بنا به گزارش دریافتی زندانی سیاسی ارژنگ داوودی در نامهیی از زندان خطاب به مردم ایران نوشته است:
«با یاد خدا
ایرانیان جهان متحد شویم
با درود به تمامی جان نثاران و جان نثار کرده گان راه آزادی بشر؛
با سلام به تمامی انسانهای آزادی خواه، دموکرات منش و نیک اندیش جهان؛
و تجدید پیمان با تمامی جمهوری خواهان دموکرات و سکولار ایرانی؛
سلول انفرادی با طعم مقام معظم رهبری!؟
روز یکشنبه ۲۵ آبان ۹۳ بنا بر هوس بچگانه قاضی ناظر بر امور زندانیان امنیتی-سیاسی به نام خدابخشی ـ که بدون تردید فاقد کمترین وجاهت صلاحیتی و قضایی ست ـ برای مدت یک هفته به سلول انفرادی در بنـد ۵ زندان رجایی شهر فرستاده و در چهارمین سلول واقع در سمت چپ سالن جا داده شدم.
الف: این سلول فاقد ابتداییترین امکانات بهداشتی بود زیرا که حتی امکان شستن دست و صورت در آن وجود ندارد. در این سلول یک توالت فرنگی (توالت بهداشتی) بسیار کثـیف، زنگزده و بدبو تعبـیه شده که در کنار آن تنها شیر آب موجود در فاصله ۵۰ سانتیمتری از کف قرار دارد که فاقد شیلنگ!؟ است و به جای آن یک آفتابه!؟ پلاستیکی کهنه گذاشته شده است.
ب: طنز غمانگیز قضیه اینجاست که جواب این پرسش که روی توالت فرنگی چگونه میتوان با آفتابه طهارت!؟ گرفت و چگونه میتوان بدون استفاده از نوعی دستشویی از پاشیده شدن آب ناپاک به روی لباس جلوگیری کرد را تنها میتوان از مراجع عظام نان به نرخ روز خوار حکومتی که عجالتاً غیب بخوانید ذوب در ولایت!؟ هم هستند سؤال کرد تا در این باب اجتهادات لازم را به خرج داده، فتوای مناسب را پس از انجام مشورت با ولیفقیه خود، تهیه!؟ نموده و همراه با ارشادات مقتضی در باب قضای حاجت با اعمال شاقه رساله توضیح المسائل خود را مزین فرموده و در راستای حل اینگونه مشکلات غامض مردم، میزان اجر و ثواب دنیوی و اخروی آن را نیز مشخص نمایند!؟ ولی متأسفانه آنان در دسترس نیستند زیرا به چرتکه اندازی و کسب بیحد و حصر مال حلال! از حلقوم ملت ملازده اشتغال دایم دارند!؟
ج: بهرغم اینکه نور سلول بسیار کم و در حد چراغ موشی ست، پنجره را با همان پلاستیک های متعفن آبی رنگ که مخصوص جمعآوری زباله هاست، پوشانده و چسب زدهاند که بدین طریق حتی از ورود کورسوویی از نور طبیعی نیز در طول روز جلوگیری میشود.
این پلاستیک ها که بسیار بدبو هستند، به خودی خود بوی تعفن ناشی از گرفتگی فاضلاب و میز توالت فرنگی را دو چندان میکنند.
د: برای کاستن از شدت بوی بد در سلول انفرادی، یک تکه موکت را روی توالت فرنگی انداختم. جالب اینکه فردای آن روز که رئیس بنـد ۵ به نام مهدی فر برای سرکشی به سلول آمد بهمحض دیدن تکه موکت بر روی توالت، فوراً پرسید که: ”برای جلوگیری از بوی بد، موکت را روی توالت انداخته ای؟“ که جواب من مثبت بود.
ه: طبق رسم بجامانده از عهد دقیانوسی دوران قاجار، هر زندانی هفتهای یک بار حق استحمام دارد ولی در هوای مرده سلول انفرادی لازم است که زندانی روزی یکبار دوش بگیرد. متأسفانه دوش حمام را بهطور کامل کنده، شیرآلات آن را در آورده و جای خالی آن را نیز با گچ و سیمان پر کردهاند!؟، و این میرساند که هزگز قصد درست کردن آن را ندارند و مضافا میرساند، مادام که زندانی بختبرگشته در سلول انفرادی ست حق استحمام ندارد!؟
و: این حقیقت غمانگیز به نوبه خود میرساند که ضرورت وجودی سلول انفرادی در رژیم منحط فقیه جنـبه بازدارندگی، ارشادی یا تنـبه ندارد بلکه صرفاً برای زجر دادن، آزار، اذیت و شکنجه روحی و جسمی دادن به کار گرفته میشود و لاغیر. یعنی پس از ۳۵ سال زندانبانی هنوز نفهمیدهاند که این رویه بدون تردید نتیحه معکوس به بار میآورد و زندانیان را به دهن کجیهای لجوجانهتر سوق میدهد.
ز: علاوه بر همه اینها حتی یک تکه صابون نیز در اختـیار زندانی قرار داده نمیشود تا در سرمای فلج کننده سلول، پس از استفاده از توالت دستهایش را با همان آب سرد و صابون تمیز کند. هنگام تحمل سلول انفرادی، برای احتراز از این مصیـبت بناچار همواره از غذا خوردن امتناع کردهام.
هم میهنان؛
اینکه آلودگی و نجاست از سر و روی سلولهای انفرادی رژیم فقیه میبارد و اینکه این سلولها فاقد کمترین امکانات بهداشتی، رفاهی و... هستند، گویای بسیاری چیزهاست و از آن جمله بهطور مختصر میتوان موارد زیر را دفعتا بر شمرد:
۱_ کارگزاران رژیم افراد بیبنـد و باری هستند و حقوق اولیه زندانیان در فرهنگ بدوی آنان کمترین محلی از اعراب ندارد؛
۲_ شأن و شخصیت رژیم حاکم از صدر تا ذیل در همین حد است و نه چیزی بیشتر و لذا نبایستی توقعی هر چند ابتدایی از آنان داشت؛
۳_ شیخ علی خامنهای که خود چند روز معدود را در سلولهای انفرادی زندانهای قبل از انقلاب ۵۷ تجربه کرده، سالها پیش مدعی شد که هر روز تحمل سلول انفرادی برابر با ده روز تحمل زندان در بنـدهای عمومی ست. هر چند که ذوب شدگان در ولایت!؟ برای این حرف او هم مثل سایر ترهات و خزعبلات ادواریاش، تره هم خرد نکرده و نمیکنند!؟ اما اگر او سلولهای سرد، نمور، درب و داغون رژیم بربرمآب خود را مشاهده نماید، حتماً میپذیرد که برای یک روز تحمل سلول انفرادی در رژیم منحوس فقیه بایستی حداقل معادل صد روز منظور گردد. و این به خودی خود میرساند که شأن و شخصیت اهالی رژیم ستمشاهی حداقل ده برابر اهالی رژیم ستمشیخی ست و اگر بخواهیم پیشرفتهای شگفتانگیز بشریت در ۳۰ سال گذشته را نیز به حساب آوریم، آن وقت معلوم میشود که سگ شاه ستمگر مخلوع به رهبر حکومت شیخ مستقر میارزد!؟
۴_ سلولهای انفرادی رژیم آنقدر متعفن و آلوده به نجاست هستند که بر خلاف سایر اماکن در آنها جهت قبله معین نشده و مهر نماز نیز وجود ندارد. این به خودی خود برای رژیمی که ظواهر را سفت و سور چسبیده میتواند محرزترین دلیل بر ناپاکی و بیماری زا بودن محیط سلولهای انفرادی باشد.
۵_ در سلول علاوه بر مهر نماز حتی کتاب قرآن نیز وجود ندارد. یک بار در سال ۸۲ در سلول انفرادی سپاه مستقر در اوین موسوم به بنـد امنیتی ۲_ الف از بازجو مصطفوی پرسیدم که مگر قرآن هم جزو کتب ممنوعه ست!؟ که در سلول انفرادی قرآن نمیگذارید؟ ولی او با لحنی فرومایه و با خبـث طیـنتی تمام عیار گفت: آره ممنوعه!؟ چون آنهایی که اعتقاد دارند روحیه میگیرند و آنهایی که اعتقاد ندارند سرگرم میشوند و دیرتر میشکنند!؟ زهی دنائت و بیشرمی
۶_ سلولهای انفرادی بنـد ۵ زندان رجایی شهر در اواسط دهه ۸۰ شمسی ساخته شدهاند یعنی حدود ۲۵ سال بعد از انقلاب ۵۷ و یعنی پس از ربع قرن کوبیدنهای متداوم تمام مظاهر فرهنگ غرب توسط ملایان مرتجع و ایادی اراذل و اوباش آنها، بنابراین نصب توالت فرنگی در سلول انفرادی با توجه به جمیع جوانب و نیز یادآوری این نکته که رژیم منحط حاکم رفتار ضدانسانی خود را در چارچوب دین اسلام!؟ تعریف و جار میزند به نوبه خود میتواند دلیل دیگری بر دغلکاری عمال سرگردنه داری فقیه و سوءاستفاده رذیلانه آنان از اعتقادات مذهبی مردم باشد.
و در پایان؛
اگر سرکردگان رژیم ستمباره فقیه انسانیت را با ”ع“ نمینویسند و اگر در خود ذرهیی از شرف و آزادگی سراغ دارند بهعنوان مشتی بسیار کوچک به نشانه خروارها خروار به زندان رجایی شهر بنـد ۵ مراجعه و سلولهای انفرادی را از نزدیک مشاهده نمایند. و اگر در خود ذرهیی صداقت سراغ دارند، از مشاهدات خود فیلمبرداری نموده به سمع و نظر مردم برسانند و به مسئولان بهویژه رئیس زندان نیز تذکر دهند که بهداشت، رفاه، تغذیه و... زندانیان مهم است نه هزینه کردن غیرضروری میلیون ها تومان بودجه زندان و اتلاف آن در ظاهرسازی و شیک نمودن در و دیوار و راهروهای زندان بهمنظور فریب بازدید کنندگان احتمالی!؟
آری در این باره چه درست گفتهاند:
خانه از پای بست ویران است
خواجه در فکر نقش ایوان است
زنده باد ایرانی
پاینده باد ایران
در اهتزاز باد پرچم سه رنگ اهورایی
ارژنگ داودی
معلم، شاعر، نویسنده
زندانی سیاسی
زندان رجایی شهر
۵ آذرماه ۱۳۹۳
«با یاد خدا
ایرانیان جهان متحد شویم
با درود به تمامی جان نثاران و جان نثار کرده گان راه آزادی بشر؛
با سلام به تمامی انسانهای آزادی خواه، دموکرات منش و نیک اندیش جهان؛
و تجدید پیمان با تمامی جمهوری خواهان دموکرات و سکولار ایرانی؛
سلول انفرادی با طعم مقام معظم رهبری!؟
روز یکشنبه ۲۵ آبان ۹۳ بنا بر هوس بچگانه قاضی ناظر بر امور زندانیان امنیتی-سیاسی به نام خدابخشی ـ که بدون تردید فاقد کمترین وجاهت صلاحیتی و قضایی ست ـ برای مدت یک هفته به سلول انفرادی در بنـد ۵ زندان رجایی شهر فرستاده و در چهارمین سلول واقع در سمت چپ سالن جا داده شدم.
الف: این سلول فاقد ابتداییترین امکانات بهداشتی بود زیرا که حتی امکان شستن دست و صورت در آن وجود ندارد. در این سلول یک توالت فرنگی (توالت بهداشتی) بسیار کثـیف، زنگزده و بدبو تعبـیه شده که در کنار آن تنها شیر آب موجود در فاصله ۵۰ سانتیمتری از کف قرار دارد که فاقد شیلنگ!؟ است و به جای آن یک آفتابه!؟ پلاستیکی کهنه گذاشته شده است.
ب: طنز غمانگیز قضیه اینجاست که جواب این پرسش که روی توالت فرنگی چگونه میتوان با آفتابه طهارت!؟ گرفت و چگونه میتوان بدون استفاده از نوعی دستشویی از پاشیده شدن آب ناپاک به روی لباس جلوگیری کرد را تنها میتوان از مراجع عظام نان به نرخ روز خوار حکومتی که عجالتاً غیب بخوانید ذوب در ولایت!؟ هم هستند سؤال کرد تا در این باب اجتهادات لازم را به خرج داده، فتوای مناسب را پس از انجام مشورت با ولیفقیه خود، تهیه!؟ نموده و همراه با ارشادات مقتضی در باب قضای حاجت با اعمال شاقه رساله توضیح المسائل خود را مزین فرموده و در راستای حل اینگونه مشکلات غامض مردم، میزان اجر و ثواب دنیوی و اخروی آن را نیز مشخص نمایند!؟ ولی متأسفانه آنان در دسترس نیستند زیرا به چرتکه اندازی و کسب بیحد و حصر مال حلال! از حلقوم ملت ملازده اشتغال دایم دارند!؟
ج: بهرغم اینکه نور سلول بسیار کم و در حد چراغ موشی ست، پنجره را با همان پلاستیک های متعفن آبی رنگ که مخصوص جمعآوری زباله هاست، پوشانده و چسب زدهاند که بدین طریق حتی از ورود کورسوویی از نور طبیعی نیز در طول روز جلوگیری میشود.
این پلاستیک ها که بسیار بدبو هستند، به خودی خود بوی تعفن ناشی از گرفتگی فاضلاب و میز توالت فرنگی را دو چندان میکنند.
د: برای کاستن از شدت بوی بد در سلول انفرادی، یک تکه موکت را روی توالت فرنگی انداختم. جالب اینکه فردای آن روز که رئیس بنـد ۵ به نام مهدی فر برای سرکشی به سلول آمد بهمحض دیدن تکه موکت بر روی توالت، فوراً پرسید که: ”برای جلوگیری از بوی بد، موکت را روی توالت انداخته ای؟“ که جواب من مثبت بود.
ه: طبق رسم بجامانده از عهد دقیانوسی دوران قاجار، هر زندانی هفتهای یک بار حق استحمام دارد ولی در هوای مرده سلول انفرادی لازم است که زندانی روزی یکبار دوش بگیرد. متأسفانه دوش حمام را بهطور کامل کنده، شیرآلات آن را در آورده و جای خالی آن را نیز با گچ و سیمان پر کردهاند!؟، و این میرساند که هزگز قصد درست کردن آن را ندارند و مضافا میرساند، مادام که زندانی بختبرگشته در سلول انفرادی ست حق استحمام ندارد!؟
و: این حقیقت غمانگیز به نوبه خود میرساند که ضرورت وجودی سلول انفرادی در رژیم منحط فقیه جنـبه بازدارندگی، ارشادی یا تنـبه ندارد بلکه صرفاً برای زجر دادن، آزار، اذیت و شکنجه روحی و جسمی دادن به کار گرفته میشود و لاغیر. یعنی پس از ۳۵ سال زندانبانی هنوز نفهمیدهاند که این رویه بدون تردید نتیحه معکوس به بار میآورد و زندانیان را به دهن کجیهای لجوجانهتر سوق میدهد.
ز: علاوه بر همه اینها حتی یک تکه صابون نیز در اختـیار زندانی قرار داده نمیشود تا در سرمای فلج کننده سلول، پس از استفاده از توالت دستهایش را با همان آب سرد و صابون تمیز کند. هنگام تحمل سلول انفرادی، برای احتراز از این مصیـبت بناچار همواره از غذا خوردن امتناع کردهام.
هم میهنان؛
اینکه آلودگی و نجاست از سر و روی سلولهای انفرادی رژیم فقیه میبارد و اینکه این سلولها فاقد کمترین امکانات بهداشتی، رفاهی و... هستند، گویای بسیاری چیزهاست و از آن جمله بهطور مختصر میتوان موارد زیر را دفعتا بر شمرد:
۱_ کارگزاران رژیم افراد بیبنـد و باری هستند و حقوق اولیه زندانیان در فرهنگ بدوی آنان کمترین محلی از اعراب ندارد؛
۲_ شأن و شخصیت رژیم حاکم از صدر تا ذیل در همین حد است و نه چیزی بیشتر و لذا نبایستی توقعی هر چند ابتدایی از آنان داشت؛
۳_ شیخ علی خامنهای که خود چند روز معدود را در سلولهای انفرادی زندانهای قبل از انقلاب ۵۷ تجربه کرده، سالها پیش مدعی شد که هر روز تحمل سلول انفرادی برابر با ده روز تحمل زندان در بنـدهای عمومی ست. هر چند که ذوب شدگان در ولایت!؟ برای این حرف او هم مثل سایر ترهات و خزعبلات ادواریاش، تره هم خرد نکرده و نمیکنند!؟ اما اگر او سلولهای سرد، نمور، درب و داغون رژیم بربرمآب خود را مشاهده نماید، حتماً میپذیرد که برای یک روز تحمل سلول انفرادی در رژیم منحوس فقیه بایستی حداقل معادل صد روز منظور گردد. و این به خودی خود میرساند که شأن و شخصیت اهالی رژیم ستمشاهی حداقل ده برابر اهالی رژیم ستمشیخی ست و اگر بخواهیم پیشرفتهای شگفتانگیز بشریت در ۳۰ سال گذشته را نیز به حساب آوریم، آن وقت معلوم میشود که سگ شاه ستمگر مخلوع به رهبر حکومت شیخ مستقر میارزد!؟
۴_ سلولهای انفرادی رژیم آنقدر متعفن و آلوده به نجاست هستند که بر خلاف سایر اماکن در آنها جهت قبله معین نشده و مهر نماز نیز وجود ندارد. این به خودی خود برای رژیمی که ظواهر را سفت و سور چسبیده میتواند محرزترین دلیل بر ناپاکی و بیماری زا بودن محیط سلولهای انفرادی باشد.
۵_ در سلول علاوه بر مهر نماز حتی کتاب قرآن نیز وجود ندارد. یک بار در سال ۸۲ در سلول انفرادی سپاه مستقر در اوین موسوم به بنـد امنیتی ۲_ الف از بازجو مصطفوی پرسیدم که مگر قرآن هم جزو کتب ممنوعه ست!؟ که در سلول انفرادی قرآن نمیگذارید؟ ولی او با لحنی فرومایه و با خبـث طیـنتی تمام عیار گفت: آره ممنوعه!؟ چون آنهایی که اعتقاد دارند روحیه میگیرند و آنهایی که اعتقاد ندارند سرگرم میشوند و دیرتر میشکنند!؟ زهی دنائت و بیشرمی
۶_ سلولهای انفرادی بنـد ۵ زندان رجایی شهر در اواسط دهه ۸۰ شمسی ساخته شدهاند یعنی حدود ۲۵ سال بعد از انقلاب ۵۷ و یعنی پس از ربع قرن کوبیدنهای متداوم تمام مظاهر فرهنگ غرب توسط ملایان مرتجع و ایادی اراذل و اوباش آنها، بنابراین نصب توالت فرنگی در سلول انفرادی با توجه به جمیع جوانب و نیز یادآوری این نکته که رژیم منحط حاکم رفتار ضدانسانی خود را در چارچوب دین اسلام!؟ تعریف و جار میزند به نوبه خود میتواند دلیل دیگری بر دغلکاری عمال سرگردنه داری فقیه و سوءاستفاده رذیلانه آنان از اعتقادات مذهبی مردم باشد.
و در پایان؛
اگر سرکردگان رژیم ستمباره فقیه انسانیت را با ”ع“ نمینویسند و اگر در خود ذرهیی از شرف و آزادگی سراغ دارند بهعنوان مشتی بسیار کوچک به نشانه خروارها خروار به زندان رجایی شهر بنـد ۵ مراجعه و سلولهای انفرادی را از نزدیک مشاهده نمایند. و اگر در خود ذرهیی صداقت سراغ دارند، از مشاهدات خود فیلمبرداری نموده به سمع و نظر مردم برسانند و به مسئولان بهویژه رئیس زندان نیز تذکر دهند که بهداشت، رفاه، تغذیه و... زندانیان مهم است نه هزینه کردن غیرضروری میلیون ها تومان بودجه زندان و اتلاف آن در ظاهرسازی و شیک نمودن در و دیوار و راهروهای زندان بهمنظور فریب بازدید کنندگان احتمالی!؟
آری در این باره چه درست گفتهاند:
خانه از پای بست ویران است
خواجه در فکر نقش ایوان است
زنده باد ایرانی
پاینده باد ایران
در اهتزاز باد پرچم سه رنگ اهورایی
ارژنگ داودی
معلم، شاعر، نویسنده
زندانی سیاسی
زندان رجایی شهر
۵ آذرماه ۱۳۹۳