ائتلاف جهانی علیه داعش، بمباران اهدافی در خاک سوریه توسط جنگندههای آمریکایی، وارد شدن ترکیه در این ائتلاف و اقدامات احتمالی نظامی آن در خاک سوریه و عراق، همگی بیانگر مرحلهیی جدید در راستای تحولی مهم در جغرافیای سیاسی منطقه است.
طبیعی است که این تحول مهم درجغرافیای سیاسی منطقه، لاجرم علیه منافع رژیم آخوندی در منطقه و ”عمق استراتژیک“ آن عمل میکند.
یکی از آثار این ائتلاف و تحولات ناشی از آن، انزوای هر چه بیشتر منطقهیی و بینالمللی رژیم است.
کشورهای شرکت کننده در این ائتلاف خصوصاً کشورهای منطقه، رژیم را نه تنها بخشی از راه حل مبارزه با داعش نمیدانند، بلکه آن را بخشی از این مشکل میدانند.
نبیل العربی دبیرکل اتحادیه عرب که مواضع او بهطور معمول برآیند سیاست کشورهای اتحادیه عرب است، به صراحت رژیم ایران را «بخشی از مشکل در مقابله با «داعش» و دیگر تشکلهای تروریستی» توصیف کرد و گفت «مشکل این است که ایران در کشورهای عربی دخالتهای غیرمجاز دارد». (الحیات فرامنطقهیی 10مهر93)
اکنون که اقدامات نظامی ائتلاف گسترش یافته و پارلمان ترکیه مجوز دخالت نظامی به ارتش این کشور برای عملیات در خاک سوریه و عراق را داده است، سردمداران رژیم را وحشت بیشتری برداشته و آه وفغانشان نسبت به ائتلاف و اهداف آن در منطقه بیشتر شده است.
موضوع منطقهیی دیگری که سران نظام را هراسان کرده، توافق افغانستان با آمریکاست، این توافق به آمریکا اجازه میدهد بخشی از نیروهایش را پس از سال2014 در افغانستان حفظ کند.
علی لاریجانی رئیس مجلس ارتجاع در وحشت از تحرکات ائتلاف در منطقه، به سران و سرمداران رژیم هشدار میدهد که با چشمان باز مراقب اوضاع و احوال منطقه باشند!.
لاریجانی وحشت نظام را از مجموعه این تحولات چنین ابراز میکند: ”طرحشون تقریباً روشنه دارن چه کار میکنند پس این سر و صدایی که گفتین میخواهید مبارزه کنید با داعش چی بود؟ با تروریسم چی بود؟ این بهانهیی شد برای اقداماتی در افغانستان این موافقتنامه امنیتی امضا بشود، در عراق نفوذ بیشتر نظامی پیدا کنند و در سوریه یک جریانی که سه سال و اندی است زور زدند و نتوانستند موفق بشوند. (تلویزیون شبکه خبر9شهریور)
در جریان بحث پارلمان ترکیه بهمنظور صدور مجوز برای اقدامات نظامی ارتش این کشور در خاک عراق و سوریه، جواد ظریف وزیرخارجه دولت روحانی، سراسیمه با وزیرخارجه ترکیه تماس گرفت و وحشت خود از عملیات ترکیه در عراق و سوریه را ابراز کرد. وزیرخارجه رژیم همچنین دردیدار با رئیس مجلس ایرلند از اقدام نظامی ائتلاف علیه داعش در خاک سوریه ابراز نگرانی میکند و میگوید: ”متأسفانه به جای مقابله اساسی با داعش، زیرساختهای کشور سوریه مورد حمله قرار میگیرد و این موضوع از این طریق حل نخواهد شد“. (روزنامه جهان صنعت 10مهر93)
رژیم آخوندی در مورد تحولات استراتژیکی که در منطقه در حال شکلگیری است، در بنبست قرار گرفته است، و در برخورد با این موضوع دو گزینه بیشتر پیش روی ندارد که اتفاقاً هر دوگزینه در نهایت به ضرر آن عمل میکنند.
گزینه اول این است که شعر و شعارهای پوشالی و آخوندی را کناری بگذارد و خود را با این تحولات هماهنگ کند که نتیجه آن دست کشیدن از مطامع آخوندی، یعنی متوقف کردن صدور تروریسم و ارتجاع و دخالت در امور داخلی کشورهای منطقه است.
اما در این صورت اولین شرط این است که ”عمق استراتژیک“ را به کناری گذاشته و معقول به خواستهای بینالمللی و منطقهیی گردن بگذارد. اگر رژیم چنین گزینهیی را انتخاب کند یک پایه وجودیاش یعنی صدور ارتجاع، و تروریسم، بنیادگرایی و دخالت در امور کشورهای منطقه را از دست خواهد داد.
گزینه دوم راهی است که اکنون انتخاب کرده است، یعنی مخالفت با ائتلاف و به تن مالیدن پیه عواقب آن است که این گزینه نیز پیامدهای بس خطرناکی برایش دارد و از هماکنون نیز پیامدهای این گزینه گریبان رژیم را گرفته است که موضعگیری نبیل العربی مبین آن است.
این چنین است که رژیم در منطقه نیز در یک بنبست مرگبار قرار گرفته و هر راهی را که انتخاب کند نتیجه و عواقب مرگباری برایش دارد.
طبیعی است که این تحول مهم درجغرافیای سیاسی منطقه، لاجرم علیه منافع رژیم آخوندی در منطقه و ”عمق استراتژیک“ آن عمل میکند.
یکی از آثار این ائتلاف و تحولات ناشی از آن، انزوای هر چه بیشتر منطقهیی و بینالمللی رژیم است.
کشورهای شرکت کننده در این ائتلاف خصوصاً کشورهای منطقه، رژیم را نه تنها بخشی از راه حل مبارزه با داعش نمیدانند، بلکه آن را بخشی از این مشکل میدانند.
نبیل العربی دبیرکل اتحادیه عرب که مواضع او بهطور معمول برآیند سیاست کشورهای اتحادیه عرب است، به صراحت رژیم ایران را «بخشی از مشکل در مقابله با «داعش» و دیگر تشکلهای تروریستی» توصیف کرد و گفت «مشکل این است که ایران در کشورهای عربی دخالتهای غیرمجاز دارد». (الحیات فرامنطقهیی 10مهر93)
اکنون که اقدامات نظامی ائتلاف گسترش یافته و پارلمان ترکیه مجوز دخالت نظامی به ارتش این کشور برای عملیات در خاک سوریه و عراق را داده است، سردمداران رژیم را وحشت بیشتری برداشته و آه وفغانشان نسبت به ائتلاف و اهداف آن در منطقه بیشتر شده است.
موضوع منطقهیی دیگری که سران نظام را هراسان کرده، توافق افغانستان با آمریکاست، این توافق به آمریکا اجازه میدهد بخشی از نیروهایش را پس از سال2014 در افغانستان حفظ کند.
علی لاریجانی رئیس مجلس ارتجاع در وحشت از تحرکات ائتلاف در منطقه، به سران و سرمداران رژیم هشدار میدهد که با چشمان باز مراقب اوضاع و احوال منطقه باشند!.
لاریجانی وحشت نظام را از مجموعه این تحولات چنین ابراز میکند: ”طرحشون تقریباً روشنه دارن چه کار میکنند پس این سر و صدایی که گفتین میخواهید مبارزه کنید با داعش چی بود؟ با تروریسم چی بود؟ این بهانهیی شد برای اقداماتی در افغانستان این موافقتنامه امنیتی امضا بشود، در عراق نفوذ بیشتر نظامی پیدا کنند و در سوریه یک جریانی که سه سال و اندی است زور زدند و نتوانستند موفق بشوند. (تلویزیون شبکه خبر9شهریور)
در جریان بحث پارلمان ترکیه بهمنظور صدور مجوز برای اقدامات نظامی ارتش این کشور در خاک عراق و سوریه، جواد ظریف وزیرخارجه دولت روحانی، سراسیمه با وزیرخارجه ترکیه تماس گرفت و وحشت خود از عملیات ترکیه در عراق و سوریه را ابراز کرد. وزیرخارجه رژیم همچنین دردیدار با رئیس مجلس ایرلند از اقدام نظامی ائتلاف علیه داعش در خاک سوریه ابراز نگرانی میکند و میگوید: ”متأسفانه به جای مقابله اساسی با داعش، زیرساختهای کشور سوریه مورد حمله قرار میگیرد و این موضوع از این طریق حل نخواهد شد“. (روزنامه جهان صنعت 10مهر93)
رژیم آخوندی در مورد تحولات استراتژیکی که در منطقه در حال شکلگیری است، در بنبست قرار گرفته است، و در برخورد با این موضوع دو گزینه بیشتر پیش روی ندارد که اتفاقاً هر دوگزینه در نهایت به ضرر آن عمل میکنند.
گزینه اول این است که شعر و شعارهای پوشالی و آخوندی را کناری بگذارد و خود را با این تحولات هماهنگ کند که نتیجه آن دست کشیدن از مطامع آخوندی، یعنی متوقف کردن صدور تروریسم و ارتجاع و دخالت در امور داخلی کشورهای منطقه است.
اما در این صورت اولین شرط این است که ”عمق استراتژیک“ را به کناری گذاشته و معقول به خواستهای بینالمللی و منطقهیی گردن بگذارد. اگر رژیم چنین گزینهیی را انتخاب کند یک پایه وجودیاش یعنی صدور ارتجاع، و تروریسم، بنیادگرایی و دخالت در امور کشورهای منطقه را از دست خواهد داد.
گزینه دوم راهی است که اکنون انتخاب کرده است، یعنی مخالفت با ائتلاف و به تن مالیدن پیه عواقب آن است که این گزینه نیز پیامدهای بس خطرناکی برایش دارد و از هماکنون نیز پیامدهای این گزینه گریبان رژیم را گرفته است که موضعگیری نبیل العربی مبین آن است.
این چنین است که رژیم در منطقه نیز در یک بنبست مرگبار قرار گرفته و هر راهی را که انتخاب کند نتیجه و عواقب مرگباری برایش دارد.