728 x 90

-

«بگم؟! بگم؟!» در نظام ولایت به ‌کجا راه می‌برد؟

-

پرونده اختلاس پاسدار محمدرضا رحیمی
پرونده اختلاس پاسدار محمدرضا رحیمی
دست رو کردن متقابل باندهای غارتگر حاکم از زمان محکومیت قضایی رحیمی معاون اول رئیس‌جمهور نظام ولایت اوجی دوباره گرفته است. روزی نیست که حریفان، پرونده جدیدی از دزدیهای حیرت‌انگیز یکدیگر را روی دایرهٴ افشا نریزند.
گوشه‌یی از آنچه که در روزنامه‌های باندهای رقیب طی چند روز اخیر برملا شده، به‌راستی سرگیجه‌آور است:
«در ماجرای پترو پارس و در آغاز دهه هشتاد 8میلیارد دلار رانت در اختیار عوامل یک حزب معروف قرار گرفت!» (سرمقاله کیهان خامنه‌ای ـ 15بهمن 93).
عضو ناظر مجلس ارتجاع در شورای پول و اعتبار: «دست‌اندازی 3هزار میلیاردی به منابع صندوقهای قرض‌الحسنه» (روزنامه قدس ـ14بهمن 93)
احمد توکلی: مهدی هاشمی 5میلیون دلار رشوه گرفته است» (روزنامه جوان ـ 15بهمن 93)
باهنر (نایب‌رئیس مجلس ارتجاع) دریافت پول از رحیمی را تکذیب نکرد. (روزنامه مردم‌سالاری ـ14بهمن 93)
این جریان گسترده و حیرت‌انگیز که جهانگیری معاون اول روحانی، آن را «بزرگترین فساد قرن» (روزنامه «هدف و اقتصاد» ـ14بهمن 93) توصیف کرد، دو ویژگی مهم دارد:
اول این‌که ابعاد و مبالغ دزدی و اختلاس به‌راستی عجیب و غریب و در تاریخ معاصر بی‌مانند است، آن‌چنان که اکنون دیگر واحد «هزار میلیارد» در مورد اختلاسها عادی شده و تعجبی برنمی‌انگیزد. فسادی که نمونهٴ مشابهی در هیچ جای دنیا (بجز عراق تحت حکومت مالکی) که آن‌هم دنبالة همین فساد محسوب می‌شود، ندارد.
دوم این‌که باندهای رژیم خودشان افشاگر ابعاد و نمودهای مختلف این «دریای فساد» هستند؛ گویاترین تصویر از این فساد فراگیر را چندی پیش خود رفسنجانی به‌دست داد که گفت «‌فقط گاهی قطعاتی از کوه یخ غرق در دریای فسادها گفته می‌شود» (ایسنا ـ 25آذر 93). یک نمونهٴ مهم هم افشای رشوه گرفتن 170 ـ 180نفر از اعضای مجلس ارتجاع در جریان اعلام محکومیت رحیمی است. باهنر عضو هیأت‌رئیسه مجلس آخوندی که اسمش در میان رشوه‌بگیران درآمده، تهدید کرده است که اگر این روند ادامه یابد، او هم آن چه را که نباید خواهد گفت. از بیان تک‌تک نمونه‌ها که متعدد است می‌گذریم و به این سؤال می‌پردازیم که چرا باندهای حاکم خود به افشای این نمونه‌های عظیم چپاول می‌پردازند و این‌چنین تیشه به ریشهٴ تمامیت رژیم نهاده‌اند؟ چرا خود خامنه‌ای هم سکوت کرده و هیچ اقدامی در جهت مهار این «بگم بگم» خطرناک برای نظامش نمی‌کند؟ آیا نگران آثار و عواقب اجتماعی برملا شدن این دزدیها و شعله‌ور شدن آتش خشم میلیونها مردمی که محتاج نان شب خود می‌باشند، نیست؟!
جواب این است که خامنه‌ای اگر وارد شود و فرمان مجازات جدی دست‌اندرکاران فساد به‌ویژه در بالاترین سطوح نظام را ندهد، مانند ریختن بنزین بر روی آتش خشم انفجاری مردم است. و اگر بخواهد حتی یک مورد مجازات جدی را عملی کند، قطعاً آتش «بگم بگم» برخاسته در رژیم به سرعت به عبای خودش نیز خواهد رسید چرا که همه می‌دانند بالاترین دزدیهای که شکل نهادینه هم دارد، توسط بیت ولایت صورت می‌گیرد. این موضوعی است که بارها به‌اشکال مختلف منابعی از خود رژیم به آن اشاره کرده‌اند. بنابراین در چنین محذوریت خفه‌کننده‌یی است که خامنه‌ای نمی‌تواند به‌صحنه بیاید در مورد این افتضاحات ما فوق تصور چیزی به زبان بیاورد.
اما آیا سکوت در این مورد می‌توان درد خامنه‌ای دوا کند؟ جواب این سؤال جواب به همان نتیجه‌یی است که در پایان بحث و بررسی در مورد هر یک از بحرانهای رژیم به آن می‌رسیم. نظام ولایت در بن‌بستهای همه‌جانبه گرفتار است و تا روزی که به‌دست مردم و مقاومت ایران به‌زباله‌دان تاریخ پرتاب شود، راهی برای برون‌رفت از این بن‌بستها نخواهد یافت.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/3189bd92-8775-4934-97ef-76b689bd9695"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات