عادیسازی و برقراری رابطه بین کوبا و آمریکا پس از50سال در میان مهرهها و رسانههای باند رفسنجانی- روحانی، بازتاب وسیعی همراه با حسرت به دلی به همراه داشته است.
روزنامه اعتماد وابسته به این باند10دی93 در مطلبی بهنوشته علی خرم سفیر اسبق رژیم در سازمان ملل، ضمن استقبال از برقراری رابطه بین آمریکا و کوبا و ضمن تعریف و تمجید از باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا، سیاست او در در زمینه اعطای حقوق استثنایی به ١٥ میلیون مهاجر داخل آمریکا را ”گامی شجاعانه و انعطاف خود در برابر مسایل انسانی در مقایسه با منافع اقتصادی“ و برقراری ارتباط با کوبا را ”عبور از تابوی دیرینه“ دانسته است. این مهره باند رفسنجانی- روحانی پس از این مقدمه چینی به اصل موضوع مورد نظر میپردازد و مینویسد ”دو پروژه ناتمام دیگری برای آقای اوباما در این دو سال باقیمانده است: پروژه ایجاد ارتباط دوستانه با ایران و پروژه خنثیسازی رابطه خصمانه با کره شمالی“. که پروژه ارتباط دوستانه با ایران ”مستقیماً با منافع و امنیت ملی آمریکا مربوط و مرتبط میباشد“.
علی خرم نتیجهگیری میکند: ”دو سال باقیمانده ریاستجمهوری آقای اوباما برای ایران در صورت استفاده بهینه از آن میتواند یک فرصت تاریخی محسوب شود. یادمان نرود جهت اتخاذ تصمیمات بزرگ و تاریخی برای هر ملت نیاز به کلان نگری و عبور از جزییات دست و پاگیر و شکستن تابوهای دست ساخته است“.
روزنامه آرمان یکی دیگر از روزنامههای وابسته به این باند10 دی 93 نیز مینویسد: ”رابطه قطع شده ایران و آمریکا تا ابد پابرجا نخواهد بود. اینکه یک قطع رابطه بخواهد تا ابد فریز باشد، با اصول دیپلوماسی در تناقض است“.
این روزنامه آمال و آرزوی باند خود را از زبان مردم چنین بیان میکند: ”عادیسازی رابطه آمریکا با کوبا بعد از مبادله چند جاسوس و همزمان مطرح شدن مبادله یک جاسوس آمریکایی از سوی آمریکا در ایران، این احتمال را در مردم به وجود آورده که ایران نیز به سمت عادیسازی روابط با آمریکا پیش خواهد رفت“.
روزنامه مردمسالاری4 دی 93 نیز در مورد رابطه رژیم و آمریکا مینویسد: ”با توجه به تغییرات انجام شده در داخل و خارج از ایران میتواند برای ایالات متحده آمریکا ظرفیت جدیدی از قدرت چانهزنی و نقش مذاکره را باز تولید نماید. برای نخستین بار آمریکاییها از درون ایران یک صدا میشنوند که دولت و ملت و مجلس و مهمتر از همه رهبری از مذاکرات پشتیبانی نموده و آن را تصدیق مینمایند. پس خط آغاز ماراتن دیپلوماتیک نشانگر اراده طرفینی هر دو کشور است. از جانب دیگر ایرانیها و دولت حسن روحانی فیالواقع در پی گشایش پرونده هستهیی و بهدست آوردن گامهای عملی است تا بتواند از انرژی هستهیی صلحآمیز استفاده نماید و از هر اقدامی برای شفاف سازی اقدامات خود فروگذار نکرده است. پس به نظر میرسد زمان معامله بزرگ با ایران فرا رسیده است“.
روزنامههای باند رفسنجانی تلاش میکنند با مشابهت سازی روابط آمریکا و کوبا با روابط رژیم و آمریکا، این باور را در میان نیروهای رژیم بهوجود بیاورند که امکان برقراری رابطه با آمریکا وجود دارد همچنان که رابطه آمریکا با کوبا بعد از50سال عادی شد.
پیشتر نیز برخی از عناصر وابسته به این باند نظیر احمد شیرزاد و صادق زیبا کلام در دانشگاه تهران گامی فراتر از رسانههای این باند برداشتند و بهصراحت از لزوم دست کشیدن از پروژه اتمی سخن به میان آوردند و حتی این پروژه ضدملی را برای نظام هزینه آور دانستند و خیمهشب بازی گروگانگیری خمینی را نیز زیر علامت سؤال بردند.
اظهارنظر مهرهها و رسانههای باند رفسنجانی- روحانی در شبیهسازی رابطه آمریکا با کوبا، با رابطه رژیم با آمریکا، بازتاب آمال و آرزوهای سران این باند خصوصاً رفسنجانی است.
رفسنجانی برای حذف شعار مرگ بر آمریکا تلاش کرد و از انبان خاطراتش بیرون کشید که خمینی نیز با او موافق بوده است (کتاب صراحت نامه)
اکنون این سؤال پیش میآید که آرزو و حسرت چرا؟ آیا شکلگیری این رابطه راه را برای رژیم باز نمیکند و حلال مشکلاتش نیست؟ واقعیت این است که همین روحانی که بحث آرامش و گشایش میکند رسماً از اعدام روزافزون و فزاینده دفاع میکند و میداند که کمترین کوتاه آمدن از این مسیر مفهومش برای کلیت نظام چیست؟
آخوند سعیدی، نمایندهی خامنهای در سپاه پاسداران حفظ نظام آخوندی را در مقابلهجویی با جامعه جهانی عنوان کرد و گفت: ”اگر بخواهیم حاکمیت ولایتفقیه را پایدار نگهداریم و همچنان نفوذ استراتژیک (نظام) حفظ شود باید با همه توان در برابر استکبار بایستیم. مشکل آمریکا با ما مسأله هستهیی نیست... هستهیی بهانه است’.“ (30آذر93)
کیهان خامنهای در یادداشت روز۱۵آبان93 خود با حمله به باند رفسنجانی - روحانی نوشت” مدتها بود عدهیی راه افتاده بودند و دنبال پهن کردن فرش قرمز برای یانکیها بودند و هر شب خواب پنبهدانه میدیدند! آنقدر باورشان شده بود که تبلیغات ضدآمریکایی در سطح شهر را مانع رویای شیرینشان میدانستند! اما تصریح رهبر انقلاب بر اینکه «مذاکره صرفاً در موضوع هستهیی است ولاغیر، مهر بطلان بر این آرزوها زد“.
سایر مهرهها و رسانهها باند ولیفقیه نیز بر اینکه راه آویختن به آمریکا، عاقبتش فاتحه نظام آخوندی است تأکید دارند.
خبرگزاری تروریستی قدس (تسنیم) طی مقالهيی در مورد موضع باند رفسنجانی - روحانی نوشت: ”جماعت تجدیدنظرطلب سالهاست برای عادیسازی روابط ایران و آمریکا تلاش میکنند. اما هفته پیش که اخبار مربوط به برداشتن تحریمهای آمریکایی علیه کوبا رسانهیی شد، وارد مرحله تازهتری شد. بهگونهیی که رسانههای تجدیدنظرطلب طی دو هفته پیش بارها از مشابهتسازی ایران و کوبا سخن به میان آورده و القا میکنند که اگر ایران هم به مانند کوبا دست از بسیاری از اهداف و خواستههای بینالمللی خود بردارد! آمریکا تحریمهای بینالمللی علیه کشورمان را از میان خواهد برداشت. “
روزنامه سیاست روز یکی از رسانههای وابسته به باند خامنهای 7دی 93 ضمن حمله به رسانهها و مهرههای وابسته به رفسنجانی- روحانی مینویسد: ”در حالی که برخی محافل سیاسی و رسانهیی در تلاشند تا از سرگیری روابط کوبا و آمریکا را برای جمهوری اسلامی ایران نیز ترسیم کنند اما کارشناسان بر این عقیدهاند که با توجه به سازشناپذیری ملت ایران در برابر مستکبرین بهویژه آمریکاییها چنین مسألهيی برای روابط دیپلوماتیک کشورمان با آمریکا غیرقابل تحقق است... “.
واقعیت این است علت اینکه مسأله رابطه با آمریکا در حد حسرت و آرزو باقی مانده است و به گفته باند ولیفقیه غیرقابل تحقق است، ریشه در ماهیت نظام ولایتفقیه دارد که بهخوبی حس میکند که یک قدم عقب نشینی، مفهومش عقبنشینیهای بعدی و بازی با سرنوشت نظام است، این همان بنبست لاعلاجی است که رژیم در آن گیر افتاده است.
روزنامه اعتماد وابسته به این باند10دی93 در مطلبی بهنوشته علی خرم سفیر اسبق رژیم در سازمان ملل، ضمن استقبال از برقراری رابطه بین آمریکا و کوبا و ضمن تعریف و تمجید از باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا، سیاست او در در زمینه اعطای حقوق استثنایی به ١٥ میلیون مهاجر داخل آمریکا را ”گامی شجاعانه و انعطاف خود در برابر مسایل انسانی در مقایسه با منافع اقتصادی“ و برقراری ارتباط با کوبا را ”عبور از تابوی دیرینه“ دانسته است. این مهره باند رفسنجانی- روحانی پس از این مقدمه چینی به اصل موضوع مورد نظر میپردازد و مینویسد ”دو پروژه ناتمام دیگری برای آقای اوباما در این دو سال باقیمانده است: پروژه ایجاد ارتباط دوستانه با ایران و پروژه خنثیسازی رابطه خصمانه با کره شمالی“. که پروژه ارتباط دوستانه با ایران ”مستقیماً با منافع و امنیت ملی آمریکا مربوط و مرتبط میباشد“.
علی خرم نتیجهگیری میکند: ”دو سال باقیمانده ریاستجمهوری آقای اوباما برای ایران در صورت استفاده بهینه از آن میتواند یک فرصت تاریخی محسوب شود. یادمان نرود جهت اتخاذ تصمیمات بزرگ و تاریخی برای هر ملت نیاز به کلان نگری و عبور از جزییات دست و پاگیر و شکستن تابوهای دست ساخته است“.
روزنامه آرمان یکی دیگر از روزنامههای وابسته به این باند10 دی 93 نیز مینویسد: ”رابطه قطع شده ایران و آمریکا تا ابد پابرجا نخواهد بود. اینکه یک قطع رابطه بخواهد تا ابد فریز باشد، با اصول دیپلوماسی در تناقض است“.
این روزنامه آمال و آرزوی باند خود را از زبان مردم چنین بیان میکند: ”عادیسازی رابطه آمریکا با کوبا بعد از مبادله چند جاسوس و همزمان مطرح شدن مبادله یک جاسوس آمریکایی از سوی آمریکا در ایران، این احتمال را در مردم به وجود آورده که ایران نیز به سمت عادیسازی روابط با آمریکا پیش خواهد رفت“.
روزنامه مردمسالاری4 دی 93 نیز در مورد رابطه رژیم و آمریکا مینویسد: ”با توجه به تغییرات انجام شده در داخل و خارج از ایران میتواند برای ایالات متحده آمریکا ظرفیت جدیدی از قدرت چانهزنی و نقش مذاکره را باز تولید نماید. برای نخستین بار آمریکاییها از درون ایران یک صدا میشنوند که دولت و ملت و مجلس و مهمتر از همه رهبری از مذاکرات پشتیبانی نموده و آن را تصدیق مینمایند. پس خط آغاز ماراتن دیپلوماتیک نشانگر اراده طرفینی هر دو کشور است. از جانب دیگر ایرانیها و دولت حسن روحانی فیالواقع در پی گشایش پرونده هستهیی و بهدست آوردن گامهای عملی است تا بتواند از انرژی هستهیی صلحآمیز استفاده نماید و از هر اقدامی برای شفاف سازی اقدامات خود فروگذار نکرده است. پس به نظر میرسد زمان معامله بزرگ با ایران فرا رسیده است“.
روزنامههای باند رفسنجانی تلاش میکنند با مشابهت سازی روابط آمریکا و کوبا با روابط رژیم و آمریکا، این باور را در میان نیروهای رژیم بهوجود بیاورند که امکان برقراری رابطه با آمریکا وجود دارد همچنان که رابطه آمریکا با کوبا بعد از50سال عادی شد.
پیشتر نیز برخی از عناصر وابسته به این باند نظیر احمد شیرزاد و صادق زیبا کلام در دانشگاه تهران گامی فراتر از رسانههای این باند برداشتند و بهصراحت از لزوم دست کشیدن از پروژه اتمی سخن به میان آوردند و حتی این پروژه ضدملی را برای نظام هزینه آور دانستند و خیمهشب بازی گروگانگیری خمینی را نیز زیر علامت سؤال بردند.
اظهارنظر مهرهها و رسانههای باند رفسنجانی- روحانی در شبیهسازی رابطه آمریکا با کوبا، با رابطه رژیم با آمریکا، بازتاب آمال و آرزوهای سران این باند خصوصاً رفسنجانی است.
رفسنجانی برای حذف شعار مرگ بر آمریکا تلاش کرد و از انبان خاطراتش بیرون کشید که خمینی نیز با او موافق بوده است (کتاب صراحت نامه)
اکنون این سؤال پیش میآید که آرزو و حسرت چرا؟ آیا شکلگیری این رابطه راه را برای رژیم باز نمیکند و حلال مشکلاتش نیست؟ واقعیت این است که همین روحانی که بحث آرامش و گشایش میکند رسماً از اعدام روزافزون و فزاینده دفاع میکند و میداند که کمترین کوتاه آمدن از این مسیر مفهومش برای کلیت نظام چیست؟
آخوند سعیدی، نمایندهی خامنهای در سپاه پاسداران حفظ نظام آخوندی را در مقابلهجویی با جامعه جهانی عنوان کرد و گفت: ”اگر بخواهیم حاکمیت ولایتفقیه را پایدار نگهداریم و همچنان نفوذ استراتژیک (نظام) حفظ شود باید با همه توان در برابر استکبار بایستیم. مشکل آمریکا با ما مسأله هستهیی نیست... هستهیی بهانه است’.“ (30آذر93)
کیهان خامنهای در یادداشت روز۱۵آبان93 خود با حمله به باند رفسنجانی - روحانی نوشت” مدتها بود عدهیی راه افتاده بودند و دنبال پهن کردن فرش قرمز برای یانکیها بودند و هر شب خواب پنبهدانه میدیدند! آنقدر باورشان شده بود که تبلیغات ضدآمریکایی در سطح شهر را مانع رویای شیرینشان میدانستند! اما تصریح رهبر انقلاب بر اینکه «مذاکره صرفاً در موضوع هستهیی است ولاغیر، مهر بطلان بر این آرزوها زد“.
سایر مهرهها و رسانهها باند ولیفقیه نیز بر اینکه راه آویختن به آمریکا، عاقبتش فاتحه نظام آخوندی است تأکید دارند.
خبرگزاری تروریستی قدس (تسنیم) طی مقالهيی در مورد موضع باند رفسنجانی - روحانی نوشت: ”جماعت تجدیدنظرطلب سالهاست برای عادیسازی روابط ایران و آمریکا تلاش میکنند. اما هفته پیش که اخبار مربوط به برداشتن تحریمهای آمریکایی علیه کوبا رسانهیی شد، وارد مرحله تازهتری شد. بهگونهیی که رسانههای تجدیدنظرطلب طی دو هفته پیش بارها از مشابهتسازی ایران و کوبا سخن به میان آورده و القا میکنند که اگر ایران هم به مانند کوبا دست از بسیاری از اهداف و خواستههای بینالمللی خود بردارد! آمریکا تحریمهای بینالمللی علیه کشورمان را از میان خواهد برداشت. “
روزنامه سیاست روز یکی از رسانههای وابسته به باند خامنهای 7دی 93 ضمن حمله به رسانهها و مهرههای وابسته به رفسنجانی- روحانی مینویسد: ”در حالی که برخی محافل سیاسی و رسانهیی در تلاشند تا از سرگیری روابط کوبا و آمریکا را برای جمهوری اسلامی ایران نیز ترسیم کنند اما کارشناسان بر این عقیدهاند که با توجه به سازشناپذیری ملت ایران در برابر مستکبرین بهویژه آمریکاییها چنین مسألهيی برای روابط دیپلوماتیک کشورمان با آمریکا غیرقابل تحقق است... “.
واقعیت این است علت اینکه مسأله رابطه با آمریکا در حد حسرت و آرزو باقی مانده است و به گفته باند ولیفقیه غیرقابل تحقق است، ریشه در ماهیت نظام ولایتفقیه دارد که بهخوبی حس میکند که یک قدم عقب نشینی، مفهومش عقبنشینیهای بعدی و بازی با سرنوشت نظام است، این همان بنبست لاعلاجی است که رژیم در آن گیر افتاده است.