بحث یارانهها، شکست دولت آخوند حسن روحانی در زمینه انصراف داوطلبانه مردم از دریافت یارانهها و جنگ وجدال باندهای رژیم بر سر این موضوع همچنان ادامه دارد.
باند رفسنجانی- روحانی و حامیان این باند حتی در میان مراجع حکومتی، شکست دولت روحانی را به رویکرد منفی مردم به دولت احمدینژاد و کارکرد منفی اقتصادی آن نسبت میدهند.
باند حامی دولت آخوند روحانی، مدعی است که عملکرد و وعدههای غیرقابل تحقق احمدینژاد در هشت سال زمامداری، موجب رخت بربستن اعتماد عمومی از جامعه شده و اکنون دولت روحانی است که باید بهای خرابکاریهای دولت احمدینژاد را بپردازد.
آخوند مکارم شیرازی از مراجع حکومتی و یکی از حامیان پر و پا قرص خامنهای در حوزه قم در این زمینه میگوید: ”پرداخت نقدی یارانه مانند باتلاق و گرداب است، کاری انجام شد و همه هم در قبال آن سکوت کردند و حالا هم باید فکری برای خلاص شدن از آن کرد“.
آخوند عبدالواحد موسوی لاری وزیر کشور دولت آخوند محمد خاتمی، علت شکست دولت روحانی را بیاعتمادی مردم به نظام میداند.
موسوی لاری معتقد است در جریان ثبتنام برای دریافت یارانه، بخش بزرگی از مردم درآمد واقعیشان را اعلام نکردند که ناشی از بیاعتمادی مردم است و این بیاعتمادی معلول عملکرد دولت احمدینژاد است.
موسوی لاری در این زمینه میگوید: ”چه آماری از این 8سال وجود دارد که میتوان آنها را آمار حقیقی دانست و دولتمردان به آنها استناد کنند؟ نتیجه قهری این مسأله موجب این میشود که بخشی از مردم حقیقت را بیان نکنند“.
آخوند محمدعلی ابطحی رئیس دفتر سابق آخوند محمد خاتمی در زمان ریاست جمهوری، فساد و دزدیهای عوامل رژیم را باعث انزجار مردم از نظام آخوندی و بیاعتمادی آنان به این نظام میداند و میگوید: ”عدم انضباط مالی در سیستم دولتی و دروغهایی که مسئولان قبلی مطرح میکردند، خود زمینهساز افزایش بیاعتمادی شده است“.
عبدالله ناصری یکی از اعضای بنیاد باران وابسته به آخوند محمد خاتمی نیز شکست دولت آخوند روحانی را محصول عملکرد دولت قبلی میداند که اعتماد عمومی را کاهش داده است: ”بهدلیل نوع عملکرد مسئولان در سالهای گذشته در حوزه اجرایی و غیراجرایی، اعتماد عمومی جامعه آسیبپذیر شده است“.
نجفقلی حبیبی وابسته به باند رفسنجانی- روحانی ضمن اعتراف به تنفر مردم از نظام آخوندی و غیرشفاف بودن عملکردهای نظام آخوندی گفته است: ”برای اینکه این اعتماد از بین نرود، مسئولان نظام باید بهصورت شفاف عمل کنند“.
باند ولیفقیه شکست دولت روحانی را معطوف به ناکارآمدی دولت روحانی و استفاده آن از نیروهای ناخوشایند (نیروهایی که خوشایند باند ولیفقیه نیست) میکند که به این دلیل مردم به دولت روحانی اعتماد نکردند.
پاسدار حسین شریعتمداری از تیغکشان باند ”ولایت“ بر این باور است که تعداد بالای افرادی که برای دریافت یارانه ثبتنام کردهاند نشانه بیاعتمادی به دولت است و این بیاعتمادی بهدلیل استفاده از نیروهای اصحاب فتنه است.
مهدی فضائلی مدیرعامل اسبق خبرگزاری سپاه (خبرگزاری فارس) نیز ثبتنام گسترده مردم برای دریافت یارانه را نشانه بیاعتمادی مردم به دولت آخوند حسن روحانی میداند.
نظر پاسدار فضایلی بر این است که: ”دولت از یک سو از مردم میخواست از دریافت یارانه انصراف دهند تا دولت بتواند مشکل کمبود منابع را جبران کند و از سوی دیگر رفتارهایی میکرد که در نظر مردم یا مصداق رها کردن دانهدرشتها و رفتن سراغ منابع دست چندم بود، مثل عدم پیگیری دهها هزار میلیارد تومان معوقات بانکی، یا مصداق ریخت و پاشهای زاید و غیرضروری مثل ارسال دهها میلیون پیامک تبریک نوروزی، بازسازی ساختمان ریاستجمهوری و“ ...
آنچه که در مواضع هر دو باند بارز و برجسته است، این است که مردم به این دولت اعتمادی ندارند. عناصر وابسته به باند رفسنجانی- روحانی، شکست روحانی در زمینه منصرف نشدن مردم از دریافت یارانهها را نشانه بیاعتمادی مردم به نظام ولایتفقیه میداند، اما باند ولیفقیه بیاعتمادی مردم را متوجه دولت روحانی میکند و معتقد است که دولت روحانی در میان مردم بیاعتمادی ایجاد کرده است.
یکی از دلایلی که هر دو باند به بیاعتمادی مردم (به نظام یا دولت روحانی) اشاره میکنند، فساد در دستگاه حکومتی آخوندی هم در زمان دولت احمدینژاد و هم در دولت روحانی است.
صرفنظر از نقطه نظرات باندهای درونی نظام در مورد اینکه مردم به نظام ولایتفقیه بیاعتمادند و یا به دولت آخوند حسن روحانی و منافع باندی آنها در این زمینه، آنچه که مشخص است این واقعیت است که شدت تنفر مردم از این رژیم هر دو باند را به وحشت انداخته است و تضادهای سران و مهرههای نظام در بالای هرم قدرت نیز ناشی تضاد مردم با این حاکمیت و نفرت از آن است. نفرت مردم از رژیم آنچنان کارگزاران و مهرههای این رژیم را به وحشت انداخته که هر باند میخواهد گناه شکست رژیم را برگردن باند مقابل بیندازند که این وضعیت از علائم مرحله پایانی عمر نظام ولایتفقیه و متأثر از جام زهری است که پیکره نظام ولایتفقیه را در برگرفته است.
باند رفسنجانی- روحانی و حامیان این باند حتی در میان مراجع حکومتی، شکست دولت روحانی را به رویکرد منفی مردم به دولت احمدینژاد و کارکرد منفی اقتصادی آن نسبت میدهند.
باند حامی دولت آخوند روحانی، مدعی است که عملکرد و وعدههای غیرقابل تحقق احمدینژاد در هشت سال زمامداری، موجب رخت بربستن اعتماد عمومی از جامعه شده و اکنون دولت روحانی است که باید بهای خرابکاریهای دولت احمدینژاد را بپردازد.
آخوند مکارم شیرازی از مراجع حکومتی و یکی از حامیان پر و پا قرص خامنهای در حوزه قم در این زمینه میگوید: ”پرداخت نقدی یارانه مانند باتلاق و گرداب است، کاری انجام شد و همه هم در قبال آن سکوت کردند و حالا هم باید فکری برای خلاص شدن از آن کرد“.
آخوند عبدالواحد موسوی لاری وزیر کشور دولت آخوند محمد خاتمی، علت شکست دولت روحانی را بیاعتمادی مردم به نظام میداند.
موسوی لاری معتقد است در جریان ثبتنام برای دریافت یارانه، بخش بزرگی از مردم درآمد واقعیشان را اعلام نکردند که ناشی از بیاعتمادی مردم است و این بیاعتمادی معلول عملکرد دولت احمدینژاد است.
موسوی لاری در این زمینه میگوید: ”چه آماری از این 8سال وجود دارد که میتوان آنها را آمار حقیقی دانست و دولتمردان به آنها استناد کنند؟ نتیجه قهری این مسأله موجب این میشود که بخشی از مردم حقیقت را بیان نکنند“.
آخوند محمدعلی ابطحی رئیس دفتر سابق آخوند محمد خاتمی در زمان ریاست جمهوری، فساد و دزدیهای عوامل رژیم را باعث انزجار مردم از نظام آخوندی و بیاعتمادی آنان به این نظام میداند و میگوید: ”عدم انضباط مالی در سیستم دولتی و دروغهایی که مسئولان قبلی مطرح میکردند، خود زمینهساز افزایش بیاعتمادی شده است“.
عبدالله ناصری یکی از اعضای بنیاد باران وابسته به آخوند محمد خاتمی نیز شکست دولت آخوند روحانی را محصول عملکرد دولت قبلی میداند که اعتماد عمومی را کاهش داده است: ”بهدلیل نوع عملکرد مسئولان در سالهای گذشته در حوزه اجرایی و غیراجرایی، اعتماد عمومی جامعه آسیبپذیر شده است“.
نجفقلی حبیبی وابسته به باند رفسنجانی- روحانی ضمن اعتراف به تنفر مردم از نظام آخوندی و غیرشفاف بودن عملکردهای نظام آخوندی گفته است: ”برای اینکه این اعتماد از بین نرود، مسئولان نظام باید بهصورت شفاف عمل کنند“.
باند ولیفقیه شکست دولت روحانی را معطوف به ناکارآمدی دولت روحانی و استفاده آن از نیروهای ناخوشایند (نیروهایی که خوشایند باند ولیفقیه نیست) میکند که به این دلیل مردم به دولت روحانی اعتماد نکردند.
پاسدار حسین شریعتمداری از تیغکشان باند ”ولایت“ بر این باور است که تعداد بالای افرادی که برای دریافت یارانه ثبتنام کردهاند نشانه بیاعتمادی به دولت است و این بیاعتمادی بهدلیل استفاده از نیروهای اصحاب فتنه است.
مهدی فضائلی مدیرعامل اسبق خبرگزاری سپاه (خبرگزاری فارس) نیز ثبتنام گسترده مردم برای دریافت یارانه را نشانه بیاعتمادی مردم به دولت آخوند حسن روحانی میداند.
نظر پاسدار فضایلی بر این است که: ”دولت از یک سو از مردم میخواست از دریافت یارانه انصراف دهند تا دولت بتواند مشکل کمبود منابع را جبران کند و از سوی دیگر رفتارهایی میکرد که در نظر مردم یا مصداق رها کردن دانهدرشتها و رفتن سراغ منابع دست چندم بود، مثل عدم پیگیری دهها هزار میلیارد تومان معوقات بانکی، یا مصداق ریخت و پاشهای زاید و غیرضروری مثل ارسال دهها میلیون پیامک تبریک نوروزی، بازسازی ساختمان ریاستجمهوری و“ ...
آنچه که در مواضع هر دو باند بارز و برجسته است، این است که مردم به این دولت اعتمادی ندارند. عناصر وابسته به باند رفسنجانی- روحانی، شکست روحانی در زمینه منصرف نشدن مردم از دریافت یارانهها را نشانه بیاعتمادی مردم به نظام ولایتفقیه میداند، اما باند ولیفقیه بیاعتمادی مردم را متوجه دولت روحانی میکند و معتقد است که دولت روحانی در میان مردم بیاعتمادی ایجاد کرده است.
یکی از دلایلی که هر دو باند به بیاعتمادی مردم (به نظام یا دولت روحانی) اشاره میکنند، فساد در دستگاه حکومتی آخوندی هم در زمان دولت احمدینژاد و هم در دولت روحانی است.
صرفنظر از نقطه نظرات باندهای درونی نظام در مورد اینکه مردم به نظام ولایتفقیه بیاعتمادند و یا به دولت آخوند حسن روحانی و منافع باندی آنها در این زمینه، آنچه که مشخص است این واقعیت است که شدت تنفر مردم از این رژیم هر دو باند را به وحشت انداخته است و تضادهای سران و مهرههای نظام در بالای هرم قدرت نیز ناشی تضاد مردم با این حاکمیت و نفرت از آن است. نفرت مردم از رژیم آنچنان کارگزاران و مهرههای این رژیم را به وحشت انداخته که هر باند میخواهد گناه شکست رژیم را برگردن باند مقابل بیندازند که این وضعیت از علائم مرحله پایانی عمر نظام ولایتفقیه و متأثر از جام زهری است که پیکره نظام ولایتفقیه را در برگرفته است.