مقاله شهردار رودی جولیانی در فاکس نیوز 7 می 2014
مذاکرات اتمی بین (رژیم) ایران و غرب در میان مهمترین موضوعات سیاست خارجی است که دولت اوباما با آن روبهرو است. در ارزیابی دولت آمریکا، (رژیم) ایران اولین حکومت حامی تروریسم در جهان است.
رژیم بگونهیی فعال بیثباتی را در خارج دامن میزند و مردم ایران را که خواهان حقوق و آزادیهای خود هستند سرکوب میکند. بنا به همین دلایل، ضروری است که از تولید سلاح هستهیی توسط (رژیم) ایران جلوگیری بهعمل آید.
این بهمعنی توقف توسعهٴ اتمی در تمامی جهات است و نه فقط یک تعویق محدود و کوتاهمدت که طی گفتگوها بهاجرا درآمده است. (رژیم) ایران همچنین باید دسترسی آزاد را به تمامی سایتهایش که مشغول کار اتمی هستند فراهم کند.
اما مذاکرات اتمی و امکان یک سیاست جامع آمریکا نسبت به رژیم ایران، بهسوی شکست میرود که علت آن اشتباه محاسبات استراتژیک دولت اوباما است.
یک جنبه که نشاندهندهٴ سیاست غلط اوباما است اما کمتر بهصورت علنی مورد توجه قرار میگیرد، رویکرد او در قبال گروه مخالف ایرانی سازمان مجاهدین خلق است. مجاهدین خلق سازمانیافتهترین جنبش اپوزیسیون ایرانی است که آخوندها از آن میترسند.
سازمان مجاهدین خلق و متحدان آن در شورای ملی مقاومت ایران که توسط مریم رجوی رهبری میشود، یک تصویر دیگر از ایران ارائه میکند که ما باید آنرا مورد حمایت قرار دهیم: یک ایران مبتنی بر جدایی دین از دولت، دموکراتیک و غیرهستهیی.
در حال حاضر، حدود 3000تن از اعضای مجاهدین خلق در یک زندان در عراق به نام کمپ لیبرتی محدود شده هستند ما بهگونهیی غیراخلاقی، از التزام خود برای حفاظت از آنها تخطی کردهایم و در نتیجه آنها به یک هدف آسان برای آخوندها درآمدهاند.
دولت آمریکا در حفاظت هر یک از آنها وارد یک التزام قانونی شد و همچنین یک التزام اخلاقی برای این کار دارد. آمریکا در ادای این وظایف خود کاملاً شکست خورده و تقریباً باعث کشتهشدن این متحدان آزادی شده است. دولت ما باید فوراً تمامی مخالفان مجاهدین خلق را با هواپیما به خارج از عراق منتقل کند.
شاید که دولت ایران بر این باور است که با قرار دادن تازهترین دستنشاندهٴ خود، حسن روحانی بهعنوان یک «مدره»، آمریکا و متحدانش را قانع خواهد کرد که کشتار مجاهدین خلق را نادیده بگیرند و حمایت (رژیم) ایران از کشتار در سوریه و همچنین نقض حقوقبشر فاحش در ایران را مورد توجه قرار ندهند.
دولت ما در موارد بسیاری مایل به دادن امتیازات خطرناک بوده تا به یک معامله با (رژیم) ایران دست یابد. این نه تنها سادهلوحانه است بلکه یک اشتباه استراتژیک و رها کردن التزامات انساندوستانهٴ ما نسبت به کسانی است که قول حفاظت به آنها دادیم.
روشن است که روحانی یک مدره نیست. او مدت طولانی، بخش فعالی از این حکومت مذهبی بوده است. وی در سالهای 2003 تا 2005 مذاکرهکننده اتمی (رژیم) ایران با اتحادیه اروپا بود و بعداً پز داد که در مذاکرات سر غرب کلاه گذاشته است.
ارگان حقوقبشر مللمتحد بهتازگی اعلام کرد که امیدش به یک رژیم مدره تحت ریاست روحانی، بهواسطه افزایش قابلتوجه اعدامها در ایران، از بین رفته است. ارسال موشکها با کشتی برای حماس و ادامه حمایت (رژیم) ایران برای قتل سوریهای بیگناه، دلایل دیگری است که نشان میدهد «تغییر» توسط روحانی یک سراب است.
مردم ایران شایستهٴ یک نظام بهترهستند که به حقوقبشر، دموکراسی و اصول اخلاقی در داخل و خارج ملزم باشد و بتواند یک تغییر واقعی را ایجاد کند. اتحاد با مجاهدین خلق و تمامی ایرانیان دیگری که از دموکراسی محرومند، بهترین نقطه برای شروع خواهد بود».
مذاکرات اتمی بین (رژیم) ایران و غرب در میان مهمترین موضوعات سیاست خارجی است که دولت اوباما با آن روبهرو است. در ارزیابی دولت آمریکا، (رژیم) ایران اولین حکومت حامی تروریسم در جهان است.
رژیم بگونهیی فعال بیثباتی را در خارج دامن میزند و مردم ایران را که خواهان حقوق و آزادیهای خود هستند سرکوب میکند. بنا به همین دلایل، ضروری است که از تولید سلاح هستهیی توسط (رژیم) ایران جلوگیری بهعمل آید.
این بهمعنی توقف توسعهٴ اتمی در تمامی جهات است و نه فقط یک تعویق محدود و کوتاهمدت که طی گفتگوها بهاجرا درآمده است. (رژیم) ایران همچنین باید دسترسی آزاد را به تمامی سایتهایش که مشغول کار اتمی هستند فراهم کند.
اما مذاکرات اتمی و امکان یک سیاست جامع آمریکا نسبت به رژیم ایران، بهسوی شکست میرود که علت آن اشتباه محاسبات استراتژیک دولت اوباما است.
یک جنبه که نشاندهندهٴ سیاست غلط اوباما است اما کمتر بهصورت علنی مورد توجه قرار میگیرد، رویکرد او در قبال گروه مخالف ایرانی سازمان مجاهدین خلق است. مجاهدین خلق سازمانیافتهترین جنبش اپوزیسیون ایرانی است که آخوندها از آن میترسند.
سازمان مجاهدین خلق و متحدان آن در شورای ملی مقاومت ایران که توسط مریم رجوی رهبری میشود، یک تصویر دیگر از ایران ارائه میکند که ما باید آنرا مورد حمایت قرار دهیم: یک ایران مبتنی بر جدایی دین از دولت، دموکراتیک و غیرهستهیی.
در حال حاضر، حدود 3000تن از اعضای مجاهدین خلق در یک زندان در عراق به نام کمپ لیبرتی محدود شده هستند ما بهگونهیی غیراخلاقی، از التزام خود برای حفاظت از آنها تخطی کردهایم و در نتیجه آنها به یک هدف آسان برای آخوندها درآمدهاند.
دولت آمریکا در حفاظت هر یک از آنها وارد یک التزام قانونی شد و همچنین یک التزام اخلاقی برای این کار دارد. آمریکا در ادای این وظایف خود کاملاً شکست خورده و تقریباً باعث کشتهشدن این متحدان آزادی شده است. دولت ما باید فوراً تمامی مخالفان مجاهدین خلق را با هواپیما به خارج از عراق منتقل کند.
شاید که دولت ایران بر این باور است که با قرار دادن تازهترین دستنشاندهٴ خود، حسن روحانی بهعنوان یک «مدره»، آمریکا و متحدانش را قانع خواهد کرد که کشتار مجاهدین خلق را نادیده بگیرند و حمایت (رژیم) ایران از کشتار در سوریه و همچنین نقض حقوقبشر فاحش در ایران را مورد توجه قرار ندهند.
دولت ما در موارد بسیاری مایل به دادن امتیازات خطرناک بوده تا به یک معامله با (رژیم) ایران دست یابد. این نه تنها سادهلوحانه است بلکه یک اشتباه استراتژیک و رها کردن التزامات انساندوستانهٴ ما نسبت به کسانی است که قول حفاظت به آنها دادیم.
روشن است که روحانی یک مدره نیست. او مدت طولانی، بخش فعالی از این حکومت مذهبی بوده است. وی در سالهای 2003 تا 2005 مذاکرهکننده اتمی (رژیم) ایران با اتحادیه اروپا بود و بعداً پز داد که در مذاکرات سر غرب کلاه گذاشته است.
ارگان حقوقبشر مللمتحد بهتازگی اعلام کرد که امیدش به یک رژیم مدره تحت ریاست روحانی، بهواسطه افزایش قابلتوجه اعدامها در ایران، از بین رفته است. ارسال موشکها با کشتی برای حماس و ادامه حمایت (رژیم) ایران برای قتل سوریهای بیگناه، دلایل دیگری است که نشان میدهد «تغییر» توسط روحانی یک سراب است.
مردم ایران شایستهٴ یک نظام بهترهستند که به حقوقبشر، دموکراسی و اصول اخلاقی در داخل و خارج ملزم باشد و بتواند یک تغییر واقعی را ایجاد کند. اتحاد با مجاهدین خلق و تمامی ایرانیان دیگری که از دموکراسی محرومند، بهترین نقطه برای شروع خواهد بود».