آخوند حسن روحانی برای به دست آوردن سهم بیشتری از قدرت و برای کوتاه کردن زبان باند خامنه‌ای که این روزها دولت او را در زمینه‌های داخلی و خارجی مورد حمله قرار می‌دهند، بار دیگر پز دفاع از آزادیهای فردی گرفت.
این موضع‌گیریهای آخوند روحانی زمانی می‌تواند درخور توجه باشد که آخوند روحانی به‌طور عملی در مقابل وحشیانه‌ترین و ضدانسانی‌ترین اقدام رژیم علیه انسانها، یعنی به مسلخ کشیدن روزانه انسانها و اعدام مردم توسط قوه قضاییه جنایتکار رژیم، موضعگیری کند و به‌طور قاطع از این عمل جنایتکارانه رژیم جلوگیری کند.
تا کنون آخوند روحانی نه تنها علیه این بربریت نظام ولایت‌فقیه موضعی نگرفته، بلکه اعدامهای ضدانسانی را تحت عنوان قانون شرع آخوندی تأیید کرده و تنها به این توصیه اخلاقی به گزمگان و دژخیمان رژیم که احکام ضدبشری اعدام را اجرا می‌کنند بسنده کرده است که هنگام اعدام، فقط احکام (احکام ضد شرعی نظام ولایت‌فقیه) را اجرا کنید و به متهم فحش و ناسزان گویید!
ملاحظه می‌شود که آخوند حسن روحانی به‌رغم این‌که اندر باب آزادیهای فردی داد سخن می‌دهد، اما به اساس و اصول نظام ولایت‌فقیه نه تنها لطمه‌ای نمی‌زند، بلکه درصدد تحکیم آن است و فقط به نظام توصیه می‌کند به فکر سوپاپ اطمینانی برای جلوگیری از قلیان دیگ جوشان خشم مردم باشد.
بنابراین خاستگاه سخنان آخوند روحانی، در یک کلام در تضاد و تقابل با باند خامنه‌ای و در راستای سهم خواهی بیشتر ازقدرت است.
در این راستا است که آخوند روحانی در سخنرانی خود در همایش بیمه سلامت همگانی3خرداد 93 مدعی حمایت از مردم و حقوق آنها شد و خطاب به باند خامنه‌ای و گزمگان سرکوبکر رژیم گفت: ”ما مردم رو سر مسائل کوچک و جزیی بیخود بی‌جهت بدون دلیل یا به دلایل واهی به بهانه‌های واهی در واقع اسمش دلیل هم نمی‌شه گفت بذارین مردم راحت باشن بذارین مردم در سلامت روحی باشند“.
آخوند روحانی سپس رو به باند مقابل و گزمگان حکومتی که با شلاق و تازیانه روزانه تسمه از گرده مردم و به‌ویژه زنان و جوانان می‌کشند، آنها را نصیحت کرد که مردم را بگذارند درزندگی‌شان آزاد! باشند و در امور جزیی روزانه زندگی مردم دخالت نکنند و گفت: ”اینقدر در زندگی مردم هر روز مداخله نکنید. ولو به‌خاطر دلسوزی، بذارین مردم خودشون راه بهشت رو انتخاب کنن. به‌زور نمی‌شه با شلاق نمی‌شه مردم را به بهشت برد“
آخوند روحانی در حالی سنگ مردم را به سینه می‌زند که در همین رژیم قرون‌وسطایی ولایت‌فقیه، کسانی نظیر آخوند امامی کاشانی، آخوند علم الهدی، پاسدار احمدی مقدم و... هستند که غیرانسانی‌ترین و وحشیانه‌ترین اقدامات نیروهای سرکوبگر در حق زنان را یا به‌اصطلاح توجیه تئوریک می‌کنند، یا عامل اجرای ضدبشری‌ترین قوانین عصر بربریت علیه جوانان و زنان هستند.
وقتی که دیدگاه مسلط در نظام منحط آخوندی لاطائالات وترهاتی باشد که از اذهان علیل آخوندهایی نظیر امامی کاشانی، علم‌الهدی و... در مورد زنان و جوانان تراوش می‌کند، پر واضح است که سخنان آخوند روحانی فقط مصرف داخلی برای رژیم دارد و ابزاری است برای پیشبرد جنگ باندی و هیچ دردی از دردهای زنان و جوانان را که روزانه تحت ستم مضاعف این رژیم قراردارند دوانمی کند.
آخوند امامی کاشانی در نمازجمعه 2خرداد رژیم در تهران، به صریحترین بیان محدودیت علیه زنان در عرصه‌های اجتماعی و فرهنگی را از نظرگاه آخوندی تئوریزه می‌کند و اساساً حیات انسانی را مقید و محدود به شرع ضدانسانی آخوندی می‌داند و غیر از حق حیات در کادر قوانین و نظام آخوندی، هیچ حقی را برای زنان، دختران، جوانان و اساساً مردم به‌رسمیت نمی‌شناسد.
آخوند امامی کاشانی با فرافکنی فرهنگ لمپنی آخوندی نسبت به مردان و زنان، از این‌که زنان و دختران درعرصه‌های فرهنگی، اجتماعی و در رسانه‌یی اجتماعی نظیر اینترنت فعالیت دارند، غیظ و کین حیوانی آخوندهای خمینی صفت را چنین بیان می‌کند: ”وقتی عفت بود و حجاب بود دیگه مردی هوس باز نمی‌شه یا زنی هوس باز نمی‌شه یا فلان دختری نمی‌آد با اینترنت تماس بگیره“.
هراس امام جمعه رژیم از فرهنگ و تمدن بشریت و جهان معاصر، درحدی است که محدودیتهای شقاوت‌بار نظام آخوندی را جزو افتخارات نظام آخوندی تحت عنوان افتخارات ”اسلامی“ قلمداد می‌کند و می‌گوید: ”کجا بهتر پیدا می‌کنید مثل تمدن اسلام (اسلام آخوندی و خمینی) که دختر و پسر را چنین محدود می‌کنه“.
آخوند خمینی صفت محدودیتهای ارتجاعی نظام آخوندی را جزو محدودیتهای ذاتی انسان می‌داند و انسان رها، آگاه و مختار را طبق شریعت آخوندی، موجودی ذلیل، مقید مجبور و محدود تعبیر می‌کند و می‌گوید: ”محدویت ذات انسان است“.
ملاحظه می‌شود تا زمانی که تفکر حاکم این است که چنین خزعبلات آخوندی تحت عنوان قوانین اسلام و شرع تئوریزه می‌شود، حرفهای آخوند روحانی چیزی جز ترکش‌های تضادهای درونی و لاعلاج نظام آخوندی نیست و در راستای پیشبرد خط باندی و در جهت خوراندن جام زهر اجتماعی به حلقوم ولایت‌فقیه قابل تعبیرو تبیین است.
سیاست عملی نظام، همین بربریتی است که مأموران و گزمگان حکومتی بر زنان و جوانان تحمیل می‌کنند.
احمدی مقدم فرمانده نیروی سرکوبگر انتظامی رژیم در روز3خرداد و همزمان با سخنرانی آخوند حسن روحانی، از برخورد نیروی انتظامی رژیم با سه میلیون و ۶۰۰ هزار نفر زنان و دختران طی سال گذشته تحت عنوان عدم رعایت اجباری خبر داد.
همچنین این روزها قوه قضاییه رژیم دستور فیلتر کردن شبکه اجتماعی اینستاگرام را داد و لایحه جرم انگاری شبکه خصوصی مجازی ”و.پی.ان“ در مجلس آخوندی را مورد بررسی قرار گرفت.
همان‌طور که اشاره شد تا نظام ولایت‌فقیه حاکم است ادعاهای آخوند روحانی هرگز نمی‌تواند در کادر چنین نظامی محقق شود، زیرا سد سدیدی از نهادهای قانونگذاری و سرکوب وابسته به ولی‌فقیه در مقابل تحقق کوچکترین ادعاهای روحانی و باند مربوطه می‌ایستد و در عمل هم در طول این مدت (مدت ریاست‌جمهوری آخوند حسن روحانی) در نهایت حرف آخر را با مردم و مطالبات مردمی نیروی سرکوبگر رژیم زده است.
بنابراین ادعاهای روز سوم خرداد روحانی تلاش دیگری از طرف او و باند رفسنجانی- روحانی است که اگر بتوانند جام زهر اجتماعی را به حلقوم ”مقام معظم رهبری“ بریزند که البته تا کنون توفیق چندانی در این زمینه نداشته‌اند و در آینده بیشتر مشخص خواهد شد که باند رفسنجانی- روحانی برای مهار ”مقام رهبری“ چقدرتوان این کار را دارد.
این موضع‌گیریهای آخوند روحانی زمانی می‌تواند درخور توجه باشد که آخوند روحانی به‌طور عملی در مقابل وحشیانه‌ترین و ضدانسانی‌ترین اقدام رژیم علیه انسانها، یعنی به مسلخ کشیدن روزانه انسانها و اعدام مردم توسط قوه قضاییه جنایتکار رژیم، موضعگیری کند و به‌طور قاطع از این عمل جنایتکارانه رژیم جلوگیری کند.
تا کنون آخوند روحانی نه تنها علیه این بربریت نظام ولایت‌فقیه موضعی نگرفته، بلکه اعدامهای ضدانسانی را تحت عنوان قانون شرع آخوندی تأیید کرده و تنها به این توصیه اخلاقی به گزمگان و دژخیمان رژیم که احکام ضدبشری اعدام را اجرا می‌کنند بسنده کرده است که هنگام اعدام، فقط احکام (احکام ضد شرعی نظام ولایت‌فقیه) را اجرا کنید و به متهم فحش و ناسزان گویید!
ملاحظه می‌شود که آخوند حسن روحانی به‌رغم این‌که اندر باب آزادیهای فردی داد سخن می‌دهد، اما به اساس و اصول نظام ولایت‌فقیه نه تنها لطمه‌ای نمی‌زند، بلکه درصدد تحکیم آن است و فقط به نظام توصیه می‌کند به فکر سوپاپ اطمینانی برای جلوگیری از قلیان دیگ جوشان خشم مردم باشد.
بنابراین خاستگاه سخنان آخوند روحانی، در یک کلام در تضاد و تقابل با باند خامنه‌ای و در راستای سهم خواهی بیشتر ازقدرت است.
در این راستا است که آخوند روحانی در سخنرانی خود در همایش بیمه سلامت همگانی3خرداد 93 مدعی حمایت از مردم و حقوق آنها شد و خطاب به باند خامنه‌ای و گزمگان سرکوبکر رژیم گفت: ”ما مردم رو سر مسائل کوچک و جزیی بیخود بی‌جهت بدون دلیل یا به دلایل واهی به بهانه‌های واهی در واقع اسمش دلیل هم نمی‌شه گفت بذارین مردم راحت باشن بذارین مردم در سلامت روحی باشند“.
آخوند روحانی سپس رو به باند مقابل و گزمگان حکومتی که با شلاق و تازیانه روزانه تسمه از گرده مردم و به‌ویژه زنان و جوانان می‌کشند، آنها را نصیحت کرد که مردم را بگذارند درزندگی‌شان آزاد! باشند و در امور جزیی روزانه زندگی مردم دخالت نکنند و گفت: ”اینقدر در زندگی مردم هر روز مداخله نکنید. ولو به‌خاطر دلسوزی، بذارین مردم خودشون راه بهشت رو انتخاب کنن. به‌زور نمی‌شه با شلاق نمی‌شه مردم را به بهشت برد“
آخوند روحانی در حالی سنگ مردم را به سینه می‌زند که در همین رژیم قرون‌وسطایی ولایت‌فقیه، کسانی نظیر آخوند امامی کاشانی، آخوند علم الهدی، پاسدار احمدی مقدم و... هستند که غیرانسانی‌ترین و وحشیانه‌ترین اقدامات نیروهای سرکوبگر در حق زنان را یا به‌اصطلاح توجیه تئوریک می‌کنند، یا عامل اجرای ضدبشری‌ترین قوانین عصر بربریت علیه جوانان و زنان هستند.
وقتی که دیدگاه مسلط در نظام منحط آخوندی لاطائالات وترهاتی باشد که از اذهان علیل آخوندهایی نظیر امامی کاشانی، علم‌الهدی و... در مورد زنان و جوانان تراوش می‌کند، پر واضح است که سخنان آخوند روحانی فقط مصرف داخلی برای رژیم دارد و ابزاری است برای پیشبرد جنگ باندی و هیچ دردی از دردهای زنان و جوانان را که روزانه تحت ستم مضاعف این رژیم قراردارند دوانمی کند.
آخوند امامی کاشانی در نمازجمعه 2خرداد رژیم در تهران، به صریحترین بیان محدودیت علیه زنان در عرصه‌های اجتماعی و فرهنگی را از نظرگاه آخوندی تئوریزه می‌کند و اساساً حیات انسانی را مقید و محدود به شرع ضدانسانی آخوندی می‌داند و غیر از حق حیات در کادر قوانین و نظام آخوندی، هیچ حقی را برای زنان، دختران، جوانان و اساساً مردم به‌رسمیت نمی‌شناسد.
آخوند امامی کاشانی با فرافکنی فرهنگ لمپنی آخوندی نسبت به مردان و زنان، از این‌که زنان و دختران درعرصه‌های فرهنگی، اجتماعی و در رسانه‌یی اجتماعی نظیر اینترنت فعالیت دارند، غیظ و کین حیوانی آخوندهای خمینی صفت را چنین بیان می‌کند: ”وقتی عفت بود و حجاب بود دیگه مردی هوس باز نمی‌شه یا زنی هوس باز نمی‌شه یا فلان دختری نمی‌آد با اینترنت تماس بگیره“.
هراس امام جمعه رژیم از فرهنگ و تمدن بشریت و جهان معاصر، درحدی است که محدودیتهای شقاوت‌بار نظام آخوندی را جزو افتخارات نظام آخوندی تحت عنوان افتخارات ”اسلامی“ قلمداد می‌کند و می‌گوید: ”کجا بهتر پیدا می‌کنید مثل تمدن اسلام (اسلام آخوندی و خمینی) که دختر و پسر را چنین محدود می‌کنه“.
آخوند خمینی صفت محدودیتهای ارتجاعی نظام آخوندی را جزو محدودیتهای ذاتی انسان می‌داند و انسان رها، آگاه و مختار را طبق شریعت آخوندی، موجودی ذلیل، مقید مجبور و محدود تعبیر می‌کند و می‌گوید: ”محدویت ذات انسان است“.
ملاحظه می‌شود تا زمانی که تفکر حاکم این است که چنین خزعبلات آخوندی تحت عنوان قوانین اسلام و شرع تئوریزه می‌شود، حرفهای آخوند روحانی چیزی جز ترکش‌های تضادهای درونی و لاعلاج نظام آخوندی نیست و در راستای پیشبرد خط باندی و در جهت خوراندن جام زهر اجتماعی به حلقوم ولایت‌فقیه قابل تعبیرو تبیین است.
سیاست عملی نظام، همین بربریتی است که مأموران و گزمگان حکومتی بر زنان و جوانان تحمیل می‌کنند.
احمدی مقدم فرمانده نیروی سرکوبگر انتظامی رژیم در روز3خرداد و همزمان با سخنرانی آخوند حسن روحانی، از برخورد نیروی انتظامی رژیم با سه میلیون و ۶۰۰ هزار نفر زنان و دختران طی سال گذشته تحت عنوان عدم رعایت اجباری خبر داد.
همچنین این روزها قوه قضاییه رژیم دستور فیلتر کردن شبکه اجتماعی اینستاگرام را داد و لایحه جرم انگاری شبکه خصوصی مجازی ”و.پی.ان“ در مجلس آخوندی را مورد بررسی قرار گرفت.
همان‌طور که اشاره شد تا نظام ولایت‌فقیه حاکم است ادعاهای آخوند روحانی هرگز نمی‌تواند در کادر چنین نظامی محقق شود، زیرا سد سدیدی از نهادهای قانونگذاری و سرکوب وابسته به ولی‌فقیه در مقابل تحقق کوچکترین ادعاهای روحانی و باند مربوطه می‌ایستد و در عمل هم در طول این مدت (مدت ریاست‌جمهوری آخوند حسن روحانی) در نهایت حرف آخر را با مردم و مطالبات مردمی نیروی سرکوبگر رژیم زده است.
بنابراین ادعاهای روز سوم خرداد روحانی تلاش دیگری از طرف او و باند رفسنجانی- روحانی است که اگر بتوانند جام زهر اجتماعی را به حلقوم ”مقام معظم رهبری“ بریزند که البته تا کنون توفیق چندانی در این زمینه نداشته‌اند و در آینده بیشتر مشخص خواهد شد که باند رفسنجانی- روحانی برای مهار ”مقام رهبری“ چقدرتوان این کار را دارد.
