مقاله روزنامه الشرقالأوسط به قلم عبدالرحمن الراشد 26 می 2014 (5خرداد 93)
روزنامه الشرق الاوسط در تحليلي از ديدار رئيس جمهور برگزيده مقاومت با احمد جربا نوشت: در یک اقدام غیرمنتظره، احمد جربا رئیس ائتلاف سوریه جرأت بخرج داده و با مریم رجوی رهبر اپوزیسیون ایران ملاقات کرد، کسی که رژیم ایران آن را مرز سرخی بهشمار میآورد که هرگز نباید با او همکاری کرد.
هر دوی آنها در دشمنی با رژیم حاکم در تهران متفق هستند و هر دوی آنها امیدوارند که کشورشان را به سوی آیندهیی بهتر رهبری کنند... .
اما چرا این گام هوشمندانه است؟ برای اینکه اولین واکنش عملی علیه رژیم ایران است که عملاً جنگ در سوریه را فرماندهی میکند، و آن را با خون و پول ایرانی تأمین میکند.
برای اپوزیسیون سوریه، در مواجهه با رهبری حکومت ایران، موضوعی باقی نمانده که بخواهد رعایت کند و یا دنبال توجیه آن باشد. مریم رجوی بالاترین شخصیتی است که رژیم ایران را میآزارد و رژیم نتوانسته او را از پا درآورد.
وی نیرویش را از رهبری جنبش مجاهدین خلق میگیرد. تشکیلات پولادینی که چپ و اسلام را با هم جمع کرده است.
الشرق الاوسط سپس به جنايات رژيم آخوندي در سوريه ميپردازد و مينويسد: سوریه بهطور خاص بزرگترین صحنه جنایت رژیم تهران بهعنوان مسئول فاجعه صدها هزار کشته و مجروح است.
اگر حمایت رژیم ایران با هزینه میلیاردها دلار و جان هزاران تن از فرزندان ایران، در کار نبود، رژیم بشار به سرعت سرنگون شده بود...
الشرق الاوسط در قسمت ديگري از مقاله خود به نقل از يک تحليلگر مينويسد: حکومت تهران باید بداند که حمایت اسد برایش قیمت سیاسی دارد که همپیمانی با مجاهدین خلق از آن جمله است.
اپوزیسیون سوریه فرقهگرا نیست و از بهکارگیری دین از سوی حکومت ایران آگاهی دارد.
وقتی الجربا دستش را در دست اپوزیسیون ایران میگذارد، نشان میدهد که علیه مردم ایران و علیه شیعه نیست بلکه علیه دو رژیم شرور در دمشق و تهران است.
و سوم اینکه: این پاسخی به اقدامات وزارت اطلاعات رژیم ایران است که اپوزیسیون قلابی سوریه طرفدار رژیم را تحتالحمایه گرفته و میخواهد آن را بهعنوان جایگزینی برای اپوزیسیون واقعی که در ائتلاف ملی و ارتش آزاد نمایندگی میشود، مطرح کنند.
تمام رژیمهای منطقه تا حدودی از مخالفان خود رنج میبرند. اما رژیم ایران که «اپوزیسیونهای» کشورهای منطقه را بهکار میگیرد، در واقع حکومتی شیشهیی است که از داخل کشور بیشترین تهدید را دارد، زیرا در ایران نیروهای بسیاری با این رژیم اختلاف دارند و علیه آن فعال هستند، اگر چه که در مطبوعات کمتر بارز میشود.
اپوزیسیون اصلی، ”مجاهدین خلق“ پر سابقهترین و سازمانیافتهترین جنبش است.
جنبشی که افرادش در درون خود رژیم نفوذ دارند و از یک گنجینه انسانی بزرگ از ایرانیان مهاجر و پناهندگان در غرب برخوردار است.
روزنامه الشرق الاوسط در تحليلي از ديدار رئيس جمهور برگزيده مقاومت با احمد جربا نوشت: در یک اقدام غیرمنتظره، احمد جربا رئیس ائتلاف سوریه جرأت بخرج داده و با مریم رجوی رهبر اپوزیسیون ایران ملاقات کرد، کسی که رژیم ایران آن را مرز سرخی بهشمار میآورد که هرگز نباید با او همکاری کرد.
هر دوی آنها در دشمنی با رژیم حاکم در تهران متفق هستند و هر دوی آنها امیدوارند که کشورشان را به سوی آیندهیی بهتر رهبری کنند... .
اما چرا این گام هوشمندانه است؟ برای اینکه اولین واکنش عملی علیه رژیم ایران است که عملاً جنگ در سوریه را فرماندهی میکند، و آن را با خون و پول ایرانی تأمین میکند.
برای اپوزیسیون سوریه، در مواجهه با رهبری حکومت ایران، موضوعی باقی نمانده که بخواهد رعایت کند و یا دنبال توجیه آن باشد. مریم رجوی بالاترین شخصیتی است که رژیم ایران را میآزارد و رژیم نتوانسته او را از پا درآورد.
وی نیرویش را از رهبری جنبش مجاهدین خلق میگیرد. تشکیلات پولادینی که چپ و اسلام را با هم جمع کرده است.
الشرق الاوسط سپس به جنايات رژيم آخوندي در سوريه ميپردازد و مينويسد: سوریه بهطور خاص بزرگترین صحنه جنایت رژیم تهران بهعنوان مسئول فاجعه صدها هزار کشته و مجروح است.
اگر حمایت رژیم ایران با هزینه میلیاردها دلار و جان هزاران تن از فرزندان ایران، در کار نبود، رژیم بشار به سرعت سرنگون شده بود...
الشرق الاوسط در قسمت ديگري از مقاله خود به نقل از يک تحليلگر مينويسد: حکومت تهران باید بداند که حمایت اسد برایش قیمت سیاسی دارد که همپیمانی با مجاهدین خلق از آن جمله است.
اپوزیسیون سوریه فرقهگرا نیست و از بهکارگیری دین از سوی حکومت ایران آگاهی دارد.
وقتی الجربا دستش را در دست اپوزیسیون ایران میگذارد، نشان میدهد که علیه مردم ایران و علیه شیعه نیست بلکه علیه دو رژیم شرور در دمشق و تهران است.
و سوم اینکه: این پاسخی به اقدامات وزارت اطلاعات رژیم ایران است که اپوزیسیون قلابی سوریه طرفدار رژیم را تحتالحمایه گرفته و میخواهد آن را بهعنوان جایگزینی برای اپوزیسیون واقعی که در ائتلاف ملی و ارتش آزاد نمایندگی میشود، مطرح کنند.
تمام رژیمهای منطقه تا حدودی از مخالفان خود رنج میبرند. اما رژیم ایران که «اپوزیسیونهای» کشورهای منطقه را بهکار میگیرد، در واقع حکومتی شیشهیی است که از داخل کشور بیشترین تهدید را دارد، زیرا در ایران نیروهای بسیاری با این رژیم اختلاف دارند و علیه آن فعال هستند، اگر چه که در مطبوعات کمتر بارز میشود.
اپوزیسیون اصلی، ”مجاهدین خلق“ پر سابقهترین و سازمانیافتهترین جنبش است.
جنبشی که افرادش در درون خود رژیم نفوذ دارند و از یک گنجینه انسانی بزرگ از ایرانیان مهاجر و پناهندگان در غرب برخوردار است.