728 x 90

-

«مشروطه هنوز ضدمشروعه می‌جنگد» به‌مناسبت ۱۴مرداد

-

سالگرد مشروطه
سالگرد مشروطه
انقلاب مشروطه را به پیروزی مردم ایران بر استبداد سلطنتی «ارباب رعیتی» قاجار و حامیان استعماریش می‌شناسند. اما این انقلاب، نمایشگر یک پیروزی بزرگ دیگر هم هست: مجازات سردسته‌ی مرتجعان، یعنی مراد خمینی، شیخ فضل‌الله نوری! همو که از ویرانی مجلس و سرکوبی مشروطه‌خواهان شادمانی‌ها نمود و در دفاع از شاه مستبد و توپ‌باران مجلس، در «رساله‌ی تذکره الغافل و ارشادالجاهل» نوشت:
«ای عزیز.. ، اینها چرا این‌قدرتضعیف سلطان اسلام پناه را کردند!. ... الحق (شاه) چقدر حلم و بردباری و رعیت پروری فرمود!... . لذا با کمال ملاحظه حفظ دماء مسلمین بحمدالله به تأیید «ولیّ مسلمین» آن کفرخانه (مجلس) را که ملاحده حرز و منشأء ضرار بر اسلام و مسلمین قرارداده بودند... خراب کردند و... مفسدان را دستگیر کرده خانه‌نشین نمودند».

می‌بینیم که فرهنگ شیخ فضل‌الله دقیقاً همین فرهنگ خمینی و دار و دسته‌ی حاکم است: «ولیّ مسلمین»، «ملحد و مفسد خواندن آزادیخواهان» و... ... .

اما مجاهدان مشروطیت 13ماه پس از به توپ بستن مجلس، استبداد سیاه محمدعلی میرزا را هم شکست دادند. سپس با قاطعیت سر هیولای ارتجاع را بدار کرده‌های ننگینش آویختند.

نوری مرتجعی بود که تا توانسته بود استبداد را توجیه دینی می‌نمود و اوباش را به جان آزادیخواهان می‌انداخت.

«شیخ فضل‌الله رو کرد به مجد‌الاسلام و گفت: ”ما اهالی ایران شاه لازم داریم، عین‌الدوله لازم داریم. چوب و فلکه و میرغضب لازم داریم... این اقدام تو مثل آن مهملاتی است که در روزنامه می‌نویسی، مشروطه و جمهوری را در روزنامه اسم بردن و منشأ فساد شدن مشروع نیست. تاریخ بیداری ایرانیان- ناظم‌الاسلام کرمانی. ص 322»

«شیخ فضل‌الله جان به جان آفرین تسلیم نمود و عالمی را آسوده کرد. در میدان توپخانه... احدی به او ترحم نکرد. همه از او بد می‌گفتند. تاریخ بیداری ایرانیان. ناظم‌الاسلام کرمانی ص 535».

اما ارتجاع یکبار 50سال بعد، در همدستی با کودتا علیه دکتر محمد مصدق کبیر و یکبار، 70سال بعد، در سرقت انقلاب ضدسلطنتی، انتقام خود را از مردم ایران و آزادیخواهانش گرفت. مادهٴ این انتقام، این سطرهاست:
اصل نود و یکم قانون اساسی ارتجاع:
«به‌منظور پاسداری از احکام اسلام و قانون اساسی، از نظر عدم مغایرت مصوبات مجلس شورای اسلامی با آنها، شورایی به‌نام شورای نگهبان با ترکیب زیر تشکیل می‌شود…».

همچنین بر اساس اصل93 قانون اساسی بدون وجود شورای نگهبان، مجلس شورای اسلامی اعتبار قانونی ندارد.

این بلا 36سال است که بر سر مردم ایران آوار شده و مردم در قیامهایشان به آن لعنت می‌فرستند: «مرگ بر اصل ولایت‌فقیه!».

پس از پیروزی انقلاب مشروطه، در اثنای تصویب اصول قانون اساسی و متمم آن، به‌محض آن که کلمات آزادی و برابری به میان آمد، شیخ فضل‌الله نوری علیه مشروطیت خروج کرد.

سران جنبش در تبریز تصمیم گرفتند تا گرفتن قول از سران تهران، برای گذراندن هرچه سریعتر متمم قانون اساسی از مجلس از تحصن دست نکشند.

نوری، در پیشبرد توطئه شاه و دربار، اصلی را نوشته منتشر کرد که به اصل شیخ فضل‌الله نوری معروف شد.

اصل شیخ فضل‌الله نوری
«… مقرر است در هر عصری از اعصار، انجمنی از تراز اول مجتهدین و فقهاء متدینین تشکیل شود که قوانین موضوعهٴ مجلس را قبل از تأسیس در آن انجمن علمی، به‌دقت ملاحظه و مذاکره نمایند. اگر آنچه وضع شده مخالف با احکام شرعیه باشد عنوان قانونیت پیدا نخواهد کرد…» (تاریخ مشروطه. احمد کسروی ص 317).

آن روز اگر‌چه کمیسیونی در مجلس برای ترمیم قانون اساسی به وجود آمده بود، اما این کمیسیون از ترس مراجع دین، هر ماده‌ای را که مطرح می‌کرد، از نظر طباطبایی و بهبهانی و شیخ فضل‌الله نوری می‌گذراند. اصل پیشنهادی نوری در نشست 20خرداد در مجلس مطرح شد. زمینه‌سازی‌هایی توسط دربار و نوری صورت گرفته بود و گروهی از اوباش نوری در بیرون مجلس تجمع کرده بودند تا رعب ایجاد کنند. مجلس که مرعوب استبداد و ارتجاع بود این اصل را پذیرفت.

البته انجمن ملی تبریز، با ایستادگی جلو اجرای آن اصل را گرفت. اما این سنگ بنای استبداد مذهبی بود که بعد از سرقت انقلاب توسط خمینی، به شکل مطلقه و با خشونتی ضدبشری به اجرا درآمد. از جمله آخرین تصریحات مربوط به آن، حرفهای شیخ حسن روحانی است که روز 5مرداد 93 گفت: «در رأس این نظام، ولایت‌فقیه به‌عنوان بالاترین مقام هست و همه قوانین این کشور از گلوگاهی رد می‌شود به نام شورای نگهبان و همه انتخاباتها از گلوگاهی رد می‌شود به‌نام شورای نگهبان».

در برابر این میراث شوم که تا خامنه‌ای امتداد یافته و به‌عنوان یک نیروی ضدبشری برای سایر بخشهای جهان نیز متجسم شد، چه کسی ایستاد؟

آن روز مجاهدین مشروطه ایستادند و امروز هم مجاهدین خلق. جالب است که می‌بینیم که این دو جریان آزادیخواه در نام و در آرمانها بسیار مشترکند:
برنامه اجتماعیون عامیون (مجاهدین مشروطه) :
الف: آزادی تشکل، اجتماع، بیان، و مطبوعات.
ب: آزادی عقیده، یعنی بر اساس شرع مقدس، هیچ‌کس را نباید مجبور کرد از عقیده خود دست بکشد و دین دیگری را بپذیرد.

پ: آزادی تمام کارگران برای تشکیل اتحادیه‌های کارگری، آزادی اعتصاب.

ت: کار 8ساعته برای همهٴ کارگران… پیشینه‌های انقلاب مشروطه ـ خسرو شاکری: ص 186».

در برنامه مصوب مجاهدین در سال 1286 در مشهد نیز، اولین ماده، «تضمین وجود و حفاظت دائمی از مجلس» دومین ماده «حق رأی همگانی، صرف‌نظر از تمایزات قومی یا طبقاتی»، و سومین ماده «تحقق آزادیهای دموکراتیک» است.

می‌بینیم که سنگ بنای سنت مبارزه برای آزادی و اصل جدایی دین از دولت و ضرورت اتحاد تمامی اقشار مردم بدون در نظر گرفتن تمایزات قومی یا دینی برای استقرار یک حاکمیت دموکراتیک در ایران، در جنبش مشروطه گذاشته شده و تا امروز مبارزه برای گرفتن این حقوق ادامه داشته است. مجاهدان سرزمین ما با فدای بیکران علیه ولایت‌فقیه پرچم مقاومت بلند کرده‌اند. اکنون با شکست تفکر ارتجاع ولایت‌فقیهی در ایران می‌توان گفت جنبش مشروطه بعد از صد و اندی سال، آرمان خود را متکامل‌تر در یک جبهه گسترده منطقه‌یی و جهانی محقق‌شده می‌بیند.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/bfa05fd3-b36b-4c3f-984e-856bf6b722d9"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات