728 x 90

-

تشدید جنگ در رأس نظام، در آستانهٴ ضرب‌الاجل

-

رفسنجانی -خامنه ای
رفسنجانی -خامنه ای
به نظر می‌رسد که رژیم هر چه به ضرب‌الاجل و موعد تعیین‌تکلیف نزدیکتر می‌شود، بحران درونی‌اش شدت و عمق بیشتری پیدا می‌کند. نشانهٴ تعمیق بحران، از یک سو بارزتر شدن شکاف در رأس رژیم است و از سوی دیگر تشدید حملات باندها به یکدیگر. در حال حاضر، باند ولی‌فقیه به جای حمله به روزنامه‌ها و مقاله‌نویسهای باند رقیب، یا به جای ایراد و اعتراض به تیم مذاکره کننده، مستقیماً رفسنجانی را که رأس این باند است، با تیزترین و با گزنده‌ترین کلمات، هدف قرار می‌دهند. مثلاً تیتر یکی از روزنامه‌های باند خامنه‌ای این بود: «نتانیاهو در واشینگتن هاشمی در تهران». البته این عبارت، در واکنش به حرف رفسنجانی بود که در یک سخنرانی علنی گفت: «دلواپسان با نتانیاهو همزبانی می‌کنند». رفسنجانی در آن سخنان، نوک حمله خود را متوجه مجلس رژیم که مهره‌های دلواپس در آن سنگر گرفته‌اند، کرد و گفت: «تریبون مجلس هم که باز است و هر چه بخواهند می‌گویند و میلیونها نفر از مردم می‌شنوند. و بعضی از دروغ‌ها نیز باور می‌شود» (روزنامه سیاست روز ـ 13اسفند).

این سخنان رفسنجانی واکنش بسیار تند و بلافاصله دلواپسان را در پی داشت. نقوی حسینی عضو کمیسیون امنیت مجلس، اظهارات رفسنجانی را «سخیف» خواند و از او خواست که به‌خاطر این حرفها از اعضای مجلس عذرخواهی کند. آخوند رسایی در پاسخ متقابل به رفسنجانی گفت: «ما با نتانیاهو همصدا شدیم یا کسانی که در کودتای فتنه سال 88 با آنها همصدا شدند؟ و در جریان ضد سوریه دقیقاً اتهاماتی را که آنها به بشار اسد می‌زدند اینها زدند؟». رسایی اتهام دروغگویی را هم به خود رفسنجانی برگرداند و گفت: «دروغ را آنهایی گفتند که ادعای تقلب کردند، در رأس اینها هم آقای هاشمی بودند». و یا پاسدار شریعتمداری به رفسنجانی گفت: دیگر «یکی از استوانه‌های نظام» نیستی و از آن «سکوی بلند» به «عضویت یک گروه سیاسی» تنزل کرده ای. (کیهان 14اسفند)

البته حمله باند خامنه‌ای به رفسنجانی تنها به این موارد محدود نمی‌شود و از جمله او را به‌خاطر دست داشتن در فساد و سکوت درباره پرونده پسرش مهدی و جانبداری از او مورد طعنه و حمله قرار می‌دهند.

اگر چه در این جنگ، به ظاهر خامنه‌ای حضور ندارد، اما در اعماق، جنگ اصلی بین رفسنجانی و خامنه‌ای است، اما چرا شخص خامنه‌ای در این مقطع علناً هدف قرار نمی‌گیرد؟ زیرا او با مواضع دوگانه در تمامی اظهاراتش باعث شده که هر دو باند به او استناد کرده و حرفهای او را بر سر باند دیگر چماق کند.

خامنه‌ای هر بار که ظاهر می‌شود و از اتمی می‌گوید، از یک طرف نسبت به مذاکرات و توافق ترشرویی نشان می‌دهد، اما از طرف دیگر و در همان حال از تیم مذاکره‌کننده حمایت و تعریف و تمجید می‌کند. تا آنجا که رفسنجانی در اظهارات اخیر خود، حمایت خامنه‌ای ازتیم مذاکره‌کننده را به رخ دلواپسان می‌کشید و با تکرار همان حرف همیشگی تیم مذاکره‌کننده می‌گوید مذاکرات «با حمایت مقام رهبری» پیش می‌رود.
واقعیت این است که خامنه‌ای به تعبیر خودش در سه کنج گیر افتاده است. نه می‌تواند صریحاً با مذاکرات و با توافق مخالفت کند، چون همان‌طور که باند رفسنجانی ـ روحانی می‌گویند خامنه‌ای هم می‌داند که اگر قرار بر توافق باشد، این شانس آخر است و اوباما آخرین کسی است که می‌تواند با رژیم معامله کند، اما از طرف دیگر خامنه‌ای نمی‌تواند از بمب اتمی یعنی تنها ضامن استراتژیک بقای رژیمش دست بردارد و همان‌طور که دلواپسان می‌گویند این را خودکشی تلقی می‌کند. همین وضعیت را یکی از مهره‌های باند خامنه‌ای، به نام ایزدی طی گفتگویی در تلویزیون رژیم (12اسفند) چنین بیان کرد که فرق نتانیاهو با اوباما این است که نتانیاهو می‌گوید من می‌خواهم با دست خودم طناب را به گردن رژیم ایران بیندازم، اما اوباما می‌گوید اجازه بدهید رژیم ایران خودش طناب را به گردن خودش بیندازد.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/887f1f67-fa40-476d-b769-47f6f21f49a4"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات