728 x 90

خروش آذر,شانزده آذر,

۱۶آذر و درسی که باید از آن آموخت

-

16آذر روز دانشجو 93
16آذر روز دانشجو 93
رژیم خیز برداشته بود که روز دانشجو را مصادره کند یا آن را به سمت کشمکشهای باندی منحرف نماید، اما در این توطئه شکست خورد. این شکست چه پیامدی در درون و بیرون رژیم داشته و خواهد داشت؟

بر اساس یک قانون فیزیک (عمل و عکس‌العمل) وقتی ضربه‌یی برای شکستن یک شیئ وارد می‌کنید، اگر نتوانید آن را در هم بشکنید، آن ضربه و آن نیرو که وارد کرده‌اید، به خود شما برمی‌گردد و ممکن است به شما آسیب بزند و اگر ضربه سنگین باشد، چه بسا دست یا ابزار شما را بشکند. این قانون در 16آذر روی کلیت رژیم به‌طور عام و بر روحانی و باند او به‌طور خاص عمل کرده است.

روحانی در دانشگاه علوم پزشکی تهران به صحنه آمد تا با شیادبازیهای معمول خود و با ژستهای به‌اصطلاح منتقد نظام، دوجایه‌خوری کند، هم در جنگ قدرت با ولی‌فقیه، خود را طرفدار باز کردن فضا در جامعه و در دانشگاه جا بزند و هم، به خیال خودش با گرایش روزافزون دانشجویان و نسل جوان به مجاهدین و مقاومت انقلابی مقابله کند. او در این ضد و نقیض گویی مفتضح از یک طرف با گرفتن ژست شیادانه گفت: «دانشجو باید دیده‌بان و ناظر باشد. دانشجو باید نظارت کند. اگر هم دانشجو را نگذاشتند جایی انتقاد کند، لااقل نسبت به دولت انتقاد کند». اما یکی دو جمله بعد منظور خودش را از نوع انتقاد مشخص کرد و بی‌شرمانه افزود: «مگر می‌شود دانشجوی کشور ما نسبت به آینده وضع آب در کشور، وضع محیط زیست در کشور، وضع انرژی در کشور، یا در بخش نرم‌افزاری، وضع فرهنگ در کشور، وضع آسیبهای اجتماعی در کشور بی‌تفاوت باشد؟» چند جمله بعدتر خط قرمز دیکتاتوری سیاه ولایت‌فقیه را هم برای دانشگاه و دانشجو ترسیم کرد و افزود: «اساساً دانشگاه و دانشجو در کلیت خودش دنبال کار حزبی نیست و دانشگاه خانه احزاب نیست». پس اولاً دانشجو فقط می‌تواند به آب و برق و محیط زیست انتقاد کند، اما آنچه به هیچ‌وجه نباید به آن نزدیک شود «حزب» است. با توجه به این‌که در ایران تحت حاکمیت استبداد سیاه ولایت‌فقیه، هیچ حزبی، بجز فقط چند نام که گاهی در مقاطع انتخابات مطرح می‌شوند و بعد به فراموشی سپرده می‌شوند وجود خارجی ندارد، این حرف روحانی هیچ مصداقی جز سازمان مجاهدین خلق ایران ندارد و او در واقع حرف ولی‌فقیه و امام جمعه او در تهران را در همین جمعهٴ گذشته، واگویه کرد که با اشاره به نفوذ مجاهدین در دانشگاهها گفت: «بعضی… دوست دارند که دانشگاهها را باشگاه احزاب قرار بدهند، کمااین‌که در اول انقلاب بعضی گروهکها اتاق جنگ داشتند اینها دور از عقلانیت است… این سیاست زدگی به ایجاد تنشها و ایجاد دو قطبی کردن در دانشگاهها خیانت است».

به این ترتیب آخوند روحانی نیز هم‌چون آخوندهای باند خامنه‌ای وحشت خود را از گرایش فزایندهٴ جوانان به راه و آرمان مجاهدین ابراز کرد.

اما طرفه این‌جاست که به‌رغم اتفاق‌نظر دو باند در مورد سرکوب دانشگاه و دانشجویان و به‌رغم آن که ابتدا به نظر می‌رسد این اتفاق‌نظر بایستی آنها را به یکدیگر نزدیک کند، اما شاهد هستیم که به‌دلیل عملکرد همان قانونمندی شکست که ابتدا اشاره کردیم، زخم تضادهای دو باند بر سر رابطه با آمریکا، بحران هسته‌یی و مذاکرات، بر سر مسائل اجتماعی و اقتصادی مانند بودجه و گرانی نان که در مورد اخیر هر دو باند آگاهانه بسیار محتاطانه عمل می‌کردند، سر باز کرده است.

آخوند رسایی، عضو مجلس ارتجاع از باند خامنه‌ای، نگذاشت حتی یکی دو ساعت از سخنرانی روحانی در دانشگاه بگذرد و از خجالت او در جلسه علنی مجلس رژیم درآمد و در حالی که کارنامه مفتضح اقتصادی او و به‌خصوص خشم انفجاری عموم مردم به‌خاطر گران کردن ظالمانهٴ نان را به رخش می‌کشید گفت:
«… ایشان در دانشگاه می‌گوید یک اقلیتی خوشحال نیستند، بروند خوشحالی‌شان را جای دیگر جبران بکنند. آقای روحانی برو تو صف نانوایی تا بفهمی آن اقلیتی که خوشحال نیستند، کی‌اند و چرا خوشحال نیستند… ای غرب‌زده‌ها! ای کسانی‌که نفوذ کردید به اسم اعتدال! این اعتدال نیست، این کاریکاتور اعتدال است، این دروغ است، دروغ!».

و پاسدار شریعتمداری در کیهان خامنه‌ای هم ضمن آن که شکوه و شکایت می‌کرد که قرار بود ماهیت 16آذر و جنبش دانشجویی، «ضد استکباری» البته به قرائت امام دجالان قلمداد شود نوشت: «آقای روحانی برخلاف آنچه انتظار می‌رفت و هدف اصلی همایش بود، به جنایات آمریکا هیچ اشاره‌یی نکردند» و در مقاله دیگر ضد و نقیض‌گوییهای روحانی و ژست فریبکارانهٴ او را به باد تمسخر گرفت و نوشت: «روحانی در سخنان خود روشن نکرد مرادش از «دانشجویان دولت را نقد کنند» کدام دانشجویان است؛ آنها که نمایندگانشان را برای طرح نقد خویش به جلسه راه نداده‌اند؟ همچنین در این سخنان معلوم نشد اگر نباید از گوجه یا مسائل هسته‌یی انتقاد کرد، دولت و رئیس‌جمهور محترم صلاح می‌دانند منتقدان با چه دوزی و از کدام مسائل و مصادیق انتقاد کنند؟! به عبارت دیگر خوب است دولت فهرست موضوعات مجاز (و غیرامنیتی) برای نقد دولت را ارائه کند! در غیراین صورت حکایت همان کسی خواهد شد که می‌گفت وقتی با من حرف می‌زنی دهانت را ببند».

اما شکست توطئه و ترفند رژیم در مصادرهٴ روز دانشجو، از زبان دانشجویان ـ دانشجویانی که البته دهانشان را دوخته‌اند ـ شنیدنی است، از جمله آنجا که بر تراکت و دست نوشته‌یی که در یکی از دانشگاهها، دانشجویان به دست گرفته بودند و بر آن نوشته بود:
«دست آویز بیگانه! آشوبگر! ناآگاه! فریب خورده! ای مخل امنیت اجتماع! جاسوس! روشنفکرنما! خودفروخته! دانشجو!… روزت مبارک!»

در این چند کلمه به هوشمندانه‌ترین وجهی و به زبان طنز، هم ماهیت رابطه آشتی‌ناپذیر دانشجویان با دیکتاتوری حاکم بیان شده بود و هم تلاش سخیف این دیکتاتوری ضدفرهنگ و آزادی، برای مصادرهٴ روز دانشجو برملا گردیده بود.

اما سر باز کردن زخم بحرانهای گریبانگير رژیم، واقعیتهای دیگری را هم نمایان کرد؛ یکی این‌که دیکتاتوریها در مرحله پایانی خود توان هیچ مانوری از آن گونه که رژیم در 16آذر به آن طمع بسته بود را ندارند و این قبیل مانورها بر ضد خودشان تمام می‌شود. اگر آخوندهای مرتجع و نافهم می‌توانستند از این تجربه درسی بیاموزند، همین است!
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/67b39bbc-e1b0-4c46-8744-99f08862aaff"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات