گونتر فرهویگن، نایبرئیس پیشین کمیسیون اروپا
حضار محترم، دوستان عزیز!
مانند همهٴ مهمانانتان برای من هم مایهٴ افتخار است که در این جشن حضور دارم. جشنی که تا کنون تصویر جالبی از فرهنگ غنی کشور شما را به نمایش گذاشت. دو شخصیت در این گردهمایی برای من خیلی گیرایی داشت که یکی از آنها اسمش عمو نوروز است و من در این میان فهمیدم که خمینی در دورانی این سنت را ممنوع کرده بود. وعلت آن هم این بوده که این ترکیب در آستانهٴ سال نو ترانههای اعتراضی را در خیابانها برای مردم میخوانده است. من میدانم که این جشن در اساس جشنی است خانوادگی که افراد با دوستانشان آن را برگزار میکنند و در آن به شادی پرداخته و با خوشبینی به آینده نگاه میکنند. من هم نمیخواستم آرزویی بیشتر از این داشته باشم که ما هم امروز در اینجا بدون اینکه چیزی مانعمان باشد همانگونه جشن بگیریم. ولی برای ما عملی نیست، چرا که روی جشن امروز ما سایهٴ نگرانی در مورد رزمندگان آزادی که همچنان در شرایط ناشایستی در کمپ لیبرتی و برخلاف میل خودشان نگه داشته شدهاند، سنگینی میکند.
برای اینکه جای تصور اشتباهی برای کسی نباشد، باید گفت که وضعیت بشر دوستانه در کمپ لیبرتی بهبود نیافته و شرایط موجود، شرایط شایستهٴ انسانی نیست. من میخواهم خاطرنشان کنم که توافق برای رفتن از اشرف به لیبرتی امری مشروط بود، مبتنی بر این وعده که آنجا فقط برای یک دوران گذار کوتاه خواهد بود. هنوز حرفهای این آقای کوبلر که الآن دارد در کنگو کارهای خودش را میکند، در گوشم صدا میکند که چطور به ما میگفت فقط ماههای کمی طول خواهد کشید و بعد همگی آنها به کشورهای امن منتقل میشوند. من از همان ابتدا به این حرف باور نداشتم. نتیجه نیز کماکان وحشتناک است و هنوز قریب 3000 انسان در آنجا هستند. ما اجازه نداریم در اینجا زمان را از دست بدهیم. لذا معتقدم که فشار سیاسی در این زمینه باید افزایش یابد. این فقط شرایط بشردوستانه نیست که در کمپ لیبرتی قابل پذیرش نیست. نکته تعیینکننده این است که تهدید بلاواسطه، تهدید فیزیکی و روانی که آن را میشود بهعنوان شکنجه توصیف کرد، ادامه مییابد. هدف دقیقاً این است که صدای مقاومت دموکراتیک علیه دیکتاتوری ملایان را خاموش کنند. ما میتوانیم با تحسین نظارهگر باشیم که چگونه ساکنان، شرایط کمپ لیبرتی را تحمل میکنند. چگونه آنها به باورهای خودشان پایبند میمانند که ایرانی دموکراتیک، آزادیخواه و ایرانی عدالتجو امکانپذیر است. کشور شما شایستهٴ شرایط بسا بهتر است از آنچه که الآن در آن بهسر میبرد. کشوری با تاریخی قابلتوجه و تحسین برانگیز. کشوری با مردمانی دارای لیاقتهای بالا، پرتلاش و با استعدادهای بزرگ. این کشوری است که نباید جایگاه خود را در میز کشورهای منفور جهان در بین ملل داشته باشد. این کشوری است که جایگاه برابر خود را در خانوادهٴ دموکراسیهای جهان باید داشته باشد. ایران باید چنین جایگاهی داشته باشد.
سیاست جامعه بینالمللی در سال گذشته نیز یک سرخوردگی بزرگ بود. این بیعملی اروپا و غربیها نتیجه سیاست منفعت طلبانهیی است که ما در رابطه با رژیم ایران پیش گرفتهایم. چیزی که در کمپ لیبرتی و در مورد این کمپ اتفاق افتاده است همواره عملکرد و نتیجه سیاستهایی است که در رابطه با رژیم ایران داشتهایم. من اما در بدبینی به برخی میگویم که یک آخوند بهخاطر اینکه یک چهره دوستانه به خود میگیرد، به این دلیل یک آخوند بهتر نیست.
و معتقدم ما نمیتوانیم روحانی را بهعنوان یک ملای لیبرال نشان دهیم. میانهروی که رو به بیرون تظاهر میشود با اختناق بیحد و حصری که در داخل اعمال میشود به هم مرتبط هستند. در آنجا هیچ چیزی عوض نشده و هیچ چیزی بهتر نشده است و فشار روی مردم ایران کماکان باقی است. ما باید زمانی امتیاز بدهیم که دیکتاتورهای ایران در زمینه برنامه اتمیشان امتیاز داده باشند. ما خواهیم دید که مسأله چقدر جدی است. امتیازات بهخاطر تصحیح مواضع (رژیم ایران) داده نشدهاند بلکه این امتیازات نتیجه تحریمهایی هستند که در این میان تأثیرات خود را نشان دادهاند. بله این نشان میدهد که تحریمها تأثیرات خود را دارند و من مایلم در اینجا کاملاً واضح بگویم هنوز اهرمهای دیگری برای فشار روی رژیم ایران بهطور گسترده وجود دارد. این اهرم بهرسمیت شناختن مقاومت دموکراتیک ایران است بهعنوان آلترناتیوی که ما خواهان آن برای جایگزینی رژیم کنونی هستیم. برنامه ده مادهیی که اینجا روی میزها قرار دارد، برنامه ده مادهیی خانم رئیسجمهور رجوی است که بهطور چکیده هر آنچیزی که میتوان در جامعه کشورهای غربی از ایران امید داشت را در برمیگیرد. بنابراین آلترناتیو وجود دارد. سؤال اینجاست که چرا دنیای کشورهای غربی نمیخواهند این آلترناتیو را بهرسمیت بشناسند و من اینرا یک چشمپوشی شرمآور و خطرناک در برابر کسانی که در حال حاضر در ایران قدرت را به دست دارند، میدانم. بنابراین دوستان من، این خیلی مهم است که ساکنان کمپ لیبرتی پایداری میکنند. صحبت از چیزی فراتر از 3000 زن و مرد است. آنها برای چیزی ایستادهاند برای آرمانی ایستادهاند و ما هم برای این آرمان میایستیم.
بسیار متشکرم
مانند همهٴ مهمانانتان برای من هم مایهٴ افتخار است که در این جشن حضور دارم. جشنی که تا کنون تصویر جالبی از فرهنگ غنی کشور شما را به نمایش گذاشت. دو شخصیت در این گردهمایی برای من خیلی گیرایی داشت که یکی از آنها اسمش عمو نوروز است و من در این میان فهمیدم که خمینی در دورانی این سنت را ممنوع کرده بود. وعلت آن هم این بوده که این ترکیب در آستانهٴ سال نو ترانههای اعتراضی را در خیابانها برای مردم میخوانده است. من میدانم که این جشن در اساس جشنی است خانوادگی که افراد با دوستانشان آن را برگزار میکنند و در آن به شادی پرداخته و با خوشبینی به آینده نگاه میکنند. من هم نمیخواستم آرزویی بیشتر از این داشته باشم که ما هم امروز در اینجا بدون اینکه چیزی مانعمان باشد همانگونه جشن بگیریم. ولی برای ما عملی نیست، چرا که روی جشن امروز ما سایهٴ نگرانی در مورد رزمندگان آزادی که همچنان در شرایط ناشایستی در کمپ لیبرتی و برخلاف میل خودشان نگه داشته شدهاند، سنگینی میکند.
برای اینکه جای تصور اشتباهی برای کسی نباشد، باید گفت که وضعیت بشر دوستانه در کمپ لیبرتی بهبود نیافته و شرایط موجود، شرایط شایستهٴ انسانی نیست. من میخواهم خاطرنشان کنم که توافق برای رفتن از اشرف به لیبرتی امری مشروط بود، مبتنی بر این وعده که آنجا فقط برای یک دوران گذار کوتاه خواهد بود. هنوز حرفهای این آقای کوبلر که الآن دارد در کنگو کارهای خودش را میکند، در گوشم صدا میکند که چطور به ما میگفت فقط ماههای کمی طول خواهد کشید و بعد همگی آنها به کشورهای امن منتقل میشوند. من از همان ابتدا به این حرف باور نداشتم. نتیجه نیز کماکان وحشتناک است و هنوز قریب 3000 انسان در آنجا هستند. ما اجازه نداریم در اینجا زمان را از دست بدهیم. لذا معتقدم که فشار سیاسی در این زمینه باید افزایش یابد. این فقط شرایط بشردوستانه نیست که در کمپ لیبرتی قابل پذیرش نیست. نکته تعیینکننده این است که تهدید بلاواسطه، تهدید فیزیکی و روانی که آن را میشود بهعنوان شکنجه توصیف کرد، ادامه مییابد. هدف دقیقاً این است که صدای مقاومت دموکراتیک علیه دیکتاتوری ملایان را خاموش کنند. ما میتوانیم با تحسین نظارهگر باشیم که چگونه ساکنان، شرایط کمپ لیبرتی را تحمل میکنند. چگونه آنها به باورهای خودشان پایبند میمانند که ایرانی دموکراتیک، آزادیخواه و ایرانی عدالتجو امکانپذیر است. کشور شما شایستهٴ شرایط بسا بهتر است از آنچه که الآن در آن بهسر میبرد. کشوری با تاریخی قابلتوجه و تحسین برانگیز. کشوری با مردمانی دارای لیاقتهای بالا، پرتلاش و با استعدادهای بزرگ. این کشوری است که نباید جایگاه خود را در میز کشورهای منفور جهان در بین ملل داشته باشد. این کشوری است که جایگاه برابر خود را در خانوادهٴ دموکراسیهای جهان باید داشته باشد. ایران باید چنین جایگاهی داشته باشد.
سیاست جامعه بینالمللی در سال گذشته نیز یک سرخوردگی بزرگ بود. این بیعملی اروپا و غربیها نتیجه سیاست منفعت طلبانهیی است که ما در رابطه با رژیم ایران پیش گرفتهایم. چیزی که در کمپ لیبرتی و در مورد این کمپ اتفاق افتاده است همواره عملکرد و نتیجه سیاستهایی است که در رابطه با رژیم ایران داشتهایم. من اما در بدبینی به برخی میگویم که یک آخوند بهخاطر اینکه یک چهره دوستانه به خود میگیرد، به این دلیل یک آخوند بهتر نیست.
و معتقدم ما نمیتوانیم روحانی را بهعنوان یک ملای لیبرال نشان دهیم. میانهروی که رو به بیرون تظاهر میشود با اختناق بیحد و حصری که در داخل اعمال میشود به هم مرتبط هستند. در آنجا هیچ چیزی عوض نشده و هیچ چیزی بهتر نشده است و فشار روی مردم ایران کماکان باقی است. ما باید زمانی امتیاز بدهیم که دیکتاتورهای ایران در زمینه برنامه اتمیشان امتیاز داده باشند. ما خواهیم دید که مسأله چقدر جدی است. امتیازات بهخاطر تصحیح مواضع (رژیم ایران) داده نشدهاند بلکه این امتیازات نتیجه تحریمهایی هستند که در این میان تأثیرات خود را نشان دادهاند. بله این نشان میدهد که تحریمها تأثیرات خود را دارند و من مایلم در اینجا کاملاً واضح بگویم هنوز اهرمهای دیگری برای فشار روی رژیم ایران بهطور گسترده وجود دارد. این اهرم بهرسمیت شناختن مقاومت دموکراتیک ایران است بهعنوان آلترناتیوی که ما خواهان آن برای جایگزینی رژیم کنونی هستیم. برنامه ده مادهیی که اینجا روی میزها قرار دارد، برنامه ده مادهیی خانم رئیسجمهور رجوی است که بهطور چکیده هر آنچیزی که میتوان در جامعه کشورهای غربی از ایران امید داشت را در برمیگیرد. بنابراین آلترناتیو وجود دارد. سؤال اینجاست که چرا دنیای کشورهای غربی نمیخواهند این آلترناتیو را بهرسمیت بشناسند و من اینرا یک چشمپوشی شرمآور و خطرناک در برابر کسانی که در حال حاضر در ایران قدرت را به دست دارند، میدانم. بنابراین دوستان من، این خیلی مهم است که ساکنان کمپ لیبرتی پایداری میکنند. صحبت از چیزی فراتر از 3000 زن و مرد است. آنها برای چیزی ایستادهاند برای آرمانی ایستادهاند و ما هم برای این آرمان میایستیم.
بسیار متشکرم
رودلف هنکه، نمایندهٴ مجلس فدرال
خانمها و آقایان و حضار محترم،
از شما بهخاطر دعوتی که از من شده و همچنین فرصت داده شده برای صحبت در این جا متشکرم. طبعاً بهعنوان یک شهروند آخن بهخصوص به کسانی که از شهر آخن و همهٴ کسانی که از استان نورد راین وست فالن به اینجا آمدهاند از صمیم قلب درود میفرستم...
زمانی که دانشآموز بودم زبان یونان باستان را یاد میگرفتم و در همان دوران ما به یونان سفر کردیم. من دیپلمم را در سال 1972 گرفتم. مسافرت ما یک تور آموزشی به شهرهای دوران باستان یعنی به المپیا، آتن، دلپی و اسپارتا بود. مسافرت ما یک تور آموزشی به یونان سرهنگها هم بود. همانطور که در آن زمان سرهنگها در یونان حاکم بودند، در اسپانیا نیز دیکتاتوری فرانکو بود و حکومت پرتغال نیز دیکتاتوری بود.
در آن زمان چه کسی فکرش را میکرد که در اروپا نه تنها این موفقیت به دست آید که بر دیکتاتورهای یونان و اسپانیا و پرتغال پیروز شویم، بلکه تا همین امروز شاهد گسترش پرشتاب و بیسابقه دموکراسی، از جمله در کشورهایی که آنموقع جزء بلوک شرق محسوب میشدند، باشیم.
وقتی ما امروز با سؤالاتی از این سنخ دست و پنجه نرم میکنیم که ما چه تبعاتی از وقایع کریمه میگیریم، بعد میبینیم که استانداردها در اروپای شرقی در دست تغییر هستند و ما درگیر مبارزهیی میشویم تا آنچه که تا کنون در آن خطه بهدست آمده، به بازی گرفته نشود. چه کسی فکرش را میکرد که این تحولات امکانپذیر باشد؟ چه کسی فکرش را میکرد که دموکراسی چنین گسترشی داشته باشد؟
بنابراین دوستان آلمانی و ایرانی من، معتقدم که آزادی و دموکراسی، حکومت قانون و پلورالیسم میتواند در ایران برای مردمی که آنجا زندگی میکنند و برای کسانی که در عراق در اشرف و لیبرتی خود را وقف آزادی کردهاند محقق شود. من به دیکتاتورها میگویم: برخی اوقات پایان شما سریعتر از آن چیزی خواهد بود که فکر میکنید. آرزو میکنم که این روز برای شما واقعاً روزی مبشر بهار آزادی باشد.
از توجه شما بسیار سپاسگزارم.
از شما بهخاطر دعوتی که از من شده و همچنین فرصت داده شده برای صحبت در این جا متشکرم. طبعاً بهعنوان یک شهروند آخن بهخصوص به کسانی که از شهر آخن و همهٴ کسانی که از استان نورد راین وست فالن به اینجا آمدهاند از صمیم قلب درود میفرستم...
زمانی که دانشآموز بودم زبان یونان باستان را یاد میگرفتم و در همان دوران ما به یونان سفر کردیم. من دیپلمم را در سال 1972 گرفتم. مسافرت ما یک تور آموزشی به شهرهای دوران باستان یعنی به المپیا، آتن، دلپی و اسپارتا بود. مسافرت ما یک تور آموزشی به یونان سرهنگها هم بود. همانطور که در آن زمان سرهنگها در یونان حاکم بودند، در اسپانیا نیز دیکتاتوری فرانکو بود و حکومت پرتغال نیز دیکتاتوری بود.
در آن زمان چه کسی فکرش را میکرد که در اروپا نه تنها این موفقیت به دست آید که بر دیکتاتورهای یونان و اسپانیا و پرتغال پیروز شویم، بلکه تا همین امروز شاهد گسترش پرشتاب و بیسابقه دموکراسی، از جمله در کشورهایی که آنموقع جزء بلوک شرق محسوب میشدند، باشیم.
وقتی ما امروز با سؤالاتی از این سنخ دست و پنجه نرم میکنیم که ما چه تبعاتی از وقایع کریمه میگیریم، بعد میبینیم که استانداردها در اروپای شرقی در دست تغییر هستند و ما درگیر مبارزهیی میشویم تا آنچه که تا کنون در آن خطه بهدست آمده، به بازی گرفته نشود. چه کسی فکرش را میکرد که این تحولات امکانپذیر باشد؟ چه کسی فکرش را میکرد که دموکراسی چنین گسترشی داشته باشد؟
بنابراین دوستان آلمانی و ایرانی من، معتقدم که آزادی و دموکراسی، حکومت قانون و پلورالیسم میتواند در ایران برای مردمی که آنجا زندگی میکنند و برای کسانی که در عراق در اشرف و لیبرتی خود را وقف آزادی کردهاند محقق شود. من به دیکتاتورها میگویم: برخی اوقات پایان شما سریعتر از آن چیزی خواهد بود که فکر میکنید. آرزو میکنم که این روز برای شما واقعاً روزی مبشر بهار آزادی باشد.
از توجه شما بسیار سپاسگزارم.
جواد اسدیان، شاعر و نویسنده، نایبرئیس انجمن قلم ایران در تبعید
با درود به دوستان و عزیزانی که در اینجا و در این جشن نوروزی حضور دارند و با درود به همهٴ هممیهنانم در هر کجای جهان که اندیشه و کرداری نوروزی دارند.
نوروز، بهعنوان نمادی از فرهنگ ایرانی که در حوزۀ بسیار گستردهتری از جغرافیای ایران امروز، با رسم و آیینهای رنگارنگ جشن گرفته میشود، یکی از بارزههای اساسی وحدت و همبستگی ایرانیان است که با برجسته کردن شادی و سرور و سربلندی، برای ما هویت و منش یگانهای را از دیر بازهای دور و استورهای تا آیندههای تصور ناپذیر، به وجود آورده است که رویینتنانه از گزند هر آسیبی در امان مانده است و خواهد ماند. به سخن دیگر منش و هویت ایرانی، بر خلاف آنچه که هویت اروپایی را ساخت، تنها وابسته به ایجاد یکپارچگی سرزمینی نیست که در پیایند و برآیند خود، به تشکیل کشورهای این قاره انجامید، بلکه بیشتر از آن، منش و هویت ایرانی، ساخته و پرداختة فرهنگی ست که به یکپارچگی سرزمینی ما استواری و پایندگی بخشیده است. از همین روست که آخوند و اندیشهٴ آخوندی، برای به زانو درآوردن ایران و ایرانی، بیش از هر مهاجم دیگری، به فرهنگ ایرانی دشمنی ورزیده و میورزد و برای نابودی آن، از هزار و چندین سد سال پیش از این، روزی نبوده است که فریب و نیرنگی در کار نکرده نباشد و در خیال خام خود طرحی در نیانداخته باشد؛ اما تا هم اکنون، همهٴ این تلاشهای به راستی مذبوحانه و نقشههای شوم و سیاه، جز طرحی بر آب نبودهاند.
بیهوده نیست که مردمان ساکن ایران، با هر آیین و مسلک و باوری که داشته و دارند، در درازای تاریخ توانستهاند با سپر نفوذ ناپذیر فرهنگ که هیچ تیر و توپ و تانکی بر آن کارگر نیست، همهٴ یورشهای بیشمار همهٴ وحشیان تاریخ را به هیچ و پوچ تبدیل کند. دورهای در تاریخ این سرزمین نیست که پرچم مبارزه علیه آخوند و تیره روزی و ستم و بیداد، فرو افتاده باشد. مقاومت امروز ایران در همهٴ پهنای ایران و در سراسر جهان، دنبالة همین نبرد تاریخی ست. آنانی که امروز، با دستان خالی، دشمن خونخوار زنستیز کودک کش ایران و ایرانی ستیز حکومت اسلامی و پشتیبانان منطقهیی و جهانی آنرا، به زانو درآوردهاند، خاطرۀ ملی مقاومت ایران علیه بیداد و ستم و خرافهاند. هر شاخهای که از درخت تنومند این مقاومت که بر خاک افتاده است، تنها بذر زندگانی بر زمین پخش کرده است که از آن، درخت تنومند پر بار دیگری روییده است؛ چرا که این درخت، درخت زندگی، درخت رویش و درختی ست که سیمرغ بر آن آشیان دارد؛ سیمرغی که پرورندۀ نوزادی ست که هیچکس در دادنامه فرزانهٴ توس و در فرهنگ ایران زمین، نشانی از مرگ وی نمییابد؛ چرا که بر تن رویین زندگی، به کوری چشم آخوند سیاه اندیش بدکردار اهریمن خوی، تیر مرگ اثر ندارد. من از همینجا، به همهٴ مبارزان راه آزادی، که با گذشت از جان خود، جان بهاری را در سرزمینمان میپراکنند، درود میفرستم. بیش از همه، به هم میهنان آزادهام که در کمپ لیبرتی، با مقاومت و پیکار خود، آفرینندۀ جان و جهانی دیگر هستند، درود میفرستم. سخنی به گزاف نیست، اگر میگوییم که مبارزه و تنها مبارزه، نفس و نفس زندگی ست. و راست است و درست است، اگر میگوییم، هر روزتان نوروز. و آرزویی دیر و دور نیست، اگر میگوییم، اگر میخوانیم، اگر که فریاد برمیکشیم: نوروزتان پیروز.
سخنانم را با سرودهای کوتاه که در بارۀ نوروز، نوشتهام به پایان میبرم.
نــــوروز، روز عـهـــد با فـرهنــگ ایــــران است
هنگام رقص شادی در هر کوی و میدان است
نــــوروز روز راستــی، پــاکی و پیــمــان است
بادا بــه لب سبـوی می، تـر؛ بـزم یـاران است
ختم حرمان است.
دوستان، جان جهان نوروز، همبستگی و مبارزه و شادی ست. باز هم به کوری چشم آخوند؛ زنده باد همبستگی، زنده باد مبارزه و شادی. هر روزتان نوروز، نوروزتان پیروز.
دکتر کاظم موسوی، سخنگوی حزب سبزهای ایران در آلمان
نوروز، بهعنوان نمادی از فرهنگ ایرانی که در حوزۀ بسیار گستردهتری از جغرافیای ایران امروز، با رسم و آیینهای رنگارنگ جشن گرفته میشود، یکی از بارزههای اساسی وحدت و همبستگی ایرانیان است که با برجسته کردن شادی و سرور و سربلندی، برای ما هویت و منش یگانهای را از دیر بازهای دور و استورهای تا آیندههای تصور ناپذیر، به وجود آورده است که رویینتنانه از گزند هر آسیبی در امان مانده است و خواهد ماند. به سخن دیگر منش و هویت ایرانی، بر خلاف آنچه که هویت اروپایی را ساخت، تنها وابسته به ایجاد یکپارچگی سرزمینی نیست که در پیایند و برآیند خود، به تشکیل کشورهای این قاره انجامید، بلکه بیشتر از آن، منش و هویت ایرانی، ساخته و پرداختة فرهنگی ست که به یکپارچگی سرزمینی ما استواری و پایندگی بخشیده است. از همین روست که آخوند و اندیشهٴ آخوندی، برای به زانو درآوردن ایران و ایرانی، بیش از هر مهاجم دیگری، به فرهنگ ایرانی دشمنی ورزیده و میورزد و برای نابودی آن، از هزار و چندین سد سال پیش از این، روزی نبوده است که فریب و نیرنگی در کار نکرده نباشد و در خیال خام خود طرحی در نیانداخته باشد؛ اما تا هم اکنون، همهٴ این تلاشهای به راستی مذبوحانه و نقشههای شوم و سیاه، جز طرحی بر آب نبودهاند.
بیهوده نیست که مردمان ساکن ایران، با هر آیین و مسلک و باوری که داشته و دارند، در درازای تاریخ توانستهاند با سپر نفوذ ناپذیر فرهنگ که هیچ تیر و توپ و تانکی بر آن کارگر نیست، همهٴ یورشهای بیشمار همهٴ وحشیان تاریخ را به هیچ و پوچ تبدیل کند. دورهای در تاریخ این سرزمین نیست که پرچم مبارزه علیه آخوند و تیره روزی و ستم و بیداد، فرو افتاده باشد. مقاومت امروز ایران در همهٴ پهنای ایران و در سراسر جهان، دنبالة همین نبرد تاریخی ست. آنانی که امروز، با دستان خالی، دشمن خونخوار زنستیز کودک کش ایران و ایرانی ستیز حکومت اسلامی و پشتیبانان منطقهیی و جهانی آنرا، به زانو درآوردهاند، خاطرۀ ملی مقاومت ایران علیه بیداد و ستم و خرافهاند. هر شاخهای که از درخت تنومند این مقاومت که بر خاک افتاده است، تنها بذر زندگانی بر زمین پخش کرده است که از آن، درخت تنومند پر بار دیگری روییده است؛ چرا که این درخت، درخت زندگی، درخت رویش و درختی ست که سیمرغ بر آن آشیان دارد؛ سیمرغی که پرورندۀ نوزادی ست که هیچکس در دادنامه فرزانهٴ توس و در فرهنگ ایران زمین، نشانی از مرگ وی نمییابد؛ چرا که بر تن رویین زندگی، به کوری چشم آخوند سیاه اندیش بدکردار اهریمن خوی، تیر مرگ اثر ندارد. من از همینجا، به همهٴ مبارزان راه آزادی، که با گذشت از جان خود، جان بهاری را در سرزمینمان میپراکنند، درود میفرستم. بیش از همه، به هم میهنان آزادهام که در کمپ لیبرتی، با مقاومت و پیکار خود، آفرینندۀ جان و جهانی دیگر هستند، درود میفرستم. سخنی به گزاف نیست، اگر میگوییم که مبارزه و تنها مبارزه، نفس و نفس زندگی ست. و راست است و درست است، اگر میگوییم، هر روزتان نوروز. و آرزویی دیر و دور نیست، اگر میگوییم، اگر میخوانیم، اگر که فریاد برمیکشیم: نوروزتان پیروز.
سخنانم را با سرودهای کوتاه که در بارۀ نوروز، نوشتهام به پایان میبرم.
نــــوروز، روز عـهـــد با فـرهنــگ ایــــران است
هنگام رقص شادی در هر کوی و میدان است
نــــوروز روز راستــی، پــاکی و پیــمــان است
بادا بــه لب سبـوی می، تـر؛ بـزم یـاران است
ختم حرمان است.
دوستان، جان جهان نوروز، همبستگی و مبارزه و شادی ست. باز هم به کوری چشم آخوند؛ زنده باد همبستگی، زنده باد مبارزه و شادی. هر روزتان نوروز، نوروزتان پیروز.
دکتر کاظم موسوی، سخنگوی حزب سبزهای ایران در آلمان
خانمها، آقایان، حامیان مقاومت و مبارزه علیه دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران به شما درود میفرستم.
سال نو را از طرف حزب سبزهای ایران به شما عزیزان، به مهمانان گرامی، سر کار خانم مریم رجوی و آقای مسعود رجوی و همچنین رزمندگان برای آزادی ایران در کمپ لیبرتی صمیمانه تبریک میگویم.
تقریباً یکسال از روی کار آمدن حسن روحانی، رئیسجمهور قلابی رژیم میگذرد. در این مدت مردم ایران هم بهلحاظ اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، و آزادیهای فردی بسیار بیشتر از دورههای گذشته، از جمله دوران ریاستجمهوری احمدینژاد در فشار و تنگنا قرار گرفتند. آمار اعدامهای علنی و غیرعلنی بنا بر گزارشات خود رژیم و سازمانهای حقوقبشری، چندین برابر شده است.
ملایان تهران حتی از ترس شورشهای اجتماعی، دست به سرکوب نیروهای خود در زمینههای اجتماعی زده است. کارنامه رژیم در سال گذشته بهصورتی بوده است که بهطور منطقی جامعه جهانی میبایست این رژیم را تا سر حد سقوط تحت فشار و تحریمات همهجانبه قرار میداد. اما آنچه که مردم ایران و اپوزیسیون سازمانیافته ایران شاهد آن بودند، مماشات و تنها مماشات و معامله و باجدهی به آخوند خامنهای و روحانی بود.
پرزیدنت اوباما و دولت آمریکا، اتحادیه اروپا، آلمان و از جمله حزب سبزهای آلمان که یکی از سرسختترین مماشاتگران با جمهوری اسلامی ـ رژیم بنیادگرا ـ در سطح احزاب جهان است، همچنین چشمان خود را بر روی جنایت و فشارهای ضدانسانی اعمال شده بر هموطنان ما در کمپ لیبرتی توسط دولت مالکی دستنشانده خامنهای بستند.
ما در آغاز این سال جدید باز دوباره به طرفهای دولتهای غربی مماشاتگر با آخوندها و روحانی - رئیسجمهور اعدام - صریحاً تأکید مینماییم، سیاست ایپیزمنت و مذاکرات اتمی مسخره، بیهوده و بینتیجه با آخوندهای جنایتکار و روحانی را باید حتماً پایان دهید. ما به صلاح خودتان میگوییم، ضمانت یک ایران آزاد، دموکراتیک، سکولار و غیراتمی در گرو حمایت همهجانبه از مردم ایران، و نیروهای سیاسی مترقی و بهخصوص مقاومت سازمانیافته ایران است. و در صدر آن حفاظت از مجاهدان در کمپ لیبرتی و حمایت از خواستهای بر حق آنان برای سرنگونی فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران قرار دارد.
دوستان نوروزتان خجسته باد
موفق و پیروز باشید
سال نو را از طرف حزب سبزهای ایران به شما عزیزان، به مهمانان گرامی، سر کار خانم مریم رجوی و آقای مسعود رجوی و همچنین رزمندگان برای آزادی ایران در کمپ لیبرتی صمیمانه تبریک میگویم.
تقریباً یکسال از روی کار آمدن حسن روحانی، رئیسجمهور قلابی رژیم میگذرد. در این مدت مردم ایران هم بهلحاظ اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، و آزادیهای فردی بسیار بیشتر از دورههای گذشته، از جمله دوران ریاستجمهوری احمدینژاد در فشار و تنگنا قرار گرفتند. آمار اعدامهای علنی و غیرعلنی بنا بر گزارشات خود رژیم و سازمانهای حقوقبشری، چندین برابر شده است.
ملایان تهران حتی از ترس شورشهای اجتماعی، دست به سرکوب نیروهای خود در زمینههای اجتماعی زده است. کارنامه رژیم در سال گذشته بهصورتی بوده است که بهطور منطقی جامعه جهانی میبایست این رژیم را تا سر حد سقوط تحت فشار و تحریمات همهجانبه قرار میداد. اما آنچه که مردم ایران و اپوزیسیون سازمانیافته ایران شاهد آن بودند، مماشات و تنها مماشات و معامله و باجدهی به آخوند خامنهای و روحانی بود.
پرزیدنت اوباما و دولت آمریکا، اتحادیه اروپا، آلمان و از جمله حزب سبزهای آلمان که یکی از سرسختترین مماشاتگران با جمهوری اسلامی ـ رژیم بنیادگرا ـ در سطح احزاب جهان است، همچنین چشمان خود را بر روی جنایت و فشارهای ضدانسانی اعمال شده بر هموطنان ما در کمپ لیبرتی توسط دولت مالکی دستنشانده خامنهای بستند.
ما در آغاز این سال جدید باز دوباره به طرفهای دولتهای غربی مماشاتگر با آخوندها و روحانی - رئیسجمهور اعدام - صریحاً تأکید مینماییم، سیاست ایپیزمنت و مذاکرات اتمی مسخره، بیهوده و بینتیجه با آخوندهای جنایتکار و روحانی را باید حتماً پایان دهید. ما به صلاح خودتان میگوییم، ضمانت یک ایران آزاد، دموکراتیک، سکولار و غیراتمی در گرو حمایت همهجانبه از مردم ایران، و نیروهای سیاسی مترقی و بهخصوص مقاومت سازمانیافته ایران است. و در صدر آن حفاظت از مجاهدان در کمپ لیبرتی و حمایت از خواستهای بر حق آنان برای سرنگونی فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران قرار دارد.
دوستان نوروزتان خجسته باد
موفق و پیروز باشید
حسین یعقوبی، مرکز همگرایی مهاجرین ایرانی
یاران مقاومت، دوستان عزیز،
گرچه مرتجعین خونخوار و ستمگر و سنگدل تلاش کردند و میکنند زمستانی تاریک و یخ زده را بر میهنمان مستولی کنند،
گرچه در این راه، تیرکهای دار جنایت و شقاوت بهپا داشتند و میدارند و عاشقترین عاشقان بهار و زندگی را سلاخی میکنند،
گرچه دستان شقاوت پیشه، معصومترین گلهای بهاری مان، نسترن و صبا را از ما گرفتند،
اما ایمان داشته باشیم، که هیچ زمستانی را یارای مقابله با خورشید رهایی خلق نیست.
ایمان داشته باشیم، که بهار رهایی در اراده سترگ پیام آوران راستین آن، یعنی قهرمانان خلق در سازمان مجاهدین خلق محقق میگردد.
آری
نرم نرمک میرسد اینک بهار
خوش بهحال روزگار.
خوش بهحال چشمه ها و دشتها
خوش بهحال دانهها و سبزهها
و خوش بهحال ما که لایقترین پیشوازان بهار هستیم، زیرا که همگام با مریم و مسعود هیچگاه مغلوب زمستان خمینی نگردیدیم و نخواهیم شد.
ما تابش خورشید فروزان مقاومت مان، مسعود را در پایداری پرشکوه برای آزادی لمس میکنیم،
درخشش الماس گونه نگاه مریم خود انکار زمستان است،
آری، ما سوگند خوردهایم، تا رهایی خلق محبوب مان از جور و ستم زمستان آخوندی، یکدم از حمایت و پشتیبانی پیشتازان و قهرمانان خلق در لیبرتی باز نایستیم.
بیتردید مرگ زمستان استبداد مذهبی در راه است
خجسته بهار بر قهرمانان لیبرتی مبارک باد.
گرچه مرتجعین خونخوار و ستمگر و سنگدل تلاش کردند و میکنند زمستانی تاریک و یخ زده را بر میهنمان مستولی کنند،
گرچه در این راه، تیرکهای دار جنایت و شقاوت بهپا داشتند و میدارند و عاشقترین عاشقان بهار و زندگی را سلاخی میکنند،
گرچه دستان شقاوت پیشه، معصومترین گلهای بهاری مان، نسترن و صبا را از ما گرفتند،
اما ایمان داشته باشیم، که هیچ زمستانی را یارای مقابله با خورشید رهایی خلق نیست.
ایمان داشته باشیم، که بهار رهایی در اراده سترگ پیام آوران راستین آن، یعنی قهرمانان خلق در سازمان مجاهدین خلق محقق میگردد.
آری
نرم نرمک میرسد اینک بهار
خوش بهحال روزگار.
خوش بهحال چشمه ها و دشتها
خوش بهحال دانهها و سبزهها
و خوش بهحال ما که لایقترین پیشوازان بهار هستیم، زیرا که همگام با مریم و مسعود هیچگاه مغلوب زمستان خمینی نگردیدیم و نخواهیم شد.
ما تابش خورشید فروزان مقاومت مان، مسعود را در پایداری پرشکوه برای آزادی لمس میکنیم،
درخشش الماس گونه نگاه مریم خود انکار زمستان است،
آری، ما سوگند خوردهایم، تا رهایی خلق محبوب مان از جور و ستم زمستان آخوندی، یکدم از حمایت و پشتیبانی پیشتازان و قهرمانان خلق در لیبرتی باز نایستیم.
بیتردید مرگ زمستان استبداد مذهبی در راه است
خجسته بهار بر قهرمانان لیبرتی مبارک باد.
همایون سیم لقایی، شورای ایرانیان هامبورگ
با درودی فراوان به بلندای دماوند
و تبریکی به پهنای فلات ایران
فرارسیدن سال 1393 را به شما یاران مقاومت در سرتاسر این گیتی پهناور و نوروز باستانی را به معلم صدق و صفا، رهبر مقاومت، آقای مسعود رجوی، و اسطوره مهر و وفا، رئیسجمهور منتخب مقاومت، خانم مریم رجوی
و همچنین به ثمره بیش از یکصد سال مبارزه مردم ایران بر علیه استبداد و ارتجاع که همانا عزیزترین و رشیدترین فرزندان ایرانزمین در زندان لیبرتی هستند را تبریک عرض میکنم.
آری یاران
سعیدها... سیاوشها و سهرابها
در کنار سهیلاها و سوسن ها بودنند که با فدای جان خود ما را به مرحله کنونی یعنی.. . سرنگونی... رساندند.
و اعتقاد راسخ دارم که با عبور از مرحله سرنگونی به سین آخر سفره خونین هفت سین مبارزاتی تاریخ مردم ایران یعنی سعادت خواهیم رسید.
روزگارتان رنگین همچون سنبلها
کام تان شیرین همچون سمنو
زندگیتان خرم همچون سبزهها
و عزمتان استوار چون سرو.
شورای ایرانیان هامبورگ نوروز 1393
حمید معاصر اتحادیه جوامع ایرانی
هموطنان عزیز و یاران و حضار محترم
اتحادیه جوامع ایرانی مقیم آلمان عید باستانی نوروز را به تمامی هموطنان در داخل و خارج ایران تبریک و شاد باش میگوید. همچنین به مردم کشورهای دوست و همسایه که این عید را جشن میگیرند تبریک میگوییم.
این عید باستانی را به رهبری مقاومت ایران آقای مسعود رجوی و خانم مریم رجوی تبریک میگوییم. به اشرفیان زندان لیبرتی و اشرفنشانان در سراسر ایران و جهان که عزم کردهاند بهاران آزادی مردم ایران را به هر قیمتی که باشد محقق سازند هزاران بار تبریک میگوییم.
سالی که گذشت برای رژیم ضد زندگی و ضد بهار، سال تباهی و سیاهی و شکست همهجانبه و برای مقاومت سال سربلندی و سرافرازی و سرشار از مقاومت بالنده بود.
ولیفقیه ارتجاع در پی شکستهای زنجیرهیی و فجیع در مهندسی انتخابات و زهرخوران اتمی، با انتقامجویی از اشرفیان قهرمان درصدد بود که با کشتار در اشرف و شهادت 52 سردار، بر بحرانهای لاعلاج خود سرپوش بگذارد که خوشبختانه با درایت و عزم جزم رهبری - و مقاومت خللناپذیر رزمندگان آنچنان اعتلایی به مقاومت بخشیدند که از هر نظر در نوع خود بینظیر بود.
امید است که سال جدید با فداکاریها و جانفشانیهای رزمندگان مقاومت سال پیروزی محتوم بر رژیم تبهکار باشد
نوروزتان پیروز، هر روزتان نوروز باد
فردین ماهوچیان، خانواده ساکنان زندان لیبرتی در آلمان
دوستان سلام
دﻭﺳﺘﺎﻥ ، ﻳﺎﺭاﻥ ، ﺣﺎﻣﻴﺎﻥ ، ﭘﺸﺘﻴﺒﺎﻧﺎن ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﭘﺮ اﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﺠﺎﻫﺪﻳﻦ ﺧﻠﻖ اﻳﺮاﻥ ﻧﻮﺭﻭﺯ و ﻓﺮا ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺑﻬﺎﺭاﻥ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﻣﺒﺎﺭﻙ ﺑﺎﺩ. بهعنوان برادر کوچک تکتک تان قبل از اینکه پیام خانوادههای ساکنان لیبرتی در آلمان را براتون بخونم، از تکتک تون خواهش میکنم که قیام کنید و برای عکس 52 کهکشان زهره کف بزنید.
ﻣﻔﺘﺨﺮﻡ اﺯ ﻃﺮﻑ خانوادههای ساکنان لیبرتی به همراه ﺷﻤﺎ ﻋﺰﻳﺰاﻥ ﻧﻮﺭﻭﺯ و ﻓﺮاﺭﺳﻴﺪﻥ ﺑﻬﺎﺭاﻥ ﻃﺒﻴﻌﺖ ﺭا ﺑﻪ ﺳﺎﻻﺭاﻥ و ﺳﺮﺩاﺭاﻥ اﺭﺗﺶ ﺁﺯاﺩﻱ ﺩﺭ ﺯﻧﺪاﻥ ﻟﻴﺒﺮﺗﻲ ﺗﺒﺮﻳﻚ و تهنیت ﺑﮕﻮﻳﻴﻢ و ﺑﻪ ﻋﺰﻣﺸﺎﻥ ﺩﺭ ﺭﺯﻣﻲ ﺑﻲ اﻣﺎﻥ ﺑﺎ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﺗﻴﺮﻩ و ﺗﺎﺭ ﺧﻤﻴﻨﻲ ﺻﻔﺘﺎﻥ ﺩﻳﻨﻔﺮﻭﺵ ﺩﺭﻭﺩ ﺑﻔﺮﺳﺘﻴﻢ و ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﻼﻗﺎﻧﻪ ﺑﮕﻮﻳﻴﻢ ﺳﺮﺩاﺭاﻥ ﻣﺠﺎﻫﺪ ﺩﺭ ﺯﻧﺪاﻥ ﻟﻴﺒﺮﺗﻲ اﮔﺮ ﺳﺒﺰی و ﺷﻜﻮﻓﻪ و ﻛﻮﭺ ﭘﺮﻧﺪﮔﺎﻥ ﺧﺒﺮ و ﻧﺸﺎﻥ ﺁﻣﺪﻥ ﺑﻬﺎﺭ ﻃﺒﻴﻌﺖ اﺳﺖ ، ﺷﻤﺎ ﻋﺰﻳﺰاﻥ ﻣﻠﺖ ﺑﺰﺭﮒ اﻳﺮاﻥ ، ﺗﻚ ﺑﻪ ﺗﻚ ﺑﺎ اﻳﺴﺘﺎﺩﮔﻴﺘﺎﻥ ﺑﺎ ﻓﺪای ﺑﻴﻜﺮاﻧﺘﺎﻥ ﻧﻮﻳﺪ ﺑﺨﺶ و ﻧﺸﺎﻥ ﺁﻣﺪﻥ ﺑﻬﺎﺭ ﺁﺯاﺩﻱ ایرانزمین هستید، و ﺩﺭ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺗﺎﻥ ﺧﺠﺴﺘﻪ ﺑﻬﺎﺭ ﺁﺯاﺩﻱ ﺭا ﻧﻮﻳﺪ ﻣﻴﺪﻫﻴﺪ ،
ﻣﺮهم ﺯﺧﻢ ﻏﺮﺑﺘﻴﺪ
ﻫﻤﺪﻡ ﺩﻝ ﺷﻜﺴﺘﮕﺎﻥ
ﺁﺭﺵ ﻫﺮ ﻣﻜﺎﻥ ﺷﻤﺎ
ﻳﺎﻭﺭ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺷﻤﺎ
اﻣﻴﺪﺭﻭﺡ و ﺟﺴﻤﻤﺎﻥ ... ...
و ﺩﺭ اﻳﻦ ﺑﻬﺎﺭاﻥ ﺧﺠﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻣﻬﺮﺗﺎﺑﺎﻥ اﻳﺮاﻥ ﺯﻣﻴﻦ ، ﺭئیس ﺟﻤﻬﻮﺭ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪﻩ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖ ﺩﺭﻭﺩ ﻣﻴﻔﺮﺳﺘﻴﻢ و ﺿﻤﻦ ﺗﺒﺮﻳﻚ ﺳﺎﻝ ﻧﻮ ﻋﻬﺪ و ﭘﻴﻤﺎﻧﻬﺎی ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭا ﺑﺎ اﻭ ﺩﺭ ﺭاﻩ ﺁﺯاﺩﻱ ﻭﻃﻦ ﺻﻴﻘﻞ ﻣﻴﺰﻧﻴﻢ و ﻋﻬﺪﻱ ﻧﻮ میبندیم ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭاﻩ ﺳﺮﻧﮕﻮﻧﻲ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﻭﻻﻳﺖ ﺧﻤﻴﻨﻲ ﺻﻔﺘﺎﻥ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺗﻮﺵ و ﺗﻮاﻥ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﺻﺒﺎ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ بایستیم.
و ﺑﺎﺯ ﻫﻤﺮاﻩ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﻋﺰﻳﺰاﻥ ﺿﻤﻦ ﺗﺒﺮﻳﻚ ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺩﻱ ﺑﻬﺎﺭان و ﺁﺯاﺩﻱ ، ﺑﻪ ﺷﻴﺮ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﻴﺪاﺭ ، ﺑﺎ ﺑﺮاﺩﺭ ﻣﺴﻌﻮﺩ ﺗﺠﺪﻳﺪ ﭘﻴﻤﺎﻥ ﻣﻴﻜﻨﻴﻢ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭاﻩ ﺁﻣﺪﻥ ﺑﻬﺎﺭ ﺁﺯاﺩﻱ ایرانزمین ﺩﻣﻲ اﺯ ﭘﺎﻱ ﻧﻨﺸﻴﻨﻴﻢ و با ﻫﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺗﻮاﻥ ﺩاﺭﻳﻢ قیام کنیم.
ﺑﺮاﺩﺭ ﻣﺴﻌﻮﺩ ﺁﻣﺪﻥ ﻋﻴﺪ ﻣﺒﺎﺭﻙ ﺑﺎﺩﺕ
ﺷﺎﺩﻱ ﻣﺠﻠﺴﻴﺎﻥ ﺩﺭ ﻗﺪﻡ و ﻣﻘﺪﻡ ﺗﻮﺳﺖ
ﺷﻜﺮ اﻳﺰﺩ ﻛﻪ ز ﺗﺎﺭاﺝ ﺧﺰاﻥ ﺭﺧﻨﻪ ﻧﻴﺎﻓﺘﻪ
ﺑﻮﺳﺘﺎﻥ ﺳﻤﻦ و ﺳﺮﻭ و ﮔﻞ و ﺷﻤﺸﺎﺩﺕ
سامان ساکتیان ـ انجمنهای جوانان و دانشجویان ایرانی
درود بر همه شما و سال نو مبارک
نوروز و رسیدن بهار به دانشجویان و دانشآموزان ایران، به جوانان و قیامآفرینان مبارک باد
در سالی که گذشت شما دانشجویان و جوانان سراسر ایران، عرصه را بر حاکمان ضدایرانی که میهن عزیزمان را اشغال کردهاند، تنگ کردید.
از دانشگاههای تهران تا دانشگاه شهرکرد، از دانشگاه جندی شاپور تا فردوسی، از دانشگاه زاهدان تا آذرابادگان در تبریز و جای جای محلات و خیابانهای میهن.
شما فریاد اعتراض خود را علیه سرکوب بیحد و حصر و اعدام بلند کرده و نشان دادید که جوانان و دانشجویان در مقابل خامنهای یا عنتر جدیدش روحانی سازشناپذیرند، نه مدره نمایی، نه ادای اعتدال هرگز جوانان و ملت ایران را از نبرد برای آزادی منحرف نمیکند.
وقتی صبا در اشرف خطاب به همه ما گفت که تا آخرش ایستادهایم، وقتی سعید و رحمان و یاسر و امیر در همان سنگر، حماسهیی فراموشیناپذیر از فداکاری در راه خلق و میهنشان را از خود نشان دادند، خمینی لرزید و خامنهای ترسید و خوب میدانست که آنها در سراسر ایران و دنیا تکثیر شدند.
به همین دلیل خطاب به یاران عزیزمان در لیبرتی میگوییم که شما با ایستادگی و پایداری همه قلبهای جوانان در داخل و خارج از ایران را فتح کردید و تبدیل به سمبلی برای همه شدید. ایستادگی کنید که نبرد آخر نزدیک است و مطمئن باشید که همه ما، جوانان را نیز در روز نبرد آخر در کنار خود خواهید داشت.
زنده باد آزادی ـ زنده باد ایران.