سقوط شدید قیمت نفت، بحران اقتصادی رژیم آخوندی را وارد مرحله تازهیی کرده است. تاثیرات این مسأله که رژیم ابتدا سعی میکرد آن را کم اهمیت جلوه دهد، آنچنان است که مهرهها و رسانههای رژیم را مجبور به اعتراف به تاثیرات عمیق این چالش جدید بر اقتصاد ورشکسته رژیم کرده است چالشی که تلویزیون سی.ان.ان 17 دی 93 آن را تحت عنوان ”برندگان و بازندگان کاهش نفت“ بیان کرده است: ”ایران است که محدود شده است.. پس این به ایران ضربه وارد خواهد کرد. رشد اقتصادی این کشور بیش از 8 درصد سقوط کرده است و حسن روحانی تحت فشار بسیار قرار گرفته، تا هم تلاش کند اقتصاد را رشد بدهد و هم تحریمها را بردارد“.
دولت که با بوق و کرنا بودجه بدون کسری را به مجلس داده بود، با عقبنشینی از این مساله، تاثیر کاهش قیمت نفت را با اعلام کسری بودجه، بارز کرد. سخنگوی دولت روحانی نیز از عدم تحقق 31هزارمیلیارد تومان از درآمدهای پیشبینی شده دولت در بودجه سال 93 خبر داد و گفت «بهطور طبیعی سختیهایی وجود خواهد داشت». (خبرگزاری ایرنا17 دی93)
قائم مقام بانک مرکزی رژیم نیز ۱۵ دی 93 گفت که اثر واقعی کاهش قیمت نفت در ماههای پایانی سال بروز خواهد کرد و « از روی ناچاری اثر بیشتر آن در مورد بودجههای عمرانی است».
مسعود نیلی یکی ازکارشناسان اقتصادی باند رفسنجانی- روحانی که تلویزیون شبکه دو رژیم از او به عنوان مشاور اقتصادی روحانی نام میبرد، 14دی 93 به این شبکه گفت: ”کاهش قیمت نفت یعنی کمتر شدن منابع عمومی در اقتصاد ، کمتر شدن منابع عمومی هم معنیاش اینست که سرمایهگذاری در اقتصاد ما تحتتأثیر تحولات بازار نفت قرار خواهد گرفت“
یحیی آل اسحاق یکی از کارشناسان و مهرههای وابسته به باند خامنهای نیز بر تاثیر کاهش قیمت نفت براقتصاد درهم شکسته رژیم تأکید میکند و در این رابطه میگوید ”در ایران بهدلیل آن که مقدار زیادی از برنامههای اقتصادی بهویژه بودجه کشور متصل به درآمدهای نفتی است بیشتر تأثیرات کاهش قیمت نفت را احساس میکنیم. لازم به اشاره است که قیمت ارز هم در زندگی اقتصادی و هم در قالب بودجه دولتی تأثیرگذار است و بهطور کلی بر اقتصاد کلان ما تأثیر میگذارد چرا که عرضه و تقاضای ارز در داخل قیمت ارز را تعیین میکند و در حال حاضر با وجود کاهش درآمدهای ارزی و افزایش تقاضای آن موجب میشود تا قیمت ارز افزایش پیدا کند و بالارفتن قیمت ارز در حوزههای مختلف اقتصادی کشور را بهدنبال دارد بدین معنا که بر صادرات واردات، تولیدکننده و مصرفکننده هر کدام بهگونهیی تأثیرگذار است“ (روزنامه آرمان 13 دی 93)
روزنامه حکومتی مردمسالاری 20 دی 93 نیز در مورد تاثیر کاهش قیمت نفت براقتصاد رژیم مینویسد: ”میبایست بدین نکته اساسی اشاره نمود که کاهش قیمت نفت برای کشور جمهوری اسلامی ایران علاوه بر تبعاتی همچون کسری بودجه، تورم و رکود اقتصادی در منابع نفتی به کاهش سرمایهگذاریهای نفت و گاز منتهی خواهد شد. چنین حجمی از کاهش سرمایهگذاری در کنار موج تحریمهای گذشته و از دست رفتن سهم بازار ایران میتواند آسیبهای جبران ناپذیری را بر منابع و توان اقتصادی کشور وارد کند“
این روزنامه باند رفسنجانی نه تنها به اثرات مخرب کاهش قیمت نفت براقتصاد رژیم اعتراف میکند بلکه به کاهش نقش سیاسی رژیم و تبدیل آن به یک بازیگر فرعی نیز اشاره میکند و مینویسد: ”با توجه به ابعاد مؤثر کاهش قیمت نفت به نظر میرسد در گامهای بعدی تهدید و بحران در سرمایهگذاریهای بر منابع نفت و بهتدریج از دست رفتن جایگاه واقعی جمهوری اسلامی ایران بر کریدور انرژی را تشدید نموده و میتواند در مراحل بعدی یکی از بزرگترین دارندگان نفت و گاز دنیا را به یک بازیگر فرعی در تولید و صادرات نفت تبدیل کند. چنین وضعیتی بدون شک ناشی از عدم تحلیل صحیح اوضاع و روندهای بازار جهانی نفت و همچنین عدم رفتار شناسی بازیگران مهم مصرف جهانی نفت و گاز است“.
واضح است که کاهش قیمت در زمینههای دیگر اقتصادی از جمله کاهش قیمت محصولات پتروشیمی که دومین منبع درآمد برای رژیم است تاثیر سوء خواهد گذاشت زیرا کاهش قیمت نفت لاجرم به کاهش قیمت محصولات پتروشیمی نیز راه خواهد برد که این هم به نوبه خود فشار مضاعفی براقتصاد درگل فرو رفته رژیم وارد خواهد کرد. تبعات اقتصادی و سیاسی کاهش قیمت نفت برای نظام آخوندی آنچنان شدید است که ولیفقیه ارتجاع دردیدار با رئیسجمهوری ونزوئلا نگرانی خود را از عواقب سقوط قیمت نفت ابراز کرد و گفت: ”کاهش عجیب قیمت نفت در یک مدت کوتاه حرکتی سیاسی و غیراقتصادی است. دشمنان مشترک ما از نفت بهعنوان یک حربه سیاسی استفاده میکنند و قطعاً در این کاهش شدید قیمت نفت نقش دارند“.
دولت که با بوق و کرنا بودجه بدون کسری را به مجلس داده بود، با عقبنشینی از این مساله، تاثیر کاهش قیمت نفت را با اعلام کسری بودجه، بارز کرد. سخنگوی دولت روحانی نیز از عدم تحقق 31هزارمیلیارد تومان از درآمدهای پیشبینی شده دولت در بودجه سال 93 خبر داد و گفت «بهطور طبیعی سختیهایی وجود خواهد داشت». (خبرگزاری ایرنا17 دی93)
قائم مقام بانک مرکزی رژیم نیز ۱۵ دی 93 گفت که اثر واقعی کاهش قیمت نفت در ماههای پایانی سال بروز خواهد کرد و « از روی ناچاری اثر بیشتر آن در مورد بودجههای عمرانی است».
مسعود نیلی یکی ازکارشناسان اقتصادی باند رفسنجانی- روحانی که تلویزیون شبکه دو رژیم از او به عنوان مشاور اقتصادی روحانی نام میبرد، 14دی 93 به این شبکه گفت: ”کاهش قیمت نفت یعنی کمتر شدن منابع عمومی در اقتصاد ، کمتر شدن منابع عمومی هم معنیاش اینست که سرمایهگذاری در اقتصاد ما تحتتأثیر تحولات بازار نفت قرار خواهد گرفت“
یحیی آل اسحاق یکی از کارشناسان و مهرههای وابسته به باند خامنهای نیز بر تاثیر کاهش قیمت نفت براقتصاد درهم شکسته رژیم تأکید میکند و در این رابطه میگوید ”در ایران بهدلیل آن که مقدار زیادی از برنامههای اقتصادی بهویژه بودجه کشور متصل به درآمدهای نفتی است بیشتر تأثیرات کاهش قیمت نفت را احساس میکنیم. لازم به اشاره است که قیمت ارز هم در زندگی اقتصادی و هم در قالب بودجه دولتی تأثیرگذار است و بهطور کلی بر اقتصاد کلان ما تأثیر میگذارد چرا که عرضه و تقاضای ارز در داخل قیمت ارز را تعیین میکند و در حال حاضر با وجود کاهش درآمدهای ارزی و افزایش تقاضای آن موجب میشود تا قیمت ارز افزایش پیدا کند و بالارفتن قیمت ارز در حوزههای مختلف اقتصادی کشور را بهدنبال دارد بدین معنا که بر صادرات واردات، تولیدکننده و مصرفکننده هر کدام بهگونهیی تأثیرگذار است“ (روزنامه آرمان 13 دی 93)
روزنامه حکومتی مردمسالاری 20 دی 93 نیز در مورد تاثیر کاهش قیمت نفت براقتصاد رژیم مینویسد: ”میبایست بدین نکته اساسی اشاره نمود که کاهش قیمت نفت برای کشور جمهوری اسلامی ایران علاوه بر تبعاتی همچون کسری بودجه، تورم و رکود اقتصادی در منابع نفتی به کاهش سرمایهگذاریهای نفت و گاز منتهی خواهد شد. چنین حجمی از کاهش سرمایهگذاری در کنار موج تحریمهای گذشته و از دست رفتن سهم بازار ایران میتواند آسیبهای جبران ناپذیری را بر منابع و توان اقتصادی کشور وارد کند“
این روزنامه باند رفسنجانی نه تنها به اثرات مخرب کاهش قیمت نفت براقتصاد رژیم اعتراف میکند بلکه به کاهش نقش سیاسی رژیم و تبدیل آن به یک بازیگر فرعی نیز اشاره میکند و مینویسد: ”با توجه به ابعاد مؤثر کاهش قیمت نفت به نظر میرسد در گامهای بعدی تهدید و بحران در سرمایهگذاریهای بر منابع نفت و بهتدریج از دست رفتن جایگاه واقعی جمهوری اسلامی ایران بر کریدور انرژی را تشدید نموده و میتواند در مراحل بعدی یکی از بزرگترین دارندگان نفت و گاز دنیا را به یک بازیگر فرعی در تولید و صادرات نفت تبدیل کند. چنین وضعیتی بدون شک ناشی از عدم تحلیل صحیح اوضاع و روندهای بازار جهانی نفت و همچنین عدم رفتار شناسی بازیگران مهم مصرف جهانی نفت و گاز است“.
واضح است که کاهش قیمت در زمینههای دیگر اقتصادی از جمله کاهش قیمت محصولات پتروشیمی که دومین منبع درآمد برای رژیم است تاثیر سوء خواهد گذاشت زیرا کاهش قیمت نفت لاجرم به کاهش قیمت محصولات پتروشیمی نیز راه خواهد برد که این هم به نوبه خود فشار مضاعفی براقتصاد درگل فرو رفته رژیم وارد خواهد کرد. تبعات اقتصادی و سیاسی کاهش قیمت نفت برای نظام آخوندی آنچنان شدید است که ولیفقیه ارتجاع دردیدار با رئیسجمهوری ونزوئلا نگرانی خود را از عواقب سقوط قیمت نفت ابراز کرد و گفت: ”کاهش عجیب قیمت نفت در یک مدت کوتاه حرکتی سیاسی و غیراقتصادی است. دشمنان مشترک ما از نفت بهعنوان یک حربه سیاسی استفاده میکنند و قطعاً در این کاهش شدید قیمت نفت نقش دارند“.