گردهمایی اخیر وزيران و مهرههای دولتهای رفسنجانی و آخوند محمد خاتمی را باید در چارچوب تلاش رفسنجانی برای کسب قدرت بیشتر در خبرگان و مجلس آینده رژیم، ارزیابی کرد.
این افراد سالیان بود که در تعادل قوای درونی رژیم به محاق رفته بودند، اما اکنون با حمایت رفسنجانی میتوانند چنین نمایشهايی را برگزار کنند و طی آن علیه باند ولیفقیه و در تأیید سیاستهای وابسته گرایانه باند رفسنجانی- روحانی موضعگیری کنند.
حرف آنان عمدتاً حرفهای رفسنجانی مبنی بر رعایت «حق الناس» (حق رفسنجانی و باند مربوطه) است که در انتخابات آتی مجلس رژیم و در کادر شرکت باندهای درونی رژیم و معتقدان به اصل ولایتفقیه درانتخابات، حق آنان در ”رقابتی قانونمند“ محفوظ بماند.
این عناصر ضمن اشاره به انحصارطلبی باند خامنهای مبنی بر حذف رقبای درونی نظام، از وزارت کشور دولت آخوند حسن روحانی خواستند تا نسبت به تأثیر سوء شائبهٴ گرایشهای سیاسی مسئولان و دستاندرکاران اجرایی انتخابات ”رفع نگرانی کند.“ مقامات و مهرههای سابق نظام در دولتهای خاتمی و رفسنجانی، ضمن سرسپاری به رهنمودهای ولیفقیه در زمینهٴ بحران هستهیی، مدعی هستند که نظام ولایت ”پرچمدار گفتگوی تمدنها و حامی ایده جهان عاری از خشونت“ است وحرف آنان این است که باند ولیفقیه نیز به خطی که رفسنجانی- روحانی برای زهر خور کردن ولیفقیه پیش میبرند گردن بگذارد.
در زمینههای دیگر نیز شعر و شعارهایی داده شده است که عمدتاً جنبه شعاری علیه باند خامنهای دارد، تا اینکه در حاکمیت نظام ولایتفقیه مطلقاً چشماندازی برای تحقق حتی یک مورد از آنها وجود داشته باشد.
بنابراین آنچه که برای آنها نقد است بازارگرمی برای سیاستهای رفسنجانی- روحانی و تلاش این باند برای کسب بیشتر قدرت و زهرخور کردن کامل ولیفقیه و پیش برد خط وابستهگرایی باند است.
این جماعت همچنین بر حفظ ”جایگاه رهبران و بزرگانی که سرمایه اجتماعی و ملی این جریان محسوب میشوند“ تأکید میکند که درتایید خواست اصلی رفسنجانی از خامنهای است که میبایست ”حق الناس“ او رعایت شود و...
موضوع دیگری که آنان خود را مدعی آن میدانند به اصطلاح ”مردمسالاری دینی“ است، بدیهی است این خواست از خامنهای و باندش بهمعنای زیرآب زدن تلویحی ولایت خامنهای و حق انحصاری او درنمایندگی دراندیشههای ارتجاع آخوندی است که این عناصر از آن به عنوان ”مردم سالاری دینی“ نام میبرند.
این حرف شرکت کنندگان در همایش هم که مدعیاند «افتخار پیشتازی و پیشکسوتی در دفاع از خط اصیل خمینی را در کارنامه دارند“ به جهت اطمینان دادن به باندهای رقیب طرح میشود تا به آنها یادآوری کنند که این جماعت هم در نهایت بهدنبال حفظ نظام آخوندی هستند.
رفسنجانی ضمن دادن پیامی به این همایش آن را به فال نیک میگیرد و اظهار امیدواری میکند: ”گردهماییها و نشستهایی از این نوع“ در آینده برگزار شود تا بتواند سلایق مختلف در نظام آخوندی که او بهعنوان ”سلایق مختلف داخل خانواده انقلاب و نظام اسلامی“ نام میبرد موجب تضارب آرای درونی نظام شود!
رفسنجانی روی این نکته تأکید دارد که وزارت کشور رژیم زمینه را برای شرکت باندهای درونی رژیم در انتخابات فراهم آورد تا ”حقیقتاً حق الناس“ محسوب شود.
رفسنجانی همچنین ”براجرای تام وتمام همه اصول قانون اساسی“ نظام ولایت تأکید میکند تا با اجرای قانون اساسی که مبنای آن غصب حق حاکمیت مردم ایران توسط خمینی است، او و عناصر هم خطش به حقالسهم خود برسند.
سر بر آوردن این عناصر و حمایت آنان از خط وابسته گرایانه دولت روحانی و باند رفسنجانی، بیانگر ضعف خامنهای و شکستن هیمنهاش بر نظام و باندهای درونی آن است که در آینده نیز بیش از پیش موقعیت او در میان باندهای درونی نظام تضعیف میشود. اکنون خامنهای درمنگنه فشار دو دسته درونی رژیم قرار گرفته است، از یک طرف دلواپسان باندش سیاست مذاکرات اتمی دولت روحانی را که تماماً مورد تأیید خامنهای است زیرضرب میبرند، و پس از هر دور از مذاکرات زبانشان درازتر می شود، از طرف دیگر تحت فشار رفسنجانی و ایادیاش قرار دارد که حقالسهم آنها را بیش از اینکه میهد بدهد.
وضعیت طلسمشکستگی و ضعف موقعیت خامنهای به حدی است که کسانی که سالها پس از وقایع سال 88 نمیتوانستند علیه سیاستهای ولیفقیه ابراز نظر جدی بکنند، اکنون زیر حمایت از سیاستهای ”اعتدالگرانه“ روحانی و ”مصلحت گرایانه“ رفسنجانی علیه خامنهای وسیاستهایش سر برآوردهاند و همنوا و همراه با این باند حقالسهم میخواهند.
این افراد سالیان بود که در تعادل قوای درونی رژیم به محاق رفته بودند، اما اکنون با حمایت رفسنجانی میتوانند چنین نمایشهايی را برگزار کنند و طی آن علیه باند ولیفقیه و در تأیید سیاستهای وابسته گرایانه باند رفسنجانی- روحانی موضعگیری کنند.
حرف آنان عمدتاً حرفهای رفسنجانی مبنی بر رعایت «حق الناس» (حق رفسنجانی و باند مربوطه) است که در انتخابات آتی مجلس رژیم و در کادر شرکت باندهای درونی رژیم و معتقدان به اصل ولایتفقیه درانتخابات، حق آنان در ”رقابتی قانونمند“ محفوظ بماند.
این عناصر ضمن اشاره به انحصارطلبی باند خامنهای مبنی بر حذف رقبای درونی نظام، از وزارت کشور دولت آخوند حسن روحانی خواستند تا نسبت به تأثیر سوء شائبهٴ گرایشهای سیاسی مسئولان و دستاندرکاران اجرایی انتخابات ”رفع نگرانی کند.“ مقامات و مهرههای سابق نظام در دولتهای خاتمی و رفسنجانی، ضمن سرسپاری به رهنمودهای ولیفقیه در زمینهٴ بحران هستهیی، مدعی هستند که نظام ولایت ”پرچمدار گفتگوی تمدنها و حامی ایده جهان عاری از خشونت“ است وحرف آنان این است که باند ولیفقیه نیز به خطی که رفسنجانی- روحانی برای زهر خور کردن ولیفقیه پیش میبرند گردن بگذارد.
در زمینههای دیگر نیز شعر و شعارهایی داده شده است که عمدتاً جنبه شعاری علیه باند خامنهای دارد، تا اینکه در حاکمیت نظام ولایتفقیه مطلقاً چشماندازی برای تحقق حتی یک مورد از آنها وجود داشته باشد.
بنابراین آنچه که برای آنها نقد است بازارگرمی برای سیاستهای رفسنجانی- روحانی و تلاش این باند برای کسب بیشتر قدرت و زهرخور کردن کامل ولیفقیه و پیش برد خط وابستهگرایی باند است.
این جماعت همچنین بر حفظ ”جایگاه رهبران و بزرگانی که سرمایه اجتماعی و ملی این جریان محسوب میشوند“ تأکید میکند که درتایید خواست اصلی رفسنجانی از خامنهای است که میبایست ”حق الناس“ او رعایت شود و...
موضوع دیگری که آنان خود را مدعی آن میدانند به اصطلاح ”مردمسالاری دینی“ است، بدیهی است این خواست از خامنهای و باندش بهمعنای زیرآب زدن تلویحی ولایت خامنهای و حق انحصاری او درنمایندگی دراندیشههای ارتجاع آخوندی است که این عناصر از آن به عنوان ”مردم سالاری دینی“ نام میبرند.
این حرف شرکت کنندگان در همایش هم که مدعیاند «افتخار پیشتازی و پیشکسوتی در دفاع از خط اصیل خمینی را در کارنامه دارند“ به جهت اطمینان دادن به باندهای رقیب طرح میشود تا به آنها یادآوری کنند که این جماعت هم در نهایت بهدنبال حفظ نظام آخوندی هستند.
رفسنجانی ضمن دادن پیامی به این همایش آن را به فال نیک میگیرد و اظهار امیدواری میکند: ”گردهماییها و نشستهایی از این نوع“ در آینده برگزار شود تا بتواند سلایق مختلف در نظام آخوندی که او بهعنوان ”سلایق مختلف داخل خانواده انقلاب و نظام اسلامی“ نام میبرد موجب تضارب آرای درونی نظام شود!
رفسنجانی روی این نکته تأکید دارد که وزارت کشور رژیم زمینه را برای شرکت باندهای درونی رژیم در انتخابات فراهم آورد تا ”حقیقتاً حق الناس“ محسوب شود.
رفسنجانی همچنین ”براجرای تام وتمام همه اصول قانون اساسی“ نظام ولایت تأکید میکند تا با اجرای قانون اساسی که مبنای آن غصب حق حاکمیت مردم ایران توسط خمینی است، او و عناصر هم خطش به حقالسهم خود برسند.
سر بر آوردن این عناصر و حمایت آنان از خط وابسته گرایانه دولت روحانی و باند رفسنجانی، بیانگر ضعف خامنهای و شکستن هیمنهاش بر نظام و باندهای درونی آن است که در آینده نیز بیش از پیش موقعیت او در میان باندهای درونی نظام تضعیف میشود. اکنون خامنهای درمنگنه فشار دو دسته درونی رژیم قرار گرفته است، از یک طرف دلواپسان باندش سیاست مذاکرات اتمی دولت روحانی را که تماماً مورد تأیید خامنهای است زیرضرب میبرند، و پس از هر دور از مذاکرات زبانشان درازتر می شود، از طرف دیگر تحت فشار رفسنجانی و ایادیاش قرار دارد که حقالسهم آنها را بیش از اینکه میهد بدهد.
وضعیت طلسمشکستگی و ضعف موقعیت خامنهای به حدی است که کسانی که سالها پس از وقایع سال 88 نمیتوانستند علیه سیاستهای ولیفقیه ابراز نظر جدی بکنند، اکنون زیر حمایت از سیاستهای ”اعتدالگرانه“ روحانی و ”مصلحت گرایانه“ رفسنجانی علیه خامنهای وسیاستهایش سر برآوردهاند و همنوا و همراه با این باند حقالسهم میخواهند.