زندان اوین در دهه 1340 توسط رژیم محمدرضا شاه در زمینی به وسعت ۴۳هکتار ساخته شد.
زندان اوین در منطقه اوین درکه در منطقه سعادت آباد تهران قرار دارد. این محل خانهٴ سید ضیاءالدین طباطبایی نخستوزیر معروف زمان رضا شاه بود.
زندان اوین در زمان شاه بهدلیل شکنجههای سبعانه ای که به اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران و چریکهای فدایی خلق ایران در آن داده شد و بهعنوان شکنجهگاهی مخوف و بدنام در اذهان مردم ایران نقش بست. اعدام ناجوانمردانه 9 انقلابی مجاهد و فدایی در 30فروردین 1354، یکی از جنایات هولناک رژیم شاه در تپههای زندان اوین است. طی این جنایت، فدائیان قهرمان بیژن جزنی، محمد چوپانزاده، مشعوف کلانتری، احد جلیل افشار، حسن ضیاء ظریفی، عباس سورکی، عزیز سرمدی، همچنین مجاهدین شهید کاظم ذوالانوار و مصطفی جوان خوشدل، جانهایشان را فدای آزادی و رهایی خلق قهرمان ایران کردند.
زندان اوین در دوران حاکمیت ولایتفقیه به محل سبعانهترین اعدامهای سیاسی تاریخ ایران تبدیل شده. بعد از سی خرداد سال 1360 کمتر شبی بود که زندانیان تعداد تیرهای خلاص را تا 400 یا 450 شمارش نکنند. اعدامها تا سال1361 در پشت بند4 زندانیان انجام میگرفت. دستههای 300 تا400نفری را در آنجابه جوخههای تیرباران میسپردند. بعداز مدتی در این محل آنقدر خون جمع شده بود که برای از بین بردن آن و عادی ساختن محل، لاجوردی، رئیس وقت این زندان، دستور داد در آنجادرختکاری و گلکاری کنند. یکسالن سرپوشیده برای اعدام ساختند که مجهز به صداگیر بود و زندانیان را در آنجااعدام میکردند. این سالن در خود زندان قرار دارد. محل دیگری که برای اعدام استفاده میکنند استخر زندان است. ویژگی استخر این است که شستشوی آن سادهتر میباشد.
زندان اوین در رژیم خمینی رسماً عنوان بازداشتگاه موقت را دارد اما زندانیانی در آن بهسر میبرند که بعضاً بیش از ده سال در بندها و سلولهای این شکنجهگاه مخوف بهسر میبرند.
زندان اوین از ساختمانها و بخشهای متعددی تشکیل شده که دور آن با سیمخاردار محصور است. در پشت این حصار محوطه مینگذاری شدهیی وجود دارد که درون حصار اصلی است
بندهای زندان اوین
رژیم ادعا میکند زندان اوین تحت سرپرستی سازمان زندانها وابسته به قوه سرکوبگر قضاییه اداره میشود. اما چنین نیست. هر قسمت این شکنجهگاه مخوف، در دست یک ارگان یا نهاد سرکوبگر رژیم است.زندان اوین: بند آسایشگاه
آسایشگاه اوین، در بخش شمالی اوین در زمان خمینی در سال 1362ساخته شد و بیشاز400 سلول انفرادی دارد که در چهارطبقه قرار دارند. بخشی از شعبات بازجویی دادستانی نیز در این قسمت قرار دارد. این ساختمان بهوسیله کار اجباری زندانیان ساخته شد در این بند که برخلاف اسمش هیچ رابطه ای با آسایش ندارد زندانی حق حرف زدن با خودش را هم ندارد سلولها بوسیله دو لامپ قوی طی شب روشن است در هرسلول یک روشویی استیل یک توالت فرنگی استیل وجود دارد که با یک پاراوان از محوطه سلول جدا میشود ولی بعد از اینکه تعدادی از زندانیان با پرده پاراوان خودکشی کردند پاسداران پردهها را برداشتند و در هر سلول یک موکت کوچک و سه پتوی سربازی وجود دارد که یکی برای بالش و یکی برای زیر و دیگری روانداز زندانی است، برای صدا کردن زندانبان باید یک کلید را که در داخل سلول است فشاردهید تا چراغی در بیرون روشن شود و هر وقت زندانبان خواست به شما جواب خواهد داد ولی زندانی حق صدا کردن ندارد وگرنه با تنبیه مواجه میشود یعنی رفتن به سیاهچال است.
طبقه اول را به زنان اختصاص داده بودند و سه طبقه دیگر به مردان.
سیستم اتاقها هواکش داشت اما بیشتر برای شکنجه زندانیان آن را روشن میکردند صدای وحشتناکی دارد، در هر سلول یک لوله آب گرم به عنوان گرمايش سلول عبور میکند که البته در زمستان خاموش و در تابستان روشن است. در سلولها بهصورت دولایه و دارای دو دریچه است. یک دریچه در بالا برای صحبت نگهبان با زندانی و چک داخل سلول و یک دریچه در پایین برای دادن غذا. هر سلول پنجرهیی نیز دارد با نردههایی جلوی آن. زندانی جز آسمان چیز دیگری نمیبیند. درسلولهای طبقه چهارم سقف بهصورت شیب دار ساخته شده است. شیب از سمت در به طرف پنجره بلند میشد تا زندانی نتواند به پنجره دسترسی داشته باشد. در سال 62 که این سلولها ساخته شد تا ابتدای خرداد 63 هشت نفر دچار اختلال روانی شدند و تعدادی خودکشی کردند چون سکوت مطلق حکفرما بود و همین باعث بهم خوردن تعادل زندانیان میشد. موارد تجاوز به زندانیان هم وجود داشت.
دست باز پاسداران در تجاوز و قتل در بند آسایشگاه
پاسداران با دادن داروی خواب آور به زنان و حتی مردان زندانی به آنها تجاوز میکردند. تعدادی از زنان قربانی این شکنجه، متوجه شدند و خودکشی کردند. تعدادی هم تعادل روانیشان بهم ریخت و پاسداران آنها را سر به نیست کردند.
زندان اوین: بند آموزشگاه
در سال1360 بهعلت کمبود جا، ساختمان مسکونی که برای ساواک ساخته شده و معروف به آموزشگاه بود، به زندان تبدیل شد. این بخش از 3طبقه و 6قسمت تشکیل شده و هماکنون به اوین جدید معروف است. آموزشگاه اوین، در آخرین نقطه جاده داخلی زندان در کنار ساختمان آسایشگاه قرار دارد. شامل ششبند مرتبط بههم میباشد. آموزشگاه در مجموع نزدیک به 100سلول دارد که مساحت هریک در حدود بیست متر مربع میباشد. در اطراف این واحد 6بندی، 5 حیاط کوچک قرار دارد که در واقع مکانی برای هواخوری زندانیان میباشد. در جنب این واحد، رژیم دو ساختمان دیگر را، که در زمان شاه سالن ورزش کارمندان زندان بوده، تبدیل بهحسینیه و کارگاه زندان کرده است
زندان اوین بخش وابسته به وزارت بدنام اطلاعات:
در بندهای ۲۰۹ و ۲۴۰ زندان اوین که دارای سلولهای انفرادی و چند نفره (موسوم به سوئیت) میباشد فقط بازجویان و شکنجهگران وزارت اطلاعات حضور دارند.
بخشی از این مجموعه شامل بند ۲الف در دست سازمان اطلاعات و سپاه پاسداران میباشد.
تردد زندانیان سیاسی به خارج از سلولها برای بازجویی، شکنجه و حتی ملاقات فقط با داشتن چشمبند ممکن است.
متهمین به جرایم امنیتی و سیاسی در سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات را به این دو بند میآورند. این زندانیان در هیچ یک ازآمارهای رسمی و دفاتر علنی زندانهای رژیم ثبت نیستند. به زبان ساده آنها وجود و هویت ندارند. و دست دژخیمان برای سربه نیست کردنشان کاملاً باز است.
در این دو بند تمام مامورین دارای عضویت دوگانه هم در سپاه پاسداران و هم در وزارت بدنام اطلاعات هستند. این شکنجهگران تحت عنوان بازجو در بازداشتگاه های209 و 2الف و بازداشتگاه امنیتی در زندان گوهردشت کرج (موسوم به رجائی شهر) و زندانهای معروف به 66سپاه و 59سپاه در حال جنایت هستند.
زندان اوین بند 209:
بند 209 زندان اوین بخش امنیتی و سری در زندان اوین است. این بند از ساختمانهای ساخته شده در دوران قبل از انقلاب است. در قسمت پشت، بهداری زندان اوین و جنب آشپزخانه و بند نسوان (زنان) قرار دارد و از بندهای موسوم به «آموزشگاه» قابل رویت است. در قسمت روبهروی آن، قسمت «نانوایی» زندان اوین واقع شده است و انتهای آن به محدوده بند «350 امنیتی و کارگری» ختم میشود. این مجموعه ساختمانی 2طبقه با آجرهای قرمز فشاری است که کانالهای پوشیده شده از پشم شیشه و فویل آلومینیومی آنرا از سایر ساختمانها مجزا میسازند. دارای 2درب ورودی در قسمت جلو میباشد. درب کوچک که دارای آیفون و سیستم مداربسته تصویری است قسمت ورود متهمین و درب دیگر احتمالاً محل ورود پرسنل اجرایی و عملیاتی در آن مجموعه است.
مخوفترین بخش اوین بند معروف به 209 است که افراد زیر شکنجه در آنجا نگهداری میشوند این بند از 10ردیف تشکیل شده که در هر ردیف 8 سلول انفرادی قرار دارد. شامل 80 سلول انفرادی در ده ردیف است. سلولها انفرادی طراحی شدهاند و در خودشان روشویی و توالت دارند. اما در رژیم ولایتفقیه در این سلولها بهخاطر تراکم زندانی تا بیش از 10نفر نگهداری میشوند. در راهرو عمود براین ردیفها اتاقهای بازجویی قرار دارد.
اتاق شکنجه این بند در زیر زمین آن واقع شده و برای انواع شکنجههای قرونوسطایی مجهز شده است. (از آپولو تا تختهای مشبک برای زدن کابل، و میلههای سقفی برای آویختن زندانیان از پا یا بهصورت قپانی شده از پشت.
هیچ شخصی غیر از پرسنل و متهمین، حتی عالی رتبهترین مقامات حق ورود به محدوده بازداشتگاه 209 وزارت اطلاعات را ندارند. اکثر مسئولین امور زندانیان بالای 55سال سن دارند و دارای نسبتهای فامیلی با هم هستند. حتی برای خالی نماندن جایشان پسران بیست سال به بالای خود را برای جانشینی در کنار خویش آموزش میدهند.
زندان اوین بند ۲۴۰
بند ۲۴۰ زندان اوین، دارای چندین طبقه و هر طبقه راهرویی طویل دارد که شامل چندین سلول در طرفین میباشد. درب هر سلول دارای دریچه کوچکی است و در پایین درب کوچکی مانند درب صندوق پست تعبیه شده. هر سلول تقریباً هشت متر است و درون هر سلول دستشویی، توالت و دوش آب بهوسیله یک پرده از اتاق سلول جدا شده. اگر چه این سلولها برای یک زندانی طراحی شده اما به علتهای مختلف، بیش از ظرفیت نیز استفاده شده که گاهی به ۶ الی ۷ نفر در یک سلول میرسید (بعد از انقلاب ضدسلطنتی در سال 1357). هر سلول پنجرههایی نیز دارد که با در نظر گرفتن نردههایی که جلوی هر پنجره زده شده است زندانی چارهای جز نگاه به آسمان ندارد.زندان اوین بند ۳۵۰
بند ۳۵۰ (بند امنیتی یا کارگری) از بندهای عمومی اوین و زیر نظر قوه قضاییه است که در گذشته بخش ۳ نامیده میشده است. این بند ساختمانی دو طبقه است که در میان آن حیاطی مربع شکل قرار دارد. دو ضلع این مربع به اتاقهای نگهداری زندانیان اختصاص دارد که تعداد آنها در هر طبقه به هفت اتاق میرسد. دستشوییها و حمامهای این بند در یکی دیگر از اضلاع آن قرار دارد. هر اتاق تقریباً ۶ متر در ۶ متر بوده و تعداد متغیری زندانی را در خود جای میدهد. در زمان شاه 30 تا 35نفر. و در زمان خمینی بهخصوص در دهه 60 تا زمان مرگ خمینی جمعیت هر یک از این اتاقها تا 120نفر هم میرسید.در این بند معمولاً زندانیان حق دارند که هفتهای یک بار با اعضای درجه اول فامیل خود ملاقات از پشت شیشه داشته باشند اما این حق شناخته شده و رسمی نیست. همه چیز به نظر بازجو و دژخیم دارد. ملاقات و تماس با اعضا خانواده یک حق نیست یک ابزار شکنجه و فشار در دست بازجو است.
زندانیان با جرایم مالی معمولاً به بندهای هفت وهشت زندان اوین اختصاص دارند. این دو بند، جمعاً دارای ده سالن با ظرفیت اسمی هر یک ۲۰۰ زندانی بوده که گاه پذیرای بیش از ۷۰۰ زندانی نیز میباشند.
زندان اوین بندهای مربوط به خودیهای نظام
بند 325 و 500الف «ویژه دادگاه روحانیت» است. در اینجا بازداشتیها برای خود یک اتاق اختصاصی با تمام امکانات دارند که در زمان رفتن به مرخصیهای طویلالمدت با قفل در آنها را میبندند. به گفته آخوندهای زندانی در این بندها، برای آوردن و مصرف مواد مخدر آزادند و بهمین دلیل بیش از 70درصد متهمین بند «ویژه روحانیت» تریاکیاند.زندان اوین: بندهای 1، 2، 3 و 4
این بندها بنای مشابهی دارند. هر یک دو طبقه و در هرطبقه 7 اتاق با یک مجموعه توالت و حمام هستند. در طبقه پایین یک اتاق اضافهتر است که به آن اتاق مسجد میگفتند. و کنار در هواخوری یا حیاط بند قرار دارد. در رژیم خمینی این اتاق محل نگهداری زندانیان در نوبت اعدام یا کسانی که بهشدت شکنجه شده و قادر به انجام کارهای خود نبودند شده بود. این اتاق با ابعاد 6*6 متر در زمان خمینی و بهخصوص در سالهای اولیه دهه 1360 گاه تا بیش از 120 زندانی را در خود جای میداد.پشت بند 4 جادهای که به سمت حسینهٴ اوین منتهی میشد، تپه معروف محل اعدامهای زندانیان قرار داشت. زندانیان این بند تا زمانی که اعدامها در جوخههای تیرباران انجام میشد شبانه ساعتها تیر خلاص شمارش میکردند و شعارهای زندانیان سرفرازی را که تسلیم دشمن نشده بودند میشنیدند.
زندان اوین: دادسرای عمومی
واحد دادسرای عمومی که سهطبقه میباشد، محل بازجویی و دادگاه و شکنجهگاههای رژیم از سال 58 به بعد بود. طبقه اول و دوم این واحد به اتاقهای بازجویی و شکنجه و طبقه سوم به دادگاهها اختصاص داشت
زندان اوین: ساختمان ملاقات
ساختمان ملاقات در ابتدای محوطه داخل زندان و در جلو درب ورودی آن قرار دارد. در این ساختمان یکسالن سیصدمتری با تعدادی کابین چوبی برای ملاقات زندانیان درست شده است که با شیشه دوجداره طرف زندانیان از خانوادههای آنان جدا میشود. ارتباط زندانی با خانواده درجه اول ممکن است. آن هم از طریق تلفنی که هم شنود دارد و هم ضبط میشود و مکالمات در صورت لزوم علیه زندانی ضمیمه پرونده میشود.
زندان اوین: پارکینگ
پارکینگ زندان در کنار دفتر مرکزی زندان قرار دارد. این محل که مسقف میباشد و سقف آن با شبکه پروفیلی نگهداری میشود، برای حلقآویز کردن دستجمعی زندانیان در سال1367 مورد استفاده قرار گرفت.
قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷
اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ که به «قتلعام تابستان ۶۷» معروف است واقعهای بود که طی آن بیش از سی هزار تن از زندانیان سیاسی مجاهد و مبارز در زندانهای رژیم جمهوری اسلامی، مخصوصاً زندان اوین و همچنین در زندانهای سراسر ایران در ماههای مرداد و شهریور ۱۳۶۷ اعدام شدند. زندانیان سیاسی آن زمان تهران در زندانهای اوین و گوهردشت نگهداری میشدند و پس از حکم خمینی، مبنی بر اعدام «مرتدین»، «ملحدین» و «دشمنان قسم خورده نظام جمهوری اسلامی» اعدامها در سطحی وسیعی در زندانهای اوین و گوهردشت و دیگر زندانهای شهرهای دیگر ایران به مرحله اجرا گذاشته شد. اعتراض آیتالله حسینعلی منتظری به اعدامهای تابستان ۶۷ منجر به عزل و تبعید خانگی وی شد. وی در آن زمان قائممقام خمینی، بود.زندان اوین - آمران و عاملان شکنجه
اسدالله لاجوردی و آخوند محمدی گیلانی که حکم اعدام برای دو پسر مجاهد خود داد از اولین دژخیمانی هستند که به اشارهٴ خمینی، احکام شکنجه و اعدام برای جوانان و نوجوانان 13، 14ساله تا پدران و مادران سالخورده و زنان بار دارد صادر کردند.
آخوند رازینی، آخوند محسنی اژه ای، آخوند موسوی تبزیزی، آخوند مصطفی پورمحمدی وزیر دادگستری دولت حسن روحانی از جمله شکنجهگران و اعضای کمیسیون مرگ در دوران قتلعام زندانیان سیاسی هستند. در سال 1360 سازمان مجاهدین خلق ایران لیست اسامی شکنجهگران زندان اوین و سایر شکنجهگاههای رژیم را اعلام کرد. برای اطلاع بیشتر به نشریات مجاهد ارگان سازمان مجاهدین خلق ایران نگاه کنید.
زندان اوین از یک سو قلعه سیاه جنایتهای دژخیمترین دژخیمان و دشمنان آزادی مردم ایران است. و از سوی دیگر محل حماسیترین پایداریها فرزندان مجاهد و مبارز مردم ایران است.