این روزها صحبت از گرفتن طاس گدایی توسط باند رفسنجانی - روحانی برای گرفتن رضایت نامه از کشورهای 1+5 و دستپاچگی برای رسیدن به توافق و قسم و آیه آخوند روحانی روبه کشورهای 5+1 است.
آخوند حسن روحانی به صراحت سبوی سیاستهای احمدینژادی نظام در مورد برنامه هستهیی و مذاکرات را شکسته میداند و با قسم «ولله، بالله و تالله» شرایط سالهای 84 تا 92 را بار دیگر از طرف نظام تکرار ناپذیر میداند و تأکید میکند نظام تجربههای خطای گذشته در زمینه مذاکرات را تکرار نمیکند.
شاید آخوند روحانی رویش نشده بود و در محظوریت و یا ترس از هجمه باند مقابل بود که برای تأکید مؤکد قسم وآیه خودش بگوید که: من جرب المجرب حلت به الندامه (کسی که تجربه گذشته را تکرار کند پشیمانی و ندامت بر او روا است).
همزمان با حرفهای آخوند روحانی سریالی از موضعگیری مبنی بر ضرورت جلب رضایت و اعتمادسازی کشورهای 1+5 توسط مهرههای باند رفسنجانی- روحانی شروع شد که در تأیید حرفهای آخوند روحانی البته نه با صراحت و نام بردن از او و یادآوری موضعش (این که شرایط سالهای 84 تا 92 تکرا رنمی شود)، بلکه بهطور تلویحی در این راستا قلم فرسایی کردند.
یکی از کارشناسان وابسته به باند رفسنجانی- روحانی نوشت: ”به منافع و امنیت ملی کشورهای مذاکرهکننده نیز پاسخهای قانع کننده درحدی بدهند که تکتک آن کشورها با احساس رضایت صحنه مذاکرات را ترک کنند“.
موضعگیری آخوند روحانی و مهرههای وابسته به باند رفسنجانی ـ روحانی طبیعی به نظر میرسید، زیرا به اضطرار نظام و ضرورت خوردن جام زهر واقف هستند و از روز اول نیز موضع این باند و سران آن یعنی روحانی و رفسنجانی مشخص بود، اما آنچه که «تازهتر از تازهتر است» موضعگیری اخیر روزنامه جوان ارگان بسیج ضدمردمی است که در بحبوحه دمیدن در بوق «دلواپسی» به یکباره همراه با باند رقیب حامی «فرایند اعتماد سازی» شده است.
روزنامه جوان ضمن پوشال بافی در مورد حرفهای جان کری و دود و دم راهانداختن مرسوم ارگانهای باند خامنهای، به نقش اصلی آمریکا و بازیگری اصلی آن در مذاکرات گذشته و کنونی رژیم با کشورهای 1+5 با رژیم اعتراف میکند و مینویسد: ”در فرایندهای مذاکراتی گذشته و پیش رو، آمریکا همچنان بازیگر اصلی در مواجهه با ایران بوده است“.
ارگان بسیج در ادامه مقالهاش ضمن مقدمه چینی همراه با دود و دم بسیجی و سپاهی رنگ کن، نهایت به همین مسیری میرسد که آخوند روحانی روی پایبندی خود و نظام بر آن مسیر قسم و آیه خورد و قول داد که رژیم تجربه سالهای گذشته را در مورد مذاکرات تکرار نکند.
روزنامه ارگان بسیج حد و مرزی بین حرفش با حرفهای آخوند روحانی و رسانههای وابسته به باندرفسنجانی باقی گذاشته و آن این است که با شدت و حدتی که روحانی و رسانههای باند مربوطه بر ضرورت اعتمادسازی تأکید کردند قسم وآیه نمیخورد، اما حرف اصلی آنها را در لای زرورق میپیچاند و تکرار میکند که: ”در هر حال، حرکت در مسیر منطقی بر پایه تضمین حقوق کشور در هر گونه فرایند اعتمادسازی و رفع ابهام در ماهیت برنامه هستهیی صلحآمیز کشور، بایستهای است که ضمن نفی هر گونه تاثیرپذیری حتی روانی از محاسبات و ارعاب آمریکا، بر قوت و ثبات قدم در این مسیر خواهد افزود“.
همین روزنامه بسیجی و سپاهی گول زن، تا همین چند روز گذشته یکی از بوقهای تبلیغاتی ”دلواپسان“ باند خامنهای بود و نویسندگان آن اندر مذمت توافقنامه ژنو و اندر مخالفت با مواضع حقیرانه دولت آخوند حسن روحانی و تیم مذاکرهکننده هستهیی با کشورهای 1+5، قلم فرسایی کردند. اکنون این روزنامه از تیم هستهیی دولت آخوند روحانی میخواهد ”فرایند اعتمادسازی و رفع ابهام در ماهیت برنامه هستهیی صلحآمیز کشور“ را ادامه بدهد چرا که این فرایند اعتمادسازی ”بر قوت و ثبات قدم در این مسیر خواهد افزود“.
به نظر میرسد باند ولایت هم کم کم به این نتیجه رسیده است که اگر قرار باشد گره اساسی در مذاکرات باز شود، راهحل ”رفع ابهام در ماهیت برنامه هستهیی“ است. یعنی اینکه نظام به آن چنان شرایط خفتباری تن بدهد و از گذشته خود در مذاکرات و برنامه هستهیی آنچنان عذر تقصیر بخواهد و ابراز ندامت کند که اعتماد برانگیز باشد، شاید برای نظام فرجی بشود و گرهی از گرههای کور بحرانهای بزرگ نظام بگشاید و از این ستون تا آن ستون فرجی باشد.
این است معنای ”فرایند اعتمادسازی و رفع ابهام در ماهیت برنامه هستهای“.
آخوند حسن روحانی به صراحت سبوی سیاستهای احمدینژادی نظام در مورد برنامه هستهیی و مذاکرات را شکسته میداند و با قسم «ولله، بالله و تالله» شرایط سالهای 84 تا 92 را بار دیگر از طرف نظام تکرار ناپذیر میداند و تأکید میکند نظام تجربههای خطای گذشته در زمینه مذاکرات را تکرار نمیکند.
شاید آخوند روحانی رویش نشده بود و در محظوریت و یا ترس از هجمه باند مقابل بود که برای تأکید مؤکد قسم وآیه خودش بگوید که: من جرب المجرب حلت به الندامه (کسی که تجربه گذشته را تکرار کند پشیمانی و ندامت بر او روا است).
همزمان با حرفهای آخوند روحانی سریالی از موضعگیری مبنی بر ضرورت جلب رضایت و اعتمادسازی کشورهای 1+5 توسط مهرههای باند رفسنجانی- روحانی شروع شد که در تأیید حرفهای آخوند روحانی البته نه با صراحت و نام بردن از او و یادآوری موضعش (این که شرایط سالهای 84 تا 92 تکرا رنمی شود)، بلکه بهطور تلویحی در این راستا قلم فرسایی کردند.
یکی از کارشناسان وابسته به باند رفسنجانی- روحانی نوشت: ”به منافع و امنیت ملی کشورهای مذاکرهکننده نیز پاسخهای قانع کننده درحدی بدهند که تکتک آن کشورها با احساس رضایت صحنه مذاکرات را ترک کنند“.
موضعگیری آخوند روحانی و مهرههای وابسته به باند رفسنجانی ـ روحانی طبیعی به نظر میرسید، زیرا به اضطرار نظام و ضرورت خوردن جام زهر واقف هستند و از روز اول نیز موضع این باند و سران آن یعنی روحانی و رفسنجانی مشخص بود، اما آنچه که «تازهتر از تازهتر است» موضعگیری اخیر روزنامه جوان ارگان بسیج ضدمردمی است که در بحبوحه دمیدن در بوق «دلواپسی» به یکباره همراه با باند رقیب حامی «فرایند اعتماد سازی» شده است.
روزنامه جوان ضمن پوشال بافی در مورد حرفهای جان کری و دود و دم راهانداختن مرسوم ارگانهای باند خامنهای، به نقش اصلی آمریکا و بازیگری اصلی آن در مذاکرات گذشته و کنونی رژیم با کشورهای 1+5 با رژیم اعتراف میکند و مینویسد: ”در فرایندهای مذاکراتی گذشته و پیش رو، آمریکا همچنان بازیگر اصلی در مواجهه با ایران بوده است“.
ارگان بسیج در ادامه مقالهاش ضمن مقدمه چینی همراه با دود و دم بسیجی و سپاهی رنگ کن، نهایت به همین مسیری میرسد که آخوند روحانی روی پایبندی خود و نظام بر آن مسیر قسم و آیه خورد و قول داد که رژیم تجربه سالهای گذشته را در مورد مذاکرات تکرار نکند.
روزنامه ارگان بسیج حد و مرزی بین حرفش با حرفهای آخوند روحانی و رسانههای وابسته به باندرفسنجانی باقی گذاشته و آن این است که با شدت و حدتی که روحانی و رسانههای باند مربوطه بر ضرورت اعتمادسازی تأکید کردند قسم وآیه نمیخورد، اما حرف اصلی آنها را در لای زرورق میپیچاند و تکرار میکند که: ”در هر حال، حرکت در مسیر منطقی بر پایه تضمین حقوق کشور در هر گونه فرایند اعتمادسازی و رفع ابهام در ماهیت برنامه هستهیی صلحآمیز کشور، بایستهای است که ضمن نفی هر گونه تاثیرپذیری حتی روانی از محاسبات و ارعاب آمریکا، بر قوت و ثبات قدم در این مسیر خواهد افزود“.
همین روزنامه بسیجی و سپاهی گول زن، تا همین چند روز گذشته یکی از بوقهای تبلیغاتی ”دلواپسان“ باند خامنهای بود و نویسندگان آن اندر مذمت توافقنامه ژنو و اندر مخالفت با مواضع حقیرانه دولت آخوند حسن روحانی و تیم مذاکرهکننده هستهیی با کشورهای 1+5، قلم فرسایی کردند. اکنون این روزنامه از تیم هستهیی دولت آخوند روحانی میخواهد ”فرایند اعتمادسازی و رفع ابهام در ماهیت برنامه هستهیی صلحآمیز کشور“ را ادامه بدهد چرا که این فرایند اعتمادسازی ”بر قوت و ثبات قدم در این مسیر خواهد افزود“.
به نظر میرسد باند ولایت هم کم کم به این نتیجه رسیده است که اگر قرار باشد گره اساسی در مذاکرات باز شود، راهحل ”رفع ابهام در ماهیت برنامه هستهیی“ است. یعنی اینکه نظام به آن چنان شرایط خفتباری تن بدهد و از گذشته خود در مذاکرات و برنامه هستهیی آنچنان عذر تقصیر بخواهد و ابراز ندامت کند که اعتماد برانگیز باشد، شاید برای نظام فرجی بشود و گرهی از گرههای کور بحرانهای بزرگ نظام بگشاید و از این ستون تا آن ستون فرجی باشد.
این است معنای ”فرایند اعتمادسازی و رفع ابهام در ماهیت برنامه هستهای“.