728 x 90

روز جهاني زن92,

سخنرانی لیندا چاوز، در کنفرانس بین‌المللی روز جهانی زن - پاریس ـ ۱۰اسفند ۹۲

-

لیندا چاوز
لیندا چاوز
خانم رجوی، همهٴ میهمانان و شخصیتهای برجسته از سراسر جهان و خواهران من در این‌جا، از همهٴ شما می‌خواهم که برای بزرگداشت روز جهانی زن به من بپیوندید. می‌دانید یک کشور را نمی‌توان با این معیار که کشوری بزرگ است یا این‌که مردمش را محترم می‌شمارد، ارزیابی کرد، یا فقط با نگاه کردن به آنهایی که در قدرت هستند و چگونه رفتار می‌کنند، آنهایی که در قدرت هستند و آنهایی که دیگران را کنترل می‌کنند. بلکه یک کشور را باید با این محک که چگونه با زنان و اقلیتها رفتار می‌کند، ارزیابی کرد. اگر شما بخواهید که در مورد سطح یک کشور قضاوت کنید باید ببینید که چگونه با آنهایی که کمترین امتیازات را دارند، رفتار می‌کند. وقتی ما به کشور ایران در طی 35سال گذشته نگاه می‌کنیم، تاریخچه‌یی از خفقان و سرکوب بر اکثریت جمعیت جامعه و به‌ویژه زنان آن کشور می‌بینیم. حالا اخیراً ما شاهد فعالیتهای زیادی در مطبوعات راجع به واکنشهایی از رهبران غرب و نیز سراسر جهان بوده‌ایم تا چیزی را که آنان با انتخاب حسن روحانی، یک مدره شدن جدید در ایران می‌پندارند، جشن بگیرند. من چنین القائاتی را در مطبوعات و همچنین در دستگاه حکومتی کشور خودم می‌بینم. تو گویی که تغییرات اساسی در ایران به‌وقوع پیوسته است. ولی فی‌الواقع یکی از معیارهایی که باید به آن برای قضاوت در مورد روحانی تکیه کنیم این است که وی چگونه با زنان ایران رفتار می‌کند. و آنچه که ما می‌دانیم این است که زنان ایران امروز همانقدر سرکوب می‌شوند که در طی 35سال گذشته شده‌اند. هیچ تغییری در کار نیست. آیا روحانی متعهد است در حالی که ملاهای ایران زنان را در کنترل خود دارند، وی برای حقوق زنان به ایستد تا به‌طور مساوی با آنها رفتار شود و پایه‌یی‌ترین حقوقشان را به دست آورند؟ نه، او این کار را نکرده است. در واقع زنان ایران درست به همان اندازه سرکوب می‌شوند که در طی 35سال گذشته سرکوب شده‌اند و ما امروز این‌جا هستیم که به جهان بگوییم تا وقتی زنان ایران حقوق برابرشان را به دست نیآورده‌اند و این حقوق تضمین نشده است ایران آزاد نیست و این فضاحت و بی‌آبرویی برای جهان است. در ایران امروز یک زن آزادیهای پایه و اولیه را ندارد. زنان در برابر قانون برابر نیستند. اگر مردی به دادگاه بیاید و زنی قرار باشد که شهادت بدهد، شهادت او به‌اندازه نیمی از شهادت یک مرد است. حتی در تاریکترین روزهای تاریخ برده‌داری در کشور من رأی یک برده به‌اندازه دوسوم رأی یک فرد عادی بود. در ایران یک زن نصف یک فرد حساب می‌شود. این حق نیست. زنان نمی‌توانند قاضی باشند. زنان نمی‌توانند کاندیدای ریاست‌جمهوری شوند. زنان حتی نمی‌توانند در مورد اساسی‌ترین موارد خانواده‌شان تصمیم بگیرند. یک زن نمی‌تواند از همسرش طلاق بگیرد ولی یک مرد می‌تواند همسرش را ترک کند و کودکان آن ازدواج، اگر بیش از دو سال سن داشته باشند متعلق به مرد مربوطه است و زن در این رابطه هیچ حقی ندارد. این معنی زن بودن در ایران است. زنان از حقوق برابر ارث برخوردار نیستند و حتی از این احترام که حق تصمیم‌گیری در مورد پوشش خود داشته باشند، برخوردار نیستند. در واقع، در ایران پلیس اخلاقی در خیابانهای تهران و در هر شهر دیگر مستقر است، که قانون ملایان در مورد پوشش و نحوه برخورد با زنان را اعمال کنند.

همهٴ این مسائل تحت حاکمیت رژیمی صورت می‌گیرد که پایه‌یی‌ترین حقوق فردی را سلب می‌کند. در سال2009 مردم ایران در برابر ملایان قیام کردند و به خیابانها آمدند تا یک انتخابات قلابی در آن کشور را به چالش بکشند. متأسفانه، ما در غرب در حمایت از آنها ایستادگی نکردیم. متأسفانه آمریکا در وانمود کردن به این‌که ملایان حاضر به گذشت از بلندپروازیهای هسته‌یی خود هستند نقش داشته و این موضوعی است که امروز تهدیدی برای مردم در ایران و تهدیدی برای مردم در منطقه است، فردا ـ اگر این رژیم به‌طور واقع بمب هسته‌یی تولید کند و اگر اجازه یابد منبع کنونی آن را دنبال کند که حتماً خواهد کرد - به تهدیدی نه تنها برای افرادی که نزدیک آن زندگی می‌کنند تبدیل خواهد شد، بلکه به تهدیدی برای سراسر جهان خواهد بود.

گزینه‌های دیگری برای این مسأله نیز وجود دارد. مردم آزادیخواه در ایران و ایرانیان آزادیخواه در سراسر جهان نیز حضور دارند، و خانم رجوی، به‌عنوان رئیس‌جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران آنها را نمایندگی می‌کند. این جنبش به‌طور واقعی امید و آزادی را نمایندگی می‌کند. این جنبش آرزوهای مردم ایران برای حاکمیت مردم را نمایندگی می‌کند، تا بتوانند پیرامون بنیادی‌ترین مسائل مانند آزادی عقیده تصمیم‌گیری کنند. کسی نمی‌تواند از بیرون عقیده‌یی را پیرامون ارزشهای بنیادین حیات انسانی و عقاید انسانی تحمیل کند. مذهب در وجود ما هست و امکان این‌که بتوانیم تصمیم بگیریم چگونه پرستش کنیم از حقوق بنیادین ما است و باید به‌رسمیت شناخته شود. حق انتخابات آزاد و تعیین رهبرانی که ما را نمایندگی می‌کنند و حاکم می‌شوند، یک حق بنیادین است. حق برخورداری از عدالت در برابر قانون، تا همهٴ افراد و نه تنها مردان، نه تنها صاحبان قدرت و ثروت، بلکه همهٴ افراد تحت قانون که از حقوق مساوی برخوردارند، یک حق بنیادین است. حق دسترسی آزادانه به اطلاعات، آزادی مطبوعات، تا بتوانیم اطلاعات خود را از منابعی مانند اینترنت بگیریم و دسترسی کامل و آزاد به اطلاعات و دانش یک حق بنیادین است. حق تحصیلات تا بتوانیم آرزوهای خود را دنبال کنیم، این یک حق بنیادین است. تمامی این مسائل در اسناد برنامه‌های ایران آینده که شورای ملی مقاومت ایران آن را نمایندگی می‌کند، طرح شده‌اند.

بنابراین من به شما زنانی که امروز این‌جا گردهم آمده‌ایم، می‌گویم که ما باید صدای وجدان باشیم. ما باید اعتراض کنیم و از جانب خواهران خود در ایران که نمی‌توانند تحت حاکمیت رژیم فعلی از جانب خود عقایدشان را بیان کنند، اعتراض کنیم. ما همچنین باید برای آنها صداهایی باشیم که در کمپ به‌اصطلاح «لیبرتی» در عراق زندانی شده‌اند. زنان اشرف که زندگی خود را فدا کرده‌اند. زنان و مردان کمپ لیبرتی که زندگی خود را فدا کرده‌اند و هنوز از جانب رژیم مالکی در عراق با تهدید مواجهند. ما باید در کنار آنها باشیم و صدای آنها باشیم چون مادامی که در حصارند و نمی‌توانند عقاید خود را بیان کنند.

بنابراین من می‌خواهم از همهٴ شما تشکر کنم که امروز به این‌جا آمدید و مفتخرم که با شما هستم، در همبستگی با خانم رجوی، با همهٴ زنان و مردان اشرفی که جان باخته‌اند، و با آنهایی که در کمپ لیبرتی در حصارند. من به شما که در این اجتماع هستید می‌گویم وقتی به کشورتان می‌روید، به هر جایی که از آن آمده‌اید، یک صدا این سخن را بگوییدکه تا رژیم تهران تغییر نکند، هرگز آزادی برای زنان ایران، آزادی برای هیچ‌کس در ایران و هیچ صلحی در جهان نخواهد بود.

با تشکر فراوان.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/99e6f353-c87c-46a6-b0f8-3ea23e1e8fe4"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات