هنری کیسینجر وزیرخارجه اسبق آمریکا مجدداً در دشنامی به رژیم گفت خطر ارتجاعی و تروریستی رژیم از داعش بیشتر است
رسانههای رژیم این دشنام کیسینجر را مجدداً روی هوا زدند و باز هم ”نظم نوین“ خامنهای را باد زدند که گویا جمهوری جنایت آخوندی هم در میان قدرتهای جهان و منطقه، سری میان سرهاست و فهم ودرک این واقعیت برای معتقدان و وفاداران به رژیم آخوندی بسیار ضروری و مفید است که ”آمریکا باشتاب هر چه تمام در حال طی کردن مسیر افول قدرت است و هژمون خود را از دست داده!“.
رسانههای آخوندی که از ”هول هلیم“ نظم نوین مورد ادعای خامنهای در دیگ افتادهاند، یک سری شکستهای راهبردی هم برای آمریکا قطار کردهاند و این نتیجه نهایی را گرفتهاند که ”افول گریز ناپذیر قدرت آمریکا در جهان قطعیت دارد“ و فهم و درک این واقعیت بسیار مهم است.
نتیجهگیری از این شکستهای راهبردی آمریکا این است که: ”جمهوری اسلامی یکی از این قدرتهای نوظهور است که ظرفیتها و قابلیتهای تشکیل قطب قدرت جهان اسلام را پیدا کرده است“. (جوان9شهریور93)
روزنامه ابتکار وابسته به باند رفسنجانی- روحانی نیز دشنام کیسینجر به رژیم را دستاویز کرده تا بگوید رژیم آخوندی جایگاهی تاریخی و نفوذ در خاورمیانه دارد و نظام ولایت مستعدترین کشور، برای ایجاد هژمونی و تشکیل یک امپراتوری قوی درخاورمیانه است.
بنابراین ”جمهوری اسلامی“ قدرتی است بلامنازع که استکبار نمیتواند آن را نادیده بگیرد و ”از آنچنان مؤلفهیی از قدرت برخوردار است که در هر معادله سیاسی دست برتر را به ایران میدهد“.
و نتیجهگیری بعدی اینکه ”ترس آمریکا از قدرت گرفتن ایران که سابقه حضور تاریخی قدرتمند در منطقه غرب آسیا را دارد ریشه اصلی دشمنیهای آمریکا با مردم ایران است“
حاصل تمامی رطب ویابس بافتنهای جیرهخواران نظام ولایت در مطبوعات حکومتی، این است که به برکت این نظام و به یمن مولفههای آن، گویا رژیم ”در حال گذار از سطح یک قدرت منطقهیی به یک قدرت تراز اول جهانی میباشد“ (ابتکار9شهریور)
پس جای نگرانی نیست اگر رژیم را به ائتلاف جهانی ضدداعش راه نمیدهند!
این چنین است که روضه خوانهای قلم به دست نظام در تکرار روضه ”نظم نوین“ خامنهای، و روضه، ”قدرت برتر منطقهیی“ و ”قدرت تراز اول جهانی“ ، و انشانویسیهای مبتذل حول آن، روی دست هم بلند میشوند. اما به این سؤال ساده جواب نمیدهند که اگر نظام یک چنین قدرت تراز اول جهانی است، پس چرا یک سال آزگار است مذاکرهکنندگان هستهییاش، جلسه پشت جلسه در مقابل قدرتهای جهانی زانو میزنند تا شاید از سر تقصیرات رژیم در زمینه برنامه هستهیی بگذرند و اندکی تسمه تحریمها را شل کنند. زمانی هم که اندکی از بسیار اموال بلوکه شده رژیم آزاد میشود، کلاهشان را به آسمان میاندازند که گویا فتح الفتوحی نصیب نظام شده است.
چنانچه نظام ولایت به این حد از قدرت رسیده، دیگر جای چه نگرانی و جزع و فزع است که همین رسانهها و روزنامهها فریادشان به آسمان بلند است که هدف غایی ائتلاف جهانی ضدداعش، نظام ولایت است و ”استکبار“ قصد دارد تمامی اضلاع ”عمق استراتژیک“ و رأس آن را هدف قراردهد.
البته نباید به این نظام غرقه در بحران خرده گرفت، زیرا که مهملات و آسمان ریسمان به هم بافتن سران، مهرهها و رسانههای رژیم، از سر پیسی و بیانگر نیاز این رژیم در گل مانده است که مجبور است از نفرت بینالمللی و حتی از دشنام یک شخصیت آمریکایی نتیجه نظم نوین را از جعبه مارگیری نظام ولایت بیرون بیاورند و نفرت منطقهیی و بینالمللی از این رژیم را نشانه قدرت بدانند. زیرا برای روحیه دادن به نیروهای وارفته دیگر چیزی در چنته ندارند و روضههای قدیمی رژیم برای آنها کهنه شده است.
رسانههای رژیم این دشنام کیسینجر را مجدداً روی هوا زدند و باز هم ”نظم نوین“ خامنهای را باد زدند که گویا جمهوری جنایت آخوندی هم در میان قدرتهای جهان و منطقه، سری میان سرهاست و فهم ودرک این واقعیت برای معتقدان و وفاداران به رژیم آخوندی بسیار ضروری و مفید است که ”آمریکا باشتاب هر چه تمام در حال طی کردن مسیر افول قدرت است و هژمون خود را از دست داده!“.
رسانههای آخوندی که از ”هول هلیم“ نظم نوین مورد ادعای خامنهای در دیگ افتادهاند، یک سری شکستهای راهبردی هم برای آمریکا قطار کردهاند و این نتیجه نهایی را گرفتهاند که ”افول گریز ناپذیر قدرت آمریکا در جهان قطعیت دارد“ و فهم و درک این واقعیت بسیار مهم است.
نتیجهگیری از این شکستهای راهبردی آمریکا این است که: ”جمهوری اسلامی یکی از این قدرتهای نوظهور است که ظرفیتها و قابلیتهای تشکیل قطب قدرت جهان اسلام را پیدا کرده است“. (جوان9شهریور93)
روزنامه ابتکار وابسته به باند رفسنجانی- روحانی نیز دشنام کیسینجر به رژیم را دستاویز کرده تا بگوید رژیم آخوندی جایگاهی تاریخی و نفوذ در خاورمیانه دارد و نظام ولایت مستعدترین کشور، برای ایجاد هژمونی و تشکیل یک امپراتوری قوی درخاورمیانه است.
بنابراین ”جمهوری اسلامی“ قدرتی است بلامنازع که استکبار نمیتواند آن را نادیده بگیرد و ”از آنچنان مؤلفهیی از قدرت برخوردار است که در هر معادله سیاسی دست برتر را به ایران میدهد“.
و نتیجهگیری بعدی اینکه ”ترس آمریکا از قدرت گرفتن ایران که سابقه حضور تاریخی قدرتمند در منطقه غرب آسیا را دارد ریشه اصلی دشمنیهای آمریکا با مردم ایران است“
حاصل تمامی رطب ویابس بافتنهای جیرهخواران نظام ولایت در مطبوعات حکومتی، این است که به برکت این نظام و به یمن مولفههای آن، گویا رژیم ”در حال گذار از سطح یک قدرت منطقهیی به یک قدرت تراز اول جهانی میباشد“ (ابتکار9شهریور)
پس جای نگرانی نیست اگر رژیم را به ائتلاف جهانی ضدداعش راه نمیدهند!
این چنین است که روضه خوانهای قلم به دست نظام در تکرار روضه ”نظم نوین“ خامنهای، و روضه، ”قدرت برتر منطقهیی“ و ”قدرت تراز اول جهانی“ ، و انشانویسیهای مبتذل حول آن، روی دست هم بلند میشوند. اما به این سؤال ساده جواب نمیدهند که اگر نظام یک چنین قدرت تراز اول جهانی است، پس چرا یک سال آزگار است مذاکرهکنندگان هستهییاش، جلسه پشت جلسه در مقابل قدرتهای جهانی زانو میزنند تا شاید از سر تقصیرات رژیم در زمینه برنامه هستهیی بگذرند و اندکی تسمه تحریمها را شل کنند. زمانی هم که اندکی از بسیار اموال بلوکه شده رژیم آزاد میشود، کلاهشان را به آسمان میاندازند که گویا فتح الفتوحی نصیب نظام شده است.
چنانچه نظام ولایت به این حد از قدرت رسیده، دیگر جای چه نگرانی و جزع و فزع است که همین رسانهها و روزنامهها فریادشان به آسمان بلند است که هدف غایی ائتلاف جهانی ضدداعش، نظام ولایت است و ”استکبار“ قصد دارد تمامی اضلاع ”عمق استراتژیک“ و رأس آن را هدف قراردهد.
البته نباید به این نظام غرقه در بحران خرده گرفت، زیرا که مهملات و آسمان ریسمان به هم بافتن سران، مهرهها و رسانههای رژیم، از سر پیسی و بیانگر نیاز این رژیم در گل مانده است که مجبور است از نفرت بینالمللی و حتی از دشنام یک شخصیت آمریکایی نتیجه نظم نوین را از جعبه مارگیری نظام ولایت بیرون بیاورند و نفرت منطقهیی و بینالمللی از این رژیم را نشانه قدرت بدانند. زیرا برای روحیه دادن به نیروهای وارفته دیگر چیزی در چنته ندارند و روضههای قدیمی رژیم برای آنها کهنه شده است.