روزنامههای باند ولیفقیه مواضع باند رفسنجانی- روحانی را تحت عنوان دگردیسی یاران انقلاب تعبیر میکنند.
روزنامه ارگان بسیج در این زمینه مینویسد: ”بسیاری از کسانی که دچار دگردیسی شدند یا شناخت درستی از «نقشه راه» امام و انقلاب اسلامی نداشتند یا بهصورت تصادفی و بر اساس پیوندهای به این وادی وارد شدند“
باند رفسنجانی - روحانی هم متقابلاً باند رقیب را متهم میکند که آنها از رویه «اعتدال»! خمینی منحرف شده و راه افراط را پیمودهاند. تا آنجا که به ماهیت هر دو باند برمیگردد، آنها سروته یک کرباس خمینی هستند؛ بنابراین سؤال این است که آنها چرا همدیگر را به انحراف از مسیر خمینی یا دگردیسی متهم میکنند. علت فاصله گرفتن باند رفسنجانی ـ روحانی ازشعر و شعارهای امام دجال و نظام ولایت این است که این باند به صرافت دریافته است که عموم مردم ایران از این نظام و از بهاصطلاح ارزشهای آن بیزارند و ارزشهای ارتجاعی نظام را برنمی تابند.
این جماعت وقتی نفرت مردم از ارزشهای نظام آخوندی را میبینند و میبینند که بهدلیل سیاستهای ارتجاعی و بنیادگرایانه، نظام در انزوای بینالمللی و منطقهیی قرار دارد و کشتی نظام در زمینههای مختلف به گل نشسته است، ناگزیرند فرصت طلبانه و به مقتضای زمان رنگ عوض کنند و بر اساس سنجش فضای داخلی و فضای بینالمللی موضع بگیرند تا شاید بتوانند چهره کریه نظام را بزک کنند.
بنابراین رسانههای باند ولیفقیه نظیر روزنامه جوان اگر میخواهند از ”چرایی دگر دیسی یاران انقلاب اسلامی“ پاسخی بگیرند، پاسخ در یک کلام به گل نشستن کشتی نظام وابن الوقتی رقیب است
این جماعت و بهخصوص رفسنجانی و روحانی دقیقاً باشناخت کامل از نقشه راه خمینی، از همان روز اول سعی در پیاده کردن و تحمیل کردن این نقشه راه داشتند و سالها هم در این راه تلاش کردند و در تمامی جنایات رژیم هم شرکت کردهاند، اما زمانی که نظام ولایت به بنبست رسیده است و دریافتهاند که این ”نقشه راه“ خمینی نظام را به سرنگونی میرساندرنگ عوض کردهاند و به ”نقشه راه“ خمینی لگد میزنند. لذا ترس از سرنگونی نظام است که این جماعت را بهاصطلاح ”دگر دیس“ کرده است تاجایی که هرجا که بتوانند با فاصله از ازرشهای خمینی لگدی هم به گور خمینی وارزشهای نظام میزنند. زیرا از نظر این جماعت مطلحت نظام اقتضا میکند که به ظاهر هر چه بیشتر از شعرو شعارهای خمینیگونه وارزشهای ارتجاعی فاصله بگیرند تا اگر بتوانند خود را نزد ”آن ور آبی ها“ عزیز کنند و ویزای ورود به ”دهکده جهانی“ و نزدیکی به ارباب این ”دهکده“ راب گیرند.
بهدلیل به گل نشستن کشتی نظام و شکست در زمینههای اقتصادی و اجتماعی است که به قول این روزنامه باند خامنهای ”سازمان مدیریت و برنامهریزی دولت هاشمی میگوید «چیزی به اسم اقتصاد اسلامی موجود نیست، بنابراین خودمان را معطل یک چنین آرا و افکاری که در عرصه محل قابلیت عمل پیدا نکرده نمیکنیم“ (جوان 19شهریور93)
به همین دلیل است که باز هم به گفته روزنامه جوان این جماعت ”نسبت به اجرای قوانین، رویکردی قهری و سلبی گرفتهاند“ زیرا بهوضوح دریافتهاند که این قوانین با مصلحت نظام که میخواهند آن را با مصلحت و سیاست جهانی گره بزنند در تعارض و تناقض است و به این دلیل ناگزیرند اگر بتوانند این قوانین را عوض کنند و یا حداقل آنها را دور بزنند
روزنامه دیگر باند ولیفقیه نیز مدعی است که باند رفسنجانی - روحانی قصد ”اشغال سایبری“ نظام را دارد، اما از آنجا که به احتمال زیاد زورش نرسیده است که به صراحت اسمی از رفسنجانی بیاورد و درحقیقت بگوید رفسنجانی قصد ”اشغال سایبری“ را نظام را دارد، یکی از کارگزاران رفسنجانی را سپر بلا کرده است و بادراز کردن او، سیاستهای رفسنجانی را زیر ضرب برده است: ”نصرالله جهانگرد که عناوینی همچون معاون وزیر ارتباطات، دبیر شورایعالی فناوری اطلاعات، مجری شبکه ملی اطلاعات، مدیر و مجری زیرساخت شبکه ملی اطلاعات و رئیس کارگروه 4نفره تحقق شبکه ملی اطلاعات را به خود اختصاص داده از عناصر نزدیک به دفتر هاشمی رفسنجانی است که بهصورت عملیاتی، دانسته یا نادانسته نقشه «اشغال سایبری ایران» را دنبال میکند“. (وطن امروز19شهریور)
منظور این روزنامه باند ولیفقیه نیز از ”اشغال سایبری“ واضح است و در عداد همان حرفهای روزنامه جوان است اما آنچه که واضح است، این است که کار نظام در ورشکستگی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از کار گذشته است و هر چقدر هم باندهای درونی رژیم از جمله باند رفسنجانی- روحانی بخواهند رنگ عوض کنند نمیتوانند کشتی در گل نشسته را ازگل بیرون بیاورند زیرا مردم ایران با تمامیت این نظام و باتمامی دستهبندیهای درونیاش در قهر و تعارض هستند.
روزنامه ارگان بسیج در این زمینه مینویسد: ”بسیاری از کسانی که دچار دگردیسی شدند یا شناخت درستی از «نقشه راه» امام و انقلاب اسلامی نداشتند یا بهصورت تصادفی و بر اساس پیوندهای به این وادی وارد شدند“
باند رفسنجانی - روحانی هم متقابلاً باند رقیب را متهم میکند که آنها از رویه «اعتدال»! خمینی منحرف شده و راه افراط را پیمودهاند. تا آنجا که به ماهیت هر دو باند برمیگردد، آنها سروته یک کرباس خمینی هستند؛ بنابراین سؤال این است که آنها چرا همدیگر را به انحراف از مسیر خمینی یا دگردیسی متهم میکنند. علت فاصله گرفتن باند رفسنجانی ـ روحانی ازشعر و شعارهای امام دجال و نظام ولایت این است که این باند به صرافت دریافته است که عموم مردم ایران از این نظام و از بهاصطلاح ارزشهای آن بیزارند و ارزشهای ارتجاعی نظام را برنمی تابند.
این جماعت وقتی نفرت مردم از ارزشهای نظام آخوندی را میبینند و میبینند که بهدلیل سیاستهای ارتجاعی و بنیادگرایانه، نظام در انزوای بینالمللی و منطقهیی قرار دارد و کشتی نظام در زمینههای مختلف به گل نشسته است، ناگزیرند فرصت طلبانه و به مقتضای زمان رنگ عوض کنند و بر اساس سنجش فضای داخلی و فضای بینالمللی موضع بگیرند تا شاید بتوانند چهره کریه نظام را بزک کنند.
بنابراین رسانههای باند ولیفقیه نظیر روزنامه جوان اگر میخواهند از ”چرایی دگر دیسی یاران انقلاب اسلامی“ پاسخی بگیرند، پاسخ در یک کلام به گل نشستن کشتی نظام وابن الوقتی رقیب است
این جماعت و بهخصوص رفسنجانی و روحانی دقیقاً باشناخت کامل از نقشه راه خمینی، از همان روز اول سعی در پیاده کردن و تحمیل کردن این نقشه راه داشتند و سالها هم در این راه تلاش کردند و در تمامی جنایات رژیم هم شرکت کردهاند، اما زمانی که نظام ولایت به بنبست رسیده است و دریافتهاند که این ”نقشه راه“ خمینی نظام را به سرنگونی میرساندرنگ عوض کردهاند و به ”نقشه راه“ خمینی لگد میزنند. لذا ترس از سرنگونی نظام است که این جماعت را بهاصطلاح ”دگر دیس“ کرده است تاجایی که هرجا که بتوانند با فاصله از ازرشهای خمینی لگدی هم به گور خمینی وارزشهای نظام میزنند. زیرا از نظر این جماعت مطلحت نظام اقتضا میکند که به ظاهر هر چه بیشتر از شعرو شعارهای خمینیگونه وارزشهای ارتجاعی فاصله بگیرند تا اگر بتوانند خود را نزد ”آن ور آبی ها“ عزیز کنند و ویزای ورود به ”دهکده جهانی“ و نزدیکی به ارباب این ”دهکده“ راب گیرند.
بهدلیل به گل نشستن کشتی نظام و شکست در زمینههای اقتصادی و اجتماعی است که به قول این روزنامه باند خامنهای ”سازمان مدیریت و برنامهریزی دولت هاشمی میگوید «چیزی به اسم اقتصاد اسلامی موجود نیست، بنابراین خودمان را معطل یک چنین آرا و افکاری که در عرصه محل قابلیت عمل پیدا نکرده نمیکنیم“ (جوان 19شهریور93)
به همین دلیل است که باز هم به گفته روزنامه جوان این جماعت ”نسبت به اجرای قوانین، رویکردی قهری و سلبی گرفتهاند“ زیرا بهوضوح دریافتهاند که این قوانین با مصلحت نظام که میخواهند آن را با مصلحت و سیاست جهانی گره بزنند در تعارض و تناقض است و به این دلیل ناگزیرند اگر بتوانند این قوانین را عوض کنند و یا حداقل آنها را دور بزنند
روزنامه دیگر باند ولیفقیه نیز مدعی است که باند رفسنجانی - روحانی قصد ”اشغال سایبری“ نظام را دارد، اما از آنجا که به احتمال زیاد زورش نرسیده است که به صراحت اسمی از رفسنجانی بیاورد و درحقیقت بگوید رفسنجانی قصد ”اشغال سایبری“ را نظام را دارد، یکی از کارگزاران رفسنجانی را سپر بلا کرده است و بادراز کردن او، سیاستهای رفسنجانی را زیر ضرب برده است: ”نصرالله جهانگرد که عناوینی همچون معاون وزیر ارتباطات، دبیر شورایعالی فناوری اطلاعات، مجری شبکه ملی اطلاعات، مدیر و مجری زیرساخت شبکه ملی اطلاعات و رئیس کارگروه 4نفره تحقق شبکه ملی اطلاعات را به خود اختصاص داده از عناصر نزدیک به دفتر هاشمی رفسنجانی است که بهصورت عملیاتی، دانسته یا نادانسته نقشه «اشغال سایبری ایران» را دنبال میکند“. (وطن امروز19شهریور)
منظور این روزنامه باند ولیفقیه نیز از ”اشغال سایبری“ واضح است و در عداد همان حرفهای روزنامه جوان است اما آنچه که واضح است، این است که کار نظام در ورشکستگی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از کار گذشته است و هر چقدر هم باندهای درونی رژیم از جمله باند رفسنجانی- روحانی بخواهند رنگ عوض کنند نمیتوانند کشتی در گل نشسته را ازگل بیرون بیاورند زیرا مردم ایران با تمامیت این نظام و باتمامی دستهبندیهای درونیاش در قهر و تعارض هستند.