سرانجام رژیم آخوندی مجبور به برکنارکردن یکی از مهرههای سرکوبگر و امنیتی خود از ریاست دانشگاه تهران شد.
فرهاد رهبر در سال 1386 و در دوران ریاستجمهوری پاسدار احمدینژاد بهریاست دانشگاه تهران رسید.
وی بهعنوان یکی از عوامل سرکوب دانشجویان پیوسته مورد نفرت و انزجار دانشجویان بود و از زمان انتصابش تا کنون دانشجویان در دهها تظاهرات ضدحکومتی خواستار استعفای وی شده بودند.
فرهاد رهبر از معاونان سابق وزارت بد نام اطلاعات است که حمله به کوی دانشگاه درقیام 88 اساساً بهدرخواست او صورت گرفت. این مزدور اطلاعاتی رژیم در جریان ریاست 6سالهاش نقش مهمی در سرکوب دانشجویان داشت و از زمانی که بهریاست دانشگاه تهران منصوب شد، دانشجویان همواره از نقش سرکوبگرانه او شکایت داشتند. از کارهای او نصب دوربینهای مداربسته در دانشگاه برای جاسوسی از فعالیتهای دانشجویان مبارز، پدیده منفور «ستاره دار» کردن دانشجویان و اخراج آنها از دانشگاه و تحمیل طرح زنستیزانهٴ تفکیکی جنستی در دانشگاه تهران بود. در این رابطه نیز بارها داننشجویان به این کارهای مهره اطلاعاتی و امنیتی رژیم اعتراض کردند.
مهمترین جنایت فرهاد رهبر در حق دانشجویان و اعضای هیأت علمی آزاده این دانشگاه برقرارکردن فضای پادگانی و سرکوب در دانشگاه تهران است که اعضای هیأت علمی دانشگاه نیز طی نامهیی به وزیرعلوم کابینه آخوند حسن روحانی به آن اشاره کردهاند.
نفرت دانشجویان از این مهره رژیم آنقدر زیاد بود که دانشجویان دانشگاه تهران به کرات به نقش سرکوبگرانه او اعتراض کردند و خواستار اخراج این مهره سربکوبگر از دانشگاه تهران بودند اما از آنجایی که رژیم برای سرکوب دانشجویان نیاز به یک مهره سرسپرده داشت هربار از پذیرفتن درخواست دانشجویان سرباز میزد.
فرهاد رهبر مزدور نقش اصلی وتعیین کننده در تصفیه و اخراج دانشجویان مبارزداشت، در اعتراض به فشار فزاینده روانی فرهاد رهبر در دیماه 88 یکی از فعالان دانشجویی به نام رضا نگهداری اقدام به خودکشی کرد و در اقدامی دردناک رگ دست چپ خود را برید. این فعال دانشجویی در روزهای قبل از اقدام به خود کشی، فرهاد رهبر را مسبب محرومیتهای آموزشی خود میدانست و میگفت فرهاد رهبر من را به بنبست کامل رسانده است.
این فقط دانشجویان تهران نبودند که از فرهاد رهبر متنفر بودند. اعضای هیأت علمی دانشگاه تهران و اساتید دانشگاه نیز نسبت بهریاست 6ساله رهبر و کارهای ضد علمی و ضدفرهنگی او معترض بودند، درآذر ماه امسال تعدادی از اعضای هیأت علمی دانشگاه تهران طی نامهیی به فرجی دانا وزیرعلوم کابینه روحانی خواستار برکناری وی از ریاست دانشگاه شدهاند. در مورد کارنامه سیاه این مزدور پیشانیسفید رژیم آخوندی به اختصار گوشهیی از عملکرد فرهاد رهبر چنین آمده است:
- وارد کردن افرادی بدون صلاحیتهای علمی لازم و کافی در هیأت علمی در برخی از گروههای آموزشی؛
- خارج کردن انتخاب و پذیرش اعضای هیأت علمی جدید از حوزه اختیار اعضای هیأت علمی در برخی از گروههای آموزشی
- انتصاب مدیران در تعدادی از گروهها، دانشکدهها و پردیسها بدون توجه به نظر ات اعضای هیأت علمی؛
- اخراج و بازنشستگی اجباری تعدادی از اعضای هیأت علمی برجسته دانشگاه
- بیحرمتی به اعضای هیأت علمی در برخی از گروههای آموزشی توسط مدیران انتصابی
- ایجاد فضای امنیتی و پادگانی و خودسانسوری در دانشگاه
- ایجاد رشته، مقطع، دانشکده و پردیس بدون رعایت اصول و معیارهای رایج علمی و در نتیجه توسعه نامتوازن در دانشگاه
- تخصیص بودجهها و هدایت پروژهها به سمت افراد و محلهایی در دانشگاه که با سلیقه سیاسی و جناحی مدیریت دانشگاه سازگار است
- انتصاب مدیران ناکارآمد در برخی از حوزههای ستادی دانشگاه، دانشکدهها و گروهها».
اعضای هیأت علمی دانشگاه تهران در بخش پایانی نامهشان مینویسند: «انتظار میرود روند اصلاح امور با قاطعیت و جدیت و بدون توجه به تنگنظری افرادی که تنها بهدنبال منافع محدود جناحی و شخصی خود در مقابل منافع ملی هستند ادامه یابد و مدیریت دانشگاهها و در رأس آنها دانشگاه تهران تغییر نماید تا افرادی شایسته، صالح، متدین، عالم و مورد وثوق اعضای هیأت علمی، در رأس امور قرار بگیرند و توسعه علمی کشور بهطور متوازن و پایدار به پیش رود و فضایی مناسب برای رشد و بالندگی جوانان شایسته این کشور فراهم شود».
فرهاد رهبر تنها رئیس دانشگاهی نبود که دانشجویان خواهان برکناری او بودند بلکه در بسیاری از دانشگاههای کشور دانشجویان خواستار برکناری رؤسای مزدور و سرکوبگر دانشگاهها هستند. در اثر فشارهای دانشجویان، دولت آخوند حسن روحانی ناگزیر شده است تا کنون رؤسای 23 دانشگاه و مرکز آموزش عالی را برکنار کند، در این رابطه روزنامه کیهان ولیفقیه اول بهمن 92 نوشت: ”دانشگاههایی که رؤسای آنها با حکم وزیر علوم برکنار شدهاند، عبارتند از: خواجه نصیر، پیام نور، اصفهان، گیلان، شیراز، یزد، تبریز، علم و صنعت، علامه طباطبایی، فردوسی مشهد، تفرش، جندی شاپور، ارومیه، دانشگاه کرمان، دانشگاه قزوین، اراک، علوم پزشکی و منابع طبیعی گرگان، و پژوهش گاههای علم و فناوری اطلاعات، تربیت بدنی، مهندسی ژنتیک، پلیمر و پتروشیمی، علوم انسانی و مطالعات فرهنگی“.
برکناری فرهاد رهبر از ریاست دانشگاه تهران را باید یکی از دست آوردهای برجسته و مستقیم جنبش دانشجویی خصوصاً حرکتهای دانشجویان دانشگاه تهران برشمرد که با اعتراضات و تلاش پیگیر توانستند یک عقبنشینی را بر رژیم آخوندی تحمیل کنند و این رژیم را وادار کنند یکی از مزدوران کارکشته خود در سرکوب دانشجویان و ایجاد اختناق را از کاربرکنار کند. کیست که نداند شقه درون رژیم و مخالفت باندها با یکدیگر اگر در بستری از اعتراضات گسترده اجتماعی قرار نداشته باشد، هرگز به نقطهیی نمیرسد که به دستگاه و مهرههای سرکوب رژیم ضربه وارد کند. در مورد برکناری سرکرده سرکوب در دانشگاه تهران، یعنی رهبر هم باید گفت اگر وحشت حکومت آخوندی از انفجار خشم دانشجویان نبود، هرگز جنگ باندها به حذف و تصفیه یکی از مهرههای سرکوب این رژیم آن هم در یکی از حساسترین نقاطی که امنیت رژیم را هدف قرار میدهد نمیشد. باید به دانشجویان آگاه و مبارز دانشگاه تهران و اساتید مردمی غیروابسته دست مریزاد گفت.
فرهاد رهبر در سال 1386 و در دوران ریاستجمهوری پاسدار احمدینژاد بهریاست دانشگاه تهران رسید.
وی بهعنوان یکی از عوامل سرکوب دانشجویان پیوسته مورد نفرت و انزجار دانشجویان بود و از زمان انتصابش تا کنون دانشجویان در دهها تظاهرات ضدحکومتی خواستار استعفای وی شده بودند.
فرهاد رهبر از معاونان سابق وزارت بد نام اطلاعات است که حمله به کوی دانشگاه درقیام 88 اساساً بهدرخواست او صورت گرفت. این مزدور اطلاعاتی رژیم در جریان ریاست 6سالهاش نقش مهمی در سرکوب دانشجویان داشت و از زمانی که بهریاست دانشگاه تهران منصوب شد، دانشجویان همواره از نقش سرکوبگرانه او شکایت داشتند. از کارهای او نصب دوربینهای مداربسته در دانشگاه برای جاسوسی از فعالیتهای دانشجویان مبارز، پدیده منفور «ستاره دار» کردن دانشجویان و اخراج آنها از دانشگاه و تحمیل طرح زنستیزانهٴ تفکیکی جنستی در دانشگاه تهران بود. در این رابطه نیز بارها داننشجویان به این کارهای مهره اطلاعاتی و امنیتی رژیم اعتراض کردند.
مهمترین جنایت فرهاد رهبر در حق دانشجویان و اعضای هیأت علمی آزاده این دانشگاه برقرارکردن فضای پادگانی و سرکوب در دانشگاه تهران است که اعضای هیأت علمی دانشگاه نیز طی نامهیی به وزیرعلوم کابینه آخوند حسن روحانی به آن اشاره کردهاند.
نفرت دانشجویان از این مهره رژیم آنقدر زیاد بود که دانشجویان دانشگاه تهران به کرات به نقش سرکوبگرانه او اعتراض کردند و خواستار اخراج این مهره سربکوبگر از دانشگاه تهران بودند اما از آنجایی که رژیم برای سرکوب دانشجویان نیاز به یک مهره سرسپرده داشت هربار از پذیرفتن درخواست دانشجویان سرباز میزد.
فرهاد رهبر مزدور نقش اصلی وتعیین کننده در تصفیه و اخراج دانشجویان مبارزداشت، در اعتراض به فشار فزاینده روانی فرهاد رهبر در دیماه 88 یکی از فعالان دانشجویی به نام رضا نگهداری اقدام به خودکشی کرد و در اقدامی دردناک رگ دست چپ خود را برید. این فعال دانشجویی در روزهای قبل از اقدام به خود کشی، فرهاد رهبر را مسبب محرومیتهای آموزشی خود میدانست و میگفت فرهاد رهبر من را به بنبست کامل رسانده است.
این فقط دانشجویان تهران نبودند که از فرهاد رهبر متنفر بودند. اعضای هیأت علمی دانشگاه تهران و اساتید دانشگاه نیز نسبت بهریاست 6ساله رهبر و کارهای ضد علمی و ضدفرهنگی او معترض بودند، درآذر ماه امسال تعدادی از اعضای هیأت علمی دانشگاه تهران طی نامهیی به فرجی دانا وزیرعلوم کابینه روحانی خواستار برکناری وی از ریاست دانشگاه شدهاند. در مورد کارنامه سیاه این مزدور پیشانیسفید رژیم آخوندی به اختصار گوشهیی از عملکرد فرهاد رهبر چنین آمده است:
- وارد کردن افرادی بدون صلاحیتهای علمی لازم و کافی در هیأت علمی در برخی از گروههای آموزشی؛
- خارج کردن انتخاب و پذیرش اعضای هیأت علمی جدید از حوزه اختیار اعضای هیأت علمی در برخی از گروههای آموزشی
- انتصاب مدیران در تعدادی از گروهها، دانشکدهها و پردیسها بدون توجه به نظر ات اعضای هیأت علمی؛
- اخراج و بازنشستگی اجباری تعدادی از اعضای هیأت علمی برجسته دانشگاه
- بیحرمتی به اعضای هیأت علمی در برخی از گروههای آموزشی توسط مدیران انتصابی
- ایجاد فضای امنیتی و پادگانی و خودسانسوری در دانشگاه
- ایجاد رشته، مقطع، دانشکده و پردیس بدون رعایت اصول و معیارهای رایج علمی و در نتیجه توسعه نامتوازن در دانشگاه
- تخصیص بودجهها و هدایت پروژهها به سمت افراد و محلهایی در دانشگاه که با سلیقه سیاسی و جناحی مدیریت دانشگاه سازگار است
- انتصاب مدیران ناکارآمد در برخی از حوزههای ستادی دانشگاه، دانشکدهها و گروهها».
اعضای هیأت علمی دانشگاه تهران در بخش پایانی نامهشان مینویسند: «انتظار میرود روند اصلاح امور با قاطعیت و جدیت و بدون توجه به تنگنظری افرادی که تنها بهدنبال منافع محدود جناحی و شخصی خود در مقابل منافع ملی هستند ادامه یابد و مدیریت دانشگاهها و در رأس آنها دانشگاه تهران تغییر نماید تا افرادی شایسته، صالح، متدین، عالم و مورد وثوق اعضای هیأت علمی، در رأس امور قرار بگیرند و توسعه علمی کشور بهطور متوازن و پایدار به پیش رود و فضایی مناسب برای رشد و بالندگی جوانان شایسته این کشور فراهم شود».
فرهاد رهبر تنها رئیس دانشگاهی نبود که دانشجویان خواهان برکناری او بودند بلکه در بسیاری از دانشگاههای کشور دانشجویان خواستار برکناری رؤسای مزدور و سرکوبگر دانشگاهها هستند. در اثر فشارهای دانشجویان، دولت آخوند حسن روحانی ناگزیر شده است تا کنون رؤسای 23 دانشگاه و مرکز آموزش عالی را برکنار کند، در این رابطه روزنامه کیهان ولیفقیه اول بهمن 92 نوشت: ”دانشگاههایی که رؤسای آنها با حکم وزیر علوم برکنار شدهاند، عبارتند از: خواجه نصیر، پیام نور، اصفهان، گیلان، شیراز، یزد، تبریز، علم و صنعت، علامه طباطبایی، فردوسی مشهد، تفرش، جندی شاپور، ارومیه، دانشگاه کرمان، دانشگاه قزوین، اراک، علوم پزشکی و منابع طبیعی گرگان، و پژوهش گاههای علم و فناوری اطلاعات، تربیت بدنی، مهندسی ژنتیک، پلیمر و پتروشیمی، علوم انسانی و مطالعات فرهنگی“.
برکناری فرهاد رهبر از ریاست دانشگاه تهران را باید یکی از دست آوردهای برجسته و مستقیم جنبش دانشجویی خصوصاً حرکتهای دانشجویان دانشگاه تهران برشمرد که با اعتراضات و تلاش پیگیر توانستند یک عقبنشینی را بر رژیم آخوندی تحمیل کنند و این رژیم را وادار کنند یکی از مزدوران کارکشته خود در سرکوب دانشجویان و ایجاد اختناق را از کاربرکنار کند. کیست که نداند شقه درون رژیم و مخالفت باندها با یکدیگر اگر در بستری از اعتراضات گسترده اجتماعی قرار نداشته باشد، هرگز به نقطهیی نمیرسد که به دستگاه و مهرههای سرکوب رژیم ضربه وارد کند. در مورد برکناری سرکرده سرکوب در دانشگاه تهران، یعنی رهبر هم باید گفت اگر وحشت حکومت آخوندی از انفجار خشم دانشجویان نبود، هرگز جنگ باندها به حذف و تصفیه یکی از مهرههای سرکوب این رژیم آن هم در یکی از حساسترین نقاطی که امنیت رژیم را هدف قرار میدهد نمیشد. باید به دانشجویان آگاه و مبارز دانشگاه تهران و اساتید مردمی غیروابسته دست مریزاد گفت.