سه روز پس از پایان مذاکرات هستهیی که رسانههای رژیم آن را وین 4 مینامند، کشمکش میان باندها به عمق بیشتری رفته است. باند دلواپسان که بخشی از جریانهای وابسته به خامنهای است ادامةگفتگوهای هستهیی را برای ادامه حیات نظام خطرناک اعلام میکنند، زیرا به سوی توقف و از دور خارج کردن تأسیسات هستهیی رژیم پیش میرود. از آنطرف روحانی و مجموعة باند رفسنجانی ادامه حیات نظام و عبور از شرایط خفهکنندة کنونی را تنها با به نتیجه رسیدن مذاکرات اتمی امکانپذیر میبینند. این دو رویکرد به کلی متضاد در مجموعهیی از موضعگیریها و اظهارنظرها ظاهر میشود که بخشهای مختلف نظام آخوندی را در برمیگیرد.
مثلاً در حالی که آخوند روحانی در روز 27اردیبهشت بر ضرورت برداشتن ممنوعیت ماهواره و اینترنت انگشت میگذارد کیهان خامنهای یادداشت روز29اردیبهشت خود را به زدن پنبة اظهارات روحانی اختصاص میدهد و با انداختن تقصیر محدودیتهای اینترنت از جمله پهنای باند به گردن خود روحانی، بهزبان آوردن «آزادی» توسط او را مضحک و مایهٴ خنده حضار توصیف میکند. و مینویسد که روحانی در حالی این ادعاها را میکند که خود کوچکترین نظر مخالفی را نمیپذیرد و دهان مخالفان را بسته است. و هر مخالفتی را «با داغ و درفش و محاکمه» جواب میدهد.
روحانی روز 28اردیبهشت در صحنهٴ دیگری ظاهر میشود و با تأکید بر ضرورت پیشرفت مذاکرات اتمی تا رفع تحریمها به امید بازشدن راه نفس میگوید: «مگر میشود در یک کشوری، فرهنگش از اقتصادش، اقتصادش از سیاسی خارجیاش، سیاست خارجیاش از علم و فناوریاش، مگه میشه اینها از هم جدا باشه؟». یعنی به خامنهای و باندش و دلواپسان هشدار میدهد که بدانید بهدنبال زهر اتمی، زهر فرهنگی و زهر حقوقبشر و زهر اقتصادی نیز الزامی و اجتنابناپذیر است. روزنامه جمهوری ناشر نظرات رفسنجانی نیز در سرمقاله امروزش همین اظهارات را با بیانی روشنتر مهر کرده و مینویسد: «تفکیک دو مقوله اقتصاد و سیاست در دنیای امروز از جمله ناممکنها است». اظهارات روحانی و سرمقاله این روزنامه حکومتی عمق نیاز حیاتی رژیم را به خوردن کامل جام زهر برجسته میکند. متقابلاً کیهان خامنهای در شماره امروزش عاقبت زهرخورانی را که روحانی برای بقای نظام، حیاتی میداند خطری بزرگ توصیف میکند و بهنقل از یک مقام آمریکایی مینویسد «توافقنامه هستهیی باید تشکیلات امنیتی ایران را هم محدود کند». یک مهرهٴ امنیتی رژیم نیز با اشاره به همین خطر بر موانع عظیم مسیر زهر خوران انگشت میگذارد و آنچنانکه در روزنامه باند مؤتلفه منعکس شده میگوید: «میان مواضع ایران و توقعات غرب یک اقیانوس فاصله وجود دارد».
سؤال این است که میان نظرات و نقشه مسیر باند رفسنجانی مبنی بر حیاتی بودن نیاز رژیم به خوردن زهر و اظهارات باند رقیب مبنی بر خطر ناک بودن آن برای نظام کدام درست است؟ جواب این است که هر دو درست است و این نشان میدهد که در دوران سرنگونی سر گاو ولایت در خمرهٴ اتمیگیر کرده است و هیچ راه برون رفتی برایش متصور نیست.
مثلاً در حالی که آخوند روحانی در روز 27اردیبهشت بر ضرورت برداشتن ممنوعیت ماهواره و اینترنت انگشت میگذارد کیهان خامنهای یادداشت روز29اردیبهشت خود را به زدن پنبة اظهارات روحانی اختصاص میدهد و با انداختن تقصیر محدودیتهای اینترنت از جمله پهنای باند به گردن خود روحانی، بهزبان آوردن «آزادی» توسط او را مضحک و مایهٴ خنده حضار توصیف میکند. و مینویسد که روحانی در حالی این ادعاها را میکند که خود کوچکترین نظر مخالفی را نمیپذیرد و دهان مخالفان را بسته است. و هر مخالفتی را «با داغ و درفش و محاکمه» جواب میدهد.
روحانی روز 28اردیبهشت در صحنهٴ دیگری ظاهر میشود و با تأکید بر ضرورت پیشرفت مذاکرات اتمی تا رفع تحریمها به امید بازشدن راه نفس میگوید: «مگر میشود در یک کشوری، فرهنگش از اقتصادش، اقتصادش از سیاسی خارجیاش، سیاست خارجیاش از علم و فناوریاش، مگه میشه اینها از هم جدا باشه؟». یعنی به خامنهای و باندش و دلواپسان هشدار میدهد که بدانید بهدنبال زهر اتمی، زهر فرهنگی و زهر حقوقبشر و زهر اقتصادی نیز الزامی و اجتنابناپذیر است. روزنامه جمهوری ناشر نظرات رفسنجانی نیز در سرمقاله امروزش همین اظهارات را با بیانی روشنتر مهر کرده و مینویسد: «تفکیک دو مقوله اقتصاد و سیاست در دنیای امروز از جمله ناممکنها است». اظهارات روحانی و سرمقاله این روزنامه حکومتی عمق نیاز حیاتی رژیم را به خوردن کامل جام زهر برجسته میکند. متقابلاً کیهان خامنهای در شماره امروزش عاقبت زهرخورانی را که روحانی برای بقای نظام، حیاتی میداند خطری بزرگ توصیف میکند و بهنقل از یک مقام آمریکایی مینویسد «توافقنامه هستهیی باید تشکیلات امنیتی ایران را هم محدود کند». یک مهرهٴ امنیتی رژیم نیز با اشاره به همین خطر بر موانع عظیم مسیر زهر خوران انگشت میگذارد و آنچنانکه در روزنامه باند مؤتلفه منعکس شده میگوید: «میان مواضع ایران و توقعات غرب یک اقیانوس فاصله وجود دارد».
سؤال این است که میان نظرات و نقشه مسیر باند رفسنجانی مبنی بر حیاتی بودن نیاز رژیم به خوردن زهر و اظهارات باند رقیب مبنی بر خطر ناک بودن آن برای نظام کدام درست است؟ جواب این است که هر دو درست است و این نشان میدهد که در دوران سرنگونی سر گاو ولایت در خمرهٴ اتمیگیر کرده است و هیچ راه برون رفتی برایش متصور نیست.