728 x 90

پرونده هسته ای ایران,

فرصتی «کم نظیر»، اما برای نوشیدن جام زهری دیگر

-

مذاکرات هسته ای با نمایندگان رژیم آخوندی
مذاکرات هسته ای با نمایندگان رژیم آخوندی
باند رفسنجانی- روحانی و رسانه‌های وابسته به این باند، با هزار و یک اشاره تلویحی و تصریحی و با تحمل زحمات و مشقات زیاد! تلاش دارند به باند ”حضرت آقا“ تفهیم کنند که آدرس حل مشکلات نظام، خانه کدخدا است و چون مصلحت نظام ایجاب می‌کند به قول ”امام راحل“ می‌بایست ”همه باهم“ کفش و کلاه کنند و ”امت نالان“ گویان سوی خانه کدخدا رفته و دق الباب کنند. اما افسوس! که میخ به سنگ آهنین فرو نمی‌رود و طیفی از مهره‌ها و رسانه‌های باند ولایت گوششان بدهکار نیست چون ”کاسبان تحریم“ اند و ”دلواپسان“ سودهای بادآورده از قبل آن.
به‌خاطر این سنگ‌اندازیها است که باند رفسنجانی- روحانی و رسانه‌های وابسته، از آنچه ”حملات و بحران آفرینی و تنش‌زدایی برخی از منتفعان از انسداد روابط متعارف رژیم باجهان“ می‌نامند، سخت برآشفته شده و مهره‌های باند ولایت را به‌خاطر حمله به دولت روحانی، هم جهت با ”محافل افراطی و تندرو داخلی و تی‌پارتی“ در آمریکا، توصیف می‌کنند.
برای خنثی‌سازی سنگ‌اندازی ”افراطیون“ داخلی نظام و ”افراطیون“ آمریکایی است که ”آقای ظریف“ برای ابزار حسن نیست و امیدواری به این‌که مذاکرات تا پایان مهلت شش ماهه به نتیجه برسد، مقاله‌یی در واشینگتن پست می‌نویسد.
به همین دلیل که آدرس اصلی حل و فصل معضلات نظام ”خانه کدخدا است“ روزنامه شرق وابسته به رفسنجانی با اضافه کردن شرایط جدید منطقه و بحران عراق، فرصت را برای نظام مغتنم می‌شمارد تا قهر با ”کدخدا“ را کنار بگذارد و با کنار گذاشتن ”دیپلماسی غیرحرفه‌ای“ احمدی‌نژادی، از ”فرصت کم نظیر“ پیش آمده با ”دیپلماسی حرفه‌ای“ حسن استفاده کند و خلاصه این که: ”اکنون تحولات کل منطقه فرصتی کم‌نظیر برای ایران فراهم آورده است، که طرفین می‌توانند با تفاهم و احترام متقابل و مستقل بازیگر نقش جهانی سازنده و برچیدن تحریمها و جایگزین دیپلوماسی جدی و محترمانه به جای قهر و از لحاظ دیپلوماتیک غیرحرفه‌ای باشند!“
به گمان باند رفسنجانی- روحانی و این روزنامه وابسته به آن، اکنون که دولت آمریکا بالاترین پرداخت را کرده و ”آقای برنز“ را طرف اصلی مذاکره با نظام کرده است، پس باید از فرصت حضور ایشان در مذاکره استفاده کرد و آن را مغتنم شمرد، چرا که: ”ایشان نیز مانند همتای اروپایی‌اش خانم کاترین اشتون در آستانه بازنشستگی است. ایشان کارشناس مسایل ایران است، آن هم با دیدی تفاهم‌ آمیز، که گاه انتقادهایی را هم از جانب تندروان خودشان برانگیخته است! اکنون، با آنچه گفته شد، برای همه طرفها زمان تنگ است و مانع مفقود و مقتضا موجود، و این تنور داغ است و آماده چسباندن!“
از این نظرگاه است که یکی ازکارشناسان وابسته به باند رفسنجانی- روحانی، ضمن تفسیر و تاویل مصاحبه اخیر روحانی، پوشال بافیهای سابق رژیم در زمینه استکبار ستیزی وخط ونشان کشیدنهای توخالی برای غرب را توسط باند ولایت به تمسخر می‌گیرد، و زبان ضعف آخوند روحانی در مقابل غرب را ”بسیار موقرانه و مودبانه“ می‌داند و می‌نویسد: ”زبان ایشان خطاب به غربی‌ها بسیار موقر و مؤدبانه بود. خلاصه حرف ایشان به غربی‌ها در مصاحبه مطبوعاتی‌شان آن بود که ما با شما سر جنگ نداریم“.
علی القاعده وقتی یک روزنامه باند رفسنجانی- روحانی فرصت طلایی ”تنور داغ و مذاکره با کدخدا!“ را در توهمات خودش شکار می‌کند، آخوند حسن روحانی نیز که دست‌اندرکار مذاکرات و مشرف به پیچ و خمهای مذاکرات است، می‌بایست قبل از آن رسانه این به‌اصطلاح «فرصت» را شکار کرده و به آن چشم دوخته باشد، اما در حرفهای مورد اشاره خبر از چنین «تنور داغ» نیست و حرفهای روحانی تماماً تلاشی از سر استیصال برای بیرون آوردن رژیم از وضعیت خفگی ناشی از تحریمها است. لحن ”بسیار موقر و مودبانه“ او هم که چشم آن کارشناس وابسته به باند مربوطه را خیره کرده بیانگر چیزی جز تضرع تمامیت نظام آخوندی در برابر غرب برای شل کردن طناب تحریم نیست.
اما کارشناس وابسته به باند رفسنجانی- روحانی، نیاز رژیم به دق الباب خانه ”کدخدا“ را فراتر از موضوع هسته‌یی و مذاکرات در این زمینه می‌داند. از نظر این کارشناس ضروری است تا رژیم فارغ از موضوع هسته‌یی در تمامی زمینه‌ها تابوشکنی کند: ”این نیاز وجود داشت تا ایران و آمریکا فارغ از پرونده هسته‌یی با یکدیگر گفت‌ و گوهایی داشته باشند که با گفت‌ و گوهای اخیری که میان آنها صورت گرفت علاوه بر آن‌که تابوی مذاکره میان ایران و آمریکا شکسته شد این دو کشور توانستند فارغ از جنجالهای مطبوعاتی به یکسری توافقهای خوب برسند“.
بسیار روشن است که چگونه این کارشناس (که کودنی او را می‌توان به کل باند متبوعش تعمیم داد) ناتوان از شناخت وضعیت موجود در منطقه، بویی را که به مشامش رسیده، بوی «تنور داغ» پنداشته و و زمان را «فرصت چسباندن نان» انگاشته است. تحولات روزهای آینده نشان خواهد داد که آن «بو» و آن «فرصت» مربوط به «داغ» کردن چه چیزی است.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/0415ecde-78c7-4501-b4de-df81c3ec3f00"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات