طی یکی دو هفته گذشته، ولیفقیه ارتجاع با همهٴ اهرمهایی که در دست دارد، تلاش کرد جنگ و جدال میان باندهای رژیم را تخفیف بدهد و مهار کند و بهخصوص متمردان باند خودش را که تحت عنوان «دلواپسان» فضای درون رژیم را بسیار تیره و تار کردهاند، دهنه بزند و آنها را سر جای خودشان بنشاند؛ اما اکنون در پایان هفته دوم میتوان دید که هیچکدام از آن تلاشها افاقه نکرده است.
برای مهار «دلواپسان» متمرد، ولیفقیه ابتدا خودش وارد شد و ضمن حمایت صریح از مذاکرات هستهیی سعی کرد حربة این جماعت را با این حرف که تحریمها را نباید به مذاکره گره زد، از دست آنها دربیاورد، ولی از فردای همان روز، این جماعت، از تیغکشهای سرسپردهاش مانند حسین شریعتمداری و آخوند علمالهدی تا سایرین، از طرق مختلف شرعی و عرفی، حرف ولیفقیه را سوراخ کردند و باز حرف خودشان را زدند. خامنهای بعد از قطارکش کردن مهرههای سیاسی خود، از لاریجانی و محسن رضایی و قالیباف تا ولایتی و حداد عادل سعی کرد جماعت متمرد را آرام سازد و آنها را به حفظ حرمت رئیسجمهور نظام پایبند کند، اما باز هم نتیجهیی نگرفت و دست آخر بالاترین مهرهٴ نظامیاش پاسدار فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح رژیم را به میدان فرستاد و او تهدید کرد که «رسانههایی که به نوعی به نیروهای مسلح مرتبطند، اگر خطا کنند… با آنها برخورد میکنیم».
اما درست روز بعد، فیروزآبادی از کنار دست خودش و زیر دست خودش، یعنی از پاسدار جزایری، یک سیلی خفتبار دریافت کرد. جزایری عامدانه عیناً با همان کلمات فیروزآبادی گفت: «آمریکا و دیگران اگر خطوط قرمز را رعایت نکنند، ما با آنها برخورد میکنیم».
در روزهای پایانی هفته گذشته بهوضوح میشد دید که نه تنها تلاشهای ولیفقیه طلسمشکسته برای مهار تضادها، حتی در درون باند خودش، سودی نداشته، بلکه جنگ و جدال به سایر حوزهها و مشخصاً بهحوزه قضایی هم سرایت کرده و باندهای متخاصم سعی میکنند با رو کردن پروندههای دزدی و غارتگری همدیگر، حربة قضایی را علیه باند رقیب بهکار بگیرند. از جمله روز چهارشنبه 31اردیبهشت، خامنهای برای راضی کردن باند متمرد که برخی اعضای آنها در مجلس مانند آخوند رسایی روز سهشنبه، مجلس را با داد و فریادهاشون بهم ریخته بودند، آخوند محسنی اژهای دادستان کل رژیم را برای توضیح درباره پروندههای دزدی و اختلاس چند هزار میلیاردی به مجلس ارتجاع فرستاد؛ اما صحنهٴ آن روز مجلس بسیار تماشایی بود. در این جلسه آخوند اژهای سعی کرد با بیان کلیاتی از اینکه گویا قوه قضاییه پیگیر دزدیها و اختلاسهاست و افراد رده بالایی را از هر سه قوه مورد تعقیب قرار داده و احکام سنگینی هم برای مجرمان صادر کرده، سر و ته ماجرا را هم بیاورد؛ در این صحنه علی لاریجانی در سمت رئیس مجلس نهایت سعی خود را کرد که جلو سؤالات نمایندگان باندهای معترض را بگیرد و اژهای را بیسر و صدا از مجلس در ببرد. لاریجانی حتی به دهقانی عضو هیأترئیسه مجلس هم اجازه نمیداد بلندگوی خود را روشن کند و او اعتراض میکرد که: «آقای رئیس تعداد زیادی از نمایندگان سؤال دارند من خواهش میکنم جلسه سمبلیک نباشد». بهراستی این یک جلسه سمبلیک برای بستن دهان معترضان بود، ولی جالب اینکه باند معترض و همین دهقانی که از جلسه مجلس نتیجه نگرفته بود، روز بعد در یک مصاحبه تلویزیونی حرفهایی را که لاریجانی اجازه نداده بود، در جلسه مجلس بگوید در تلویزیون مطرح کرد؛ از جمله اینکه پرونده 3هزار میلیارد تومانی که 3سال است در دست قوه قضاییه قرار دارد، 500متهم دارد که اژهای تنها به احکام 39نفر آنها اشاره کرد و همچنین تنها این پرونده مطرح نیست و تعداد زیادی از پروندههای چندهزار میلیاردی دیگر هم هست که همچنان دچار رکود شده است. وی همچنین گفت: «یک فردی مثل منصور آریا نمیتواند به تنهایی وارد حکومت شود و این مقدار فساد مرتکب شود. یک افرادی در درون حکومت از ایشان پشتیبانی کردهاند».
این صحنه، در واقع بیانگر آن است که باند ناراضی و متمرد اولاً بسیار قدرتمند است و نه تنها در برابر خامنهای جا نزده، بلکه عرض اندام خود را بیشتر هم کرده است، چون اهرمها و جاپاهای محکمی هم در سپاه پاسداران و هم در رسانهها و هم در سایر ارگانهای حکومتی دارند.
این سطح از بحران درونی رژیم، پدیدهیی جدید و بیسابقه است، چرا که دامنهٴ آن، اکنون به داخل باند ولیفقیه هم کشیده شده، این وضعیت، ناشی از عملکرد زهر اتمی در پیکره رژیم است که روز به روز هم عمیقتر و شدیدتر خواهد شد.
برای مهار «دلواپسان» متمرد، ولیفقیه ابتدا خودش وارد شد و ضمن حمایت صریح از مذاکرات هستهیی سعی کرد حربة این جماعت را با این حرف که تحریمها را نباید به مذاکره گره زد، از دست آنها دربیاورد، ولی از فردای همان روز، این جماعت، از تیغکشهای سرسپردهاش مانند حسین شریعتمداری و آخوند علمالهدی تا سایرین، از طرق مختلف شرعی و عرفی، حرف ولیفقیه را سوراخ کردند و باز حرف خودشان را زدند. خامنهای بعد از قطارکش کردن مهرههای سیاسی خود، از لاریجانی و محسن رضایی و قالیباف تا ولایتی و حداد عادل سعی کرد جماعت متمرد را آرام سازد و آنها را به حفظ حرمت رئیسجمهور نظام پایبند کند، اما باز هم نتیجهیی نگرفت و دست آخر بالاترین مهرهٴ نظامیاش پاسدار فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح رژیم را به میدان فرستاد و او تهدید کرد که «رسانههایی که به نوعی به نیروهای مسلح مرتبطند، اگر خطا کنند… با آنها برخورد میکنیم».
اما درست روز بعد، فیروزآبادی از کنار دست خودش و زیر دست خودش، یعنی از پاسدار جزایری، یک سیلی خفتبار دریافت کرد. جزایری عامدانه عیناً با همان کلمات فیروزآبادی گفت: «آمریکا و دیگران اگر خطوط قرمز را رعایت نکنند، ما با آنها برخورد میکنیم».
در روزهای پایانی هفته گذشته بهوضوح میشد دید که نه تنها تلاشهای ولیفقیه طلسمشکسته برای مهار تضادها، حتی در درون باند خودش، سودی نداشته، بلکه جنگ و جدال به سایر حوزهها و مشخصاً بهحوزه قضایی هم سرایت کرده و باندهای متخاصم سعی میکنند با رو کردن پروندههای دزدی و غارتگری همدیگر، حربة قضایی را علیه باند رقیب بهکار بگیرند. از جمله روز چهارشنبه 31اردیبهشت، خامنهای برای راضی کردن باند متمرد که برخی اعضای آنها در مجلس مانند آخوند رسایی روز سهشنبه، مجلس را با داد و فریادهاشون بهم ریخته بودند، آخوند محسنی اژهای دادستان کل رژیم را برای توضیح درباره پروندههای دزدی و اختلاس چند هزار میلیاردی به مجلس ارتجاع فرستاد؛ اما صحنهٴ آن روز مجلس بسیار تماشایی بود. در این جلسه آخوند اژهای سعی کرد با بیان کلیاتی از اینکه گویا قوه قضاییه پیگیر دزدیها و اختلاسهاست و افراد رده بالایی را از هر سه قوه مورد تعقیب قرار داده و احکام سنگینی هم برای مجرمان صادر کرده، سر و ته ماجرا را هم بیاورد؛ در این صحنه علی لاریجانی در سمت رئیس مجلس نهایت سعی خود را کرد که جلو سؤالات نمایندگان باندهای معترض را بگیرد و اژهای را بیسر و صدا از مجلس در ببرد. لاریجانی حتی به دهقانی عضو هیأترئیسه مجلس هم اجازه نمیداد بلندگوی خود را روشن کند و او اعتراض میکرد که: «آقای رئیس تعداد زیادی از نمایندگان سؤال دارند من خواهش میکنم جلسه سمبلیک نباشد». بهراستی این یک جلسه سمبلیک برای بستن دهان معترضان بود، ولی جالب اینکه باند معترض و همین دهقانی که از جلسه مجلس نتیجه نگرفته بود، روز بعد در یک مصاحبه تلویزیونی حرفهایی را که لاریجانی اجازه نداده بود، در جلسه مجلس بگوید در تلویزیون مطرح کرد؛ از جمله اینکه پرونده 3هزار میلیارد تومانی که 3سال است در دست قوه قضاییه قرار دارد، 500متهم دارد که اژهای تنها به احکام 39نفر آنها اشاره کرد و همچنین تنها این پرونده مطرح نیست و تعداد زیادی از پروندههای چندهزار میلیاردی دیگر هم هست که همچنان دچار رکود شده است. وی همچنین گفت: «یک فردی مثل منصور آریا نمیتواند به تنهایی وارد حکومت شود و این مقدار فساد مرتکب شود. یک افرادی در درون حکومت از ایشان پشتیبانی کردهاند».
این صحنه، در واقع بیانگر آن است که باند ناراضی و متمرد اولاً بسیار قدرتمند است و نه تنها در برابر خامنهای جا نزده، بلکه عرض اندام خود را بیشتر هم کرده است، چون اهرمها و جاپاهای محکمی هم در سپاه پاسداران و هم در رسانهها و هم در سایر ارگانهای حکومتی دارند.
این سطح از بحران درونی رژیم، پدیدهیی جدید و بیسابقه است، چرا که دامنهٴ آن، اکنون به داخل باند ولیفقیه هم کشیده شده، این وضعیت، ناشی از عملکرد زهر اتمی در پیکره رژیم است که روز به روز هم عمیقتر و شدیدتر خواهد شد.