امام جمعهٴ نمره موقت خامنهای در نمایش جمعهٴ این هفته تهران تلاش کرد تا با تأیید اظهارات 22مرداد ولیفقیه ارتجاع، طلسم شکستهٴ او را لااقل برای بهکرسی نشاندن این اظهارات، بند بزند. بدین منظور ابتدا در دود و دمهای ضداستکباری او دمید و چند بار تکرار کرد: مذاکرات نتیجهیی ندارد، بیفایده است، توقعاتشان بیشتر شده. تحریمهاشان بیشتر شده. این تجربه تجربه کمی هست؟ آخوند احمد خاتمی که بهنظر میرسید تحت تأثیر این دود و دمها رگ دلواپسی خودش بیرون زده است، یکباره مأموریت این هفتهاش یعنی دهنه زدن به دلواپسان را فراموش کرد و به تسویهحساب با باند رقیب پرداخت و گفت: «آنهایی که دم به دم میگفتند چرا بهانه به دست دشمن میدهید، ما بهانه دادیم؟ … این تجربه تجربه کمی هست؟» این حرف آخوند احمد خاتمی، دقیقاً مثل استدلالی است که روزنامههای اصلی باند ولایت علیه رئیسجمهور آخوندها آوردهاند. آنها علت «عصبی» شدن و کلافگی روحانی را ناکامی در به نتیجه رساندن مذاکرات دانستهاند. حالا آخوند تیغ کش احمدی خاتمی هم تا آنجا که به خودش مربوط میشود با عین همان استدلال، روحانی و باند رفسنجانی را هدف قرار میدهد و میگوید علت ناکامی از خودتان است، حق ندارید بگویید دلواپسان بهانه به دست طرف مقابل دادهاند. آخوند خاتمی با این حال از آنجا که باید بهعنوان امام جمعهٴ نمره موقت، خامنهای را نمایندگی کند پرانتز این حمله ویژه را میبندد و میگوید ما چون «مطیع ولایتیم» باید از سه قوه و از دولت حمایت کنیم. دولت مشروع است، دولت قانونی است و «آحاد ملت» باید «در حد توانشان به دولت کمک» کنند. نمایندهٴ دلواپس خامنهای سپس برای بند زدن طلسم شکستهٴ ولایت، با ساختن یک ساندویچ ویژه ولایی، جملهٴ «مذاکرات در چارچوبهیی که رهبری فرمودند ادامه دارد» را میان دو پردهٴ دود و دم چشممان و چشمشان آب نمیخورد، جا میدهد و بهاین ترتیب ادامه مذاکرات را مهر میزند. این بخش اصلی مأموریت اوست که بهاین ترتیب از نظر خودش انجام شده است. بههمین دلیل دوباره به سرعت سراغ تسویهحساب با روحانی میرود. ابتدا با استفاده از عبارت «ما مطیع ولایتیم» بهنقل از خامنهای میگوید: «ولیفقیه ما سه قوه را تأیید میکنند… دولت را مشروع میدانند، دولت را قانونی میدانند». آنگاه به گونهیی افسار کشیده روحانی را مورد حمله قرار میدهد و میگوید یکسال برای ارزیابی وضعیت دولت کافی است در مورد «تجربههای ناکام تجدید نظر» کنید. در پایان هم بهعنوان امام جمعهٴ نمره موقت تقاضا میکند که باندهای درگیر «پرونده این مشاجره» را ببندند.
قابلتوجه است که رویکرد آخوند تیغ کش احمد خاتمی در رعایت حال دولت روحانی و خودداری از حملات شدید به او چیزی است که در روزنامههای باند ولایت هم پس از به صحنه آمدن خامنهای مشاهده میشود. به نظر میرسد اظهارات ولیفقیه ارتجاع و تهدیدهای سردژخیم قوة قضاییه، مبنی بر اینکه رسانهها نباید علیه دولت تبلیغ کنند، تا حدی به شکل موقت نتیجه داشته است. در حالی که متقابلاً این رعایتها هیچ تأثیری در زبان درازی حسن روحانی نداشته چرا که او روز چهارشنبه در اظهارات دیگری باز هم دلواپسان را مورد حمله قرار داد و آنها را مخربینی خواند که نه فقط علیه دولت اتاق فکر تشکیل دادهاند بلکه از اتاق فکر به اتاق عملیات نقل مکان کردهاند.
حالا سؤال این است که آخوند حسن روحانی برای این زبان درازیها پشتش به کجا گرم است؟ ولیفقیه ارتجاع چرا بهرغم این زبان درازیها از او دفاع میکند؟ آخوند صادق لاریجانی بهعنوان سر دژخیم قضاییه چرا به جای تذکر به روحانی، برعکس بهحملهکنندگان علیه دولت هشدار میدهد که دست بردارند والا با آنها برخورد میشود؟ جواب این چراها چیست؟
واقعیت این است که نه خامنهای دل خوشی از روحانی دارد و نه دلواپسان به این سادگیها حاضر به کوتاه آمدن و سکوت میشوند، آنچه زبان روحانی را دراز و زبان دلواپسان را کوتاه کرده است واقعیت وخیم اقتصادی و اجتماعی است که نظام ولایت با آن مواجه است. بند آمدن راه نفس رژیم بر اثر بحرانها و تحریمهاست. بنابراین همه مجبورند چشمهایشان را به میز مذاکره بدوزند و ذلت زانو زدن در پشت آن و پذیرفتن خواست طرف حسابهای آنطرف میز را به جان بخرند.
قابلتوجه است که رویکرد آخوند تیغ کش احمد خاتمی در رعایت حال دولت روحانی و خودداری از حملات شدید به او چیزی است که در روزنامههای باند ولایت هم پس از به صحنه آمدن خامنهای مشاهده میشود. به نظر میرسد اظهارات ولیفقیه ارتجاع و تهدیدهای سردژخیم قوة قضاییه، مبنی بر اینکه رسانهها نباید علیه دولت تبلیغ کنند، تا حدی به شکل موقت نتیجه داشته است. در حالی که متقابلاً این رعایتها هیچ تأثیری در زبان درازی حسن روحانی نداشته چرا که او روز چهارشنبه در اظهارات دیگری باز هم دلواپسان را مورد حمله قرار داد و آنها را مخربینی خواند که نه فقط علیه دولت اتاق فکر تشکیل دادهاند بلکه از اتاق فکر به اتاق عملیات نقل مکان کردهاند.
حالا سؤال این است که آخوند حسن روحانی برای این زبان درازیها پشتش به کجا گرم است؟ ولیفقیه ارتجاع چرا بهرغم این زبان درازیها از او دفاع میکند؟ آخوند صادق لاریجانی بهعنوان سر دژخیم قضاییه چرا به جای تذکر به روحانی، برعکس بهحملهکنندگان علیه دولت هشدار میدهد که دست بردارند والا با آنها برخورد میشود؟ جواب این چراها چیست؟
واقعیت این است که نه خامنهای دل خوشی از روحانی دارد و نه دلواپسان به این سادگیها حاضر به کوتاه آمدن و سکوت میشوند، آنچه زبان روحانی را دراز و زبان دلواپسان را کوتاه کرده است واقعیت وخیم اقتصادی و اجتماعی است که نظام ولایت با آن مواجه است. بند آمدن راه نفس رژیم بر اثر بحرانها و تحریمهاست. بنابراین همه مجبورند چشمهایشان را به میز مذاکره بدوزند و ذلت زانو زدن در پشت آن و پذیرفتن خواست طرف حسابهای آنطرف میز را به جان بخرند.