بهرغم اینکه باند ولیفقیه با اصل مذاکرات هستهیی مخالفتی نمیکند و خوب میداند که مذاکرات مورد حمایت خامنهای است، اما در مورد این مذاکرات اما اگرها و شرط و شروطهایی دارد که به نظر میرسد، معطوف به اصل مذاکرات نباشد، بلکه بهخاطر تبعات و عواقب آن و سایه انداختن روی مسائل مهم دیگری مانند سیاست منطقهیی رژیم و سیاست سرکوب و اختناق آن در داخل کشور است.
به نظر میرسد که باند خامنهای با حاشیهسازی در مورد مذاکرات ژنو و دلواپسی و سوتهدلی پیرامون آن، به صراحت دلسوختگیاش را از تبعات قطعی خوردن جام زهر هستهیی ابراز میدارد.
بنابراین تا آنجایی که به خوردن جام زهر هستهیی مربوط میشود، هر دو باند به اختیار و یا به اجبار آن را پذیرفتهاند و دعوا روی این مسأله دعوای فرعی است و دعوای اصلی دو باند رژیم روی پیامدهای آن است.
باند رفسنجانی- روحانی به سردمداری هاشمی رفسنجانی، نه تنها از پیامدهای تاثیر جام زهر اتمی روی سیاست منطقهیی و سیاست داخلی آن استقبال میکند، بلکه در پی آن است که اگر زورش به ولیفقیه برسد، پیامدهای جام زهر اتمی را بهصورت جام زهر منطقهیی و جام زهر اجتماعی به حلقوم ”مقام معظم رهبری“ بریزد.
باند ولیفقیه هم دست حریف را خوانده و خوب میداند در صورت پیشرفت خط رفسنجانی کلاهش پس معرکه است و پشمی بر عمامه ”حضرت آقا“ باقی نمیماند.
بنابراین اکنون دعوای اصلی باند خامنهای با باند رفسنجانی بر سر مذاکرات اتمی نیست، بلکه بر سر نحوه چگونگی پیشبرد آن است و اینکه باند رفسنجانی - روحانی مذاکرات را به گونهیی پیش نبرد که این مذاکرات راه به خوردن جام زهر منطقهیی و اجتماعی ببرد.
کیهان خامنهای 17اردیبهشت 92 به صراحت ترس این باند را عواقب جام زهر اتمی برملا میکند و در مورد مذاکرات و عواقب آن مینویسد: ”با وجود پنهانکاری یکطرفه وزارتخارجه که روش استتاری کب ک را تداعی میکند، گزارشهای رسانهیی مختلف حاکی از آن است که احتمالاً عدم توازن موجود در توافق ژنو با شدت بیشتری در توافق بعدی ادامه پیدا خواهد کرد و این در حالی است که آمریکاییها تصریح میکنند ساختار اصلی تحریمها را حفظ خواهند کرد. سانتریفوژهای ایران باید از 19هزار به یک یا حداکثر 2هزار دستگاه (در حد پایلوت و کاریکاتوری از برنامه هستهای) تقلیل پیدا کند. رآکتور آب سنگین اراک باز طراحی و بهلحاظ کاربردی کاملاً مینیمال و مینیاتوری شود. ایران به اتهامات جدید پاسخ دهد و همچنین برنامه موشکی خود را برچیند و از حمایت از حزبالله و حماس و سوریه دست بکشد و در عینحال به فتنهگران میدان عمل بدهد“.
ملاحظه میشود که ترس کیهان ولیفقیه از عواقب مذاکرات هستهیی، این است که خوردن جام زهر اتمی، پیامدهایی نظیر پاسخگویی به دخالت رژیم در لبنان، سوریه، فلسطین و... برای رژیم بهوجود میآورد.
دخالت در امور کشورهای منطقه و صدور تروریسم و بنیادگرایی یکی از ارکان وجودی این نظام است که تا کنون برای نظام در بسیاری از موارد دست آوردهایی داشته و برای رژیم نقش یک سپر حفاظی را داشته است.
وحشت باند خامنهای از این است که بعد از موضوع اتمی، موضوع دخالتهای رژیم در امور کشورهای منطقه نیز روی میز بیاید و نظام ناگزیر شود در این زمینه جام زهر را نوش جان کند.
واضح است که منظور ”درعین حال به فتنهگران میدان عمل بدهد“ و منظور از ”فتنهگران“ تودههای میلیونی مردم به جان آمده از حکومت است که این روزها خشم و اعتراض خود را نسبت به سیاستهای ضدمردمی در غالب اعتراض و اعتصاب ابراز میکنند.
باند ولایت از این بابت نگران است که آثار جام زهر در زمینه داخلی تاثیرات خاص خودش را داشته باشد و بهدنبال خوردن جام زهر اتمی، نظام ناگزیرشود جام زهر اجتماعی و حقوقبشر را نوش جان کند و در این راستا است که کیهان ولیفقیه در جملات بالا و وحشتش را از این موضوع ابراز کرده است.
بهطور خلاصه این روزها دعوای دو باند رژیم بر سرخوردن همین جام زهرها است.
باند رفسنجانی- روحانی و بهخصوص شخص رفسنجانی آنجا که پز حمایت از آزادی رفتار زنان و... میدهد، گمان میکند که با این ژستها میتواند سوپاپ اطمینانی بر دیگ جوشان خشم و نفرت مردم بگذارند، و باشل کردن اندکی از سخت گیریها در مورد مسائل اجتماعی از انفجار خشم مردم جلوگیری کند.
در راستای همین سیاست است که یونسی وزیر اسبق اطلاعات رژیم چند روز پیش ژست میان تهی مدره نمایی میگرفت و میگفت: ”مدیریت و قانون ما مردسالارانه است، بهطوری که وقتی یک جا اعتماد میشود و یک زن بهعنوان فرماندار انتخاب میشود، عدهیی ترش میکنند. این یک مشکل فردی است. زنان در ایران برای مدیریت، سالمتر از مردان عمل کردهاند، کمتر در مقابل رشوه وسوسه شدهاند و کمتر مزاحمت برای ارباب رجوع ایجاد کردهاند.
پرچم سه رنگ ایران سابقه بسیار قدیمی دارد. عدهیی خیال میکردند نماد شیر و خورشید در میان پرچم ایران یک نماد سلطنتی است اما اینگونه نیست. اگر به من باشد، هلال احمر را تغییر میدهم و شیر و خورشید را جایگزین آن میکنم؛ البته برای هلال احمر هم احترام قائلم!“
باند ولیفقیه برعکس معتقد است که بازکردن کوچکترین شکاف در این زمینه راه به جر خوردن نظام ولایت خواهد برد و در این راستا است که پس از سخنرانی رفسنجانی در جمع بهاصطلاح ”فرهنگیان و نخبگان“ به تکاپو افتاده است که گلههای بسیجی و چماقدران خود را بسیج کند و آنان را در میدان فاطمی تهران علیه ”بدحجابی“ به میدان بیاورد و در این رابطه تبلیغات گستردهیی به راه انداخته تا این به اصلاح همایش ”پرشور“ باشد.
به نظر میرسد که باند خامنهای با حاشیهسازی در مورد مذاکرات ژنو و دلواپسی و سوتهدلی پیرامون آن، به صراحت دلسوختگیاش را از تبعات قطعی خوردن جام زهر هستهیی ابراز میدارد.
بنابراین تا آنجایی که به خوردن جام زهر هستهیی مربوط میشود، هر دو باند به اختیار و یا به اجبار آن را پذیرفتهاند و دعوا روی این مسأله دعوای فرعی است و دعوای اصلی دو باند رژیم روی پیامدهای آن است.
باند رفسنجانی- روحانی به سردمداری هاشمی رفسنجانی، نه تنها از پیامدهای تاثیر جام زهر اتمی روی سیاست منطقهیی و سیاست داخلی آن استقبال میکند، بلکه در پی آن است که اگر زورش به ولیفقیه برسد، پیامدهای جام زهر اتمی را بهصورت جام زهر منطقهیی و جام زهر اجتماعی به حلقوم ”مقام معظم رهبری“ بریزد.
باند ولیفقیه هم دست حریف را خوانده و خوب میداند در صورت پیشرفت خط رفسنجانی کلاهش پس معرکه است و پشمی بر عمامه ”حضرت آقا“ باقی نمیماند.
بنابراین اکنون دعوای اصلی باند خامنهای با باند رفسنجانی بر سر مذاکرات اتمی نیست، بلکه بر سر نحوه چگونگی پیشبرد آن است و اینکه باند رفسنجانی - روحانی مذاکرات را به گونهیی پیش نبرد که این مذاکرات راه به خوردن جام زهر منطقهیی و اجتماعی ببرد.
کیهان خامنهای 17اردیبهشت 92 به صراحت ترس این باند را عواقب جام زهر اتمی برملا میکند و در مورد مذاکرات و عواقب آن مینویسد: ”با وجود پنهانکاری یکطرفه وزارتخارجه که روش استتاری کب ک را تداعی میکند، گزارشهای رسانهیی مختلف حاکی از آن است که احتمالاً عدم توازن موجود در توافق ژنو با شدت بیشتری در توافق بعدی ادامه پیدا خواهد کرد و این در حالی است که آمریکاییها تصریح میکنند ساختار اصلی تحریمها را حفظ خواهند کرد. سانتریفوژهای ایران باید از 19هزار به یک یا حداکثر 2هزار دستگاه (در حد پایلوت و کاریکاتوری از برنامه هستهای) تقلیل پیدا کند. رآکتور آب سنگین اراک باز طراحی و بهلحاظ کاربردی کاملاً مینیمال و مینیاتوری شود. ایران به اتهامات جدید پاسخ دهد و همچنین برنامه موشکی خود را برچیند و از حمایت از حزبالله و حماس و سوریه دست بکشد و در عینحال به فتنهگران میدان عمل بدهد“.
ملاحظه میشود که ترس کیهان ولیفقیه از عواقب مذاکرات هستهیی، این است که خوردن جام زهر اتمی، پیامدهایی نظیر پاسخگویی به دخالت رژیم در لبنان، سوریه، فلسطین و... برای رژیم بهوجود میآورد.
دخالت در امور کشورهای منطقه و صدور تروریسم و بنیادگرایی یکی از ارکان وجودی این نظام است که تا کنون برای نظام در بسیاری از موارد دست آوردهایی داشته و برای رژیم نقش یک سپر حفاظی را داشته است.
وحشت باند خامنهای از این است که بعد از موضوع اتمی، موضوع دخالتهای رژیم در امور کشورهای منطقه نیز روی میز بیاید و نظام ناگزیر شود در این زمینه جام زهر را نوش جان کند.
واضح است که منظور ”درعین حال به فتنهگران میدان عمل بدهد“ و منظور از ”فتنهگران“ تودههای میلیونی مردم به جان آمده از حکومت است که این روزها خشم و اعتراض خود را نسبت به سیاستهای ضدمردمی در غالب اعتراض و اعتصاب ابراز میکنند.
باند ولایت از این بابت نگران است که آثار جام زهر در زمینه داخلی تاثیرات خاص خودش را داشته باشد و بهدنبال خوردن جام زهر اتمی، نظام ناگزیرشود جام زهر اجتماعی و حقوقبشر را نوش جان کند و در این راستا است که کیهان ولیفقیه در جملات بالا و وحشتش را از این موضوع ابراز کرده است.
بهطور خلاصه این روزها دعوای دو باند رژیم بر سرخوردن همین جام زهرها است.
باند رفسنجانی- روحانی و بهخصوص شخص رفسنجانی آنجا که پز حمایت از آزادی رفتار زنان و... میدهد، گمان میکند که با این ژستها میتواند سوپاپ اطمینانی بر دیگ جوشان خشم و نفرت مردم بگذارند، و باشل کردن اندکی از سخت گیریها در مورد مسائل اجتماعی از انفجار خشم مردم جلوگیری کند.
در راستای همین سیاست است که یونسی وزیر اسبق اطلاعات رژیم چند روز پیش ژست میان تهی مدره نمایی میگرفت و میگفت: ”مدیریت و قانون ما مردسالارانه است، بهطوری که وقتی یک جا اعتماد میشود و یک زن بهعنوان فرماندار انتخاب میشود، عدهیی ترش میکنند. این یک مشکل فردی است. زنان در ایران برای مدیریت، سالمتر از مردان عمل کردهاند، کمتر در مقابل رشوه وسوسه شدهاند و کمتر مزاحمت برای ارباب رجوع ایجاد کردهاند.
پرچم سه رنگ ایران سابقه بسیار قدیمی دارد. عدهیی خیال میکردند نماد شیر و خورشید در میان پرچم ایران یک نماد سلطنتی است اما اینگونه نیست. اگر به من باشد، هلال احمر را تغییر میدهم و شیر و خورشید را جایگزین آن میکنم؛ البته برای هلال احمر هم احترام قائلم!“
باند ولیفقیه برعکس معتقد است که بازکردن کوچکترین شکاف در این زمینه راه به جر خوردن نظام ولایت خواهد برد و در این راستا است که پس از سخنرانی رفسنجانی در جمع بهاصطلاح ”فرهنگیان و نخبگان“ به تکاپو افتاده است که گلههای بسیجی و چماقدران خود را بسیج کند و آنان را در میدان فاطمی تهران علیه ”بدحجابی“ به میدان بیاورد و در این رابطه تبلیغات گستردهیی به راه انداخته تا این به اصلاح همایش ”پرشور“ باشد.