سلام ای بچهها! مهر آمد از راه چه کس خوابه؟ چه کس بیدار و آگاه؟
رسیده فصل درس و مشق و دفتر زمان شوق دارا، ذوق آذر
دوباره همکلاسی را خبر کن! لباس شوق دانستن به بر کن
ببین بابا به سارا کیف داده به ما آموزگار تکلیف داده
که روی تخته بنویسیم «فردا» پیام «مهر» جای «مشق شب» ها
بیا هرچه نمیدانیم بدانیم بیا درس چرا گفتن بخوانیم
چرا تخته سیاه میهن ما؟ شده پر سایه اهریمن ما؟
بپرسیم از معلم زنگ پایان که ناصراز چه شد طفل خیابان؟
چرا نسرین گرسنه مانده دیشب چرا فرزین به سرما خفته درتب
چرا بابا فروخته «سوسن» ش را عزیز خونه و پاره تنش را
چرا درکوچه آن معتاد مرده چرا گلهای باغ ما فسرده
چرا داداش به زندان شد روانه چرا خواهر فراری شد ز خانه
جواب این چراها پیش مهر است.
رسیده فصل درس و مشق و دفتر زمان شوق دارا، ذوق آذر
دوباره همکلاسی را خبر کن! لباس شوق دانستن به بر کن
ببین بابا به سارا کیف داده به ما آموزگار تکلیف داده
که روی تخته بنویسیم «فردا» پیام «مهر» جای «مشق شب» ها
بیا هرچه نمیدانیم بدانیم بیا درس چرا گفتن بخوانیم
چرا تخته سیاه میهن ما؟ شده پر سایه اهریمن ما؟
بپرسیم از معلم زنگ پایان که ناصراز چه شد طفل خیابان؟
چرا نسرین گرسنه مانده دیشب چرا فرزین به سرما خفته درتب
چرا بابا فروخته «سوسن» ش را عزیز خونه و پاره تنش را
چرا درکوچه آن معتاد مرده چرا گلهای باغ ما فسرده
چرا داداش به زندان شد روانه چرا خواهر فراری شد ز خانه
جواب این چراها پیش مهر است.