728 x 90

-

معنی واکنشهای رژیم در آخرین فرصت مذاکره

-

 -
-
هر پدیده اجتماعی یا نیروی سیاسی، هنگامی که به سرفصل پایانی خود نزدیک می‌شود، تمام خصایص و تواناییها و ناتوانیهای خود را برای دفاع از موجودیتش آشکار می‌کند. دوشنبه سوم آذر، ضرب‌الاجل دستیابی به توافق در دور مذاکرات هسته‌یی 4ماهه اخیر است. مذاکراتی که می‌دانیم نتایج و پیامدهایش به سرنوشت دیکتاتوری آخوندی گره خورده است؛ در چنین شرایطی با کنشها و واکنشهای رژیم و باندهای درونی‌اش، وضعیت و موقعیت آنها بارز می‌شود و ضعفهایشان از ترس و تردید و درماندگی، یا احیاناً قوتهایشان نمایان می‌گردد. نگاهی به آخرین عناوین روزنامه‌های حکومتی و جدیدترین اظهارات برخی مقامهای رژیم یک روز قبل از ضرب‌الاجل، گویای وضعیت رژیم در آستانهٴ پایان مذاکرات و فرا رسیدن ضرب‌الاجل است:


کیهان: توافق و تحریم؛ آمریکا هردو را می‌خواهد!
شرق: دود خاکستری بر فراز وین
خبرگزاری نیروی تروریستی قدس موسوم به تسنیم: توافق هسته‌یی یا شکست مذاکرات… پیامدهای منطقه‌یی برای ایران و فرامنطقه‌یی برای آمریکا خواهد داشت.
حمیدرضا آصفی سخنگوی سابق وزارت‌خارجه رژیم: «مذاکرات در گرو زیاده‌خواهی آمریکا»
کارون: نرسیدن به توافق از دست دادن یک فرصت تاریخی است / روند مذاکرات بازگشت‌ناپذیر است.
این عبارات و این اظهارات چه معنایی دارد؟ آیا نشانهٴ امید و چشم‌انداز روشن و علامت قدرت است، یا معکوس همهٴ اینها؟ معنای واضح این سخنان اولاً این است که هیچ امیدی به نتیجه مذاکرات و به دست آمدن توافق وجود ندارد؛ اگر‌چه حصول توافق هم، معنایی جز خواری و ذلت ندارد؛ زیرا هم‌چنان که کیهان خامنه‌ای نوشته «توافق به‌معنای پایان تحریم نیست». ضمناً در عباراتی که از نظر گذراندیم، هر دو باند رژیم تلاش می‌کنند گناه این شکست و عدم توافق را به گردن آمریکا بیندازند؛ با این تفاوت که باند رفسنجانی ـ روحانی برای از دست رفتن آخرین فرصت ضجه و مویه می‌کنند و باند ولی‌فقیه، به مصداق «از این ستون به آن ستون…» خود را راضی نشان می‌دهند؛ و نگرانیهای عمیق خود را در پشت شبه‌عربده‌هایی بی‌رمق، می‌پوشانند. هر دو واکنش به‌ظاهر متضاد، در واقع بیانگر یک پدیده واحد هستند، موقعیت به‌شدت دشوار و تیره و تار رژیم.
کیهان با اشاره به این‌که وعده‌هایی که گویا آمریکا برای کاهش تحریمها داده بود، عملی نشد و از این به بعد هم نخواهد شد، می‌نویسد: «وعدهٴ 6ماه غرب نقض شد، چه رسد به وعده 15سال بعد!».
شمخانی دبیر شورای امنیت رژیم: «ایران فناوری هسته‌یی نمایشی و کاریکاتوری را نخواهد پذیرفت و… بدون لغو همه تحریمها مذاکرات باطل است».
اوج این دلواپسی و درماندگی را عطاءالله حکیمی یک عضو مجلس ارتجاع از باند خامنه‌ای در جلسه روز یکشنبه (2آذر) بیان می‌کند و با هشدار صریح به‌خاطر به خطر افتادن موجودیت نظام به روحانی می‌گوید:
«آقای رئیس‌جمهور سؤال اساسی من از شما این است مگر می‌خواهید همراه دانش هسته‌یی موجودیت نظام را هم به دشمنان انقلاب، نظام و اسلام هدیه کنید؟ … مگر نمی‌دانید بعد از متوقف کردن چرخهای هسته‌یی نوبت به موشکهای بالستیک، حقوق‌بشر و بهانه‌های واهی دیگر خواهد رسید».

در چنین شرایطی که موجودیت و بود و نبود نظام در میان است و درماندگی و استیصال به نهایت خود رسیده، وجه دیگری از خصایص رژیم برملا می‌شود و هم‌چون جانوری که به تنگنا و تله افتاده باشد، خرناس می‌کشد و چنگ و دندان نشان می‌دهد. روزنامه رسالت ارگان باند فاشیستی مؤتلفه در سرمقاله (2آذر) خود، نمونه‌یی از این وضعیت را به‌نمایش می‌گذارد: «ما در این نقطه نمی‌مانیم. پاسخ زیاده‌خواهی‌ها و ستم آنها را با قوت و قدرت بیشتری خواهیم داد. دست آمریکا در منطقه زیر ساطور ملت ایران است، آن را در عراق، سوریه، افغانستان و سرزمینهای اشغالی قطع می‌کنیم». و سپس برخی گروه‌های مزدور و فرمانبر رژیم را به رخ کشیده و به‌اصطلاح تهدید می‌کند: «آنها پیامهای ما را در جنگ 33روزه، 22روزه و 51روزه اگر نگرفته باشند در رویدادهای مهمی که در پیش داریم حتماً خواهند گرفت».

این تهدیدها اگر‌چه وجه تروریستی رژیم و یکی از ویژگیهای آن را برملا می‌کند و تا زمانی‌هم که رمق داشته و دست می‌رسیده از آن کوتاهی نکرده است، اما تا آنجا که به حیطه عمل و واقعیتهای کنونی برمی‌گردد، باد و بلوفی بیش نیست و به قول معروف پارس خوابیده یا به عبارت بهتر خرناس کشیدن و چنگ و دندان نشان‌دادن جانور وحشی به تله افتاده است. چرا که در شرایط کنونی منطقه که رژیم موقعیت هژمونیک خود را در عراق از دست داده و حضور ائتلاف بین‌المللی، رژیم را به انزوا رانده و تحولات را عمیقاً به زیانش سمت و جهت داده، این الدرم بلدرمها جز رجزخوانیهای پوچ و دعاوی بدون پشتوانه چیز دیگری نیست. چرا که از یک سال پیش رژیم یک جرعه از زهر اتمی را هم خورده و یک قلم ذخایر اورانیوم غنی شده 20درصد خود را اکسید کرده و برخی تجهیزاتش را هم اوراق کرده است و تمدید قرارداد موقت که انتخاب رژیم میان بد و بدتر است، به‌معنی ادامه همین وضعیت خواهد بود. بنابراین، این حرفها بیشتر زبان‌درازی از سر نهایت ناامیدی و درماندگی و خودش از نشانه‌های آغاز پایان است؛ به قول حکیم توس:
«هر آن کس که آید زمانش فراز
به گفتار گردد زبانش دراز».
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/2690a66a-18ed-4a47-8601-12de09896734"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات