کنوانسیون جوامع ایرانیان برای دموکراسی نمایندگان بیش از 300 انجمن و تشکل ایرانی در اروپا، ایالات متحدهٴ آمریکا، کانادا و استرالیا با حضور رئیسجمهور برگزیده مقاومت ـ 19بهمن1392
خانم رئیسجمهور، میهمانان برجسته، خانمها و آقایان!
خانم رجوی، اجازه دهید در ابتدا بگویم شخصاً برایم افتخار بسیار بزرگی است که امروز عصر در این کنفرانس در حضور شما باشم. همچنین بهعنوان یک زن ایرانی برایم باعث افتخار بزرگی است که در کنفرانسی با شرکت این تعداد از انجمنهای ایرانی که اقشار مختلف را از سراسر جهان، نمایندگی میکنند، حضور داشته باشم. این کنفرانس متعلق به همه ایرانیانی است که بهدنبال تغییر دموکراتیک در ایران هستند. اگر بخواهم به سابقهام اشارهیی بکنم، من در تهران به دنیا آمدم اما در لندن بزرگ شدم و در آنجا به دانشگاه رفتم و فارغالتحصیل شدم و به مدرسه حقوق رفتم و کار خودم را در زمینهٴ حقوق شروع کردم. اما در حالی که همیشه در خارج از ایران و در تبعید زندگی کردهام هیچ روزی نبوده که به ایران و مردمم فکر نکرده باشم. همیشه گفتهام که آن ایرانیانی که این فرصت را داشتهاند تا از چنگال ملاها رها شوند، نه تنها وظیفه بلکه این مسئولیت را دارند تا به کسانی که مثل آنها چنین امکانی را نداشتهاند کمک کنند. در سال 1979 وقتی که موج میلیونی مردم ایران به خیابانها سرازیر شدند، آنها فریاد میزدند آزادی، دموکراسی، حقوقبشر و احترام به حقوق بنیادین. سه دههٴ بعد و برخلاف آن چیزی که میخواهند وانمود کنند، صدای مردم ایران اکنون نیز به همان اندازه قوی و پر طنین است و همچنان خواهان تغییر رژیم در تمامیت آن هستند. بهرغم درد و رنج غیرقابل توصیفی که توسط دیکتاتوری مذهبی اعمال میشود و شقاوت آن هیچ حد و مرزی نمیشناسد، مردم ایران هرگز به استبداد و سرکوب تن ندادهاند. دهها هزار زن و مرد ایرانی که در زندانها حلقآویز و اعدام و شکنجه شدند، گواه ارادهٴ مردم ایران هستند و آنها هرگز به استبداد و سرکوب رژیم تن نخواهند داد، آنها خواهان آزادی و دموکراسی هستند. خانمها و آقایان، در سال 2005 من این افتخار بزرگ را داشتم که بهعنوان مشاور و نمایندهٴ حقوقی یک هیأت پارلمان اروپا که از اشرف بازدید کرد به عراق سفر کنم و از اشرف دیدن کنم. ما موظف به انجام نظرسنجی مستقلی در درون کمپ شدیم و نتایج کارمان را بهطور علنی منتشر کردیم که البته نمیخواهم در اینجا به آنها اشاره کنم. اما کاری که میخواهم بکنم این است که با شما در مورد یافتههایم در اشرف و در مورد مقاومت ایران صحبت کنم. بهطور خاص میخواهم در مورد زنان در مقاومت ایران صحبت کنم، موضوعی که همواره حتی قبل از سفرم به اشرف مرا تحت تأثیر قرار میداد. میتوانم به شما بگویم در روزهایی که من در اشرف حضور داشتم و بهخصوص وقتی که از دروازهٴ طلایی اشرف عبور کردم، همان احساسی را داشتم که هر بار پس از عبور از در محل اقامت خانم رجوی در اور دارم. خانمها و آقایان احساسی که من در ورود به اشرف و هر بار ورود به اور دارم این است که تصویر آینده ایران برایم تداعی میشود. من سنگ بنای امیدها و آرزوها و آینده ایران را دیدم که تغییر دموکراتیک رژیم و کثرتگرایی در ایران است. و من از نزدیک شاهد توانایی عظیم جنبش اپوزیسیون ایران بودم. خانم رجوی، من با چشمهای خودم شاهد عملی شدن برنامه 10 مادهیی شما بودم. شما همیشه به ما گفتهاید که «میتوان و باید». خانم رجوی، این کلمات قدرتمند به زبان فارسی، و من میگویم قدرتمند چرا که زبانزد 70 میلیون ایرانی و همه ما در تبعید شده است. من با چشمان خودم تأثیر آن کلمات را دیدم و از نزدیک شاهد نقش زنان ایرانی در جنبش مقاومت بودم. من شاهد دموکراسی حقیقی در عمل بودم. و من شاهد استقلال عقیده و استقلال تصمیمگیری بودم. اما چیزی که بهخصوص برای من مهم بود این بود که من شاهد دسترسی به اطلاعات بودم، اطلاعات زیاد. و تنها با این اطلاعات است که شما میتوانید با چشمان باز چنین تصمیماتی بگیرید. خانم رجوی، از طریق رهنمودهای شما و تشویقهای شما و با شاخص قرار دادن خودتان، زنان در همه سطوح مقاومت ایران در نقشهای رهبری کننده قرار دارند. اما این به هیچوجه در تخاصم یا رقابت با مردان نیست. امری که مهم است این است که این موضوع در همدلی و همکاری با آنهاست و بهمعنی دقیق کلمه، برابری است. و البته باید بگویم که چنین چیزی در هیچ دارالوکاله و شرکتی که من در آن کار کردهام، وجود نداشته است. باید همچنین اضافه کنم که همدردی، انسانیت و همدلی همه زنانی که در طول حضورم در اشرف با آنها دیدار داشتم مرا به تواضع واداشت. بهطور خاص تعهد، فداکاری و عشق آنها به ملتی که زیر سرکوب ملاهاست مرا تحت تأثیر قرار داد. متأسفانه امری که دولتهای غربی و بهاصطلاح کارشناسان امور ایران آن را درک نمیکنند، ولی رژیم ایران خیلی خوب آن را درک میکند، این است که اشرفیها به نقطه امید یک ملت تبدیل شدهاند. به همین دلیل است که رژیم ایران از هیچ اقدامی فروگذار نکرد تا اشرف را ببندد. و همچنین از هیچ اقدامی فروگذار نخواهد کرد تا اعضای سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران از اهداف و آرمانهای خود دست بکشند. اما چیزی که این رژیم نمیفهمد این است که اشرف هیچگاه یک تکه زمین در صحرای عراق نبوده است. فراتر از هر چیز، اشرف یک آرمان بوده و هست. اشرف یک آرمان است. اشرف تصویری از آینده ایران است، و این تصویری است که من اطمینان دارم با رهبری خانم رجوی محقق خواهد شد. و ایران به کشوری تبدیل خواهد شد که همه ایرانیان، صرفنظر از اینکه زن یا مرد باشند، یا از چه مذهبی پیروی کنند یا چه تنوع قومی و زبانی داشته باشند، با آنها طبق قانون، برابر و با احترام، رفتار خواهد شد. یک ایران آزاد و دموکراتیک، مبتنی بر جدایی دین از دولت و عاری از سلاح اتمی که حقوق بینالملل و استقلال همسایگان خود را محترم میشمارد. این کنفرانس و حضور ایرانیان از سراسر جهان در آن از نظر من نمونهیی از تغییر دموکراتیک به دست همه ایرانیان است. میدانم که این امر محقق خواهد شد. در پایان، خانم رجوی میخواهم دوباره از حرفهای شما نقلقول کنم که با یکدیگر، همه ایرانیان در ایران و در تبعید، میتوانیم با هم و دست در دست یکدیگر تغییر دموکراتیک در ایران را محقق کنیم. میتوان و باید. با تشکر فراوان.
خانم رئیسجمهور، میهمانان برجسته، خانمها و آقایان!
خانم رجوی، اجازه دهید در ابتدا بگویم شخصاً برایم افتخار بسیار بزرگی است که امروز عصر در این کنفرانس در حضور شما باشم. همچنین بهعنوان یک زن ایرانی برایم باعث افتخار بزرگی است که در کنفرانسی با شرکت این تعداد از انجمنهای ایرانی که اقشار مختلف را از سراسر جهان، نمایندگی میکنند، حضور داشته باشم. این کنفرانس متعلق به همه ایرانیانی است که بهدنبال تغییر دموکراتیک در ایران هستند. اگر بخواهم به سابقهام اشارهیی بکنم، من در تهران به دنیا آمدم اما در لندن بزرگ شدم و در آنجا به دانشگاه رفتم و فارغالتحصیل شدم و به مدرسه حقوق رفتم و کار خودم را در زمینهٴ حقوق شروع کردم. اما در حالی که همیشه در خارج از ایران و در تبعید زندگی کردهام هیچ روزی نبوده که به ایران و مردمم فکر نکرده باشم. همیشه گفتهام که آن ایرانیانی که این فرصت را داشتهاند تا از چنگال ملاها رها شوند، نه تنها وظیفه بلکه این مسئولیت را دارند تا به کسانی که مثل آنها چنین امکانی را نداشتهاند کمک کنند. در سال 1979 وقتی که موج میلیونی مردم ایران به خیابانها سرازیر شدند، آنها فریاد میزدند آزادی، دموکراسی، حقوقبشر و احترام به حقوق بنیادین. سه دههٴ بعد و برخلاف آن چیزی که میخواهند وانمود کنند، صدای مردم ایران اکنون نیز به همان اندازه قوی و پر طنین است و همچنان خواهان تغییر رژیم در تمامیت آن هستند. بهرغم درد و رنج غیرقابل توصیفی که توسط دیکتاتوری مذهبی اعمال میشود و شقاوت آن هیچ حد و مرزی نمیشناسد، مردم ایران هرگز به استبداد و سرکوب تن ندادهاند. دهها هزار زن و مرد ایرانی که در زندانها حلقآویز و اعدام و شکنجه شدند، گواه ارادهٴ مردم ایران هستند و آنها هرگز به استبداد و سرکوب رژیم تن نخواهند داد، آنها خواهان آزادی و دموکراسی هستند. خانمها و آقایان، در سال 2005 من این افتخار بزرگ را داشتم که بهعنوان مشاور و نمایندهٴ حقوقی یک هیأت پارلمان اروپا که از اشرف بازدید کرد به عراق سفر کنم و از اشرف دیدن کنم. ما موظف به انجام نظرسنجی مستقلی در درون کمپ شدیم و نتایج کارمان را بهطور علنی منتشر کردیم که البته نمیخواهم در اینجا به آنها اشاره کنم. اما کاری که میخواهم بکنم این است که با شما در مورد یافتههایم در اشرف و در مورد مقاومت ایران صحبت کنم. بهطور خاص میخواهم در مورد زنان در مقاومت ایران صحبت کنم، موضوعی که همواره حتی قبل از سفرم به اشرف مرا تحت تأثیر قرار میداد. میتوانم به شما بگویم در روزهایی که من در اشرف حضور داشتم و بهخصوص وقتی که از دروازهٴ طلایی اشرف عبور کردم، همان احساسی را داشتم که هر بار پس از عبور از در محل اقامت خانم رجوی در اور دارم. خانمها و آقایان احساسی که من در ورود به اشرف و هر بار ورود به اور دارم این است که تصویر آینده ایران برایم تداعی میشود. من سنگ بنای امیدها و آرزوها و آینده ایران را دیدم که تغییر دموکراتیک رژیم و کثرتگرایی در ایران است. و من از نزدیک شاهد توانایی عظیم جنبش اپوزیسیون ایران بودم. خانم رجوی، من با چشمهای خودم شاهد عملی شدن برنامه 10 مادهیی شما بودم. شما همیشه به ما گفتهاید که «میتوان و باید». خانم رجوی، این کلمات قدرتمند به زبان فارسی، و من میگویم قدرتمند چرا که زبانزد 70 میلیون ایرانی و همه ما در تبعید شده است. من با چشمان خودم تأثیر آن کلمات را دیدم و از نزدیک شاهد نقش زنان ایرانی در جنبش مقاومت بودم. من شاهد دموکراسی حقیقی در عمل بودم. و من شاهد استقلال عقیده و استقلال تصمیمگیری بودم. اما چیزی که بهخصوص برای من مهم بود این بود که من شاهد دسترسی به اطلاعات بودم، اطلاعات زیاد. و تنها با این اطلاعات است که شما میتوانید با چشمان باز چنین تصمیماتی بگیرید. خانم رجوی، از طریق رهنمودهای شما و تشویقهای شما و با شاخص قرار دادن خودتان، زنان در همه سطوح مقاومت ایران در نقشهای رهبری کننده قرار دارند. اما این به هیچوجه در تخاصم یا رقابت با مردان نیست. امری که مهم است این است که این موضوع در همدلی و همکاری با آنهاست و بهمعنی دقیق کلمه، برابری است. و البته باید بگویم که چنین چیزی در هیچ دارالوکاله و شرکتی که من در آن کار کردهام، وجود نداشته است. باید همچنین اضافه کنم که همدردی، انسانیت و همدلی همه زنانی که در طول حضورم در اشرف با آنها دیدار داشتم مرا به تواضع واداشت. بهطور خاص تعهد، فداکاری و عشق آنها به ملتی که زیر سرکوب ملاهاست مرا تحت تأثیر قرار داد. متأسفانه امری که دولتهای غربی و بهاصطلاح کارشناسان امور ایران آن را درک نمیکنند، ولی رژیم ایران خیلی خوب آن را درک میکند، این است که اشرفیها به نقطه امید یک ملت تبدیل شدهاند. به همین دلیل است که رژیم ایران از هیچ اقدامی فروگذار نکرد تا اشرف را ببندد. و همچنین از هیچ اقدامی فروگذار نخواهد کرد تا اعضای سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران از اهداف و آرمانهای خود دست بکشند. اما چیزی که این رژیم نمیفهمد این است که اشرف هیچگاه یک تکه زمین در صحرای عراق نبوده است. فراتر از هر چیز، اشرف یک آرمان بوده و هست. اشرف یک آرمان است. اشرف تصویری از آینده ایران است، و این تصویری است که من اطمینان دارم با رهبری خانم رجوی محقق خواهد شد. و ایران به کشوری تبدیل خواهد شد که همه ایرانیان، صرفنظر از اینکه زن یا مرد باشند، یا از چه مذهبی پیروی کنند یا چه تنوع قومی و زبانی داشته باشند، با آنها طبق قانون، برابر و با احترام، رفتار خواهد شد. یک ایران آزاد و دموکراتیک، مبتنی بر جدایی دین از دولت و عاری از سلاح اتمی که حقوق بینالملل و استقلال همسایگان خود را محترم میشمارد. این کنفرانس و حضور ایرانیان از سراسر جهان در آن از نظر من نمونهیی از تغییر دموکراتیک به دست همه ایرانیان است. میدانم که این امر محقق خواهد شد. در پایان، خانم رجوی میخواهم دوباره از حرفهای شما نقلقول کنم که با یکدیگر، همه ایرانیان در ایران و در تبعید، میتوانیم با هم و دست در دست یکدیگر تغییر دموکراتیک در ایران را محقق کنیم. میتوان و باید. با تشکر فراوان.