگویم نیروهای مخالف رژیم هستند و به عقیده من جنگجویان آزادی هستند، قول کتبی و موقعیت افراد حفاظت‌شده تحت کنوانسیون چهارم ژنو دریافت کردند، به ازای شرایطی که همگی توسط ساکنان برآورده شدند. آنها تمامی توقعات آمریکا را برآورده کردند. متأسفانه در سال 2009 استاتوی افراد حفاظت‌شده به‌طور خودسرانه و ناگهانی و بدون هیچ توجیهی لغو شد. و امنیت ساکنان به دولت وقت عراق تحویل داده شد که به‌شدت تحت نفوذ رژیم تهران بود که هیچ چیزی بیشتر از این نمی‌خواست که علیه دشمنانش دست به اعمال خشونت‌آمیز بزند زیرا آنها مبارزان آزادی در اشرف بودند.
خیلی بیشتر می‌توانم در این رابطه صحبت کنم اما فقط بگذارید بگویم که ما سخت در کنگره و سایر نقاط تلاش کردیم تا این افراد را از شرایط حصر در کمپ لیبرتی رها کنیم. ما به آنها مدیون هستیم. و من به شما قول می‌دهم که هر آنچه در توان دارم انجام خواهم داد تا مطمئن شوم که آمریکا هر کاری می‌تواند انجام دهد تا به قول خود به ساکنان عمل کند.
بنابراین اجازه بدهید خلاصه کنم و با شما به‌طور مستقیم صحبت کنم. شما که در این جنبش سخت در تلاش هستید و کار می‌کنید، شاید لحظاتی از خود بپرسید: «چطور می‌شود تحولاتی را که به سمت بسیار بدی در کشوری که شما خیلی آن را دوست دارید و باید همه کسانی‌که برای آزادی می‌جنگند آن را دوست داشته باشند، در حرکت است، متوقف نمود؟» و فکر می‌کنم پاسخ این باشد که این افراد خوب و شجاع هستند که میـوانند با مبارزات خود سمت و سوی این تحولات را متوقف کنند. مردم ایران از بسیاری جهات در شورای ملی مقاومت ایران نمایندگی شده‌اند و آنها هستند که جواب واقعی را در دست خود دارند. می‌دانم که شما به آرمان خود ایمان دارید، ولی حتی شما هم باید از خود بپرسید: «آیا ممکن است؟ آیا ممکن است رژیم ایران را با این همه سلاح و پول و کنترلی که بر مردم در داخل دارد بتوان متوقف و سرنگون کرد؟» و من امروز به شما نه تنها بر اساس ایمان و عقیده بلکه بر اساس وقایع تاریخی می‌گویم که «بله می‌توان رژیم ایران را سرنگون کرد» و به باور من این اتفاق به‌زودی خواهد افتاد.
یک مردم شناس مشهور به‌نام مارگارت مید می‌گوید: «هرگز قابلیت یک گروه کوچک از شهروندان عادی که به تغییر دادن دنیا ایمان دارند را دست‌کم نگیرید». در واقع او گفت: «حقیقتا، این تنها شیوه‌ای بوده است که تغییر رخ داده است». به آغاز انقلاب آمریکا رجوع کنید. وقتی توماس پین، یکی از میهن‌پرستان بزرگ آمریکا و یکی از رهبران انقلاب، به همسنگران مبارز خود - شاید در لحظاتی که خودشان به توانایی خود در شکست امپراطوری انگلیس شک و تردید داشتند - با کلماتی که برای ما هم امروز کاربرد دارد گفت: «ما قدرت آن را داریم تا جهان را مجدداً از نو بسازیم». و برخلاف همه احتمالات، همان‌طور که می‌دانیم خدا را شکر آنها موفق شدند. کشور مستقل آمریکا متولد شد. جهان مجدداً در روز 4 ژوئیه 1776 آغاز شد و دولت را متعهد به حفاظت از حق زندگی، آزادی، و جستجوی شادی نمود، چیزهایی که نه از دولت بلکه از خالق بشر نشات می‌گیرد.
من بسیار تحت‌تاثیر رئیس‌جمهور جان اف کندی بودم و شاید تاثیر او بود که حضور من در صحنه سیاسی را تسریع نمود. اکثر شما شاید هنوز متولد نشده بودید و حتی اولیای شما هم به سن بلوغ نرسیده بودند اما سال 1960سال بزرگی بود. سخنرانی کندی در مراسم سوگند را بخوانید. یک فراخوان به یک نسل است: «نپرسید که کشور شما برای شما چه کار خواهد کرد، بلکه بپرسید شما برای کشورتان چه خدمتی خواهید نمود». «همان باورهای انقلابی که نیاکان ما برای احقاق آنها جنگیدند هنوز زنده هستند». و البته هنوز هم همین‌طور است و در هیچ کجای جهان این موضوع بیشتر از ایران صدق نمی‌کند. «این باور که حقوق افراد نه از سخاوت دولت بلکه از دست خداوند نشات می‌گیرد». و سپس او ادامه داد: «که کشور خود را متعهد کنیم و به دوستان و دشمنان خود بگوییم» - چیزی که من دوست دارم همین حالا انجام دهیم - که آمریکا «هر قیمتی را خواهد پرداخت و هر رنجی را تحمل خواهد کرد و هر سختی را به جان خواهد خرید تا از همه دوستان خود حمایت کند و با همه دشمنان خود مقابله نماید تا موفقیت و دوام آزادی را تضمین نماید».
من این مثالهای تاریخی را می‌زنم تا به شما بگویم که وقتی می‌گویم که رژیم ایران سرنگون خواهد شد شعار نمی‌دهم بلکه مبنای تاریخی دارد.
و بر همین سیاق من امروز به شما می‌گویم که امپراطوری شر رژیم ایران در زمان ما محو خواهد شد و جهان مجدداً آغاز خواهد شد. و چرایی موضوع به اصول، ایمان، پایداری، شجاعت، و نیروی فکری و تلاش اطلاعاتی خارق‌العاده شورای ملی مقاومت برمی‌گردد، که قبلاً به‌طور کوتاه اشاره کردم توسط خانم رجوی هدایت می‌شود کسی که یک شخصیت خارق‌العاده و قدرتمند است - قوی، با استعداد، مدرن، مذهبی، و به‌وضوح بردبار. و این پیام قوی به ولی‌فقیه و آخوندهای دیگر است که او یک زن است. و واقعاً که این چه تغییری خواهد بود!
سخنانم را با تکرار این حرف در آنجا به پایان می‌برم. برای من مایه افتخار بود که با آن دسته از افراد صحبت کنم. تاریخ و قهرمانان در «همین سالن» هم هستند تا به من بگویید که آینده از آن دیکتاتورها و مستبدین نیست. آینده از آن مبارزان در تهران است. خبرنگاران در مسکو، وبلاگ نویسان در قاهره، فعالان حقوق‌بشر در کره شمالی، و افراد بیشمار دیگر که بی‌نام و نشان هستند، اما نام آنها در کنار هاول و شارانسکی در قلمرو وجدان و شجاعت که جای همه جنگجویان آزادی است روزی حک خواهد شد.
دوستان عزیز، من برای شما نوروز خوبی را آرزو می‌کنم. می‌دانم که نوروز به‌معنی روز جدید است. من در کنار شما دعا می‌کنم که امسال سالی خواهد بود - و واقعاً با ایمان دعا می‌کنم - که ما نه تنها یک روز جدید در ایران ببینیم، بلکه دولت جدید که مردم این کشور بزرگ را نمایندگی و حفاظت خواهد کرد. از شما بسیار بسیار متشکرم.

سناتور چاک شومر
 
 

از شما بسیار سپاسگزارم و از این‌که در این‌جا هستم خوشحالم.
ابتدا می‌خواهم بگویم که من برای سالیان، تحسین‌کننده فرهنگ ایرانی بوده‌ام. فرهنگ ایرانی فرهنگی زیبا است، کشور، کشور زیبایی است. مردمی دارد که زحمتکش، تحصیلکرده، هوشمند و بسیار بردبار هستند. به‌طوری که در طول تاریخ، ایران جایی بوده است که مردم پناهجو می‌توانستند به آنجا بیایند. و ما مردم یهودی، جو لیبرمن و من، این را می‌دانیم زیرا زمانی که معبد در اسرائیل منهدم شد، به مردم یهودی در 570سال قبل از میلاد پناه داد شد. بنابراین همواره با کوروش یک رابطه وجود داشته است.
امروز در ایران، هنوز هم مردم سرزنده هستند و اگر ما بتوانیم آنها را از دیکتاتوری مهیبی که بر آنها حاکم هستند، آزاد کنیم، آنها نه تنها در خاورمیانه، بلکه در تمام جهان یک چراغ راهنمای پرقدرت خواهند بود. آنها کارهای خوب بسیاری انجام خواهند داد و بنابراین، من متعهد می‌شوم که هر آنچه در توان دارم را انجام دهم تا اولاً از دستیابی رژیم ایران به تسلیحات هسته‌یی که ویرانگر خواهد بود، جلوگیری شود.
دوم، هر آنچه را که در توان داریم انجام دهیم تا ایرانیان را به آزادی که سزاوارش هستند، برسانیم تا آنها شکوفا شوند. مانند یک درخت، یک درخت زیبا و در خاورمیانه کارهای فوق‌العاده، فوق‌العاده انجام دهند. من می‌دانم که بسیاری از شما سختی‌های بسیاری را پشت سر گذاشته‌اید. ما با هم متحد می‌شویم تا ایران و فرهنگ بزرگ پارسی که از سلطه یک دیکتاتوری بیرحم آزاد شده و یک بار دیگر به گل نشسته است را ببینیم. بنابراین از شما برای دعوت از من به این‌جا تشکر می‌کنم و مشتاقانه منتظر همکاری با شما در آینده هستم.

سناتور “گری پیترز“
 
 
متشکرم، برای معرفی و استقبال گرمتان متشکرم.
واقعاً بودن در این‌جا و به همراه شما سال نو و نوروز را جشن گرفتن خیلی شگفت‌انگیز است. جشن فوق‌العاده‌یی که در فرهنگ ایران و در آن بخش از دنیا، قدمت صدها و هزاران ساله دارد.
من همچنین دوست دارم از شما برای مقاومتتان قدردانی کنم که در مقابل اتفاقاتی که در کشوری که خیلی دوست دارید، ایستاده‌اید. از مقاومتی که برای ایجاد تغییر، برای آوردن آزادی و برای آوردن فرصتهای تازه به ایران انجام می‌دهید تشکر کنم و می‌دانم که این کار ساده‌یی نخواهد بود.
همان طور که گفته شد، من چندین سال است که با این مسأله در کنگره درگیر بوده‌ام و هم‌اکنون خوشحال هستم که به‌عنوان سناتور آمریکا انتخاب شده‌ام و پا جای پای انسانهای وارسته‌یی می‌گذارم. همان‌طور که گفته شد، سناتور “کارل لوین“ پیش‌کسوت من بود. کسی که من می‌دانم رابطه دوستانهٴ قوی با جامعه شما داشت. کسی که به‌طور مرتب در مورد شما در این‌جا صحبت می‌کرد. او همچنین به راهنمایی من ادامه می‌دهد.
همان‌طور که اشاره شد، این مسأله شخصاً برای من خیلی مهم است. ما باید به‌پاخیزیم. ما باید یک کشور قوی باشیم. من در نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا خدمت کرده‌ام، و اتفاقاً در طول خدمت خود در خلیج فارس هم بوده‌ام و محلهای استراتژیکی ایست و بازرسی را در تنگهٴ هرمز برای رژیم ایران، دیده‌ام. به‌نظر من رژیم ایران نه تنها یک تهدید برای امنیت خاورمیانه که برای کل جهان است
ما باید قوی باشیم. ایالات متحده آمریکا باید قوی بماند و به‌همین دلیل است که ما وارد این مذاکرات شده‌ایم تا خوشبختانه آنها را از رسیدن به بمب اتم باز داریم. چیزی که برای جامعه جهانی به‌هیچ‌وجه قابل‌قبول نیست و نباید برای کسی قابل‌قبول باشد.
ما باید متحد باشیم و باید به آنها پیام بسیار با قدرتی بفرستیم که اگر آنها با صداقت به پای میز مذاکرات نیایند، طعم قدرت آمریکا را خواهند چشید، تا ما نتیجه‌یی را که می‌خواهیم به‌دست بیاوریم.
من یکی از امضاء کنندگان اصلی قانون “کرک – منندز” هستم که می‌دانم شما با آن آشنا هستید. این قانونی است که تحریمات را چندین برابر قویتر خواهد کرد. این یک مسألهٴ حزبی نیست، ما باید فراحزبی عمل کنیم. این چیزی است که به هر دو حزب نیاز دارد و من از همکارانی که می‌خواهند این را به یک مسألهٴ حزبی تبدیل کنند می‌گویم که این مسأله‌یی است که نمی‌تواند حزبی باشد. ما باید بر سر این مسأله متحد بمانیم.
بنابراین ما رأی‌گیری در مورد این قانون را به تعویق انداخته‌ایم تا ببینیم نتیجه این مذاکرات چه می‌شود. ولی زمان ما نامحدود نیست. من فکر می‌کنم ما توسط تحریمها توانستیم رژیم ایران را به پای میز مذاکره بکشیم. ولی زمان محدود است و زمان اقدام فرا رسیده است. چرا می‌گویم زمان محدود است؟ چون با توجه به تجربیات من در دولت و مذاکرات، اگر شما زمان مذاکرات را 2ماه، 6ماه یا یک سال در نظر بگیرید، فارغ از این‌که چه مدت زمانی را در نظر گرفته‌اید، تمام تصمیم‌گیریها در دو هفته آخر شکل خواهد گرفت. پس ما نمی‌توانیم مذاکرات را کش بدهیم.
من مطمئناً کسی خواهم بود که در این مورد اعتراض خواهم کرد. ما به رئیس‌جمهور و تیم مذاکره کننده، برای مدت کوتاهی، وقت و فضای مناسبی، بسته به نتیجه این مذاکرات خواهیم داد. همکاران من و من معتقد هستیم که کنگره آمریکا باید در لغو تحریمهایی که توسط آمریکا اعمال می‌شود، نقش داشته باشد. قوه مقننه باید در تصمیم نهایی سهیم باشد.
پیش از آن‌که بروم دوست دارم از استقامت و پایداری شما تشکر کنم. از سازمان شما متشکرم و متشکرم از این‌که این مسأله را همیشه برای کنگره و مردم این کشور روشن و مشخص کرده‌اید.
شما صدای در گلو خفه شده مردم ایران هستید. شما صدای مردمی هستید که توسط رژیم ایران سرکوب می‌شوند. رژیمی که برای انسانها، برای رویاهایشان و امیدشان به زندگی بهتر ارزشی قائل نیست. شما صدای آنان هستید.
لطفاً این صدا را به‌گوش همه برسانید و من به شما تعهد می‌دهم که در هر قدم در کنار شما و همراه شما باشم. من پشتیبان شما خواهم بود.
خیلی متشکرم.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/a55b81e0-1ecb-41f8-8a83-6fa6ddb15435"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات