پاندولی مایکو - نخستوزیر پیشین آلبانی:
دوستان عزیز من، برادران و خواهران ایرانی من، دو سال پیش ما اینجا در چنین پودیومی فقط دو نفر بودیم، من و آردنت. اگر شما تصاویر را ببینید، من سخنرانی کوتاه خود را به این صورت بهپایان رساندم که گفتم دفعهٴ بعد ما مردم آلبانی با 22نفر نزد شما خواهیم آمد. اما به نظر میرسد که از مرز قولهای خود گذشتهایم. میبینید.
اما هیأت ما متفاوت است. اینجا فقط سیاستمداران و اعضای پارلمان نیستند، بلکه پزشکان، پروفسورها، وکلا، و افرادی هستند که به ایرانیانی که وارد کشور ما شدهاند بهعنوان اعضای خانوادهٴ خود مینگرند.
خانم مریم رجوی گرامی، وقتی برای اولین بار به یکی از برنامههای شما آمدم، بسیار نگران بودم. نیمی از همکارانم از من پرسیدند، به کجا میروی؟ مجاهدین تروریست هستند و البته من با این دیدگاه آمدم که تروریستها نمیتوانند چنین گردهمایی را وسط پاریس ترتیب بدهند. بعد از آن قدم به قدم، دوستان زیادی پیدا کردم.
شما، چه بخواهید و چه نخواهید، ما را شریک ماجراها و شادیها و غمهای خود کردهاید و ما شما را بهخوبی درک میکنیم. به همین دلیل است که ما همه اینجا با همدیگر در برابر شما قرار گرفتهایم.
چند سال پیش، در وسط جنگ سرد، رئیسجمهور کندی از آمریکا در برلین غربی بود. و از برلین، این سیاستمدار و مرد بزرگ واژه بسیار معروف خود، «من یک برلینی هستم» را بیان کرد. به نام همه دوستان خودم در آلبانی، من به اینجا آمدهام که بگویم «من مجاهد هستم».
کلمات دیگر میدانم که اهمیتی ندارند. من یک سیاستمدار هستم و میدانم چگونه باید سخنان خوبی ارائه کرد، اما فکر میکنم آنچه را که گفتهام شما به خوبی درک میکنید. من یک آرزو دارم تا بهزودی به تهران بیایم و توسط شما دعوت شوم
با تشکر فراوان.
دوستان عزیز من، برادران و خواهران ایرانی من، دو سال پیش ما اینجا در چنین پودیومی فقط دو نفر بودیم، من و آردنت. اگر شما تصاویر را ببینید، من سخنرانی کوتاه خود را به این صورت بهپایان رساندم که گفتم دفعهٴ بعد ما مردم آلبانی با 22نفر نزد شما خواهیم آمد. اما به نظر میرسد که از مرز قولهای خود گذشتهایم. میبینید.
اما هیأت ما متفاوت است. اینجا فقط سیاستمداران و اعضای پارلمان نیستند، بلکه پزشکان، پروفسورها، وکلا، و افرادی هستند که به ایرانیانی که وارد کشور ما شدهاند بهعنوان اعضای خانوادهٴ خود مینگرند.
خانم مریم رجوی گرامی، وقتی برای اولین بار به یکی از برنامههای شما آمدم، بسیار نگران بودم. نیمی از همکارانم از من پرسیدند، به کجا میروی؟ مجاهدین تروریست هستند و البته من با این دیدگاه آمدم که تروریستها نمیتوانند چنین گردهمایی را وسط پاریس ترتیب بدهند. بعد از آن قدم به قدم، دوستان زیادی پیدا کردم.
شما، چه بخواهید و چه نخواهید، ما را شریک ماجراها و شادیها و غمهای خود کردهاید و ما شما را بهخوبی درک میکنیم. به همین دلیل است که ما همه اینجا با همدیگر در برابر شما قرار گرفتهایم.
چند سال پیش، در وسط جنگ سرد، رئیسجمهور کندی از آمریکا در برلین غربی بود. و از برلین، این سیاستمدار و مرد بزرگ واژه بسیار معروف خود، «من یک برلینی هستم» را بیان کرد. به نام همه دوستان خودم در آلبانی، من به اینجا آمدهام که بگویم «من مجاهد هستم».
کلمات دیگر میدانم که اهمیتی ندارند. من یک سیاستمدار هستم و میدانم چگونه باید سخنان خوبی ارائه کرد، اما فکر میکنم آنچه را که گفتهام شما به خوبی درک میکنید. من یک آرزو دارم تا بهزودی به تهران بیایم و توسط شما دعوت شوم
با تشکر فراوان.