از: ت. ز
یاران اشرفنشان در کانونهای شورشی اوین، گوهردشت و... ، پس از شهادت یار و همرزم قهرمان و اشرفنشانشان غلامرضا خسروی نکتهها گفتند و در راستای تعهدشان به پایداری و ادامه مسیر یار شهیدشان به دشمن بیابیا گفتند.
شهادت غلامرضا عزم آنان را در ادامه مسیر جزم ترکرد، برتعهدشان افزود و همچنان که یکی از آنها در پیامش به آن اشاره کرده است «یالیتنی کنت معک» گفتند و در امتداد راه و تعهد با یار شهیدانشان، ترفندهای دشمن زبون را به سخره گرفتند.
یاری از این یاران دربند ما، غلامرضای شهید را درخود و رزم خود زنده میبیند و خدا را سپاس میگوید که به این راه هدایت شده و در زمره کسانی است که پس از پرواز هر شهید درانتظار است.
همرزم غلامرضا نسبت به تعهدش در ادامه راه و مسیر، «ما بدلو تبدیلا» میگوید و آن را هزینه اجتنابناپذیر مرحله آخر این مصاف طاقتفرسا برای آزادی و سعادت مردمش میداند.
دیگر یار در بند، با به سخره گرفتن تمهیدات ضدانسانی دشمن، سحر شتافتن غلامرضا را به دیار رفیق اعلی، مبارک سحری، فرخنده شبی و شب قدری برای یار شهیدش و خود میداند که در پیوند با شهادت مجاهدان اشرف، مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران را شکوفاتر خواهد ساخت.
خوشا به این یاران که برادر مسعود شهیدان قتلعام اشرف را در کانونهای نبردشان در اوین، گوهردشت و دیگر زندانها، شکوفا و تکثیر شده میداند.
خوشا به شهیدان کهکشان زهره که پاسدار خونشان مسعود است و آنان را تکثیرشده در کانونهای شورشی نبرد میداند.
در دنیای انقلابی گری و مجاهدت، رشک معنا ندارد و امر مذموم و ناپسندی است که فرد انقلابی باید خود را از آن پالایش کند، زیرا انقلابی مجاهد به این دلیل وارد دنیای انقلاب، مبارزه و مجاهدت میشود که در راستای آرمان همه چیزش را بپردازد ،اما در دنیای انقلابگیری و مجاهدت یک چیز مذموم و ناپسند نیست و آن هم غبطه به مقام و مرتبت و شان ایدئولوژیک برادر همرزم خود است.
فرد با تاسی به ارزشهای والای شکوفا شده در یار، برادر وهمرزم خود وبا تاسی به ارزشهای ایدئولوژیک سازمان خود که در برادر و همرزمش متبلورشده است، خو د را مدیون و بدهکار این ارزشها دانسته و تلاش میکند که همچون برادر و همرزم خود این ارزشها را در زندگی روزمره خود ساری و جاری کند، لذا غبطه خوردن به مقام والای یک برادر و همرزم تا آنجا که به تلاش فرد انقلابی برای کسب این ارزشها و فداکاری هر چه بیشتر در مسیر آرمانهایش منجر میشود، نه تنها مذموم و ناپسند نیست بلکه امری شایسته و پسندیده است.
بنابراین جا دارد که به مقام و مرتبت والای آن شهید که مسعود او را در زمره گوهران بیبدیل و اشرفنشان نامید غبطه خورد و به پیکار او با دشمنان خدا و خلق درود فرستاد و گفت یالیتنی کنت معک و افوز فوزا عظیما.
به یاران همرزم و همبند غلامرضای شهید هم باید گفت خوشا به شما نیز که رزم و مبارزهتان با مبارزه شهیدی همچون غلامرضای قهرمان گره خورد.
خوشا به شما یاران که پیکار مستمر و بیامان شما در راستای مبارزه و مصاف با دشمن اهریمنی، با رزم بیامان نوامیس ایدئولوژیک و گوهران بیبدیل اشرفی در لیبرتی گره خورد و اینجا است که باید با آن یار در بند همنوا شد و دست افشان و پای کوبان نغمه و آوا سرداد و خواند: ”چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی، آن شب قدر که این تازه براتم دادند“
توصیف مقاومت یاران دربند در کانونهای شورشی 350 وگوهردشت و سایر زندانها سخت است، زیرا وصف حال یاران در زنجیر را فقط مقاومت و رزم بیامان آنها میتواند آنطور که شایسته است توصیف کند، اما لااقل در وصف این یاران میتوان گفت اشرفنشانانی هستند که مقاومت و استواریشان در برابر جلاد و دژخیم و در برابر وسوسههای شیطانی رژیم پلید آخوندی، مایه عزت، شرف و افتخار هر رزمنده راه آزادی است.
پس، بر غلامرضا خسروی و بر مقاومت یاران دربندمان هزاران درود.
یاران اشرفنشان در کانونهای شورشی اوین، گوهردشت و... ، پس از شهادت یار و همرزم قهرمان و اشرفنشانشان غلامرضا خسروی نکتهها گفتند و در راستای تعهدشان به پایداری و ادامه مسیر یار شهیدشان به دشمن بیابیا گفتند.
شهادت غلامرضا عزم آنان را در ادامه مسیر جزم ترکرد، برتعهدشان افزود و همچنان که یکی از آنها در پیامش به آن اشاره کرده است «یالیتنی کنت معک» گفتند و در امتداد راه و تعهد با یار شهیدانشان، ترفندهای دشمن زبون را به سخره گرفتند.
یاری از این یاران دربند ما، غلامرضای شهید را درخود و رزم خود زنده میبیند و خدا را سپاس میگوید که به این راه هدایت شده و در زمره کسانی است که پس از پرواز هر شهید درانتظار است.
همرزم غلامرضا نسبت به تعهدش در ادامه راه و مسیر، «ما بدلو تبدیلا» میگوید و آن را هزینه اجتنابناپذیر مرحله آخر این مصاف طاقتفرسا برای آزادی و سعادت مردمش میداند.
دیگر یار در بند، با به سخره گرفتن تمهیدات ضدانسانی دشمن، سحر شتافتن غلامرضا را به دیار رفیق اعلی، مبارک سحری، فرخنده شبی و شب قدری برای یار شهیدش و خود میداند که در پیوند با شهادت مجاهدان اشرف، مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران را شکوفاتر خواهد ساخت.
خوشا به این یاران که برادر مسعود شهیدان قتلعام اشرف را در کانونهای نبردشان در اوین، گوهردشت و دیگر زندانها، شکوفا و تکثیر شده میداند.
خوشا به شهیدان کهکشان زهره که پاسدار خونشان مسعود است و آنان را تکثیرشده در کانونهای شورشی نبرد میداند.
در دنیای انقلابی گری و مجاهدت، رشک معنا ندارد و امر مذموم و ناپسندی است که فرد انقلابی باید خود را از آن پالایش کند، زیرا انقلابی مجاهد به این دلیل وارد دنیای انقلاب، مبارزه و مجاهدت میشود که در راستای آرمان همه چیزش را بپردازد ،اما در دنیای انقلابگیری و مجاهدت یک چیز مذموم و ناپسند نیست و آن هم غبطه به مقام و مرتبت و شان ایدئولوژیک برادر همرزم خود است.
فرد با تاسی به ارزشهای والای شکوفا شده در یار، برادر وهمرزم خود وبا تاسی به ارزشهای ایدئولوژیک سازمان خود که در برادر و همرزمش متبلورشده است، خو د را مدیون و بدهکار این ارزشها دانسته و تلاش میکند که همچون برادر و همرزم خود این ارزشها را در زندگی روزمره خود ساری و جاری کند، لذا غبطه خوردن به مقام والای یک برادر و همرزم تا آنجا که به تلاش فرد انقلابی برای کسب این ارزشها و فداکاری هر چه بیشتر در مسیر آرمانهایش منجر میشود، نه تنها مذموم و ناپسند نیست بلکه امری شایسته و پسندیده است.
بنابراین جا دارد که به مقام و مرتبت والای آن شهید که مسعود او را در زمره گوهران بیبدیل و اشرفنشان نامید غبطه خورد و به پیکار او با دشمنان خدا و خلق درود فرستاد و گفت یالیتنی کنت معک و افوز فوزا عظیما.
به یاران همرزم و همبند غلامرضای شهید هم باید گفت خوشا به شما نیز که رزم و مبارزهتان با مبارزه شهیدی همچون غلامرضای قهرمان گره خورد.
خوشا به شما یاران که پیکار مستمر و بیامان شما در راستای مبارزه و مصاف با دشمن اهریمنی، با رزم بیامان نوامیس ایدئولوژیک و گوهران بیبدیل اشرفی در لیبرتی گره خورد و اینجا است که باید با آن یار در بند همنوا شد و دست افشان و پای کوبان نغمه و آوا سرداد و خواند: ”چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی، آن شب قدر که این تازه براتم دادند“
توصیف مقاومت یاران دربند در کانونهای شورشی 350 وگوهردشت و سایر زندانها سخت است، زیرا وصف حال یاران در زنجیر را فقط مقاومت و رزم بیامان آنها میتواند آنطور که شایسته است توصیف کند، اما لااقل در وصف این یاران میتوان گفت اشرفنشانانی هستند که مقاومت و استواریشان در برابر جلاد و دژخیم و در برابر وسوسههای شیطانی رژیم پلید آخوندی، مایه عزت، شرف و افتخار هر رزمنده راه آزادی است.
پس، بر غلامرضا خسروی و بر مقاومت یاران دربندمان هزاران درود.