آخوند حسن روحانی در گفتگوی تلویزیونی با تلویزیون رژیم21مهر93 اضافه بر پشت هم اندازی در مورد مسایل اقتصادی و رشد اقتصادی، در مورد مذاکرات هستهیی که از شاخصهای ذلت رژیم است، آن را یکی از موفقیتهای دولتش به حساب آورد و نشستن پشت میز مذاکره با 6 قدرت بزرگ دنیا را قدم بسیار مهمی نامید. وی با گزافهگویی در مورد جایگاه رژیم دردنیا گفت: ”شما امروز جایگاه ایران را ببیند، ما وقتی میرویم در یک اجلاس بینالمللی، کشور بزرگی نیست که داوطلب صحبت و مذاکره و ملاقات نباشد، حالا ممکن است با یک کشوری ما به یک دلایلی نخواهیم بنشینیم صحبت کنیم، اما همه داوطلبند. قبلاً وقتی میآمدند با مقامات ما ملاقات میکردند، زبانشان گاهی زبان نصحیت بود، امروز زبانشان زبان سؤاله، میپرسند و سؤال میکنند، راجع به منطقه، راجع به اقتصاد ایران، راجع به مسایل مختلف کشور و جهان“.
شارلاتانیسم آخوند روحانی در مورد داوطلب بودن کشورها برای صحبت و مذاکراه با رژیم آخوندی و دولت او در حالی است که در همین یک ماه اخیر رژیم را بهرغم همهٴ منتکشیهایش، به کنفرانس جده و کنفرانس پاریس راه ندادند.
روحانی در این مصاحبه همچنین ادعا کرد که ”امروز 5+1 قبول کرده که موضوع هستهیی ایران و حق ایران را بهرسمیت بشناسد، این جای بحث نیست“ ، اما در یک جمله بعد زیرآب این قطعیت و حتمیت را زد و گفت: ”حالا اینکه برای چند سال ایران چه مسایلی را بپذیره، چه شرایطی را بپذیره، آن هم محدود، این چیزی است که مورد بحث هست“..
در مورد برداشته شدن تحریمها نیز با ضد و نقیضگویی مسخرهیی گفت: ”در اینکه باید تحریم برداشته باشد، جای اختلاف نظر نیست، حالا از کی شروع بشود، اولش چه باشد، دومش چه باشد، از کی آغاز بشود، کی تمام بشود“
طرفه اینجاست که روحانی اصل موضوع یعنی پذیرش غنیسازی توسط 1+5 را از یک سو امری مسجل که گویا همه بر سر آن اتفاقنظر دارند، توصیف کرد، اما از سوی دیگر نحوه برداشته شدن تحریمها را جزو پرانتزهای مذاکرات دانست، درصورتیکه اصل موضوع برای کشورهای طرف مذاکرهکننده با رژیم همین مسایل است و سایر مسایل حاشیهای و فرعی است.
معلوم نیست این همه مذاکرات که هر بار کش وقوس پیدا میکند و مذاکراه کننده گان رژیم دست آخر بدون رسیدن به یک توافق اساسی با چمدانهای خالی برمیگردند، نمود چیست؟!
جالب اینجاست روحانی که مدعی است در زمینه مسایل کلی توافق شده است، یک قدم بعد اعتراف میکند هنوز بحثهایی در این زمینهها باقی مانده است.
پیشبینی روحانی در زمینه توافق نهایی نیز چنین است: ”آیا در این 40روزه باقی مانده هم مسایل تمام میشود؟ توافق نهایی میشود؟ بخشی میماند؟ باقی میماند؟ احتمالاً تمدید میشود؟ تمدید نمیشود؟ … اینها مباحثی است که مطرح است“
این پریشانگوییها و ضد و نقیضبافیهای آخوند روحانی نشانه بنبست رژیم است و بهرغم اینکه حسن روحانی اظهار امیدواری کلی میکند، مشخص است که هنوز در تونل پیچ در پیچ و تاریک مذاکرات هیچ چشمانداز مشخصی متصور نیست. کما اینکه ظریف، وزیر خارجه روحانی روز 22مهر، تقریباً با قطعیت گفت که مذاکرات جاری هم به شکست میانجآمد
نامشخص بودن چشمانداز مذاکرات در حالی است که هماکنون رژیم با یک بحران بزرگ در منطقه و فرو ریختن عمق استراتژیکش در عراق و سوریه مواجه است، همچنین بایک ائتلاف بینالمللی روبه روست که سمت و سوی آن تماماً به ضرر نظام آخوندی است.
درصدر تمامی مشکلاتی که رژیم در همهٴ زمینهها و بهخصوص در زمینه اتمی با آن مواجه است، باید از افشاگریهایی که مقاومت ایران قدم به قدم رژیم را با عواقب آن مواجه میکند یاد کرد که نمونه اخیر آن افشاگری مقاومت ایران در پاریس بود که بلافاصله مهرهها و رسانههای رژیم نسبت به آن واکنش نشان دادند و سوزگدازکردند.
همین مقاومت بود که با افشاگریهای پیاپی در این سالیان رژیم را به چنین وضعیتی دچار کرد و نگذاشت پنهان ازدید جهانیان به بمب اتم دست یابد و متعاقباً فشارهای بینالمللی چنان روی رژیم بالا رفت که ناگزیر شد تن به زهر اتمی بدهد و با زانوان خونین پشت میز مذاکره حاضر شود که تازه معلوم نیست دست آخر از این مذاکرات چه چیزی عاید رژیم خواهد شد.
شارلاتانیسم آخوند روحانی در مورد داوطلب بودن کشورها برای صحبت و مذاکراه با رژیم آخوندی و دولت او در حالی است که در همین یک ماه اخیر رژیم را بهرغم همهٴ منتکشیهایش، به کنفرانس جده و کنفرانس پاریس راه ندادند.
روحانی در این مصاحبه همچنین ادعا کرد که ”امروز 5+1 قبول کرده که موضوع هستهیی ایران و حق ایران را بهرسمیت بشناسد، این جای بحث نیست“ ، اما در یک جمله بعد زیرآب این قطعیت و حتمیت را زد و گفت: ”حالا اینکه برای چند سال ایران چه مسایلی را بپذیره، چه شرایطی را بپذیره، آن هم محدود، این چیزی است که مورد بحث هست“..
در مورد برداشته شدن تحریمها نیز با ضد و نقیضگویی مسخرهیی گفت: ”در اینکه باید تحریم برداشته باشد، جای اختلاف نظر نیست، حالا از کی شروع بشود، اولش چه باشد، دومش چه باشد، از کی آغاز بشود، کی تمام بشود“
طرفه اینجاست که روحانی اصل موضوع یعنی پذیرش غنیسازی توسط 1+5 را از یک سو امری مسجل که گویا همه بر سر آن اتفاقنظر دارند، توصیف کرد، اما از سوی دیگر نحوه برداشته شدن تحریمها را جزو پرانتزهای مذاکرات دانست، درصورتیکه اصل موضوع برای کشورهای طرف مذاکرهکننده با رژیم همین مسایل است و سایر مسایل حاشیهای و فرعی است.
معلوم نیست این همه مذاکرات که هر بار کش وقوس پیدا میکند و مذاکراه کننده گان رژیم دست آخر بدون رسیدن به یک توافق اساسی با چمدانهای خالی برمیگردند، نمود چیست؟!
جالب اینجاست روحانی که مدعی است در زمینه مسایل کلی توافق شده است، یک قدم بعد اعتراف میکند هنوز بحثهایی در این زمینهها باقی مانده است.
پیشبینی روحانی در زمینه توافق نهایی نیز چنین است: ”آیا در این 40روزه باقی مانده هم مسایل تمام میشود؟ توافق نهایی میشود؟ بخشی میماند؟ باقی میماند؟ احتمالاً تمدید میشود؟ تمدید نمیشود؟ … اینها مباحثی است که مطرح است“
این پریشانگوییها و ضد و نقیضبافیهای آخوند روحانی نشانه بنبست رژیم است و بهرغم اینکه حسن روحانی اظهار امیدواری کلی میکند، مشخص است که هنوز در تونل پیچ در پیچ و تاریک مذاکرات هیچ چشمانداز مشخصی متصور نیست. کما اینکه ظریف، وزیر خارجه روحانی روز 22مهر، تقریباً با قطعیت گفت که مذاکرات جاری هم به شکست میانجآمد
نامشخص بودن چشمانداز مذاکرات در حالی است که هماکنون رژیم با یک بحران بزرگ در منطقه و فرو ریختن عمق استراتژیکش در عراق و سوریه مواجه است، همچنین بایک ائتلاف بینالمللی روبه روست که سمت و سوی آن تماماً به ضرر نظام آخوندی است.
درصدر تمامی مشکلاتی که رژیم در همهٴ زمینهها و بهخصوص در زمینه اتمی با آن مواجه است، باید از افشاگریهایی که مقاومت ایران قدم به قدم رژیم را با عواقب آن مواجه میکند یاد کرد که نمونه اخیر آن افشاگری مقاومت ایران در پاریس بود که بلافاصله مهرهها و رسانههای رژیم نسبت به آن واکنش نشان دادند و سوزگدازکردند.
همین مقاومت بود که با افشاگریهای پیاپی در این سالیان رژیم را به چنین وضعیتی دچار کرد و نگذاشت پنهان ازدید جهانیان به بمب اتم دست یابد و متعاقباً فشارهای بینالمللی چنان روی رژیم بالا رفت که ناگزیر شد تن به زهر اتمی بدهد و با زانوان خونین پشت میز مذاکره حاضر شود که تازه معلوم نیست دست آخر از این مذاکرات چه چیزی عاید رژیم خواهد شد.