خامنهای در دیدار با جماعت موسوم به ”محققان جهاد دانشگاهی“ گفت: ”افرادی که روزی با انگیزههای تند انقلابی حرکت میکردند، اکنون دیدگاههای آنها 180 درجه تغییر کرده و حتی بینات انقلاب اسلامی برای آنها نامفهوم است. باید مراقب بود، این خصوصیات به مجموعه جهاد دانشگاهی راه پیدا نکند“.
خامنهای خط امامیهای دوآتشه گذشته و که اکنون از عناصر و مهرههای باند رفسنجانی- روحانی هستند را دگردیس نامید.
این اظهارات ولیفقیه، مستمسک بعضی از رسانههای وابسته به باند خامنهای شده است، تا در جهت منافع باندی از سخنان خامنهای استفاده لازمه را بکنند و در مورد این ”دگردیسان“ عقده دل خالی کنند و جنگ را به سرحد جنگ حیدری ونعمتی حوزوی و در نظام آخوندی بکشانند.
روزنامه جوان ارگان بسیج ضدخلقی، شرح مفصلی دارد اندرب اب ویژگی دگردیسان و مذمت دگردیسی. از نظر ارگان بسیج، دگر دیسان رنگ عوض کن و نان به نرخ روز خور هستند.
روزنامه جوان در مورد ویژگی دگر دیسان مینویسد: ”یکی از ویژگیهای کسانی هم که به سیاست از عینک غربی نگاه میکنند، حرکتهای زیگزاگی و چرخشهای 180 درجهای است. نگاه پراگماتیستی به سیاست و حرکت صرف برای دستیابی به قدرت چه بهصورت مشروع و چه بهصورت نامشروع موجب میشود که این مهرهها در فضای شطرنج سیاست هر روز ملون به صبغهای تازه شوند و با هر بادی مسیرشان تغییر نماید“.
نویسنده مقاله حرفهای خود را مستند به گفتههای خامنهای در جمع موسوم به ”محققان جهاد دانشگاهی“ میکند، و مینویسد: ”به تعبیر مقام عظمای ولایت یکی از آسیبهای فراز و فرودهای محیطهای سیاسی دگردیسی برخی افراد است“.
نویسنده شاخص نیفتادن به دام دگردیسی را همان شاخص هایی که خامنهای در سخنرانیاش به آنها اشاره کرد، تعیین میکند، و تأکید میکند در زیر چتر ولایت است که از دگر دیسی جلوگیری میشود وگرنه هر خطی که مغایر خط ولیفقیه باشد، لاجرم در یک نقطهای در تقابل با خط ”ولی نظام“ قرار میگیرد: ”شاقول و میزان انقلابیگری نیز خط روشن و شفاف ولایت است. چه آنانی که از ولی زمان خود پیش میافتند و چه آنانی که عقب میمانند هر دو از دایره انقلابیگری بیرون افتادهاند و بعید نیست که بهتدریج و با انحراف از خط اصلی دچار دگردیسی شده و در یک نقطه در مقابل ولی خود قرار گیرند“.
کیهان ولیفقیه نیز در مطلبی تحت عنوان ”لیبرال سرمایهداری و انحصار رسانهها“ ، باند رفسنجانی ـ روحانی و رسانههای وابسته به آن را جریانی استحاله شده و جریان ”لیبرال سرمایه دار“ توصیف میکند و اندر نکوهش احوال این ”لیبرال سرمادارها“ مینویسد: ”با تاملی در فضای رسانهیی و تورقی در نشریات کشور، میتوان رسانههای فراوانی را برشمرد که هم خصوصی و غیردولتی هستند، هم توسط یک جریان سرمایهدار تغذیه مالی میشوند، هم برای ترویج و اشاعه لیبرالیسم در همه حوزههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... قیام کردهاند، و هم خواهان عدم مداخله نظام در حوزه رسانه هستند تا با «آزادی کامل» بتوانند به بیشینهسازی ثروت و قدرت خود بپردازند“.
ویژگی دیگری که این رسانه باند خامنهای برای این جریان برمی شمرد، این است که یکی از ماموریتهای اصلی رسانههای این جریان، تلاش برای کمرنگ کردن و حذف ارزشهای نظام ولایت است، که نویسنده از آن بهعنوان ”حذف گفتمان اسلامی“ یاد میکند.
کیهان شریعتمداری به نمونههایی از ازحذف ”گفتمان اسلامی“ توسط روزنامههای باند رفسنجانی- روحانی اشاره میکند و مینویسد: ”اگر رسانهیی خواهان حذف اسلام از عنوان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میشود (روزنامه شرق)، مظاهر دینی چون حجاب و حیای زنان نماد عقبافتادگی خوانده میشود (جامعه سالم، تیر 77)، روزنامهای آیات قرآن درباره عمر طولانی نوح پیامبر (ع) را به سخره میگیرد (صبح امروز، دیماه 78)، دیگری صحت قصه حضرت یوسف را از محالات دانسته و در صحت آیات قرآن شبههایجاد میکند (صبح امروز، خرداد 88)، همه و همه حکایت از این دارند که لیبرال سرمایهداری ایرانی، بزرگترین دشمن خود را گفتمان اسلام و موفقیت خود را در گرو حذف این گفتمان از عرصه میداند“.
صرفنظر از برداشتهای ارتجاعی، دجالگرانه، چپاولگرانه و آخوندی هر دو باند از اسلام و دین و مسلمانی، صرفنظر از اینکه هر دو باند رژیم اسلام و مسلمانی (اسلام و مسلمانی خمینی گونه) را وسیلهای برای کاسبی و چاپیدن جیب مردم قرار دادهاند، اتهام دین گریزی و تحریف دین از جانب روزنامه خامنهای به باند رفسنجانی- روحانی، شاید از نظر باند خامنهای، درستترین تفسیر از حرفهای ولیفقیه رژیم در زمینه دگر دیس شدن باند رفسنجانی- روحانی باشد.
وقتی دامنه جنگ گرگها به مفاهیم دجالگرانه حوزی و آخوندی میکشد و باند خامنهای در مورد اعتقادات آخوندی و حوزوی باند رفسنجانی چون چرا میکند، بیانگر اوج شقه در رأس نظام آخوندی و بهویژه بین خامنهای، رفسنجانی و روحانی است.
شدت وحدت این تضادها ناشی از عملکرد جرعه زهر در پیکره نظام است، ضمنا تقابل خط وابسته گرایانه باند رفسنجانی- روحانی و آویختن این باند به دامان غرب و بهخصوص آمریکا با خط انقباضی جناح مقابل است که به این تضاد ها دامن میزند.
ویژگی ”عینک غرب گرایی“ که روزنامه جوان به نظر گاههای این باند نسبت میدهد اشاره به خط وخطوط وابسته گرایانه این باند است.
خامنهای خط امامیهای دوآتشه گذشته و که اکنون از عناصر و مهرههای باند رفسنجانی- روحانی هستند را دگردیس نامید.
این اظهارات ولیفقیه، مستمسک بعضی از رسانههای وابسته به باند خامنهای شده است، تا در جهت منافع باندی از سخنان خامنهای استفاده لازمه را بکنند و در مورد این ”دگردیسان“ عقده دل خالی کنند و جنگ را به سرحد جنگ حیدری ونعمتی حوزوی و در نظام آخوندی بکشانند.
روزنامه جوان ارگان بسیج ضدخلقی، شرح مفصلی دارد اندرب اب ویژگی دگردیسان و مذمت دگردیسی. از نظر ارگان بسیج، دگر دیسان رنگ عوض کن و نان به نرخ روز خور هستند.
روزنامه جوان در مورد ویژگی دگر دیسان مینویسد: ”یکی از ویژگیهای کسانی هم که به سیاست از عینک غربی نگاه میکنند، حرکتهای زیگزاگی و چرخشهای 180 درجهای است. نگاه پراگماتیستی به سیاست و حرکت صرف برای دستیابی به قدرت چه بهصورت مشروع و چه بهصورت نامشروع موجب میشود که این مهرهها در فضای شطرنج سیاست هر روز ملون به صبغهای تازه شوند و با هر بادی مسیرشان تغییر نماید“.
نویسنده مقاله حرفهای خود را مستند به گفتههای خامنهای در جمع موسوم به ”محققان جهاد دانشگاهی“ میکند، و مینویسد: ”به تعبیر مقام عظمای ولایت یکی از آسیبهای فراز و فرودهای محیطهای سیاسی دگردیسی برخی افراد است“.
نویسنده شاخص نیفتادن به دام دگردیسی را همان شاخص هایی که خامنهای در سخنرانیاش به آنها اشاره کرد، تعیین میکند، و تأکید میکند در زیر چتر ولایت است که از دگر دیسی جلوگیری میشود وگرنه هر خطی که مغایر خط ولیفقیه باشد، لاجرم در یک نقطهای در تقابل با خط ”ولی نظام“ قرار میگیرد: ”شاقول و میزان انقلابیگری نیز خط روشن و شفاف ولایت است. چه آنانی که از ولی زمان خود پیش میافتند و چه آنانی که عقب میمانند هر دو از دایره انقلابیگری بیرون افتادهاند و بعید نیست که بهتدریج و با انحراف از خط اصلی دچار دگردیسی شده و در یک نقطه در مقابل ولی خود قرار گیرند“.
کیهان ولیفقیه نیز در مطلبی تحت عنوان ”لیبرال سرمایهداری و انحصار رسانهها“ ، باند رفسنجانی ـ روحانی و رسانههای وابسته به آن را جریانی استحاله شده و جریان ”لیبرال سرمایه دار“ توصیف میکند و اندر نکوهش احوال این ”لیبرال سرمادارها“ مینویسد: ”با تاملی در فضای رسانهیی و تورقی در نشریات کشور، میتوان رسانههای فراوانی را برشمرد که هم خصوصی و غیردولتی هستند، هم توسط یک جریان سرمایهدار تغذیه مالی میشوند، هم برای ترویج و اشاعه لیبرالیسم در همه حوزههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... قیام کردهاند، و هم خواهان عدم مداخله نظام در حوزه رسانه هستند تا با «آزادی کامل» بتوانند به بیشینهسازی ثروت و قدرت خود بپردازند“.
ویژگی دیگری که این رسانه باند خامنهای برای این جریان برمی شمرد، این است که یکی از ماموریتهای اصلی رسانههای این جریان، تلاش برای کمرنگ کردن و حذف ارزشهای نظام ولایت است، که نویسنده از آن بهعنوان ”حذف گفتمان اسلامی“ یاد میکند.
کیهان شریعتمداری به نمونههایی از ازحذف ”گفتمان اسلامی“ توسط روزنامههای باند رفسنجانی- روحانی اشاره میکند و مینویسد: ”اگر رسانهیی خواهان حذف اسلام از عنوان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میشود (روزنامه شرق)، مظاهر دینی چون حجاب و حیای زنان نماد عقبافتادگی خوانده میشود (جامعه سالم، تیر 77)، روزنامهای آیات قرآن درباره عمر طولانی نوح پیامبر (ع) را به سخره میگیرد (صبح امروز، دیماه 78)، دیگری صحت قصه حضرت یوسف را از محالات دانسته و در صحت آیات قرآن شبههایجاد میکند (صبح امروز، خرداد 88)، همه و همه حکایت از این دارند که لیبرال سرمایهداری ایرانی، بزرگترین دشمن خود را گفتمان اسلام و موفقیت خود را در گرو حذف این گفتمان از عرصه میداند“.
صرفنظر از برداشتهای ارتجاعی، دجالگرانه، چپاولگرانه و آخوندی هر دو باند از اسلام و دین و مسلمانی، صرفنظر از اینکه هر دو باند رژیم اسلام و مسلمانی (اسلام و مسلمانی خمینی گونه) را وسیلهای برای کاسبی و چاپیدن جیب مردم قرار دادهاند، اتهام دین گریزی و تحریف دین از جانب روزنامه خامنهای به باند رفسنجانی- روحانی، شاید از نظر باند خامنهای، درستترین تفسیر از حرفهای ولیفقیه رژیم در زمینه دگر دیس شدن باند رفسنجانی- روحانی باشد.
وقتی دامنه جنگ گرگها به مفاهیم دجالگرانه حوزی و آخوندی میکشد و باند خامنهای در مورد اعتقادات آخوندی و حوزوی باند رفسنجانی چون چرا میکند، بیانگر اوج شقه در رأس نظام آخوندی و بهویژه بین خامنهای، رفسنجانی و روحانی است.
شدت وحدت این تضادها ناشی از عملکرد جرعه زهر در پیکره نظام است، ضمنا تقابل خط وابسته گرایانه باند رفسنجانی- روحانی و آویختن این باند به دامان غرب و بهخصوص آمریکا با خط انقباضی جناح مقابل است که به این تضاد ها دامن میزند.
ویژگی ”عینک غرب گرایی“ که روزنامه جوان به نظر گاههای این باند نسبت میدهد اشاره به خط وخطوط وابسته گرایانه این باند است.