728 x 90

ادبیات و فرهنگ,

قصیده‌های مکرّر آزادی در ستایش غلامرضا خسروی از: (نسیم هامون)

-

مجاهد شهید قهرمان غلامرضا خسروی
مجاهد شهید قهرمان غلامرضا خسروی
در شب ـ گوری چنین
رازهای سرزمین تو
قصیده‌های مکرر آزادی
و ادراک آدمیزادی‌ات
بـن‌بست جلاد و
کشتنت
شاباش شب ـ سوری ابلیس.

حسرت ستاره‌یی نبردن
شب ـ ساری جهان را تسخر زدن
طلسم شب ـ آذینی دژخیم را شکستن
و تعلق ناگزیر را
در خویش کشتن
تا خورشیدپاره‌های پگاهان
پرواز روشنا را
در دایرهٴ نگاهت
مشق کنند...

در میهنی که سرود عشق
خواهر توأم مرگ است و
ترانهٴ بامدادان اعدامی،
اینگونه تعبیر عشق را به تکثیر نشستی
تا واژه‌های سرگردان
در رستاخیز بلوغشان
فرود آیند
و آزادی
عظیم‌ترین حادثه باشد...

ــ سرود ستایش تو
قصیده مکرر آزادی‌ست...

رؤیاهایت
آینه‌های سرزمین توأند
تا از تو ابدیتی بسازند.

رؤیاهایت را دوست دارم
و دوستت دارم
آنسان دوستت دارم
که زمین
خورشید را
چشمه
ماه را
برگ
نور را
و خواهرم
آزادی را
و دوست داشتن،
انسان را...

رستأخیر میهنت را
رؤیاهایت گـل می‌دهند
تا آزادی
عظیم‌ترین حادثه باشد...
ـ سرود ستایش تو
قصیده‌یی
مکرر بر کتیبه‌های سرزمینت...
12خرداد93.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/3e4cb06c-6297-4dc4-b20b-c23f329b334e"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات