هافینگتنپست 27خرداد 1393- مقالهیی از استاندار ایو بونه- رئیس سازمان اطلاعات فرانسه در دوران پرزیدنت میتران
چند روزی است رسانههای غربی که در تله دروغ بزرگ حول وقایعی که عراق را تکان میدهد افتادهاند، به یک دروغپردازی جدید و با ابعاد بزرگ دست زدهاند.
ما بهطور خستگیناپذیر دعوت میشویم، در مورد یک بهاصطلاح تهاجم نیروهای داعش علیه رژیم نوری مالکی که بهطور ناگهانی به همهٴ تقواها مزین شده، افسوس بخوریم.
یک دروغ باور نکردنی که حتی برای کسی که منظرهٴ سیاسی- استراتژیک عراق را مقداری میشناسد نیز لباس ظاهری واقعیت را به تن نکرده است:
چگونه بتوان به خورد افراد داد که چند صد داعشی یا حداکثر چند هزار تن از آنها قادرند بهطور کامل ارتش با گشادهدستی مجهز شده مالکی را که توسط (رژیم ایران) حمایت میشود قلع و قمع کنند؟
چگونه میتوان فراموش کرد که عشایر سنی غرب و شمال که توسط دولت مالکی تحقیر و سرکوب شدهاند، یک نیروی نظامی قابلتوجه را ارائه میکنند و از حمایت مردم ده استان برخوردارند؟
چگونه به تله تبلیغاتی میافتیم که رهبران سیاسی، نظامی و مذهبی را که تنها علیه دیکتاتوری یک مزدور (رژیم) تهران قیام کردهاند داعشی معرفی میکنیم؛ در حالی که آنها خواستار رفتن مالکی هستند و احساس مسئولیت بسیار قابل تحسینی از خود نشان میدهند؟
اینکه فلان یا فلان رئیس داعش از موفقیتی که به افراد او ربطی ندارد لذت میبرد، امری طبیعی در جنگ است. به این میگویند «جنگ روانی». اما اینکه دولتهای غربی همین شیب را در پیش گرفته و بدون داشتن هیچ اطلاعات قابل تکیهیی همان چکمههای غرقه بهخون مالکی را بهپا میکنند، این دیگر با عقل جور در نمیآید.
برای قانع شدن از اینکه آنچه در عراق میگذرد نه تنها خوشایند است، بلکه بر خلاف داستانسراییهای دروغین تبلیغات مالکی است، کافی است به استقبالی که مردم از انقلابیون کردند و به بازگشت مردم از جمله مسیحیان، به خانههایشان اشاره کرد. کسانی که در مقابل دوربین میگویند که ترسی ندارند و حتی از اینکه آزادیها بازگشته است خوشحال هستند.
بار دیگر ایالات متحده ناپختگی سیاسی خود را نشان میدهد و تا ته خط نادانی خود میرود تا به (رژیم) تهران نزدیک شود. (رژیمی) که سرانش دستهای خود را به هم میمالند و از این فرصت که انتظارش را نداشتند سوءاستفاده میکنند تا توافق هستهیی را امضا کنند. توافقی که مثل قبلیها ست، هیچ چیزی را در طرحهای آنها تغییر نمیدهد و به آنها زمان ذیقیمتی برای نهاییکردن سلاح هستهییشان را خواهد داد.
چند روزی است رسانههای غربی که در تله دروغ بزرگ حول وقایعی که عراق را تکان میدهد افتادهاند، به یک دروغپردازی جدید و با ابعاد بزرگ دست زدهاند.
ما بهطور خستگیناپذیر دعوت میشویم، در مورد یک بهاصطلاح تهاجم نیروهای داعش علیه رژیم نوری مالکی که بهطور ناگهانی به همهٴ تقواها مزین شده، افسوس بخوریم.
یک دروغ باور نکردنی که حتی برای کسی که منظرهٴ سیاسی- استراتژیک عراق را مقداری میشناسد نیز لباس ظاهری واقعیت را به تن نکرده است:
چگونه بتوان به خورد افراد داد که چند صد داعشی یا حداکثر چند هزار تن از آنها قادرند بهطور کامل ارتش با گشادهدستی مجهز شده مالکی را که توسط (رژیم ایران) حمایت میشود قلع و قمع کنند؟
چگونه میتوان فراموش کرد که عشایر سنی غرب و شمال که توسط دولت مالکی تحقیر و سرکوب شدهاند، یک نیروی نظامی قابلتوجه را ارائه میکنند و از حمایت مردم ده استان برخوردارند؟
چگونه به تله تبلیغاتی میافتیم که رهبران سیاسی، نظامی و مذهبی را که تنها علیه دیکتاتوری یک مزدور (رژیم) تهران قیام کردهاند داعشی معرفی میکنیم؛ در حالی که آنها خواستار رفتن مالکی هستند و احساس مسئولیت بسیار قابل تحسینی از خود نشان میدهند؟
اینکه فلان یا فلان رئیس داعش از موفقیتی که به افراد او ربطی ندارد لذت میبرد، امری طبیعی در جنگ است. به این میگویند «جنگ روانی». اما اینکه دولتهای غربی همین شیب را در پیش گرفته و بدون داشتن هیچ اطلاعات قابل تکیهیی همان چکمههای غرقه بهخون مالکی را بهپا میکنند، این دیگر با عقل جور در نمیآید.
برای قانع شدن از اینکه آنچه در عراق میگذرد نه تنها خوشایند است، بلکه بر خلاف داستانسراییهای دروغین تبلیغات مالکی است، کافی است به استقبالی که مردم از انقلابیون کردند و به بازگشت مردم از جمله مسیحیان، به خانههایشان اشاره کرد. کسانی که در مقابل دوربین میگویند که ترسی ندارند و حتی از اینکه آزادیها بازگشته است خوشحال هستند.
بار دیگر ایالات متحده ناپختگی سیاسی خود را نشان میدهد و تا ته خط نادانی خود میرود تا به (رژیم) تهران نزدیک شود. (رژیمی) که سرانش دستهای خود را به هم میمالند و از این فرصت که انتظارش را نداشتند سوءاستفاده میکنند تا توافق هستهیی را امضا کنند. توافقی که مثل قبلیها ست، هیچ چیزی را در طرحهای آنها تغییر نمیدهد و به آنها زمان ذیقیمتی برای نهاییکردن سلاح هستهییشان را خواهد داد.